به دست آوردن اعتماد دیگران در اجتماع می تواند باعث پیشرفت کاری و شغلی شود، پس همه ي برای به دست آوردن آن تلاش می کنند. همه ي ما در زندگیمان با آدمهایي روبهرو شدهایم که واقعا غیرقابل اطمینان بودهاند. همچنان که سنمان اکثر می شود تواناییمان برای تمرکز روی روابط سالمتر افزایش مییابد و ارمغان این آگاهی برای ما شادی اکثر و به عقب راندن ناملایمتهاست.
در عین این که میتوانید تا سر حد ممکن به بیرون کردن آدمهاي غیرقابل اعتماد از زمین زندگیتان ادامه بدهید، هنوز ممکن هست با فردی روبهرو باشید که در مسیر مثبتاندیشی و رشدتان سنگاندازی میکند و آن فرد کسی نیست جز خودتان.حاضر به اقرار آن باشید یا نه، ممکن هست به اندازهاي که دوست دارید آدم قابل اعتمادی نباشید، اما قابل اعتماد بودن یکی از مهمترین ارزشهایي هست که می توانیم روی آن کار کنیم.
البته نمی توان یکشبه به این ویژگی دست پیدا کرد، اما کارهایی هست که میتوانیم از امروز به شکلی متفاوت انجام بدهیم تا کم کم به آدمی قابل اعتماد، قابل اطمینان و پایبند به اصول تبدیل شویم.
قابل اتکا باشید
به حرفهایي که میزنید عمل کنید. کار سادهاي به نظر میرسد اما هنوز آدمهاي بسیاری میباشند که انگار نمی توانند سر حرفشان بمانند.دوستی دارم که بارها قرار ملاقاتهایي را تنظیم میکند که ظرف چند روز آن ها را بر هم میزند و یا اصلا پیگیرشان نمی شود.
از طرف دیگر تا به حال قرار ملاقاتهاي فراوان ناکامی با دوستان دبیرستانمان گذاشتهایم که برخلاف توافق همگی انها برای آمدن، هرگز همگی سر قرار حاضر نشدهاند.برای من آزاردهنده هست که هر زمان بخواهم حدس بزنم آیا کسی قرار را بر هم خواهد زد یا نه.
مساله باید به این سادگی باشد که قراری گذاشتهایم پس همدیگر را ملاقات خواهیم کرد اما اغلب در ارتباط با آدمهاي غیرقابل اتکا، ماجرا به این شکل پایان نمیگیرد.حالا میدانم که به تمام قرارهای این دوستم باید با دیده تردید نگاه کنم و به جای آن اگر قرار هست برنامهاي واقعا عملی شود باید تکیهام روی برنامه لحظه آخر باشد.
اما این اوضاع بسیار ناکامکننده هست. خیلی آسانتر بود اگر او به حرفی که گفته بود عمل می کرد. برای این که قابل اعتماد باشید باید به آن چه میگویید عمل کنید و قابل اتکا باشید.
صادق باشید
گاهی گفتن حقیقت و روراست بودن کار دشواری هست. اما اگر قرار هست آدم قابل اعتمادی باشید ضروری هست که اینطور رفتار کنید.
به قولها، هرچند کوچک، وفا کنید
وقتی به کسی قولی می دهید، لازم هست برای آن حرمت قائل شوید، مهم نیست که از نظر شما آن قول چقدر ناچیز بوده هست. اگر قول دادهاید که مسابقه ورزشی دوستتان را تماشا خواهید کرد، اینکار را بکنید. حتی اگر حدس میزنید اینکار به معنی تماشای دو ساعت از کسلکنندهترین بازیهاي ممکن باشد.
باید به قولی که دادهاید وفا کنید. فراموش نکنید که ممکن هست همراهی شما بیش از انچه فکر می کنید برای دوستتان مهم باشد.اگر کسی مساله محرمانهاي را با شما در بین گذاشت آن را برای دیگران آشکار نکنید.به قولهایتان وفادار بمانید و اطلاعاتی راکه با شما در بین گذاشتهاند پیش خودتان نگه دارید.
اگر عادت نداشته باشید که به محض دریافت اطلاعاتی که به شما سفارش کردهاند محرمانه نگهشان دارید، انها را اکران نکنید آدمها احترام فوقالعادهاي برایتان قائل خواهند بود.اغلب اوقات آدمها تنها می خواهند اطلاعات را بعنوان امانت به دیگری بسپرند تا احساس کنند با او ارتباط برقرار کردهاند. برای این که آدم قابل اعتمادتری باشید همان فرد قابل اطمینان و صادقی باشید که میتواند رازها را نگه دارد.
به اصولی پایبند باشید
آدمهاي قابل اعتماد اصول اخلاقی سفتوسختی دارند و پای این اصول می ایستند. اگر بین ارزشهایي که برایتان اهمیت دارند و ارزشهایي که اهمیت ندارند نوسان کنید، به چشم دیگران آدم متقلب و غیرقابل اعتمادی خواهید بود.برای مثال اگر از نظر شما وفاداری ارزش اخلاقی بسیار مهمی در یک انسان هست، پس خودتان باید در عمل این وفاداری را نشان بدهید. اساسا، شما باید به اصولی که برای خود دارید عمل هم بکنید.
سخنچینی را کنار بگذارید
این توصیه به قدر کافی شفاف هست، اگر می خواهید آدم قابل اعتمادتری باشید بدگویی پشت سر آدمها را متوقف کنید. ما دیگر کودکانی کم سن و سال نیستیم، اگر با کسی مشکلی دارید به اندازه کافی با فکر رفتار کنید که بتوانید رودررو هم با آن ها صحبت کنید. اگر موضوع به آن مهمی نیست که بخواهید مستقیما با خود او صحبت کنید پس احتمالا از همان اول هم نباید با فرد دیگری این مساله را در بین میگذاشتید.سخنچینی منحصر به بدگویی پشت سر آدمها نیست.
به طور کلی سخنچینی یعنی حرف زدن از اطلاعات بیفایده. چه اهمیتی دارد که همکارتان چند نوع رژیم را امتحان کرده و لاغر نشده هست؟ این موضوعی نیست که بخواهید هنگام صرف ناهار به آن بپردازید. راستش را بخواهید عادتهاي خوراکی همکارتان اصلا به شما ربطی ندارد.در عوض سعی کنید درمورد موضوعی هوشمندانه صحبت کنید.
راهکارهای دیگر
اضافه بر موارد کلیتر که پیشتر به آن پرداختیم و می توان با تمرین آن ها به آدم قابل اعتمادتری تبدیل شد راهکارهای جزئیتری نیز برای رسیدن به این منظور وجود دارد. برای مثال، اگر با آدمهاي مفید، زمان بیشتری بگذرانید احتمالش کمتر هست که بخواهید کارهای آدمهاي غیرقابل اعتماد مثل سخنچینی یا شکستن قولهایتان را انجام بدهید، زیرا آدمهایي شما را احاطه کردهاند که این رفتارها را تحمل نمی کنند.
اگر با آدمهاي مثبتی رفتوآمد داشته باشید که انها نیز قابل اعتماد و صادقند، با احتمال بیشتری رفتار شما به بازتابی از رفتار انها تبدیل خواهد شد. مضاف بر این بفهمید که دیگران واقعا درمورد شما چطور فکر میکنند. میتوانید رک و راست از آدمهاي زندگیتان بپرسید شما را تا چه اندازه قابل اعتماد ارزیابی می کنند.
مراقب باشید چون ممکن هست پاسخی صادقانه و در عین حال تند دریافت کنید. اما حتی اگر این اتفاق افتاد این بازخوردها را بپذیرید و با آن مخالفت نکنید. برترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم درسگرفتن از اشتباهاتمان و تلاش برای ارتقای فردی هست.
با این که قابل اعتماد بودن به تلاش فراوان احتیاج دارد اما همان ویژگیاي هست که آدمها می خواهند در دیگری ببینند و تلاش می کنند که خودشان به آن دست پیدا کنند.ممکن هست برای تبدیل شدن به آدمی قابل اعتماد و اطمینان به کمی زمان احتیاج داشته باشیم، اما وقتی آگاهانه در این راه قدم برداریم و ویژگیهاي آدمهاي قابل اعتماد را به خاطربسپاریم، به زودی به آدمی تبدیل خواهیم شد که برای همه ي افرادی که ما را میشناسند مورد احترام و اعتماد خواهیم بود.