پارس ناز پورتال

مصاحبه با خانم بازیگر الهام پاوه نژاد و دخترش (عکس)

مجموعه : اخبار سینما
مصاحبه با خانم بازیگر الهام پاوه نژاد و دخترش (عکس)
 

در یکی از روزهای بارانی بهار مهمان مادر و دختری بودیم که کنار یکدیگر با عشق زندگی می کنند. الهام پاوه نژاد به معنای واقعی کلمه یک مادر است وقتی کردیا دخترش را دخترکم صدا می زد می شد به وفور میتوان نگاه مهربان یک مادر مسئول را در چشمانش دید کاملا مشخص است که کردیا در کنار مادرش احساس امنیت می کند اما دختر مستقلی است. او برای اینکه مادرش را خوشحال کند، تمرین پیانو را با همه سختی اش جدی می گیرد و مادر هم سعی می کند به پاس تلاش کردیا وقت بیشتری را با او بگذراند. کردیا وابسته نیست مثل خودش فکر می کند و دوست دارد یک طراح دکور داخلی شود تا بتواند برای مادرش خانه ای را طبق علایقش طراحی کند.

کردیا خیلی بزرگ تر از سنش رفتار می کند، آیا این به خاطر تربیت شماست یا…؟
برخی شرایط دست به دست هم می دهد و کودکانی که در یک چنین خانواده هایی بزرگ می شوند به خاطر نوع زندگی شان قائم به ذات بودن را فرامی گیرند، البته در کردیا می تواند ذاتی هم باشد به دلیل اینکه پدرم همیشه سعی کرده من و خواهرم را مستقل بار بیاورد، ما از ۱۷ سالگی کار کردیم و درس خواندیم و در اجتماع حضور داشتیم.

 
یک زمان هایی هم من نیستم و همیشه سعی کرده ام دخترم را آنقدر مستقل بار بیاورم که در نبود من هم بتواند از پس کارهایش بربیاید. اصلا به نظر من موفقیت یک مادر این است که بتواند در تربیت فرزندی مستقل و البته سرشار از عاطفه و مهر سربلند باشد. عده ای فکر می کنند مستقل بار آوردن بچه یعنی محبت نکردن به بچه و او را در معرض سختی ها و فشارهای بی خود قرار دادن. این تفکر اشتباه است.
 
مصاحبه با خانم بازیگر الهام پاوه نژاد و دخترش (عکس)


آیا “کردیا” برای روز مادر و مناسبت هایی که به شما مربوط است غافلگیرتان می کند؟
خیلی زیاد به سورپرایز کردن من علاقه دارد، وقتی بچه تر بود متوجه می شدم از چند روز قبل از مناسبت هایی که به من مربوط می شود با خواهرم برنامه می چیند تا مرا غافلگیر کند، از یک نقاشی گرفته تا هر چیزی که بخواهد به من هدیه دهد حتما قبلا فکرش را مشغول می کند.

احساس می کنم بازیگری هستید که خیلی به مردم نزدیکید. این به علت حضورتان در تلویزیون است؟
در هر صورت تلویزیون قشر وسیعی را پوشش می دهد. سال ۷۴ همسران را کار کردم و هنوز هم بعد از گذشت این همه سال مردم از آن یاد می کنند، هزار تا کار موفق هم انجام دادم اما همچنان مردم همسران را مثال می زنند. در حرفه ما وقتی کم کار باشی به سرعت از یاد می روی، اما من خوشبختانه این شانس را داشتم که همیشه با «همسران» در ذهن مردم جاودانه شوم.تلویزیون به نظر من خیلی رسانه عجیبی است همان قدر که کار خوبت دیده می شود وقتی مرتکب خطایی هم می شوی به همان ظرافت درک می شود و به همین دلیل بازیگر باید با حساسیت بیشتری نسبت به انتخاب هایش حرکت کند.

شباهت تلویزیون و تئاتر به ارتباط با تماشاگر برمی گردد؟
من همیشه این بحث را داشته ام که بازیگری در تئاتر و تلویزیون و سینما تفاوت چندانی ندارد درست مانند الفبای فارسی مفهوم یکی است و فقط شیوه ارائه اش متفاوت است.در صحنه یک اندازه قاب و تماشاگر داریم و در سینما و تلویزیون هم گونه های دیگری. شباهت به همین نکته ای برمی گردد که خودت اشاره کردی ارتباط با قشر گسترده تری از مردم است، در تئاتر مردم انتخاب می کنند و به تماشای تئاتر می نشینند ولی در تلویزیون با این حجم کانال باید مردم از حضورت مطلع باشند و دنبالت کنند. من وقتی روی صحنه هستم ارتباط نفس به نفس با تماشاگر باعث می شود همان لحظه جوابم را بگیرم و اگر نقصی هست همان لحظه اصلاحش کنم، اگر در تلویزیون این شانس را داشته باشی که کار همزمان ضبط شود می توانی کارت را اصلاح و ترمیم کنی.

برخی از بازیگران برای اینکه در یک نقش کلیشه نشوند از نقش کم می گذارند. به نظرم یکی از ویژگی های بازی شما این است که از کلیشه شدن نمی ترسید؟


چند تا مقوله هست و در همه جای دنیا وجود دارد؛ برخی از بازیگران با توجه به نوع بازی شان برایشان نقش نوشته می شود مثل «جیم کری» که با سینمای ما خیلی متفاوت است.من این دغدغه را در تئاتر ندارم چون تنوع در نقش های نمایشنامه ها خیلی زیاد است و حتی اگر ریسک بازی در سن ۳۰ سال پیرتر از خودت را بپذیری امکان کلیشه شدن در آن خیلی ضعیف است زیرا یک روز روسی بازی می کنی، یک روز دیگر فرانسوی و…


ولی برای تصویر ما این اتفاق زیاد می افتد چرایی اش را باید سیاست گذارها جواب بدهند، وقتی یک بازیگر در یک نقش خوب ظاهر می شود دیگر نباید کارگردان ها فکر کنند این بازیگر فقط به درد این نقش می خورد و به نظر من این مساله به ضعف ما در زمینه نوشتار برمی گردد.من همیشه یک الگوی ذهنی داشتم و آن هم سریال«رعنا» به کارگردانی داوود میرباقری بود. با اینکه دبیرستانی بودم و هنوز بازیگر نبودم ولی همیشه می گفتم ببین این نقش چقدر برای گلچهره سجادیه جالب بوده که حاضر شده به جای مادر رویا تیموریان بازی کند ولی هنوز «رعنا»ست.

اگر بخواهیم از کار فاصله بگیریم خودتان برای روز مادر برای مادرتان چه کردید؟
هر سال سعی می کنم به دیدنش بروم و به او بگویم چقدر برایم مهم است و این روزها بهانه ای است برای اینکه به او بگویم که برایم ارزشمند و مهم است.

شما فکر می کنید برای کردیا الگوی موفقی هستید؟
راستش خیلی سعی می کنم از خودم جدایش کنم تا مستقل باشد و دارم تلاش می کنم فکر نکند هر کاری من می کنم درست است و از او نظر و سلیقه اش را می پرسم و برایم خیلی مهم است. موفق بودن من همین است که بتوانم این تفکر ذهنی ام را به او بفهمانم.

شهرتتان باعث نمی شود که نتوانید آن طوری که دوست دارید با دخترتان همراه باشید؟
با اینکه ابراز لطف مردم برای هر دوی ما جذاب است و مرا خوشحال هم می کند اما گاهی واقعا امکان اینکه مثلا من بتوانم با فراغ بال کردیا را به پارک ببرم یا اینکه با هم قدم بزنیم وجود ندارد و مردم دوست دارند با من گپ بزنند، من هم دوست دارم اما امکان و زمان قدم زدن و گپ با دخترکم را از دست می دهم.

 
 
منبع : مجله زندگی ایده آل