لطفا حرمت و آبروی همسرت را حفظ کن گاه و روش های صحیح زندگی و روابط عاطفی زن و شوهر و مهم ترین مسئله حفظ آبروی همسرتان …
پارس ناز : «تو هیچ کاری رو درست انجام نمیدی»، «اخلاق برادرت خیلی از تو بهتره»، «یه ذره آشپزی رو از مادرم یاد بگیر»، «شوهرهای مردم همه کار برای زنهاشون انجام میدن ولی تو فقط ادعا داری»، «مامانت خودشو کشت با این جهیزیهدادنش» و هزار طعنه و کنایه دیگر میان برخی همسران رد و بدل میشود و زندگی شیرینشان را به سمت و سوی تلخی سوق میدهد.
درست است که تحمل این رفتار برای زوجین بسیار سخت است اما باید گفت این مشکلی نیست که راهحلی برایش وجود نداشته باشد. بهطور قطع چگونگی برخورد با یک همسر بد زبان، به میزان شکیبایی شما بستگی دارد. اگر شما نیز در زندگی مشترک با مشکل آزار زبانی و کلامی همسرتان مواجه هستید بهتر است به راهکارهای دکتر فروغ نیلچیزاده برای مقابله با آن توجه کنید.
برگ برنده در دست کیست؟
با همه قوا حریمها را حفظ کنید!
یکی از حقوقی که زن و شوهر باید آن را برای طرف مقابل رعایت کنند، دوری از بدگویی و بدزبانی است؛ چرا که اثر آن زدودن محبت و عشق زن و شوهر نسبت به یکدیگر است و چنین رفتار ناپسندی ریشه محبت را خشک میکند اگر زن در برابر شوهر بدزبانی کند، در همان جمله اول احساس مرد را جریحهدار میکند. اگر مرد چنین رفتاری انجام دهد به محبت همسر خود صدمه وارد کرده است. اگر این تندخویی و بدزبانی از طرف هر دو ادامه پیدا کند قطعا حرمتها شکسته میشود و ممکن است محبت به نفرت تبدیل شود؛ درحالیکه ستون اصلی برپایی خانواده محبت است. بنابراین هم زن و هم شوهر باید همه تلاش خود را بهکار بگیرند تا اجازه ندهند محبت بین آنها به وسیله این بیاحترامیهای کلامی از بین برود.
همسرتان را خلع سلاح کنید!
«آنقدر بدیهای او مرا اذیت کرده که نمیخواهم خوبیهای او را به چشم بیاورم». دقیقا آنچه خطرناک و سم مهلک زندگی مشترک بهحساب میآید، همین مسئله است. شما میتوانید با یادآوری خوبیهای او با رفتارهای بد همسرتان مقابله کنید. این یک قاعده کلی است؛ یعنی خوبیهای کوچک و پیش پا افتاده همسرتان که بد زبان و بد گفتار است را برای خودتان درنظر بگیرید و در مقابل او به بیان آنها بپردازید. با یادآوری خوبیها و نکات مثبت به همسرتان او را یاری کنید تا بدیهایش را کنار بگذارد؛ بهطور قطع با ادامه این رفتار از سوی شما او با خود فکر میکند که من چرا با وجود این همه خوبی، این رفتار بد را نمیتوانم کنار بگذارم و دل همسرم را که خوبیهای مرا میبیند با زبانم بلرزانم.
به ظرفیت خود رسیدگی کنید!
طبیعی است که هر آدمی ممکن است در مقابل خشونت و آزارهای کلامی و طعنه و نیش و کنایه کم بیاورد و خشمگین شود و احساسات پرخاشگرایانه از خود بروز بدهد. مخصوصا اگر این آزارها از طرف نزدیکترین فرد زندگی آدم باشد دردناکتر و غیرقابل تحملتر است. برای پیشگیری و حتی درمان این خلق و خو در همسرتان بهتر است قدرت مدیریت جریانها را مهربانانه و عاشقانه بهعهده بگیرید؛ یعنی وقتی که همسرتان به هر دلیلی با بهانه یا بیبهانه اقدام به آزار کلامی و بدگفتاری میکند باید آنقدر ظرفیت امنیت عاطفی خود را با عبادت، روشهای معنوی، ورزش و تغذیههای سالم بالا ببرید که بتوانید فشار عصبی خود را در این مواقع به حداقل ممکن برسانید. با این رفتارتان در نهایت آرامش به همسرتان کمک خواهید کرد که خشمش را تخلیه کند.
مادر و پدر و خواهر و برادر شما به این علت که به شما وابستگی عاطفی دارند، خیلی دوستتان دارند. بنابراین طبیعی است که با کوچکترین اذیت و آزاری که برای شما پیش بیاید فوق العاده ناراحت میشوند و اگر آدمهای خیلی عاقل و مدبری نباشند این مشکل را بیشتر میکنند. اگر آدمهای مدبری هم باشند این مشکل را حل میکنند اما در گوشه ذهن آنها تلخی رفتار این آدم باقی میماند و سخت میتوانند آن را از ذهن خود دور کنند.شما بهعنوان یک همسر، هم تلخکامی و تلخ رفتاری را از همسرخود دیدهاید و هم روابط خوب و عاشقانه او را. آن خوشیها میتواند این بدیها را از بین ببرد ولی در مورد مادر و خواهر و برادر شما این مسئله اتفاق نمیافتد.
ابزار سکوت را دریابید!
بدزبانی و آزار کلامی همسر شما با پاسخ گفتن شما قطعا بیشتر میشود؛ چون خشم بهدنبال طعمه میرود. اکثر همسران وقتی که طرف مقابلشان به خانواده آنها بد میگوید سکوت نمیکنند بلکه متأسفانه مقابله به مثل میکنند و با این رفتار غلط آتش کینه و دعوا بیشتر میشود. این یک قاعده کلی در سبک زندگی اسلامی است که هر موقع کسی به شما دهها حرف ناروا زد به او بگویید که اگر ۱۰حرف ناروای دیگر بزنی یکبار هم جواب تو را نمیدهم. زندگی ائمه بزرگوار به ما یاد داده است که هرگاه حرف بیخود و بیهودهای از سوی کسی به شما گفته شد از کنار آن عبور کنید. درست مثل یک ماهی که در دست کسی به راحتی نمیماند و سُر میخورد.
محبت بهترین راه پیشگیری است
کسی که اقدام به آزار کلامی میکند شروعکننده یک بازی غلط است. این افراد اصلا ابایی ندارند که مدام همسرشان را از خود ناراحت کنند. با خود فکر کنید که با این رفتار میخواهید چه چیزی را بهدست آورید؟ آیا میخواهید در زندگی مشترک قدرتتان را به رخ همسرتان بکشید یا میخواهید او را از خودتان بترسانید. خب اگر شما چنین قدرتهایی دارید آن را در راستای بهتر شدن زندگیتان بهکار ببرید؛ مثلا به جای اینکه این همه انرژی صرف کنید که همسرتان را آزار دهید به او بگویید که اگر همه دنیا را هم به من بدهند من به زن دیگری غیر از تو نگاه نمیکنم یا تو بهترین مرد دنیا هستی. یکی از اصول مهم زندگی مودت و رحمت است که خدا در بین زن و شوهر پس از عقد جاری میکند پس همواره به این اصل توجه کنید و ملاحظه یکدیگر را بکنید.
ریشهیاب خوبی باشید
اگر احساس میکنید که آزارها و خشونتهای کلامی و زبانی و طعنهها و کنایههای همسرتان هر روز بیشتر میشود و ادامهدار شده حتما با خودتان فکر کنید که این رفتار او چه علتهایی میتواند داشته باشد؟ ریشهیابی کنید تا بتوانید مشکل را حل کنید اما برای این ریشهیابی با خودتان صادق باشید. قرار نیست همیشه او مقصر باشد و شما مظلوم. رفتار خود را نیز مرور کنید و با خودتان بگویید شاید من رفتاری در زندگی مشترک از خود نشان دادهام که باعث شده همسرم دست به چنین رفتاری بزند. حتما در این حالت ریشه موضوع و مشکل را پیدا خواهید کرد. در این صورت حتما آن را با همسرتان در میان بگذارید و با او بهصورت آرام و ملایم صحبت کنید تا با کمک یکدیگر بتوانید این مشکل را حل کنید.
خانه را محل آرامش بسازید!
همانگونه که شما دلتان میخواهد در خانه بیشترین آرامش را داشته باشید، باید بتوانید این آرامش را برای همسر خود نیز فراهم کنید. در حقیقت آن فردی که از رفتار همسر خود و یا خانواده او ناراضی است یقین بداند که با بدرفتاری خود، محبت را در زندگی از بین میبرد. بهترین راه درمان این است که یادتان باشد وقتی که بدرفتاری میکنید خداوند این بدرفتاری شما را بیپاسخ نمیگذارد. بهخصوص در مقابل همسری که نمیخواهد جدا شود و قصد دارد زندگی مشترک خودش را با شما بسازد. هر زمان احساس کردید که دارید به نفس خود اجازه میدهید که همسرتان را با رفتارها و کلام خود آزار بدهید، استغفار کنید و از خدا کمک بخواهید و سر خود را به کاری مشغول کنید تا ذهنتان از این موضوع منحرف شود.
برگ برنده در دست کیست؟
خانمی بیستوپنج ساله هستم که چندماه بیشتر از زندگی مشترکم نمیگذرد. همسر من قبل از ازدواج با خانم دیگری رابطه عاطفه داشته که البته منتهی به ازدواج نشده ولی او نمیخواهد این موضوع را فراموش کند و شبها به یاد او میافتد و گریه میکند. از رفتار او خسته شدهام. بارها خانواده همسرم را مورد سرزنش قرار دادهام که چرا با وجود اینکه میدانستند او به شخص دیگری هنوز فکر میکند برایش زن گرفتهاند. مدتی است فکر جدایی به سرم افتاده ولی همسرم را دوست دارم. لطفا مرا در این زمینه راهنمایی کنید؟
پاسخ: یکی از مشکلاتی که متأسفانه در زندگی مشترک وجود دارد این است که زمانی که دخترها و پسرها ازدواج میکنند و وارد یک زندگی مشترک میشوند همچنان به یاد کسی هستند که قبلا با او یک رابطه عاشقانه را تجربه کردهاند. وقتی این اتفاق پس از زندگی مشترک رخ میدهد خیلی کار برای ادامه زندگی سخت میشود. مدام در زندگی مشترک بهانهگیر میشوند. احساس سردی دارند. به همسرشان تمایلی ندارند. همیشه دوست دارند تنها باشند. حتی ممکن است به ایجاد رابطه با این شخص پس از زندگی مشترک فکر کنند و هزاران آسیب دیگر که زندگی مشترک را با این روش مورد تهدید قرار میدهد.
این خانم بزرگوار عنوان کردهاند که همسرشان هنوز بهخاطر نرسیدن به فردی که به او علاقه داشته گریه میکند و احتمالا زندگی گرمی بین او و همسرش وجود ندارد. بهاحتمال خیلی زیاد خانواده این فرد برای فرار او از گذشته تصمیم گرفتهاند که پسرشان زندگی مشترک را تجربه کند با این امید که این فرد را فراموش میکند اما باید بدانیم که این روش خوبی برای فراموش کردن طرف مقابل نیست.
بنده توصیه میکنم که در مرحله اول همسرتان را درک کنید. البته همین که بهدنبال راهحلی برای رفع این مشکل هستید خود نشان از درک بالای شما دارد. سعی کنید احساس او را بفهمید و بدانید این طبیعت عشق است که به راحتی نمیتوان آن را فراموش کرد.
سعی کنید فقط خودتان این مشکل را حل کنید. مطرح کردن اینگونه مسائل با خانواده خودتان یا همسرتان و سرزنش کردن آنها حس اعتماد همسرتان را نسبت به شما در شرایطی که نیاز است به شما تکیه کند از بین میبرد.
اگر همسرتان درباره او حرفی زد عصبانی نشوید. اجازه بدهید احساسش را بیان کند. سریع در مقابل حرفهای او جبهه نگیرید و از کوره در نروید. اصلا شوهرتان را تحقیر نکنید. تحقیر کردن او در این زمینه و در چنین شرایطی فقط شما را از هم دورتر میکند. سعی کنید یک دوست صمیمی برای او باشید. برای شناخت نیازها و چیزهایی که دوست دارد تلاش کنید. برای این موضوع میتوانید از خانواده همسرتان بهصورت غیرمستقیم کمک بگیرید.
کاملا قاطعانه و جدی به همسرتان بگویید که این رفتار او اعتماد شما را مورد خدشه قرار داده است. از او بخواهید که خودش را جای شما بگذارد ببیند آیا میتواند یک لحظه در کنار زنی زندگی کند که مدام به فرد دیگری فکر میکند. البته به این فکر هم نباشید که اشتباه شوهرتان را با یک اشتباه بزرگتر پاسخ بدهید. مثلا او را تهدید کنید که من هم بهدنبال شخصی دیگری میروم تا به این طریق از تو انتقام بگیرم. به او بگویید همانطور که نبود این فرد در زندگیاش او را آزرده شما نیز از نبود او در زندگیاش رنج میبرید. سعی کنید به این طریق کمی او را دچار عذاب وجدان کنید.
اصلا همسرتان را در این شرایط کنترل نکنید. موبایل یا دیگر وسایل شخصیاش را چک نکنید بلکه فقط تلاش کنید اعتمادش را جلب کنید و او را بهخاطر این موضوع تحقیر نکنید.
در برخی از موارد که افراد به آن شخصی که میخواهند نمیرسند، سعی میکنند داشتههای آن زن را به رخ همسرشان بکشند. شما نیز احتمالا در این زمینه مورد مقایسه قرار گرفتهاید. ممکن است به شما بگوید که اگر من با آن شخص ازدواج کرده بودم الان زندگیام بهگونهای بهتر بود ولی شما در مقابل بهگونهای رفتار کنید که این افکار از ذهن همسرتان نگذرد و او نتواند شما را با شخص دیگری مقایسه کند.