پارس ناز پورتال

داستان جالب ضرب المثل بلکه را کاشتند سبز نشد

داستان جالب ضرب المثل بلکه را کاشتند سبز نشد

داستان جالب ضرب المثل بلکه را کاشتند سبز نشد 

از میان ضرب المثل هاي شیرین زبان فارسی در این مقاله برای شما ریشه و داستان مانند بلکه را کاشتند سبز نشد را توضیح میدهیم.

 

می‌گویند روزی ساربانی که از کنار یک روستای کویری می گذشت به زمین خشک و خالی اي رسید و شترهایش را آنجا رها کرد در این وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت ساربان گفت چه می کني مرد؟چرا حیوان بینوا را میزنی ؟ روستایی گفت چرا می‌زنم؟مگر نمی‌بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من می‌خورد؟

 

ساربان گفت چه می گویي مرد؟ در این زمین که تو چیزی نکاشته اي به من نشان بده که شتر چه خورده؟

 

روستایی گفت چیزی نخورده؟ بلکه من همۀ ي زمین را گندم کاشته بودم شتر تو آمده بود و همه ي چیز را خورده بود و آن وقت چه میکردی؟

 

ساربان گفت: بلکه را کاشتند سبز نشد.

 

این مانند زمانی بهره گیری می‌شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ي قطعی بگیرد.