چرا چینی ها هر چیزی را می خورند؟ این سوالی اسـت کـه در ذهن تک تک غیر چینی هاي جهان شکل میگیرد، چینی ها بـه همه ی چیز خواری شان مشهورند و این عادت غذایی آن ها واکنش هاي زیادی را در سطح جهان بـه دنبال داشته اسـت. برخی چینی هاي افراطی روزی بنام «سگ خوری» دارند ودر این روز جشنواره هاي غذایی با گوشت سگ برگزار می شود. در ادامه دلیل عادت غذایی عجیب چینی ها را بررسی میکنیم.
برای چینیها تعریف کلمهي «خوراکی» کمی متفاوت از بقیهي جهان اسـت. بسیاری بر این باورند کـه چینیها عجیبترین عادات غذایی جهان را دارند. تنوع فرهنگی چین را می توان در تنوع فرهنگ غذایی آن دید. چنین نزدیک بـه 1.5 میلیارد نفر جمعیت دارد و با چنین جمعیت متنوعی نمیتوان انتظار داشت کـه تمام افراد عادت غذایی مشابهی داشته باشند.
بهمین دلیل اسـت کـه نمیتوان گفت تمام چینیها غذا هاي عجیب یا مشابهی میخورند. دلیل این کـه بنظر میرسد چینیها هر چیزی را میخورند ریشه در فرهنگ و تاریخ این کشور دارد. یکی از دلایل اصلی این کـه چینیها هر چیزی را می خورند جمعیت زیاد این کشور اسـت.
بدلیل این جمعیت زیاد تأمین غذای تمام این افراد کار بسیار دشواری اسـت. چین در قرنهاي گذشته قربانی قحطیهاي فاجعهبرانگیزی بوده اسـت و بهمین دلیل اسـت کـه بسیاری میگویند چینیها خودشان رابا شرایط هماهنگ کردهاند و یاد گرفتهاند کـه هر چیزی راکه حرکت میکند یا آنها را زنده نگه میدارد بخورند.
عده اي از چینیها مغز عده اي از حیوانات را می خورند و بر این باورند کـه هر عضو ازبدن حیوان کـه خورده شود بـه رشد همان عضو در بدنتان کمک میکند. این باور ریشهاي دیرینه دارد و هنوز گروههاي مختلفی در چین پیرو آن هستند. علاوه بر این چینیها بـه فواید دکتری خوردن انواع حیوانات نیز اعتقاد دارند.
در چین باستان افراد ثروتمند حیوانات خاصی را بعنوان نماد ثروت میخوردند. برای نمونه بالهي کوسه یکی از این غذاهاست. هنوز هم چینیها بالهي کوسه را می خورند چون بدون دانستن دلیل آن، بـه بخشی از فرهنگشان تبدیل شده اسـت. تا بـه امروز سوپ بالهي کوسه یا دیگر غذاهایی کـه با بالهي کوسه تهیه میشوند در مهمانیها و مراسم مختلف استفاده می شوند.
اگرچه چینیها باورهای مذهبی چندانی ندارند ولی بـه ایدئولوژی بودیسم اعتقاد دارند. بـه این ترتیب بر این باورند کـه نباید چیزی را هدر بدهند و تلاش می کنند با همان چیزهای موجود کار خود رابه پیش ببرند. بر این باورند کـه باید هدررفتگیها رابه کمترین مقدار برسانند و همه یي قسمتهاي خوراکی را بخورند. علاوه بر این تعداد زیادی از معتقدان بـه بودیسم گیاهخوار هستند.
هم چنین تعداد زیادی از صومعههاي بودایی فقط غذا هاي گیاهی سرو میکنند. صرف نظر از تمام دلایل بالا دلیل این کـه چینیها هر چیزی را میخورند این اسـت کـه زمانی فقیر و وابسته بـه کشاورزی بودند. محصول اصلی چین برنج بودو هر پروتئینی کـه درکنار آن جای میگرفت مبارک شمرده می شد.
هم چنین انقلاب صنعتی دیر بـه چین وارد شد. بدلیل فقر و مشکلات جمعیت زیاد این کشور، چینیها بر این باور بودند کـه باید هر چـه راکه میتوانند بخورند و تجملگرایی را کنار بگذارند. می توانیم مشاهده کنیم کـه چینیها عادتهاي خوراکی و آشپزی متفاوتی با دیگر نقاط جهان دارند.
بسیار مهم اسـت کـه درک کنیم این تفاوتها بدلیل فرهنگهاي متفاوت موجود در چین اسـت ودر چنین فضایی این تنوع غذایی امری رایج اسـت. شاید بهتر باشد از عادتهاي غذایی چینیها بـه اخلاقیاتشان تعمیم ندهیم ودر عوض عادتهاي غذاییشان را بعنوان بخشی از فرهنگشان بپذیریم.
چینی ها دو برابر غربی ها میوه و سبزیجات مصرف میکنند ودر اکثر غذاهایشان هم حجم زیادی از سبزیجات استفاده شده اسـت. یکی از حقایق جالب غذای چینی این اسـت کـه تنوع میوه و سبزیجات دراین کشور آنقدر زیاد اسـت کـه احتمالا اسم خیلی ازآنها را تا بحال نشنیده اید. میوههایي مثل پومیلو، خیار تلخ، یارد یام چینی، فونگی و دهها میوه و سبزی کـه حتی اسم شان را نمیتوان ترجمه کرد.
یکی از حقایق جالب غذای چینی تازه بودن آن اسـت. در سرتاسر چین و تقریباً در هر خیابان و محله، یکی دوتا فروشگاه وجوددارد کـه جک و جانور و ماهی و … رابه صورت زنده میفروشد؛ بنابر این چینیها برای تهیه غذای روزانه شان تقریباً هرروز از این فروشگاهها خرید می کنند و بـه هیچ عنوان از غذاهاي کنسرو شده یا یخ زده استفاده نمی کنند. مخصوصا سبزیجاتی کـه در غذا استفاده می شود حتماً و حتماً باید تازه باشد.
در حقیقت، بر اساس طب سنتی چین، هر غذا می بایست در فصلش خورده شود تا با مقدار بیش از حدِ یین «هوا یا طبع سرد» یا یانگ «هوا یا طبع گرم»، خشکی یا رطوبت مقابله کند. مثلاً در فصل زمستان مردم چین حجم زیادی از ترب سفید «حاوی مقادیر بالای یانگ» مصرف می کنند تا با سرمای هوا مقابله کنند.
چینیها اصلا از ريخت و پاش و دور ریختن غذاها خوششان نمی آید و تقریباً تمام بخشهاي یک حیوان را میخورند. مثلاً وقتی می خواهند ماهی درست کنند تیغ آنرا جدا نمی کنند و آن رابه صورت کامل، همراه تیغ و استخوان و کله و دم میپزند و می خورند! گاهی استخوان ماهی بر اثر پخت کمی نرم شده و می توان آنرا جوید، اما گاهی هم خوردن آن کار هرکسی نیست و برای گردشگران واقعا عجیب اسـت.
در واقع یکی از حقایق جالب غذای چینی این اسـت کـه بـه اعتقاد مردم چین، گوشت چسبیده و نزدیک بـه استخوان بهترین بخش گوشت اسـت و مغز استخوان بسیار مقوی و خوشمزه اسـت؛ بنابر این استخوان ها عمدا خرد می شوند تا در هنگام پخت کمی نرم و سپس خورده شوند!
حتماً می دانید کـه چینیها برای غذا خوردن از کارد و چنگال و قاشق استفاده نمیکنند و با استفاده از چوبهایي بنام چاپستیک غذا میخورند. بهمین دلیل در هنگام پخت غذاها بـه این نکته توجه می شوند و کلیه مواد غذایی، گوشت و سبزیجات بـه اندازهاي خرد می شوند کـه بـه اسانی با چاپستیک بتوان آنها را برداشت.
یکیدیگر از حقایق جالب غذای چینی مصرف بالای چاپستیک در چین اسـت. هر فرد چینی بطور متوسط ماهانه ۲ یا ۳ جفت چاپستیک مصرف می کند کـه با توجه بـه جمعیت ۱٫۴ میلیاردی چین بـه رقم شگفت انگیزی می رسیم! البته دولت چین اخیرا مالیاتی برای چاپستیک وضع کرده تا مصرف بی رویه چاپستیک را کاهش بدهد.
از جمله حقایق جالب غذای چینی تعدد روشها و شیوههاي پخت غذاست. بطور مثال، ماهی رابه می توان بـه صورت بخارپز، آبپز، خوراک، تفت داده شده، سرخ شده، سوخاری، کباب شده، برشته، نمکی، داخل سرکه و بـه صورت ترشی، همراه با سس سویا یا با سس ترش و شیرین سرو کرد.
چینیها عادت دارند برای غذاهایشان اسامی عجیبوغریب انتخاب کنند کـه این موضوع باعث سردرگمی و گیجی توریستها می شود. این اسامی گاهی هیچ ارتباطی بـه مواد و ترکیبات غذا ندارد. بطور مثال: غذای «جگر سفیدِ زن و شوهر» هیچ ارتباطی بـه آدم خواری ندارد ودر واقع جگر، زبان و سایر قسمتهاي گاو اسـت کـه با روغن چیلی مزه دار شده اسـت.
چینیها دوست دارند با توجه بـه شکل، اندازه، رنگ، تلفظ اسم و افسانهها و داستانهایي کـه در مورد ریشه غذا وجوددارد آنرا نماد و نمادِ مفهومی خاص میدانند. این موضوع تا جایی پیش می رود کـه مفاهیمی خرافی برای هر غذا قائل هستند ودر مراسم، جشنها و فستیوالهاي مختلف غذاهایي ویژه را بعنوان شگون و خوش یمنی می خورند.
از حقایق جالب غذای چینی تفاوت عمدهاي اسـت کـه بین آشپزی شمال و جنوب چین وجوددارد. آب و هوای خشکتر و سردتر شمال، بستر مناسبی برای کشت و پرورش گندم و محصولات مرتبط بـه وجود آورده اسـت. بهمین دلیل مردم شمال چین بیشتر دامپلینگ، نودل گندم، نان گندم و انواع خمیر و نان شکم پر میخورند. اما در جنوب چین، بیشتر شاهده غذاهاي برنجی، نودل برنج، بـه اضافه تنوع زیادی از میوه و سبزیجات اسـت.