پارس ناز پورتال

زندگی در کنار افراد معتاد به الکل و مشروب

زندگی در کنار افراد معتاد به الکل و مشروب

زندگی در کنار افراد معتاد به الکل و مشروب 

برای زندگی کردن کنار افراد معتاد بـه الکل می توان راه کارهایی را برای سوق دادن انها بسوی ترک کردن انجام داد. توصیه هایی را در زیر می خوانید. مهم نیست که فرزند یک معتاد الکلی باشیم، یا همسرش، یا پدر و مادرش؛ سـوء استـفاده، درد و تـرس و تردید ناشی از آن سـخت و بسیـار جـدی است. ما تلاش زیـادی را صرف ریکاوری و بهبود الکلی ها میکنیم اما این تلاشها کمترین تـاثیـری روی آنـهـا نـدارد.

 

اگـر شمـا هـم یــکی از عـزیـزان یـا نزدیکانـتان الـکلی است، ایـن مـقاله بسیـار بـرایــتان مفید خـواهـد بـود. اگـر خودتان بـه الکل اعتیاد دارید و عزیانتـان در تلاش برای کمک بـه شـما هستنـد، این مقاله را هشداری بدانید که از خواب غفلت بیدارتان کند. 

 

● مخفی کاری ها و دروغ ها 

معتادان الکلی را باید از خواب غفلت بیدار کرد چون بزرگترین دروغی که انها بـه خودشان میگویند این است که “من مشکلی ندارم.” این دروغ باعث میشود راه دروغ گفتن بـه شـما هم برای او راحت شود. پدرم همیشه قول می داد که برای مسابقه، برای بازی یا برای جشن فارغ التحصیلیم حضور داشته باشد، اما وقتی نمی آمد، همیشه دلیلش خستگی بود

 

خیلی مسخره است که بعد از خوردن چند گیلاس مشروب چقدر آدم می تواند خسته شود؟ او هر چه در توانش بود انجام داد، بـه خاطر همین شکایتی نمی‌کنم. فقط میخواهم بدانید که حالتان را درک می کنم.بعضی از الکلی ها ادعا می کنند که دیگر مشروب نمی خورند اما وقتی چند ساعت از خانه دور میشوند سریع بـه آن پناه میبرند و سعی میکنند برای پوشاندن آن بـه افراد خانه دروغ بگویند. 

 

البته ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند و زمانهایی که در خوردن زیاده روی میکنند و تلو تلو خوران وارد خانه می شوند، یا در راه تصادف میکنند و توسط پلیس دستگیر میشوند، مسئله کاملاً روشن می شود. متاسفانه، اکثر اوقات، این تصادفات فقط با دروغ هـای بیشتر و بیشتر دنبال میشود که اینبار باز با وعده ترک کردن همراه است. مسخره است که باور کردن این دروغ ها چقدر راحت است. 

 

● مقابله کردن نه وابستگی متقابل 

یکی از ناراحت کننده ترین چیزها درمورد وابستگی متقابل بـه یک معتاد الکلی این است که چقدر باور دروغ هـای انها راحت است. عشق ما بـه آن ها مثل سایه تیره ای روی حقیقت را می پوشاند و ما هم مثل خود آن ها در انکار زندگی می کنیم. رفته رفته ما هم بـه نیازمندی عزیز الکلیمان معتاد می شویم و بـه جای توانمند کردن آن ها بـه ترک کردن، سعی میکنیم با آن کنار بیاییم.

 

نه، ما بـه حرفهایشان اعتماد نداریم…فقط اعمالشان را باور داریم. ما سایر اعضای خانواده را دربرابر آن ها محافظت می کنیم اما سعی نمی کنیم با حمایت هـای خود نیروی لازم برای ترک کردن را برایشان فراهم کنیم و انها همینطور بـه اعتیاد خود ادامه می دهند. برای این که از عهده یک الکلی بربیاییم باید سرسخت باشیم و با انها مقابله کنیم.

 

یعنی باید حد و مرز خاصی برایشان تعیین کنیم و فقط چون صدای اعتراضش بلند شد، آن را تغییر ندهیم. یعنی اجازه بدهیم عاقبت و نتیجه کارها و اعمالشان را بچشند…حتی اگر بـه خاطر زندان رفتن کار یا آزادیشان را از دست بدهند. واسطه شدن برای برگشت بـه کارشان، سند گذاشتن برای آزاد کردنشان فقط بـه آن ها کمک می‌کند که بـه اعتیاد خود ادامه دهند.

 

باید بدانید که دوست داشتن آن ها یعنی اجازه بدهیم سرشان بـه سنگ بخورد و از افتادن و سقوط کردن بیشتر از عشقشان بـه الکل بیزار شوند. 

زندگی در کنار افراد معتاد به الکل و مشروب

چگونه الکل را ترک کنیم

 

● تنها عشق یک معتاد الکلی 

وقتی دربرابر خواسته هـای معتاد کوتاه می آییم و او در مقابل قربان صدقه مان می رود، فقط یک دروغ دیگر است.این قربان صدقه ها بـه نظرتان جدی می آید اما واقعاً برای شـما نیست، از عشقشان بـه الکل است. الکلی ها از خودشان متنفرند و قادر بـه دوست داشتن کس دیگری هم نیستند…نه بچه هایشان، نه همسرشان و نه پدر و مادرشان…

 

فقط در پی اینند که گیلاس بعدی را سر بکشند. مشروب اولین عشق یک معتاد الکلی نیست، تنها عشق آنهاست. و تازمانیکه آن قید و بند گسسته نشود، هیچکس درون آن جایی ندارد. 

 

● ترک کردن یا طرد شدن 

این مقاله ممکن است بـه نظرتان طوری بیاید که انگار من فکر می کنم هیچ راه بازگشتی برای یک معتاد الکلی وجود ندارد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید من خودم الکلی بودم که الان بهبود یافته ام. من بـه خاطر این ترک نکردم که مردم من را از خودشان پس می زدند.

 

ترک کردن من بعد از زمانی بود که فهمیدم دارم جای پدرم را می گیرم، با آن وضعیت بد اعتیادش، با آن خشونت و دروغ ها و …فقط زمانیکه دیدم یا باید این اعتیاد را تحت کنترل خودم بگیرم و یا همسرم، کارم و زندگیم را از دست بدهم. آنجا برای من آخر خط بود…همانجا بود که طلب کمک کردم و این اعتیاد را پشت سر گذاشتم. خیلی خوش شانس بودم و خدا کمکم کرد. 

 

متاسفانه، اگر هیچ راه دیگری در معتاد الکلی شـما موثر واقع نشد، گاهی اوقات لازم است بـه آن ها بفهمانید که فقط دو انتخاب دارند…شروع ریکاوری یا طرد شدن. یک معتاد بـه مواد مخدری را می شناختم که با سه فرزندش و دوست پسرش که خود تهیه کننده آن مواد بود، در خانه ای زندگی می‌کرد که از همه ی ي طرف طرد شده بود،

 

هیچ اثاثیه ای نداشت، درهم برهم و بـه هم ریخته و شبیه بـه سطل اشغال بود. نمی توانم بویی که از آن خانه بـه مشام میرسید را توصیف کنم. سه بچه اش را از او گرفتند و این باعث شد دوره بازپروری را شروع کند.بار آخری که او را دیدم، کاملاً سالم و خوش لباس بود، سر کار می رفت و بچه هایش هم پیش خودش برگشته بودند. بهترین کاری که کسی می توانست در حق این زن انجام دهد از طرف دولت بود که بچه هایش را از او گرفت. 

 

اگر معتاد الکلی شـما هم توانایی ترک ندارد، بهترین عشقی که میتوانید نثارش کنید این است که حمایت، کمک، خودتان و عشقتان را از او دریغ کنید. این بهترین شانس انها برای ترک کردن است. اگر معتاد آن موقع هم باز ترک نکرد، دیگر انتخاب با خودش بوده است…و با شـما. این بالاترین و بهترین عشقی است که بـه آن ها می دهید… 

 

زندگی با یک معتاد الکلی بـه هیچ وجه ساده نیست، مقابله با دروغ ها، کتمان کردن ها و فیلم بازی کردن ها اصلاً ساده نیست. اگر فهمیدید که شیشه مشروب تنها عشق انها در زندگی است، تنها انتخاب شـما این است که بگذارید با عشقش تنها بماند و زندگی خود را از خطر نابودی نجات دهید. مطمئناً با کمی سختگیری،

 

کمی شانس و کمک خداوند، معتاد الکلی شـما هم ترک کرده و بـه شـما ثابت می‌کند که شـما عشق حقیقی او هستید و سرانجام یاد می گیرند که حتی خودشان را هم دوست داشته باشند.

 

منبع:mardoman.net