اگر برای موضوع انشا ماه رمضان را انتخاب کردهاید میتوانید سراغ انشاهای واقعا خواندنی و زیبای زیر بروید و از بین انها انتخاب کنید.
رمضان در اسلام یک مناسبت مذهبی است که در طول نهمین ماه قمری، ماه رمضان، رخ می دهد. مسلمانان معتقدند قرآن در این ماه بر پیامبر اسلام فرود آمدهاست. در قرآن، مستقیماً به کسانی که ایمان آوردهاند دستور داده شده که در این ماه روزه بگیرند.
از خواب که بیدار میشوی کل ماجرای فردایت جلوی چشمانت میآید. ناگاه خودرا بیدار و هشیار مییابی. در ظلمات شبانگاه ودر مقابل سفره ی سحری. با چشم هایي سرخ و خواب آلود، و در بین خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می گذاري. یازده ماه در ناز و نعمت و عشق و حال بوده ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می شود و همه ی و همه ی و همه ی اینبار آماده اند.
اذان راکه گفتند تمام روز آینده را اما با اندکی تخلص به یاد آوردم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن.از خواب که بیدار می شوي کل ماجرای فردایت جلوی چشمانت میآید. ناگاه خودرا بیدار و هشیار می یابي.
در ظلمات شبانگاه ودر مقابل سفره ی سحری. با چشم هایي سرخ و خواب آلود، و در بین خواب و بیداری با بی میلی غذا را در دهان می گذاري. یازده ماه در ناز و نعمت و عشق و حال بوده ای اما از امروز یک ماه باید دلت را روزه سرا کنی. ناگاه بانگ اذان در گوش فلک دمیده می شود و همه ی و همه ی و همه ی اینبار آماده اند.
اذان راکه گفتند تمام روز آینده را اما با اندکی تخلص به یاد آوردم. اما به راستی که به یاد آوردنش تا کی بود مانند دیدن.صبح گراییده به ظهر ، از خواب بر می خیزم. تقریباً ساعت یازده ظهر است و من هیچ از روزه داری نمیدانم.
هنوز گویی زندگی ام زندگی روز های عادی است. دقیقه ها و ثانیه ها مثل همیشه به سرعت می دوند و میروند و همه ی همانی هستند که بودند و تا ساعت دیگر نخواهند بود. سکوت زیبایی بر همه ی جا حاکم است … بقیه انشا در ادامه این پست
در روز های رمضان عشق و حال های روزانه مانند خورشیدی تابان در بین تابستانی داغ و سوزان در گرم ترین حالت خود طلوع می کنند ودر تاریک ترین و نیمه جان ترین حالتشان در دم دم های شب غروب می کنند و بعد از نیم ساعت دوباره جانی دگر میگیرند و اینبار چون ماه میشوند.
حوصله ی آدم ها در ماه رمضان مثل ماه در اول رمضان از مو هم نازک تر است اما تا به وسط های رمضان میرسد بدن هم مثل روح عاشق روزه داری می شود و بازهم بعد ازآن شروع به خستگی می کنند تا … به راستی که روزه در ساعات اول بهشت است ولی در ساعات آخر کوه کندن است.
فقط در خانه با بیتابی از این اتاق تا آن اتاق می رفتم و نیرو ی عظیمی را از طرف یخچال و آشپز خانه و مخصوصا شیر آب احساس میکردم. آشپزخانه مانند آهنربایی روحم را دفع و جانم را جذب میکرد و من هم مانده بود در تناقضی عجیب. با چشمانی خسته و به قول بعضی ها صبحانه نخورده مینشینم پشت لپتاپ تا مدتی از ابر آهنربای یخچال دور بمانم . تقریباً ساعت های ظهر بود.
هر کجا که صحبتی آغاز می شد، تمام نمی شد مگر این که وسطش از غذا و آب حرفی گفته شود. همه ی جا حتی در کلاس رشید هم ممکن بود حرف از غذا بیاید و من چون شیری گرسنه فقط صبر میکردم. زمان دیر دیر می گذشت. هر ثانیه گویی دو برابر ثانیه ی قبلش بود.صبح را جوری با لپتاپ و بازی و نرم افزار خودرا سرگرم کردم اما گویی فایده نداشت.
یاد باد دو ماه قبل که بعد از مدرسه تا بازی ها را از روی سیستم اجرا میکردیم میدیدیم نیم ساعت گذشته است و از درسمان هیچ چیز پیش نرفته است اما امروز که درس نیست هیچ انگیزه ای هم مثل قبل برای بازی کردن نیست. خلاصه ی کلام که بالاخره بعد از بازی و خواندن درس های زبان در دقیقه ی نود ، وقت کلاس زبان و دیدار رشید میرسد. ناگاه در این زمان بود
که یک چیزی مانند خوره به مغزم و جانم میزند و من در عین خامی و جوانی هوس میکنم که با دوچرخه بزنم تا کلاس زبان. با چشمانی سرخ و بدنی خیس و با سرعتی بین یک و صفر و کاملا غیر عقلانی. همان ده میلی لیتر آبی را هم که در بدنم مانده نصیب پوستم می شود.
هر لحضه سرعتم کمتر می شود. با چهره ای رنگ پریده و فروانسانی و رو به موت میشوم مضحکه ی پیکان هایي که رد میشوند و میروند و گویی فاصله هر لحظه دورتر می شود ودر این میان آدم هایي را میتوان دید که معلوم نیست روزه گرفته اند یا روزه آنها را گرفته است؟
گویی شیطان قبل از هر شخصی آفتاب را وسوسه کرده بود. پرتو جان زدای آفتاب مثل هر سال دیگر چشم دیدن نداشت. اما پس از مدتی رسیدم به عمارت الرشید. داخل شدم ، شاید نخستین نفراتی که مرا در آنجا دیدند یاد روز های بارانی بهار افتادند. تنم کاملا خیس بود.
با بدنی گرم و حالی گرسنه و تشنه پس از کمی گپ زدن های همیشگی در مورد بازی ها و کلاس های تابستانی و اینطور چیز ها بازهم رشید ما را مجنون کرد ودر کلاسش را برای ما باز کرد. کلاس رشید جهنمی آتشین و سوزان بود ، نه به خاطر گرمایش و بلکه بخاطر رشیدش و بخاطر درس هایش.
در کلاس رشید فقط یک ساعت اول است که زود می گذرد ولی صبر و حوصله ی ما مانند دریایی است دو در دو و از یک سرش میتوانی طرف دیگرش را ببینی ودر کلاس رشید گویی این دریای کراندار وادار است جهانی را سیراب کند و بهمین دلیل است که نیم ساعت آخر کلاس رشید مانند یکسال می گذرد.
کلاس رشید با گرما و گرامر و گیر و گور هایش به پایان رسید. اما حالا که فکر میکنم زنده به کلاس رفتم و با حال موت داشتم از کلاس بیرون میزدم. هنوز هیچکس باور نکرده بود که واقعا از زندان رشید آزاد شده است و هیچکس باور نمیکند که تقریباً صد دقیقه در جوار رشید بوده است.
خیلی ها از کلاس فرار می کنند. هر وقت که رشید درباره ی تکالیف جلسه ی بعد می پرسد همه ی نفسی به نشان فراغت میکشند. اما امان از زمانی که رشید شاکی باشد.
به هرحال بازهم میرسیم به تکرار مسیر خانه تا کلاس اینبار گویی با انگیزه ی بالاتر و انرژی کمتری این مسیر را طی کنم و بهمین دلیل بود که وادار شدم میانبر بزنم و از یک مسیر آسان تر برسم به خانه. اما به خانه که میرسم مستقیم روی تخت خواب شیرجه میزنم و فقط چشمانم را می بندم. چشمانم سیاهی میرود حالم خراب است و مثل شیپورچی های آنجوری
چشمانم را بسته بودم. فقط فکر میکردم و همان ابزار فکر کردنم هم داشت کم کم غزل خداحافظی را میخواند. هر لحظه توانم نصف می شد. و زمان و به خصوص یک ربع مانده به اذان مانند یکسال می گذشت.
تا زمانی که ناگاه بانگ اذان همان طور که مرا 18 ساعت قبل می راند اینبار مرا زنده کرد. و این پایانی بود ، پایانی بود برای ماموریتی سخت ولی آخرش خوشی بود تا سحری دیگر و چرخه ای دیگر ، از زندگی تا مرگ… یا به عبارت بهتر دیدن چهرۀ مرگ
چقدر این روز ها بد شده ایم … حال قدری فکر کنیم که چقدر امروز بی دروغ و بی غیبت و بدون دل شکستن زندگی کردیم!! چقدر توانستیم آنی باشیم که خدا خواسته است. چقدر آنی بودیم که امتی کل عمشان را آن گونه بودند؟ چقدر ستم است که یک روز را هم نمیتوانی بدون دروغ و غیبت بگذرانی … چقدر! پس چرا روزه ی جسم اینقدر آسان تر از روزه ی روح است؟
و این بود انشای من
قيافه بچهها هميشه سر زنگ انشا ديدني است! وقتي آقا معلم بطرف تخته ميرود و روي آن با ماژيك مينويسد: «موضوع انشا»؛ همه یی بچهها سرك ميكشند و آنها كه دورتر نشستهاند به تخته خيره ميشوند. وقتي كلاس تمام ميشود و زنگ ميخورد، بچهها غر ميزنند كه آخه چي بنويسيم؟ «ماه رمضان و فوائد روزهداري؟» امير ميگويد: «آخه روزه چه فايده داره؟» و حسن ميگويد: «از كجا مطلب بياريم؟» همين سؤال فكرم را اشغال كرده
اولين جرقهای كه ذهنم را روشن ميكند تو راه خانه است.نزديك مسجد كه ميرسم ياد آقا جماعت مسجد ميافتم! آقا جماعت مسجد روحاني جواني است كه عباي شكلاتي خوشرنگيميپوشد و هميشه لبخند زيبايي بر لب دارد. ازآن لبخندهايي كه به تو فرصت ميدهد از او بپرسي و از حاج آقا بودنش نترسي! بهترين فرصت بعد از نماز است، وقتي نماز تمام ميشود چند نفر قرآن به دست گرفتهاند، توي صف ايستادهاند.
گويا استخاره ميخواهند. بالاخره نوبت من ميشود. آقا جماعت يا همان لبخند مهربانش از من استقبال ميكند: پسرم اگر بخواهي ميتوانم دهها صفحه دربارهی ماه روزه و پاداش آن برايت بگويم، اما بهتر است از فكر خودت چيزي بنويسي. من چند راهنمايي بهت ميكنم، دربارهی چند موضوع و رابطهی آن با ماه رمضان، خودت فكر كن و نتيجهاش را فرداشب براي من بياور. با راهنمايي حاج آقاتحقيق را شروع ميكنم،
به خانه ميروم و از كتابخانه كوچك پدرم چند كتاب برميدارم، تا چند ساعت پيش دنبال يك مطلب كوچك براي موضوع انشا ميگشتم، اما وقتي موضوعات و راهنمايي حاج آقا را شنيدم ـ با استفاده از كتابخانهی پدرم ـ آنقدر مطلب پيدا كردم كه نميدانستم كدام را بنويسم و سرانجام اينطور نوشتم:«هنگامي كه لب از خوردن و آشاميدن فرو ميبنديم، لحظهها و ساعتها به سختي و كندي ميگذرند،
نگاهمان بر صفحهی ساعت ميماند و ثانيهها و دقيقهها را ميشمارد، بارها در ذهن خود به جمع و تفريق ساعتهای گذشته و مانده از روز ميپردازيم. تشنگي معناي خودرا در خشكي دهان و گلو به ما ميفهماند و گرسنگي با ضعف و ناتواني اندامها و حالتي ويژه خودنمايي ميكند، اكنون شكيبايي در همه یی لحظهها و ساعتها معنا ميشود. از خود ميپرسم يكي از موضوعات انشا من «صبر» و «شكيبايي» در ماه رمضان است،
آيا چگونه در ماه رمضان ميتوان به اين هديهی خدايي يعني «شكيبايي» دست يافت؟ پاسخي كه به ذهنم ميرسد اين است كه: نخست بيش خود يادآور شويم در چه جايگاهي ايستادهايم و نگاه پر مهر و صفاي برترين و پرشكوهترين موجود جهان حضرت حق «جلّ جلاله» رفتار و گفتار و كردار ما را ميبيند و ثبت ميكند و هرگز آنرا فراموش نميكند و سپس به ياد آوريم كه همه یی ثروتها، خوبيها و نيروها در دست او است، سپس كلام وحي
را دربارهی پاداش «شكيبايان» به خاطر آوريم! او علاوه بر آنكه بارها در كلام وحي آيههايي دارد كه خداوند با صابران است و … . اما در يكي از آيههای قرآن نويد پاداشي بسيار بزرگ براي صابران داده است كه از همه یی پاداشها بزرگ تر و برتر است. آن روز آقا جماعت مسجد چند موضوع دربارهی ماه رمضان پيشنهاد كرده. گفت هر يك از بچههای كلاستان ميتواند دربارهی ماه رمضان و صبر، ماه رمضان و سلامتي روح و جسم،
ماه رمضان و پرستش خدا، ماه رمضان و امتهای پيشين و چند موضوع ديگر بنويسد، من ماه رمضان و صبر را انتخاب كردم و وقتي پاداش صبر را بررسي كردم، ديدم خداوند رحمان براي پرستشهای ديگر، پاداشهای مختلفي درنظر گرفته است و گفته است كه با حساب و كتاب به آنها پاداش خواهد داد «جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِسابًا»۱ اما آنچه بعنوان پاداش صبر درنظر گرفته، چنان سترگ و حيرتانگيز است كه با هيچ يك از كارهاي خوب ديگر برابر نيست.
خداوند رحمان گفته است: «پاداش شكيبايان را بدون حساب پرداخت خواهد كرد»۲ در معجم المفهرس ـ قرآن كريم لیست واژگان قرآن ـ با واژهی «اجر» به جستجو ميپردازم و به اين نتيجهی زيبا و شگفتانگيز ميرسم كه يكي از دستآوردهاي پرارزش ماه رمضان و روزههای آن، رسيدن به صبر است، همان صبري كه خداوند براي آن پاداشي بيحساب درنظر گرفته است. خدايا اگر اين انشا و نتايج تحقيق را پيش آقا جماعت مسجد ببرم
چه خواهد شد و اگر اين انشا را در كلاس بخوانم چه نمرهی خواهم گرفت؟! اما از همه ی مهمتر آنكه خودم فهميدم ماه رمضان چه قدر مهم است و چه موضوعاتي دربارهی آن ميتوان نوشت.
من فقرا را از نزدیک ندیده ام اما معلوم است که آنها زندگی خیلی سختی دارند و بیچاره ها خیلی زجر میکشند چون مامانم از یک هفته قبل از ماه رمضان همه ی اش دارد سبزی خرد میکند و گوشت ومرغ و ماهی هایي راکه پدرم خریده است رابه زور در داخل یخچال جا میدهد .
ما هرروز سحر از خواب بیدار می شویم و مامانم کلی غذا و سالاد و میوه و چایی و آب وماشعیر سر سفره می گذارد و تند تند به ما میگوید بخورید بخورید هم اکنون اذان میگه .بیچاره فقرا هرروز از صبح تا ظهر حالت تهوع دارند و از ظهر تا عصر غش وضعف دارند ودوباره از افطار تا آخر شب هم از بس که زولبیا وخرما و آب و غذا و سالاد و میوه و نوشابه میخورند حالت تهوع دارند .
خلاصه فقرا خیلی زندگی سخت و دردناکی دارند. داود پسر همسایه مان میگوید آقای معلم دینی کلاس پنجمی ها گفته اگه دو بار به دختر همسایه نگاه کنید روزه تان باطل میشود و ما دیروز که دختر همسایه مان داشت از کوچه رد میشد همین جوری داشتیم یه نظر نگاهش میکردیم تا رد شود که خشمگین شد و گفت چیه مثه سگ نگاه میکنین داود میگوید آقای دینی گفته هر کس فحش بدهد روزه اش باطل میشود .
پدرم بعضی روزها که از اداره میآید خیلی بد اخلاق است و میگوید مرتیکه نگذاشته امروز بخوابیم . من فکر میکنم آقای مرتیکه از سر حسودی نمی گذارد پدرم در اداره بخوابد تا نتواند فقرا را درک کند .
بنظر من همه ی مردم باید کمک کنند تا فقرا هم مثل ما زندگی کنند آخه پزشک درود میگه نوشابه و چیزایی که گاز دارن خیلی برای سلامتی ضرر دارند و اگه آدم زیاد میوه و سبزی و گوشت بخوره مریضی های بد بد میگیره .من خیلی دوست دارم یک فقیر را از نزدیک ببینم چون آقای پزشک درود میگه هر کی زیاد شیرینی بخوره دندوناش مثه آبجی خراب میشه وباید دندونش بکشه و من فکر میکنم فقرا حتی یه دونه دندان هم ندارند .
من تصمیم گرفته ام در همین ماه رمضان که من و مامان و بابا اینهمه نماز میخوانیم برای فقرا دعا کنم تا از این زندگی سخت نجات پیدا کنند و بتوانند مثه ما صبحونه و ناهار و شام بخورند و کمتر شیرینی و گوشت بخورند و گرنه حتماً مریض میشوند
ماه رمضان امسال مانند ماه رمضان پارسال سفره افطار به ما خیلی خوش گذشت!زیرا همه ی خانواده دور هم و دور سفره آش و شعله زرد و حلوا و زولبیا و بامیه و تلویزیون ساعتها جمع بودیم.این ماه به من کمک کرد که نماز مغرب را بلافاصله بعد از اذان و قبل از افطار بخوانم و بعد سر حوصله وبا خیال آسان پای سفره افطار در حالت نیم دراز تا آخر شب سریال های بسیار آموزنده تلویزیون را ببینم!
و اما در این ماه مبارک ما از سریال های تلوزیونی خیلی چیزهای آموزنده و معنوی فهمیدیم.مثلاً فهمیدیم که هنوزهم میتوان امیدواربود یک شبه هم صاحب ثروت شد هم شوهر از نوع جنتلمن وعاشق و خوش تیپ و پولدارش پیدا کرد! مخصوصا خواهرمان که سی سال را رد کرده است و همیشه حسرت چنین بخت هایي را می کشد!
نکته آموزنده دیگر این که اگر پیرمردی را زیر درختی دیدیم که دارد گریه میکند بدانیم عاشق شده است وعشقش، ورژن جدید داستان شیخ صنعاست و ربطی به دوتاشدن شلوارش ندارد! و ازآن هم حیاتی تر آنکه دیگر به هیچ بنی بشری حتی قوم و خویش و فک و فامیل خیلی اعتماد نکنیم مخصوصا آنهایی که ظاهر مومن و مذهبی دارند. مگر آنکه آزمایش ژنتیک از او بگیریم یا اگر نمی شود، کاری کنیم که به طور طبیعی فریاد بزند: آخ! در آنصورت معلوم میشود که خودش است یا شیطان در جلدش رفته است!
زیرا انسان در حالت درد کشیدن نمی تواند خود واقعی اش را بروز ندهد! برای این که اینکار طبیعی جلوه کند چند سوزن ته گرد داخل جاییکه محل نشیمن فرد مشکوک است فرو می کنیم.روش دیگر آنکه مرتبا برای تست محاسبه اخلاقی به سراغ پدرمان برویم و از او بپرسیم: من پسر خوبی هستم؟!
خلاصه آنکه امسال هم بعد از افطار به ما خیلی خوش گذشت. فقط تنها موردی که وقت نشد به آن برسیم ، سفارش معلم دینی مان بود یعنی وقت خلوت کردن با خدا و جبران غفلت های گذشته که ان شاءا… میماند برای ماه رمضان سال بعد !
رمضان اسمى از اسماء الهى می باشد و نبايست به تنهائى ذكر كرد مثلاً بگوئيم، رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعنى ماه را بايد به اسم اضافه نمود، دراين رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر «عليه السلام» گوش فرا می دهيم.
رمضان از اسماء الله است
هشام بن سالم نقل روايت می نمايد و می گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر «عليهما السلام» بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم.فقال عليه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا يجيى و لا يذهب و انما يجيىء و يذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فيه القرآن، جعله الله تعالى مثلاً و عيدا و كقوله تعالى فى عيسى بن مريم «عليهما السلام» و جعلناه مثلاً لبنى اسرائيل.
امام عليه السلام فرمود: نگوئيد اين است رمضان، و نگوئيد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمی رود و نمی آيد كه شىء زائل و نابود شدنى می رود و می آيد، بلكه بگوئيد ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله می باشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آنرا مثل و عيد قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عيسى بن مريم «درود الله عليهما» را براى بنى اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب «عليه السلام» روايت شده كه حضرت فرمود:
«لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» «2» شما به راستى نمىدانيد كه رمضان چيست «و چه فضائلى در او نهفته است».
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل… معنا شده است، انتخاب چنين واژه اى براستى از دقت نظر و لطافت خاصى برخوردار است. چرا كه سخن از گداخته شدن است، و شايد به تعبيرى دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زيرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش می باشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان يا گرماى شديد روزهاى طولانى تابستان.
و عطش ديگر حاصل از نفس سركشى كه پيوسته می گدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذير است.در مقايسه اين دو سوزش، دقيقا رابطه عكس برقرار است، بدين مفهوم كه نفس سركش با چشيدن آب تشنه تر مى گردد، وهرگز به يك جرعه بسنده نمی كند، و پيوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذير جهت ارضاى تمايلات خود وا می دارد.
ماه رمضان نهمین ماه از ماههای قمری و بهترین ماه سال است. واژه رمضان از ریشه «رمض» و به معنای شدت تابش خورشید بر سنگریزه است.میگویند چون به هنگام نامگذاری ماه های عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» نامیده شد، ولی از سوی دیگر، «رمضان» از اسماء الهی است.
این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شبهای قدر در آن قرار دارد. فضیلت ماه رمضان بسیار زیاد و نامحدود است.ماهه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می شود، و پرستش در یکی از شبهای آن « شب قدر » بهتر از پرستش هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماهها است؛ روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفسهای شما تسبیح، خواب شما پرستش،، عملهایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.پس با نیتی درست و دلی پاکیزه، پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسیی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد.
با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزهداران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز پرستش و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.
به عده ای از حوادث و رویداد های مهم این ماه اشاره میشود
وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت.
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه رمضان سال دوم هجرت.
جنگ بدر درسال دوم هجرت.
فتح مکه درسال هشتم هجرت.
در ماه رمضان بر همه ی مردم مسلمان واجب است که در آن 30 روز روزه بگیریند یعنی از اذان صبح تا اذان شب هیچ چیز نخورند و گناه نکنند. و گر نه روزه آنها باطل می شود. اگر کسی به دلایلی نتوانست یک یا چند رو روزه بگیرد باید روزهاش را قضا کند.
شبهای قدر در ماه رمضان است البته نه فقط باید شکمشان روزه باشد و هیچ چیز نخوریم بلکه باید تمام اعضای بدنمان روزه باشد؛ دست زبان چشم و گوش روزه باشد یعنی دست به چیزهای نجس نزنیم. چشممان روزه باشد یعنی با چشم به چیزهای بد نبینیم زبان روزه باشد یعنی سعی کنیم با گوشمان فحش و چیزهای بد نشنویم.
اگر ما یک آیه در این ماه مبارک بخوانیم مثل این است که یک ختم قرآن در ماههای دیگر است. البته نماز و روزه بر بچههای کوچک واجب نیست اما اگر بخواهند روزه بگیرند می توانند روزه را کلهگنجشکی بگیرند و اگر روزه کلهگنجشکی بگیرند هم ثواب دارد و این طوری هم به آرزویشان رسیدهاند و هم ثواب بردهاند.
هر دفعه که ماه رمضان میشه و خانم معلم رو جو می گیره و به ما میگه درباره فضیلت های این ماه انشا بنویسیم یاد دهان های بدبویی می افتم که در فشار جمعیت داخل اتوبوس، ته مشام من را نشانه میگیرند و من را هم از ثواب روزه داری محظوظ می کنند «این کلمه محظوظ رو از بابام یاد گرفتم که هر وقت یارانه اش رو واریز می کنن میگوید واقعا محظوظ شدیم».
درست که هنوز میشه بی ترس و لرز روزه خواری کرد چون به هرحال من یک پسربچه ام اما یک جوی ملت رو می گیره که موقعی که بطری آب را رو به آسمان گرفته ای و داری از آب خوردنت لذت می بري یک نگاه کج و اریب از طرف یک پیرزن فسیل شده کافی است تا آن آب خنک برایت زهرمار شود.
اما انشای من:
ماه روزه برای بزرگ ترها فواید زیادی دارد از جمله این که می توانند صبح ها یک ساعت و خورده ای بیشتر بخوابند«چون برای طاعات و عبادات و سیاحات در شبهای این ماه اداره ها دیرتر شروع بکار می کنند»، صبحانه شان رابا فراغ خاطر در منزل صرف کنند، هیجان مخفیانه چیز خوردن در مخفی ترین اتاق اداره و دور از چشم پاچه خواران و جاسوسان را تجربه کنند.
ضمن این که همه ی آحاد ملت بیشتر از قبل قدر فضای مقدسی به اسم دستشویی را میدانند که محل خلوت آنها با سیگار و شکلات و هله هوله های شکم پرکن می شود. برای آنهایی که روزه میگیرند هم این فایده را دارد که بهانه ای پیدا کنند برای لمباندن هرچه بیشتر انواع خوراکی ها در افطار و سحر و این که بی آنکه اهل و عیال غر به جانشان بزنند از عصر تا افطار یک گوشه بیفتند و با لب تشنه خرناس بکشند.
برای آخوندها هم فرصتی می شود که یک جمعی پیدا کنند که هاج و واج به حرفهای بی سر و ته آنها در مسجد و تلویزیون و نمیدانم کدام خراب شده دیگر گوش دهند و باخبر شوند که مثلاً هر قطره از غسل جنابت در ماه رمضان چقدر ثواب بیشتری دارد و یا آیا فلان قدر از فلان کار روزه را باطل میکند یا نه!
تازه آخوندها از یک نظر دیگر هم مهم میشوند و آن این که می توانند ملتی را چند ساعت پای تلویزیون نگه دارند تا بفهمند آیا ماه دیده شده است یا نه. آن هم توسط پیرمردهایی که صد سال را شیرین دارند و نوری در چشمشان نمانده که بخواهند قرص کامل ماه را ببینند تا چه برسد به آن هلالی که از ناخن نازک تر است لامصب.
خلاصه برای همه ی ابنای بشر این ماه مبارک است و همینطور خیر و برکت است که ازآن می بارد موقع افطار که می شود مینشینم یک گوشه و به چهره تغییر کرده کسانی که روزه گرفته اند زل میزنم که لحظه شماری می کنند برای خوردن این همه ی چیز: آش و حلیم و زولبیا و پنیر و سبزی و برنج و مرغ. چهره ها در این موقع روز عوض میشوند و یک حرصی در آنها میآید که بیا و ببین.
تازه این حرص آنها را دو سه ساعت قبل از افطار در صف های حلیم و نان و آش سرپا نگه می دارد آن هم در حالیکه همه ی مغازه ها از مکانیکی گرفته تا سوپرمارکت یک میز جلوی ورودی شان گذاشته اند و روی آن نوشته اند: حلیم تازه با گوشت گوسفندی یا آش رشته خانگی.
این که می گویند آدم وقتی روزه میگیرد یاد گرسنه ها و قحطی زده ها میوفتد درست می گویند…خلاصه این ماه پر از برکت است فقط باید خم شوید و این برکت ها را از روی زمین جمع کنید… این بود انشای من
رمضان واژهای عربی است که از سه حرف اصلی «رمض» ساختهشدهاست. الرمض به معنای گرمای شدید، زمین سوزان، کوتاهبودن و جیرهاست.
این ماه بعنوان خجستهترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می شود. از این ماه بعنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده میشود. حدیثی نیز در این زمینه از پیامبر اسلام نقل شدهاست:ماه رجب ماه خدا، ماه شعبان ماه من و اهل بیتم و ماه رمضان ماه مسلمانان است.
شب قدر «که در باور مسلمانان، قرآن در آن شب بر پیامبر اسلام فروآمده است» نیز بنابر روایات در یکی از ۳ شب نوزدهم، بیستویکم یا بیستوسوم این ماه واقع شده است. رمضان با شروع ماه شوال پایان میپذیرد. در روز اول شوال نیز عید فطر برای جشن یک ماه روزهداری مسلمانان برپا می شود.
پرهیزهای رمضان
روزه
روزه «اسلام»
مهم ترین پرهیز این ماه روزه است. روزه داران قبل ازطلوع تا غروب آفتاب از خوردن وآشامیدن خودداری میکنند و سعی می کنند با بازرسی خواستههای خود تزکیه نفس را تمرین و ملکه کنند. بجز خوردن و آشامیدن، آمیزش جنسی، دروغ گفتن در مورد پیامبر اسلام، فروبردن سر در آب، و رسیدن دود و غبار غلیظ به حلق نیز باعث باطل شدن روزه میشود.
ختم قرآن
عده ای از مسلمانان مقید هستند که در ماه رمضان یک دوره قرآن را از اول تا آخر تلاوت نمایند.
روایت اول : در کتاب بحارالانوار از جعفرصادق از پیامبر اسلام روایت کرده است که گفته است: «ماه رمضان ماه خدای عزوجل میباشد، و آن ماهی است که خداوند کارهای نیک را در آن دو چندان کند و بدیها را در آن محو سازد، ماه برکت، و ماه انابة و بازگشت، و ماه توبه و ماه آمرزش و ماه آزادی از آتش دوزخ،
و کامیاب شدن به بهشت است . هان که در این ماه از هر حرامی خودداری کنید، و تلاوت قرآن را زیاد کنید. و حاجات خودرا بخواهید، و به یاد پروردگارتان سرگرم باشید، و ماه رمضان نزد شما نباید همانند ماههای دیگر باشد، چرا که برای این ماه در پیشگاه خداوند حرمت و برتری بر دیگر ماهها است، و نباید در ماه رمضان روز روزه شما مانند روز غیر روزه شما باشد.»
جلسه ختم قرآن در اهواز
روایت دوم : و از امام هشتم شیعیان روایت کرده که گفته است: «نیکی ها در ماه رمضان پذیرفته، و بدیها در آن آمرزیده است ، کسیکه در ماه رمضان آیه ای از کتاب خداوند بخواند همانند کسی است که در ماههای دیگر قرآن را ختم کرده و کسیکه در این ماه در روی برادر ایمانی خود بخندد «و وی را خوشحال کند» در روز قیامت وی را دیدار نکند جز آنکه در روی او بخندد «و وی را خوشحال کند» و به بهشت مژدهاش دهد، و کسی
که در این ماه به مؤمنی کمک میکند، خدای تعالی در هنگام عبور بر صراط کمکش کند در آن روزی که گامها بلغزد، و کسیکه خشمش را در این ماه نگهدارد خداوند خشمش را در روز قیامت از او باز دارد. و کسیکه عاجز اندوهگینی را دستگیری و نجات دهد، خداوند در روز قیامت وی را از هراس بزرگ آن روز در امان دارد، و کسیکه مظلوم ای را در این ماه یاری کند، خدایش در دنیا بر دشمنانش یاری دهد،
ودر روز قیامت نیز هنگام حساب ودر کنار میزان یاریش کند. ماه رمضان ماه برکت، ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه توبه و ماه انابه و بازگشت به درگاه الهی است ، کسیکه در ماه رمضان آمرزیده نشود در چه ماهی میخواهد آمرزیده شود؟ از خدا بخواهید در این ماه روزهتان را بپذیرد، و آخرین سال عمر شما قرار ندهد، و توفیق اطاعت خود رابه شما دهد، و از نافرمانیش شما را نگهدارد، که براستی خداوند بهترین کسی است که از او تقاضای کنند.
روایت سوم : شیخ صدوق در کتاب معانی الاخبار و امالی به سندش از جعفر صادق روایت کرده که گفته است: «هر چیزی را بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است .»
روایت چهارم : و از مجالس شیخ از جعفر صادق روایت شده که گفته است:«براستی که در کتاب خدا ماهها نزد خدا دوازده ماه است . روزی که خداوند آسمانها و زمین را آفرید، پس نور و روشنی ماهها ماه رمضان است، و قلب ماه رمضان شب قدر است، و قرآن در شب اول ماه رمضان نازل گشته، پس با قرآن از این ماه استقبال کن .»
شَهْرُ رَمَضَانَ اَلَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدیً لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمْ الْشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیْضاً أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَی مَا هَدَیکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.«سوره بقره آیه ۱۸۵»
ترجمه پارسی آیه: ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است. «و قرآن کتابی است که» هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر کس از شما که این ماه را دریابد، باید روزه بگیرد. و آنکس که بیمار یا در سفر باشد، روزهای دیگری رابه همان تعداد روزه بگیرد.
خداوند برای شما سهولت میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد «این قضای روزه» برای آن است که عدد مقرّر روزها را تکمیل کنید وخدارا بر این که شما را هدایت کرده، به بزرگی یاد کنید، باشد که شکرگزار گردید.
رمضان در احادیث
رمضان و افزایش حسنات
حدیثی در این زمینه از پیامبر اسلام :
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را می افزايد و گناهان را پاک میكند و آن ماه بركت است.
روزه خواری در رمضان
حدیثی منقول از جعفرصادق در این باب :
هر كس يک روز ماه رمضان را «بدون پوزش»، بخورد – روح ايمان از او جدا می شود.
رمضان ماه خدا
حدیث ذیل در این زمینه میباشد که از امام اول شیعیان علی بن ابیطالب منقول است :
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
رمضان ماه رحمت
از پیامبر اسلام در این زمینه منقول است که :رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.
فضیلت رمضان
حدیثی از محمد پیامبر اسلام حول این موضوع :درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده می شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد.
اهمیت رمضان
حدیثی منقول از پیامبر اسلام دربارۀ اهمیت رمضان :اگر بنده «خدا» میدانست كه در ماه رمضان چيست «چه بركتى وجوددارد» دوست میداشت كه تمام سال، رمضان باشد.
بهار قرآن
از جعفر صادق منقول است که :هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است
تفاوت رمضان با دیگر ماه ها
به گفته پیامبر اسلام خواندن یک آیه از قرآن در این ماه مانند یک ختم قرآن است. به گفته علی بن ابیطالب خواب روزه دار پرستش است، سکوتش تسبیح است، دعایش پذیرفته و عملش دوبرابر است. همینطور در اسلام از رمضان با عنوان ماه خدا یاد شده است.
از دیگر مزایای این ماه نسبت به ماه های دیگر این است که پیامبر اسلام گفته است که در این ماه درهای جهنم به روی مردم بسته و درهای بهشت باز می شود. همینطور در روایاتی آمده است که در این ماه شیطان در عرش خداوند زندانیست ودر روایاتی آمده است که در زنجیر گرفتار شده است.
یکی از دلایل دیگری که ماه رمضان را التیام بخشیده است نسبت به دیگر ماه ها نزول قرآن در این ماه است. یکی از علت های دیگری که شیعیان علاقه ی بیشتری نسبت به دیگر مسلمانان به این ماه دارند به این علت است که علی بن ابیطالب در این ماه به قتل رسیده است.