در زندگی پیش آمدن سوء تفاهم و اختلافات کاملا طبیعی هست اما اینکه چگونه با آنها برخورد کنیم مهم هست و ریشه اختلافات در همین چگونه بیان نمودن مشکلات هست. کسانی که بیش از حد رنجشها را در دل نگه میدارند، هیچگاه ناراحتیها، بیاحترامیها، یا انتقادها را از یاد نمیبرند. کسانی که در روابط زناشویی نمیتوانند رنجشان را به صورت صحیح بیان کنند، به گونه اي اشتباه به زندگی شان لطمه خواهند زد.
چرا رنجشها را در دل نگه میدارید؟
• از همسرتان در برابر آگاهی یافتن از احساسات راستین خود و نیز از خود در برابر واکنش او محافظت می کنید و میپندارید که اگر او متوجه احساسات شما شود، رابطه شما دو تن به اتمام رسیده هست.
• به این علت لیست را در ذهن خود نگه میدارید که هرگاه از شما شکایتی کند، وسیلهاي برای مقابله بهمانند داشته باشید.
• و در نهایت اینکه دیدهاید که ابراز عواطف و احساسات، هدر دادن هیجانات خویش هست زیرا شما را به جایی نمیرساند.اما در عین اینکه لیست ناراحتیها را در ذهن میاندوزید، نمی توانید خود را از دقت به هر واقعه رنجشآور و ناراحتکننده، و حس کردن و در یاد نگه داشتن آنها باز دارید.
در دل نگهداشتن رنجشها باعث می شود که شما حتی در لحظههاي خوش زندگی هم به علت حضور این خشم و نارضایتی، نتوانید از مصاحبت با همسرتان لذت ببرید.
چگونه رنجش ها را بی حاشیه بیان کنید؟
در بیشتر موارد به این علت ناراحتیها را در دل نگه میدارید که به اینکار عادت کردهاید؛ نه آنکه تمایلی به انجام آن داشته باشید. در ادامه به شما کمک خواهیم کرد تا رنجش هاي تان را بیان کنید بدون تخریب زندگی مشترکتان:
• به گفتگوی درونی با خودتان بپردازید: زمانی که حرف همسرتان شما را ناراحت کرد با خودتان بگویید: من چرا تا این حد منعطف هستم که هر موضوعی می تواند مرا به شکلی درآورد؟ اصلاً این موضوع اینقدر مهم هست که مرا بیازارد؟ سپس به دنبال دلیلی برای افکارتان باشید؛ آیا منظور او از این حرفی که زد، واقعاً رنجاندن من بود؟ آیا او واقعاً می خواهد مرا آزار دهد؟
اگر منظور او رنجاندن من نیست، پس درواقع چه چیزی میخواسته به من بگوید؟ درواقع وقتی در روابطتان با همسرتان خود را بهگونهاي تعلیم دهید که حرفهاي وی را بیش از حد منفی و جهتدار تلقی نکنید، میتوانید رنجش هاي خود را بازرسی کرده و در این صورت منطقی تر انها را بیان کنید.
• به دنبال واقعیت باشید. همه ي وقت واقعیت از همه ي چیز مهمتر هست و اصلاً اهمیتی ندارد که چه کسی این واقعیت را بیان میکند. بنابراین اگر برای این موضوع ارزش قائل شوید، هرگز با شنیدن هر حرف یا عقیدهاي از طرف همسرتان حتی اگر مخالف با عقاید شما باشد، ناراحت نمی شوید. گاهی مسئله اي که باعث رنجش در شما شده اصلاً نباید چنین موضوعیتی داشته باشد و اشتباه از شماست که در این موضوع حساس هستید
• قضاوت کردن صحیح را در خودتان پرورش دهید. در بیشتر مواقع به دنبال این هستیم که خیلی زود به نتایج دلخواه برسیم و معمولاً هم در نمی توانیم منظورمان را به درستی ادا کنیم و عمدتاً هم به دلیل خطاهای شناختی زیادی که داریم از صحبتهاي دیگران برداشت منفی میکنیم و در نتیجه میرنجیم و آزردهدلیل میشویم.
برای رهایی از این شرایط، باید شرایط یک گفتوگوی درست را مهیا کنیم و اصرار نداشته باشیم بدون قضاوت صحیح به نتیجه برسیم. در این صورت هست که میتوانیم به نتیجهاي مناسب دست پیدا کنیم.
• به گزارش پارس ناز بیان صحیح علت ناراحتی تان را یاد بگیرید.روراست بودن و صداقت، اصلی مهم در بیان علت رنجش شما و پذیرش همسرتان هست. زمانی که زن و شوهر از تعلق دلیل و علاقه به یکدیگر اطمینان دلیل داشته باشند و به هر دویشان اثبات شده باشد که با همه ي وجود به زندگی مشترکشان پایبندند و برای حفظ و تحکیم آن از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند، و…؛
تنها در این صورت هست که دریافتکننده رنجش هاي جنسی، اخلاقی، شخصیتی، رفتاری و… میباشند و دقیقاً همان پیامی را دریافت میکنند که ارسالکننده پیام، مدنظرش بوده هست. به دیگر سخن، این نوع بین دلخوری، از جانب هر دو نفر به معنای تلاش برای تفاهم و رضایتمندی بیشتر تعبیر می شود. از سوی دیگر،
زن و شوهر نباید از بیان انتقادات خود، منظوری جز بهبود کیفیت زندگی مشترک و روابط زناشوییشان داشته باشند. بیان رنجش نباید هرگز بعنوان ابزاری برای انتقامجویی، سلطهطلبی یا به منظور باجگیری از همسر بیان شود. شما دلخوری تان را میگویید تا با کمک همسرتان کاری کنید که شرایط نمونه آن ایجاد نشود تا بتوانید با انرژی بیشتری وی را و زندگی تان را دوست داشته باشید.