شمار زیادی از اوقات هست که طفل نیاز به تنبیه دارد،ما امروز درمورد تنبیه کردن کودکان برای والدین نکات مهم و کاربردی دارید. خیلی از پدر و مادرها فرزندانی دارند که رفتار قابل قبولی از خود نشان نمیدهند و انها مثل خیلی از والدین دیگر میخواهند فرزندانی داشته باشند که ضمن خوش رفتاری، در رعایت قوانین و مقررات هم کوشا باشند. ولی انها نمیتوانند برنامه اي انضباطی برای بچه هایي پیدا کنند که به سختی میتوان کنترلی روی رفتار انها داشت.
تحقیقات در مورد برنامه هاي تنبیهی و انضباطی والدین از سه شیوه برخوردی با بچه ها پشتیبانی میکنند. خیلی از والدین با این سه روش آشنایی دارند. آموزش، اخطار و تنبیه.با بهره گیری از این سه روش، بچه ها میتوانند در مورد سطح توقع والدین در مورد یکسری رفتارهای خاص چیزی بدانند و به آن ها گفته میشود
که در صورت عدم تحقق آن انتظارها با چه عواقبی روبرو میشوند و چه تنبیه و مجازاتی برایشان در نظر گرفته خواهد شد. در این جا معنای هر یک از این سه شیوه تنبیهی توضیح داده شده هست.
1.آموزش
شما باید خواسته خود را به طور قاطع، مشخص و مستقیم به بچه توضیح دهید. تغییر چهره و و صدای تان باعث میشود که بچه متوجه شود شما کاملا در مود تمرکز و نه احساسی هستید. مثال: «ما نمیتوانیم راه بیفتیم تا تو کمربندت را نبندی»
2. اخطار
اگر بچه شما از این تعالیم اطاعت نکرد، آن را به صورت هشداری تکرار کنید و به او از عواقب احتمالی این رفتارش اخطار دهید. مثال: «اگر کمربندت را نبندی، مجبور هستم تو را منزل مادربزرگ بگذارم.»
3. تنبیه
اگر بچه شما به اخطار هم توجهی نکرد، وی را تنبیه کنید. مثال: «تو این جا پیش مادربزرگ می ماني»اما خیلی از کارشناسان یک شیوه چهارم را هم به پدرو مادرها پیشنهاد میکنند که گرچه خیلی برای همۀ آشنا نیست. اسم آن را ارتباط مجدد گذاشته اند. چرا که به تعاملی بین والدین و طفل مربوط میشود که در آن والدین روی دلایلی که بچه را به دلیل انها تنبیه کرده اند، قاطعانه و مصرانه می مثل و گرچه به کودکان تذکر میکنند که انها جزو باارزش خانواده میباشند.
برای بچه مهم هست که بداند والدین او قادر به سخت گیری هاي رفتاری در موارد ضروری میباشند. حتی اگر این به معنی نوعی درگیری منفی و غیرجذاب میان دو طرف باشد. اما این هم مهم هست که نظم و انضباط بچه ها را از نظر احساسی سرد نکند و از نظر ذهنی از منزل و خانواده دور کند.
والدین معمولا میتوانند حس کنند که بچه اي سخت رفتار، شروع به فاصله گیری از دیگر اعضای خانواده میکند ولی ممکن هست از ریسک هاي مرتبط با این دور شدن بچه خوششان نیاید. چون احتمال دارد که این دور شدن او به نشان دادن رفتارهای منفی تری منجر شود.
برای این که از وقوع چنین چیزی در خانواده خود پیشگیري کنید، حتماً زمان لازم برای برقراری ارتباط با بچه را ایجاد کنید. این فرصتی برای روشن ساختن پیام شما پشت تنبیه ناخوشایندی هست که برای او در نظر گرفته اید و در عین حال هرگونه سو برداشت وی را هم میتوانید اصلاح کنید و از بین ببرید.
اغلب این برقراری ارتباط مجدد بعد از تنبیه برای جبران ضرری و آسیبی هست که از نظر احساسی به ارتباط والدین و فرزندان وارد شده هست. برقراری ارتباط مجدد به معنای این هست که بچه هاي خود را بعد از تنبیه و آرام شدن همه ي، مجدد به آغوش خانواده بازگردانید.
به این مثال دقت کنید
تونی پسر کم سن و سالی هست که با دوستش سدریک مغشول بازی در منزل هست. این دو با هم بحث میکنند و تونی، سدریک را به زمین هل میدهد. مادر تونی این صحنه را دیده و بی درنگ تونی را از آنجا دور میکند و به اتاقی دیگر می فرستد تا وی را تنبیه کند.
اکنون تصور کنید مادر تونی بعد از این که مدت تنبیه او به اتمام رسید، چکار میکند. او میتواند دنبال فرصتی باشد تا مجدد سراغ تونی برود. زمانیکه تونی مشغول تماشای تلویزیون نیست و دیگر خشمگین نیست. آن موقع او میتواند با تونی ارتباط برقرار کند.
میتواند به او بفهماند که میداند چرا از دست سدریک خشمگین بوده. میتواند به او بگوید که وقتی تونی با بقیه این طور رفتار میکند، از دستش خشمگین میشود و وی را تنبیه میکند. میتواند این را هم بگوید که خشونت با ارزشها و باورهای خانواده آن ها همسانی ندارد. مادر تونی در این شیوه برخوردی هرسه مدل شرط لازم در ارتباط تندرست والدین و طفل شامل پذیرفتن، خویشتن داری و رهبری را رعایت کرده هست.