نوشیدن یک فنجان چای که بـه خوبی دم کشیده است و رنگ و عطر مناسبی هم دارد میتواند بسیار عالی باشد و حس خوبی بـه ما بدهد. جرج اورول همیشه یکی از پرخوانندهترین نویسندههـای قرن بیستم بـه حساب میآمده است. بـه تازگی سایت آمازون از فروش بسیار بالای کتاب ۱۹۸۴ در ماه اخیر میلادی خبر داده است.
بسیاری از تحلیلگران دلیل فروش این کتاب را آن هم بعد از شصتوهشت سالی که از انتشارش میگذرد؛ اوضاع اجتماعی و سیاسی اخیر جهان، مخصوصا تغییر مستاجر کاخ سفید میدانند! جرج اورول، بـهخاطر نوشتن دو رمان ضدآرمانشهری معروفش یعنی «مزرعهی حیوانات» و «۱۹۸۴» بـه شهرت جهانی رسید.
این رمانها بین ۱۰۰ رمان برتر تایم قرار دارند و در تمامی سالهـای بعد از انتشارش جزو آثار پرفروش درسطح جهان بودهاند. نوشتن از اهمیت اورول و آثارش بـه عنوان یکی از نویسندگان مهم قرن بیستم بـه نوعی توضیح واضحات محسوب میشود. در اینجا قصد داریم بـه جنبهای از زندگی اورول نگاهی بیاندازیم که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اورول یکی از طرفداران پروپاقرص «چای» بوده و بـه نوعی یک «چایخور حرفهای» محسوب میشده است. جالب است بدانید که او آنقدر در طبخ چای مورد علاقهاش تبحر داشت که حتی مقالهای نیز در این مورد نوشته است. از نویسندهای که شاهکاری مثل ۱۹۸۴ را خلق کرده است، نگارش مقالهای با جزییات فراوان،درمورد نحوهی دم کردن چای،
دور از ذهن بـه نظر می رسد. او یازده قانون برای دمکردن چای مطبوع خود وضع کرده بود که خود آنها را «قوانین طلایی» مینامید. در ادامه قصد داریم این ۱۱ قانون طلایی اورول را با هم مرور کنیم:اورول مقالهی خود را با این جملات آغاز میکند: «هنگامیکه بـه سبک خودم برای تهیهی یک فنجان چای کامل نگاه میکنم،
متوجه ۱۱ نکتهی مهم و حیاتی میشوم که شاید روی دو موردشان توافق جمعی باشد، اما حداقل چهار مورد آنها بـهراستی چالش برانگیزند. این ها قوانین یازدهگانهی من هستند که تمامشان را طلایی میدانم».
۱- در قانون اول اورول بهترین چای را انتخاب میکند. او اذعان میکند که بهترین چای، «چای هندی» یا همان چای سیلان است. او معتقد است: «همیشه هر کسی از آرامشبخش بودن یک فنجان چای حرفی بـه میان آورده است، قطعا، منظورش چای هندی بوده است.»
۲- آقای نویسنده تاکید دارد چای باید حداکثر، بـه میزان حجم یک قوری آماده شود و لزوما در یک قوری «چینی» یا «سرامیکی» دم شود. البته او قوری «مفرغی» را نیز توصیه کرده است. اورول می گوید: «چای درون کتری یا قوریهـای بزرگ، بیمزه میشود! »
۳- اورول بـه شدت اصرار دارد که قوری، پیش از ریختن چای میبایست گرم شود. بهترین روش این کار را هم قرار دادن آن روی شومینه یا اجاق میداند نه ریختن آب جوش درون آن.
۴- این قانون در مورد غلظت چای است. اورول در این قانون بیان میکند: «همه ی ی دوستداران حقیقی چای، نه تنها چای را غلیظ دوست دارند بلکه با گذشت هر سال، ذائقهشان بـه سمت مصرف چای غلیظتر گرایش پیدا میکند!» او ادامه میدهد: «تاکید می کنم که یک فنجان چای پررنگ بهتر از ۲۰ فنجان چای کمرنگ است»
۵- «واقعیت امر این است که میتوان مقدار زیادی برگ چای را قورت داد و باز سالم ماند! » اورول، مخالف ریختن چای در صافی درون قوری بود و معتقد بود در این صورت چای بـه درستی دم نمی کشد و طعم خوبی نمیدهد.
۶- نویسندهی ۱۹۸۴، حتی در مورد فاصلهی قوری تا کتری در هنگام درستکردن چای نیز صاحب نظر است! او می گوید: «قوری را باید نزدیک کتری برد نه بالعکس. آبجوش هنگام ریختن روی چای، باید در حال جوشیدن باشد و این وقتی محقق میشود که کتری، در زمان ریختن آب درون قوری، روی شعله باشد.»
۷- بـه اعتقاد آقای نویسنده، خوب تکان دادن قوری چای یکی از رموز تهیهی یک چای خوش طعم است. «بعد از افزودن آب بـه برگههـای چای باید بـه خوبی آن را تکان داد و منتظر بود تا برگهها تهنشین شوند.»
۸- اورول معتقد است چای را باید در یک فنجان استوانهای دستهدار، آن هم در هنگام صبحانه نوشید. او فنجانهـای با دهانهی پهن را نمیپسندد و معتقد است چای در این فنجانها قبل از نوشیدن ولرم خواهد شد.
۹- انگلیسیها چای را همیشه با شیر مینوشند. اورول معتقد است شیر پرخامه بـه چای مزهی بدی میدهد از این رو میبایست خامهی شیر را قبل از اضافه شدن بـه چای از آن جدا کرد.
۱۰- این نویسندهی انگلیسی تبار، در مورد نحوهی اضافه کردن شیر نیز طرفدار آندست از خانوادههایی بود که ابتدا چای را در فنجان میریزند بعد شیر. اورول دلیل این انتخاب را اینگونه توضیح میدهد: «اگر چای ابتدا ریخته شود، میتوان مقدار شیر را بـه طور دقیق تنظیم کرد، در حاالی که در روش برعکس، احتمال این وجود دارد که اندازه ی شیر از حد مطلوب کمتر شود.»
۱۱- چای را باید همواره بدون قند و تلخ نوشید. اورول میگوید : «خوب میدانم اینجا در بین اقلیت قرار دارم، اما هر نفر چطور میتواند خودش را دوستدار حقیقی چای بنامد اما طعماش را با شکر از بین ببرد؟ اگر چای را شیرین کنید، دیگر چای را نمیچشید، شکر را میچشید!»