بقول مجید مرسلی، طنزپرداز کشورمان وقتی تبلیغات و توصیههای مكرر برای صرفه جویی در مصرف آب جواب نمیدهد، باید که شیوه سخن را اینگونه عوض کرد! در این مطلب نگاهی به بحران کم آبی کشور با شعری طنز آمیز داریم.
بحران کم آبی و خشکسالی همواره گریبانگیر هموطنانمان هست بطوریکه سال به سال خصوصا در فصل های گرم، شاهد حاد شدن این مسئله هم می شویم.
هر چه داری در توان اسراف كن
بی توقف بی امان اسراف كن
گر چه میگویند كم آبی شده
تو ولی در این میان اسراف كن
وقت استحمام، صبح و عصر و شام
بی محابا توی وان اسراف كن
خودروی خود را بشو با آب شیر
همچو یک شیر ژیان اسراف كن
وقت شادی با دف و با هلهله
در عزا مویه كنان اسراف كن
ظرفها را هی بشو با شیر باز
مثل یك جوی روان اسراف كن
پول آن را میدهی از جیب خویش
هست ارزان یا گران اسراف كن
سفره ها خالیست در زیر زمین
دائما یا ناگهان اسراف كن
چكه چكه می چكد از شیر آب
گاه چون قطره چكان اسراف كن
موقع مسواك شیر آب را
هان نبندی ای فلان! اسراف كن
روز فردا، فكر فردا میكنیم
حال تو در این زمان اسراف كن
بی گمان روزی پشیمان میشوی
تو همین را هم ندان … اسراف كن!