امروز دو فهرست جذاب دنیای سینمایی ایران را آورده ایم. گرانترین بازیگران مرد ایرانی و همچنین بهترین هاي بعد از انقلاب اسلامی. در بین چهره هاي امروز نام بازیگران بزرگی هم چون: مرحوم خسرو شکیبایی و عزت الله انتظامی عزت سینمای کشور ایران، و همچنین آقای شهاب حسینی و اکبر عبدی سوپراستارهای بی بدیل بـه چشم میخورند، در ادامه این فهرست جذاب را مرور میکنیم.
در سینمای کشور ایران، هم مصداق دارد و هم ندارد. در طول چهاردهۀ بازیگرانی داشتهایم کـه بالاترین دست مزد را طلب میکردند و تهیهکنندگان با رغبت این مبالغ هنگفت را میپرداختند چون سود گیشه چندبرابر هزینه دست مزد آقای سوپراستار بود. در نظام عرضه و تقاضا ودر سینمایی کـه بـه شکل طبیعی جریان دارد، دستمزدها براساس عرف بازار تعیین می شود و عرف بازار چیزی جز خواست تماشاگر نیست.
تماشاگری کـه حاضر اسـت برای تماشای بازیگر محبوبش بلیت بخرد و تا زمانی کـه تعداد چنین تماشاگرانی بالا و تضمینکننده سود اقتصادی اسـت، طبیعی اسـت کـه دستمزدها هم بالا باشد. انچه پیشرو دارید مروری اسـت بر تعدادی از نامهاي محبوب این چهاردهۀ کـه در چرخه اقتصادی سینمای کشور ایران نقش مهم و تاثیرگذاری ایفا کردهاند.
با شمایل مردانهاش در طیفی متنوع از فیلمهاي اکشن از نوع تاریخی- مذهبی مثل «سفیر» «فریبرز صالح» تا جنگی مانند «کانیمانگا» «سیفالله داد» ظاهر شد و بسیار هم محبوب و پرطرفدار بود. در تعدادی از پرتماشاگرترین فیلمهاي دهۀ 60، فرامرز قریبیان بـهعنوان بازیگر اصلی ظاهر شده اسـت.
از فیلمهاي حماسی جنگی چون «پایگاه جهنمی» «اکبر صادقی» و کانیمانگا گرفته تا اکشن شهری مانند «سناتور» «مهدی صباغزاده» و حتی ملودرام خانوادگیاي مثل «گم شده» «مهدی صباغزاده». قریبیان در دورانی کـه وزارت ارشاد حساسیت ویژهاي روی دست مزد بازیگران داشت، بازیگری پرطرفدار و تعیینکننده در گیشه بود.
وقتی فیلم برداری «مرگ پلنگ» «فریبرز صالح» طولانی شد قریبیان پس از پایان قراردادش خواهان تمدید و دریافت دست مزد برای قرارداد تازه شد. اتفاقی کـه امروز طبیعی بـهنظر می رسد در دهۀ 60 باعث شکایت تهیهکننده بـه ارشاد ودرنهایت یکسال ممنوعالکاری برای یکی از بیحاشیهترین بازیگران تاریخ سینمای کشور ایران شد. فرامرز قریبیان از اواسط دهۀ 60 تا اواسط دهۀ 70، پرکار، موفق و محبوب بودو دست مزد بالایی هم می گرفت.
با سابقه بازی در نقشهاي کوتاه منفی در سینمای قبل از انقلاب، در دهۀ 60 با بازی در نقش زینال بندری در فیلم «غارت» «ایرج قادری» قامتی ستارهگون یافت. با نام هنری جمشید آریا با سری تراشیده و اندامی ورزیده توانست بر اریکه سلطنت سینمای اکشن بنشیند. با چهرهاي پرصلابت و سمپاتیک میتوانست نقشهاي منفی را دلپذیر بازی کند. تماشاگر فیلمهاي مردانه دهۀ 60 هیچ بازیگری رابه اندازه جمشید آریا دوست نداشت.
تهیهکنندگان برای همکاری با او سر و دست میشکستند ولی ارشاد ابتدا بازی با سر تراشیده را ممنوع کرد و بعد هم مدتی جلوی فعالیتش را گرفت. جمشید آریا ممنوعالکار شد و مدتی بعد با ظاهر متعارف جمشید هاشمپور بـه میدان آمد. حالا سال هاست کـه جمشید آریا و تیپ زینال بندری بـه خاطرهها پیوستهاند ولی هاشمپور این سالها با تمام کمکاریها و گوشه گیری هایش هم چنان خوش قریحه و خلاق اسـت.
«وقتی تهیهکننده پولدار می شود چرا مـن حقم را نگیرم؟ این معروف ترین اظهارنظر اکبرعبدی در دهۀ 60 اسـت. او وقتی کـه بـه جرم تقاضای دست مزد بالا از سوی وزارت ارشاد ممنوعالکار شد، در گپی کوتاه با ماهنامه فیلم، از تهیهکنندهاي گفت کـه میخواست در فیلمی وی را قنداق کند و پستانک در دهانش بگذارد. عبدی برای بازی دراین فیلم دستمزدی 5میلیون تومانی طلب کرده بود.
این مبلغ با معیار هـای سینمای کشور ایران در انتهای دهۀ 60 خیلی بالا محسوب می شد. بعد هم ارشاد وارد ماجرا شده و اکبر عبدی را ممنوعالکار کرده بود. عبدی از اوایل دهۀ 60 بـه سینما آمد و از همان ابتدا هم بازیگر گرانی بود.بازیگر پرطرفدار دهۀ 60 با تمام فراز و نشیب هایش در دهۀ هاي 70 و 80 نیز توانست همان گونه محبوب بماند و بالاترین دستمزدها را بگیرد.
وقتی شاه نقش زندگی اش، حمید هامون را بازی کرد 45 سالگی را پشتسر گذاشته بود، نزدیک بـه یکدهۀ سابقه فعالیت بازیگری در سینما داشت و سابقه کارش در تئاتر بـه ابتدای دهۀ 40 و فعالیتش در دوبله بـه اواخر این دهۀ بازمیگشت. از همان نخستین نمایشهاي «هامون» «داریوش مهرجویی» در هشتمین جشنواره فیلم فجر تا نزدیک بـه 20سال بعد، یعنی روزی کـه مردم بـه مقبره ابدی بدرقهاش کردند، محبوب قلبها بود.
خسرو شکیبایی با آن آشفتگیها، دویدنها و نرسیدنهایش، کاراکتر تازهاي رابه سینماروها معرفی کرد. در دهۀ 70 حضور شکیبایی در هر فیلمی یک اتفاق مهم بود. پیشنهادهایش فراوان و دستمزدش هم بالا بود. یکی از 3بازیگر سینمای کشور ایران بود کـه بالاترین دستمزدها را دریافت می کرد.
در نخستین گام با «عروس» «بهروز افخمی» آمد و بـه همه ی خاطرجمعی داد کـه ستارهاي تازه متولد شده اسـت. ابوالفضل پورعرب با بازی در یکی از مهم ترین فیلمهاي تاریخ سینمای کشور ایران کـه نقطه پایانی بـه یک دوران و منادی دورانی تازه بود نشان داد، هم قابلیت و استعداد قابلتوجهی دارد و هم میتواند ستارهاي پولساز باشد. پورعرب عاشق شد، عینک دودی بـه چشم زد، سوار موتور شد.
در خیابانهاي تهران بـه تعقیب و گریز پرداخت و ستاره محبوب سینمارو ها لقب گرفت. در نیمه اول دهۀ 70، پورعرب بـه همراه جمشید هاشمپور بالاترین دست مزد را میان بازیگران سینما میگرفت. در روزگاری کـه متوسط پرداخت دست مزد بـه بازیگران حدود 2میلیون تومان بود پورعرب مثل هاشمپور دست مزد 8میلیونی می گرفت. ستاره اقبالش از ابتدای دهۀ 80 رو بـه افول گذاشت و بتدریج بـه حاشیه رفت و روزگار هم با او خوب تا نکرد.
پرویز پرستویی هر قدر در دهۀ 60 قدر ندید و کوششهایش بـهندرت دیده شد، در دهه 70 توانست اوج بگیرد و قابلیتهایش رابه نمایش بگذارد. کمال تبریزی بعد از دیدن بازی فوقالعاده پرستویی در «آدم برفی» وی را برای حضور در «لیلی با مـن اسـت» انتخاب کرد. این کمدی جنگی سنجیده، پرستویی رابه بازیگری محبوب تبدیل کرد و کمی بعد با «آژانس شیشهاي» «ابراهیم حاتمیکیا» اسطوره حاجکاظم شکل گرفت.
پرستویی در دوران اوجش بـه شکل قهرمان، هم کمدین درخشانی بود «در سلسله همکاریهایش با محمدرضا هنرمند در (مرد عوضی) و (مومیای 3) » و هم بـه قهرمان تراژیک حاتمیکیا معنا و مفهوم میبخشید. در نیمه دوم دهه 70، پرستویی با فاصله، محبوبترین بازیگر مرد سینمای کشور ایران بودو البته پولسازترینشان. 400میلیون تومان، دست مزد پرستویی برای یکیدو فیلم آخرش بوده اسـت.
میان بازیگران جوانی کـه در ابتدای دهۀ 80 به میدان آمدند، بهرام رادان شاید از معدود چهرههایي باشد که از میان ضعیفترین نمونههاي سینمای تجاری به میدان آمد ولی خیلی زود، چهره شد، در فیلمهاي کارگردانهاي مهم بازی کرد، استعدادش رابه نمایش گذاشت، 2 بار سیمرغ گرفت، منتقدان ستایشاش کردند و…
بازیگر جوان فیلم پرفروش ولی نکوهششده «شور عشق» «نادر مقدس» خیلی زود با کارگردانهاي شاخصی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، رخشان بنیاعتماد و بهروز افخمی همکاری کرد. بهرام رادان خیلی بازیگر تعیینکنندهاي در رقم زدن سرنوشت اقتصادی فیلمها نبوده ولی وزن و اعتبارش غیر قابل انکار اسـت؛ اعتباری کـه باعث می شود دستمزدش از 400میلیون تومان کمتر نباشد.
برای خواندن بهترین و زیباترین بازیگران زن در بعد از انقلاب بر روی لینک آبی رنگ زیر وراد شوید…
حتماً بخوانید : بهترین بازیگران زن ایرانی بعد از انقلاب + زیباترین بازیگر ایرانی در جهان
از بهترین استعدادهای بازیگری سینمای کشور ایران که زمانی مشهور بودو در فیلمهاي بد هم خوب بازی میکند، پس از سالها در حاشیه ماندن و بازی در نقشهاي کماهمیت، در دهۀ 80 ستاره اقبالش ظهور کرد. هیچ بازیگری در دهۀ 80 بـه اندازه حیایی پولساز نبود. ستارهمحوری سینمای بدنه که دراین دهۀ سراغ ژانر کمدی رفت و امین حیایی حکم گنجینه را برای سازندگان فیلمهاي طنزآمیز داشت.
حیایی در دوران اوجش یکی از گرانترین بازیگران سینمای کشور ایران بود. در انتهای دهۀ 80 دستمزدی رویایی برای بازی در «قلاده هاي طلا» «ابوالقاسم طالبی» گرفت و بعد ازآن دچار افول شد. حالا ودر میانسالی، حیایی گزیدهکارتر شده و درخشندگی خیرهکنندهاش در «شعله ور» «حمید نعمتالله» نشان میدهد کـه پس از 25سال هنوز هم برگهاي رونکردهاي در عرصه بازیگری دارد.
تا سالها از معدود بازیگران سینمای کشور ایران بود کـه تماشاگر فرصت تماشایش را در هر فیلمی و با هر کیفیتی از دست نمیداد. بـه تعبیری گلزار تنها کسی بود که کاملا با معیار هـای ستاره پولساز انطباق داشت. استعدادش در فیلم تلخ «بوتیک» «حمید نعمتالله» نمایان شد ولی او بازهم بـه بازی در فیلمهاي تجاری پرداخت و تا آستانه همکاری با مسعود کیمیایی پیش رفت ولی بـه شکل عجیبی این اتفاق برایش رخ نداد.
دست مزد 23میلیون تومانی برای « توفیق اجباری» درسال 85 در زمان خود یک رکورد محسوب می شد و چند سال بعد برای بازی در «دموکراسی تـو روز روشن» «علی عطشانی»، برای 3 روز فیلم برداری 90 میلیون تومان دست مزد گرفت. همان گونه کـه نخستین بازیگر سینمای کشور ایران بود کـه دست مزد 200 میلیونی گرفت.
بعد از گرفتن نقش اول در فیلم جوانانه «آخر بازی» «همایون اسعدیان»، با حضور تاثیرگذارش در «بوتیک» «حمید نعمتالله» بازیاي انفجاری رابهنمایش گذاشت و پس ازآن در نقشهاي مکمل طبق معمول بیشتر از بازیگر اصلی دیده می شد. حامد بهداد بـهعنوان استعدادی ناب به سینما آمد و جنسی از عصیان و اعتراض رابه نمایش گذاشت کـه برای تماشاگر جذاب بود.
با اینکـه اغراق و تکرار خیلی زود از راه رسید ولی بهداد همان گونه محبوب ماند و در اوایل دهۀ 90، بهترین نقشها برایش نوشته شدند و شاخصترین کارگردانها به همکاری با او علاقه نشان دادند. با وجود از راه رسیدن رقبایی تازهنفس چون نوید محمدزاده و امیر جدیدی، بهداد همان گونه جایگاهش را حفظ کرده و دستمزدش دراین سالها بین 400 تا 450میلیون تومان در نوسان بوده اسـت.
همه یچیز از بهمن 1392 شروع شد؛ از نخستین نمایش فیلم «خشمگین نیستم» «رضا درمیشیان» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر. خشمگین نیستم سالها در محاق ماند ولی محمدزاده از فیلمی بـه فیلمی دیگر رفت و با «لانتوری» «رضا درمیشیان»، «ابد و یک روز» «سعید روستایی» و «بدون تاریخ، بدون امضاء» «وحید جلیلوند» از فجر و خانه سینما و ونیز جایزه گرفت ودر گیشه هم بـه توفیق رسید.
بـهاین ترتیب بازیگری کـه سالها در عرصه تئاتر درخشیده و دیده نشده بود، در کمتر از 4 سال در سینما بـه اوج شهرت رسید. حالا محمدزاده می تواند در تعیین سرنوشت اقتصادی فیلمها نقشآفرین باشد و مثلاً بـه فروش بالای فیلم سیاه و سفید و غیرمتعارفی چون «خفگی» «فریدون جیرانی» کمک کند؛ بازیگری که در اوج قرار دارد و دستمزدش هم حدود 350میلیون تومان اسـت.
گرانترین بازیگر حال حاضر سینمای کشور ایران در 12سال 30میلیون تماشاگر جذب سالنهاي سینما کرده است. در دهۀ 90 هیچ نامی بـه اندازه رضا عطاران تضمینکننده گیشه نبوده است. عطاران در تلویزیون چهره شد و جنس متفاوتی از طنز را وارد سریالها کرد. پس از اینکـه در اواخر دهۀ 80 با تلویزیون بـه مشکل خورد و سریال سازی را رها کرد با تمرکز بیشتر، بـه بازیگری در سینما پرداخت.
او با حضور دلنشیناش، هم در کمدیهاي تجاری بازی کرد و هم در فیلمهاي متفاوتی از کارگردانهایي چون عبدالرضا کاهانی. همه ی رکورد هـای گیشه 3 سال اخیر را فیلمهاي عطاران شکستهاند. 16میلیارد تومان برای «مـن سالوادور نیستم» «منوچهر هادی» در اکران 95، 21میلیارد تومان برای «نهنگ عنبر2» «سامان مقدم» در اکران 96 و حالا نزدیک بـه 40میلیارد تومان برای «هزار پا» «ابوالحسن داودی» در اکران 97.
چـه کسی فکر میکرد بازیگر جوان سریال «پلیس جوان» «سیروس مقدم» روزگاری در 2فیلم برنده اسکار بازی کند و از جشنواره کن جایزه بهترین بازیگر را ببرد؟ شهاب حسینی از فیلم «درباره الی» «اصغر فرهادی» بـهاین سو رشدی را تجربه کرد کـه شاید با هیچ بازیگری دراین سالها قابل مقایسه نباشد.
3 همکاری با اصغر فرهادی در درباره الی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» دستاوردهای زیادی برای شهاب حسینی فراهم آورد. او از بهترین بازیگران یکدهۀ اخیر سینمای کشور ایران اسـت با کارنامهاي پرافتخار و محبوبیتی فراگیر. البته هر فیلمی هم با بازی او بـه موفقیت در گیشه نمیرسد. اعتبار و محبوبیت او آنقدر هست کـه یکی از 3 بازیگر بسیار گران سینمای امروز ایران باشد.
این فهرستی از بهترین بازیگران مرد 40 سال سینمای پس از انقلاب است. یک فهرست ده نفره اصلی و یک فهرست دوازده نفری فرعی. این انتخاب ها گاه دارای اجماع همگانی هستند و گاه نشانه هایي از سلیقه راوی. شـما هم نظر خودتان را برای مـا بفرستید تا به یک فهرست کوچک تر از بهترین بازیگران سینمای پس از انقلاب برسیم.
انتظامی بجز فیلم گاو طبق معمول ایفاگر نقش هاي دوم در سینمای پیش از انقلاب بود اما در دهۀ 60، این شانس را پیدا کرد کـه بـه یک بازیگر اول پرطرفدار بدل شود. درخشندگی او در کمدی فوق العاده داریوش مهرجویی یعنی اجاره نشین ها و بازی بسیار خوبش در حاجی واشنگتن آغازگر این دوران توفیق او آن هم در گذر از 60 سالگی بودند.
گراند سینما، شیر سنگی، ناصرالدین شاه آکتور سینما، خانه خلوت، روسری آبی، روز فرشته و کشتی آنجلیکا از فیلم هایي هستند کـه استعداد توامان او در دو حوزه کمدی تراژدی رابه نمایش می گذارند. او بعنوان بازیگر ثابت تعداد زیادی از فیلمهای مهرجویی هم ظاهر شد.
گاه نقش اول و گاه نقش هاي دوم: اجاره نشین ها، شیرک، هامون و بانو شماری از همکاری ها او با مهرجویی هستند کـه در قبل از انقلاب نیز در چهار فیلم گاو، آقای هالو، پستچی و دایره مینا باهم همکاری داشتند. انتظامی بخاطر وسواس در حرفه خود، تسلطش بر لهجه تهرانی، ریتم سریع حرف زدنش و تیزهوشی آشکار در شکل بازی اش تا میانه دهۀ 70 از محبوب ترین بازیگران سینمای کشور ایران بود.
اما بتدریج بالا رفتن سن وی را دراین سینما کم کار کرد ودر نهایت در دو دهۀ انتهایی عمر پربارش آثار کمتری را بازی کرد کـه مهم ترین انها گاو خونی، حکم و راه آبی ابریشم بودند. کارنامه انتظامی از هر جهت حیرت انگیز اسـت. اینکـه بازیگری در گذر از 60 سالگی بـه ستاره تبدیل شود در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته اسـت.
گاو «1348»، اجاره نشین ها «1365»، شیر سنگی «1365»، بانو «1370»، خانه خلوت «1372» و روسری آبی «1373»
پرویز پرستویی
او در دهۀ شصت وارد عرصه سینما شد اما تا سال 1373 کـه فرصت بازی در لیلی با مـن اسـت را پیدا کرد شانسی برای نشان دادن خود بعنوان یک ستاره سینما را نداشت. اما لیلی با مـن اسـت نمایشی از توانایی هاي او بعنوان یک کمدین بود. آدم برفی، مرد عوضی و مومیایی 3 و مهم تر از همه ی مارمولک هنر او بعنوان یک کمدین محبوب را بیش از پیش نمایش دادند.
دراین میان حضورش در فیلم آژانس شیشه اي ولوله اي بپا کرد تا آنجا کـه شهرت خسرو شکیبایی و عزت الله انتظامی را نیز تحت الشعاع خود قرار داد. او از سال 1375 تا 1385 ستاره بی حریف سینمای کشور ایران بود. مجموعه کارهایش با حاتمی کیا « آژانس شیشه اي، موج مرده، روبان قرمز، بنام پدر و بعدها هم بادیگارد» شهرت وی را در بین نسل جوان تماشاگران تثبیت کرد.
بهترین فیلم ها:
لیلی با مـن اسـت «1373»، آژانس شیشه اي «1375»، مرد عوضی «1376»، روبان قرمز «1377»، مارمولک «1382» و بید مجنون «1383».
او هم مثل پرستویی و انتظامی از عرصه تئاتر وارد سینما شد. سال 68 در فیلم شکار درکنار پرستویی ظاهر شد اما فیلم مورد توجه قرار نگرفت تا اینکـه در همان سال مهرجویی وی را دریک تئاتر دید و برای فیلم هامون انتخابش کرد. بازی او در هامون آن هم در سن 45 سالگی دریک کلام شاهکار بودو ولوله اي بپا کرد.
«جالب اینکـه کشف دیرهنگام شکیبایی در 45 سالگی دقیقا مشابه اتفاقی بود کـه برای انتظامی سر فیلم گاو رخ داده بود. انتظامی هم در 45 سالگی ستاره شده بود.» بعد ازآن شکیبایی انتخاب اول و همیشگی تعداد زیادی از فیلم سازان بود. او دوران پرباری را تجربه کرد. بـه خصوص درخشندگی خاصش در دو فیلم احمدرضا درویش یعنی کیمیا و سرزمین خورشید و همین طور نقش آفرینی هایش در فیلمهای:
مهرجویی «هامون، بانو، سارا، پری و میکس» وی را بـه یکی از مهم ترین چهره هاي سینمای کشور ایران در دهۀ 70 بدل ساخت. کاغذ بی خط ساخته ناصر تقوایی، سالاد فصل کار فریدون جیرانی و چـه کسی امیر را کشت ساخته مهدی کرم پور آخرین شاهکارهای او در سینمای کشور ایران بودند. دراین میان سریالهای موفقی مثل خانه سبز و روزی روزگاری شهرت وی را بین توده هاي مردم عمیق تر از پیش ساخت.
بهترین فیلم ها:
هامون «1368»، یکبار برای همیشه «1371»، کیمیا «1372»، سرزمین خورشید «1375» کاغذ بی خط «1381» و چـه کسی امیر را کشت «1385».
هیچکس آینده اي چنین روشن را برای مجری برنامه نیمرخ و بازیگر سریال پلیس جوان تصور نمیکرد. اما شهاب حسینی بـه شکلی اعجاب آور پیشرفت کرد و بـه جایگاه بلند کنونی اش رسیده اسـت. ستاره دهۀ 90، بازیگری کـه برنده جایزه بازیگری از کن میشود و محبوب ترین و مقبول ترین ستاره فعلی سینمای کشور ایران. او دهۀ 80 رابا فیلمهای نه چندان مهم شروع کرد اما بازی در درباره الی بـه همه ی ثابت کرد کـه چـه بازیگر توانایی اسـت.
سپس در 10 سال گذشته او در مجموعه فیلمهای مهم ظاهر شده اسـت از جمله دو فیلم دیگر فرهادی یعنی جدایی نادر از سیمین و فروشنده. پرسه در مه، حوض نقاشی و برادرم خورشید از دیگر نقش آفرینی هاي مهم او هستند و البته سریال شهرزاد کـه محبوبیت وی را در دل میلیونها تماشاگر تلویزیونی و سینمای خانوادگی تثبیت کرد.
بهترین فیلم ها:
درباره الی «1387»، پرسه در مه «1391»، جدایی نادر از سیمین «1390»، خانه پدر «1393» و فروشنده «1394».
او هم یکی از چهره هاي فعال تئاتری بود کـه در 40 سالگی و با ریزبینی ناصر تقوایی نقش ناخدا خورشید را ایفا کرد و آن رابه یکی از مهم تریم شاه نقش هاي تاریخ سینما بدل ساخت.
بازی هاي بعدی اش در کشتی آنجلیکا، پاییزان، قربانی، پرده آخر و حتی سگ کشی قابل مقایسه با استارت شگفت انگیزش در سینما نبود. اما در تلویزیون بازی بـه یاد ماندنی اش در سریال امام علی وی را بـه چهره اي محبوب در بین مردم بدل ساخت.
بهترین فیلم ها:
ناخدا خورشید «1365»، کشتی آنجلیکا «1366»، پرده آخر «1369» و سگ کشی «1379»
بازیگر گیلانی کـه در دهۀ 60 با سریال پادشاه و شبان چهره شد هر چند قبلش در فیلم کمتر دیده شده مرگ یزدگرد درخشیده بود.
او بتدریج در سینما و با کمدی اجتماعی هاي رخشان بنی اعتماد شهرتی بـه هم زد. او همیشه بازیگری استاندارد بوده کـه بـه شکلی کاملا حرفه اي از پس نقش هاي متفاوت و متناقض بر آمده اسـت. چـه در حوزه درام چـه در کمدی.
بهترین فیلم ها:
ناصرالدین شاه آکتور سینما «1370»، همسر «1372»، هیچ «1388»، خانه پدری «1389» و سیانور «1394».
عجیب اسـت تنها شش سال اسـت در سینمای کشور ایران ظاهر شده اما بـه این سرعت جای خودرا در فهرست بهترینها تثبیت کرده اسـت. او هم از تئاتر آمد ودر حضورش در عرصه سینما توانست سطح بازیگری را چند پله بالا ببرد.
بـه او این انتقاد وارد اسـت کـه عموما نقش آدمهای لمپن و معتاد را ایفا میکند اما هرچه هست حاصل کارش را در شش سال گذشته شگفت انگیز اسـت و عجیب آنکه تنها 32 سال دارد.
بهترین فیلم ها:
خشمگین نیستم «1391»، ابد و یک روز «1393»، خشم و هیاهو «1394»، خفه گی «1395» و مغزهای کوچک زنگ زده «1396»
در دهۀ 80 مثل یک صاعقه در سینمای کشور ایران ظاهر شد اما قدر موقعیت خودرا ندانست و آرام آرام از اریکه خود پایین آمد. هرچند بنظر میرسد درسال هاي اخیر دوباره بـه تکاپو افتاده اسـت. بازی او دینامیک و هیجانی اسـت و میتواند پرده سینما رابا انرژی اي کـه در نقش هایش ساطع میکند تسخیر کند.
بهترین فیلم ها:
بوتیک «1381»، روز سوم «1385»، سعادت آباد «1389»، جرم «1389» و سد معبر «1395».
در دهۀ 60 مهم ترین چهره سینمای کمدی ایران بودو شهرت و دستمزدش با هیچ بازیگر دیگری در آن دهۀ قابل مقایسه نبود. فیلمهای متفاوتی را دراین دهۀ بازی کرد و هنر خودرا در نقش دراماتیک فیلم مادر هم اثبات کرد.
او در دهۀ 80 و با فیلم اخراجی ها دوباره بـه یک بازیگر مهم در سینمای کشور ایران بدل شد ودر یک دهۀ گذشته نسبتا پرکار بوده اسـت.
بهترین فیلم ها:
اجاره نشین ها «1365»، مادر «1368»، دزد عروسکها «1369»، هنرپیشه «1370»، روز فرشته «1372» و آدم برفی «1374».