در اینبخش مشکلات ازدواج در سنین پایین را بررسی میکنیم. در گذشته این مسئله خیلی عادی بوده اما در زمان حال و با گسترش رفاه و کمتر شدن مسئولیت ها سن ازدواج و پختگی بالاتر رفته اسـت، جامعه شناسان در حال حاضر تا سن 21 سالگی را جزو دوران نوجوانی می دانند، حال اگر بچه هایي زیر 18 سال وارد زندگی زناشویی شوند چـه موقعیتی و آینده اي پیش رو دارند؟ با پارس ناز همراه باشید.
نخستین مشکلی کـه در ازدواج سنین پایین رخ می دهد، مشکل مالی اسـت زیرا احتمال دارد کـه جوانان کم سن و سال از لحاظ مالی تامین نشده باشند و بعد از ازدواج نیز مشکلات مالی خیلی زیادی را تجربه خواهند کرد زیرا بعد از ازدواج هزینه زندگی بسیار بالاتر می رود و زن و شوهر جوان در سن کم با آن درگیر میشوند.
زوجهاي جوان در اول ازدواج با مشکل اجاره، پوشاک، خوراک، قسط و غیر روبهرو هستند کـه با توجه بـه سن کم آنها تحملشان نیز کم بوده و سریع از کوره در می روند ودر اثر استرس و مشکلات، رابطهشان با یک دیگر نیز بـه مشکلات زیادی بر میخورد. پس همانگونه کـه گفتیم، نخستین مشکل ازدواج در سن پایین مشکل مالی اسـت کـه خود جوانها از عهده آن بر نمی آیند.
بنابر این باید خانوادهها بـه آنها کمک کنند و این قضیه بـه مستقل بودنشان آسیب می رساند. در سنین پایین دختر و پسر بیشتر بـه فکر پس انداز و آینده نیستند و مدام دوست دارند کـه پول خرج کنند و بـه مسافرت بروند و لباسهاي جدیدی بخرند؛ همین هم دلیلِ ایجاد مشکلات مربوط بـه مسائل مالی و بحث و مشاجره با یک دیگر، می شود.
مسائل ارتباطی
طبق معمول ازدواجهایي کـه در سن کم رخ می دهد دلیل ازدوجشان اغلب برای ازدواج گذراندن وقت بیشتر با شریک عاطفیشان اسـت. لیکن بعد از ازدواج این اتفاق نمیافتد. برخلاف تصور زوجها بعد از ازدواج نمی توانند وقت خیلی زیادی رابا یک دیگر بگذرانند؛ زیرا مشکلات و مسائل مالی باعث می شود کـه هم دختر و هم پسر کار کنند تا از عهده مشکلات مالی زندگیشان بربیایند.
بنابر این کل روز را در محل کار خود سپری کرده و خستگیشان رابه خانه میآورند و وقتی خسته هستند آرامش روحی و روانی نداشته و مدام در استرس خواهند بود. بـه این ترتیب دلیل اصلی ازدواج کـه گذراندن وقت بیشتر با هم بود از بین می رود، هم چنین خستگی در روابط جنسی آنان نیز تاثیر میگذارد ودر نهایت همه ی این عوامل کنار هم جمع شده و مشکلات فراوانی را برای زوج فراهم میآورند.
احساس محدودیت:
همانگونه کـه می دانید بعد از ازدواج و زیر بار تعهد رفتن در سن کم، محدودیتهایي برای هردو طرف ایجاد می شود. این محدودیت ها زمانی بیشتر می شود کـه طرفین دوستهاي مشترکی نداشته و وادار باشند جدا از همزمانشان رابا دوستان شان بگذرانند.
هم چنین مشکل محدودیت زمانی بـه اوج می رسد کـه اگر یکی از زوجین فردی اجتماعی باشد و دیگری مخالف این قضیه بوده و حتی راضی نباشد کـه همسرش با دوستانش ارتباط داشته باشد. اکثر جوانان در سن کم دوست دارند کـه وقت خودرا با دوستانشان سپری کنند در حالیکـه ازدواج مانعی این علاقه شده و برای هردو زوج محدودیت ایجاد خواهد کرد کـه رفته رفته باعث خستگی دختر یا پسر و یا هردو خواهد شد.
مشکل با قوانین:
طبق معمول جوانان در سنین پایین پر جنب و جوش هستند و دوست دارند با قوانین خودشان زندگی کنند و از قانون و نصیحتهاي دیگران خوششان نمی آید. ولی وقتی در سن کم ازدواج میکنند پدر و مادر هردو طرف سعی دارند کـه آموزههایي در مورد پس انداز کردن پول، نحوه مدیریت زندگی، همسرداری و …. داشته باشند.
این موضوع برای جوان کم سن و سال غیر قابل تحمل اسـت پس با دخالت والدین زوجها مدام با تنش و بحث مواجه خواهند شد؛ گاه با خانواده و گاه با یک دیگر.
گاهی اوقات حتی تصمیمات مربوط بـه داشتن فرزندان نیز ممکن اسـت منجر بـه درگیری در بین زوجهاي جوان شود. در مواردی کـه هر یک از شرکا میخواهند بچه داشته باشند، در حالیکه دیگری آماده نیست، رابطه دچار تنش و استرس خواهد شد.
مخصوصا زمانی کـه والدین بر آنها بازرسی می کنند و شدیدا خواستار بچهدار شدنشان هستند کـه این موضوع با دخالت والدین و اختلاف نظر زوجین افزایش پیدا میکند و رفته رفته فاصله بین دو طرف شدید میشود.
مسئولیت ها:
قبول کردن مسئولیت در سن کم برای زوجین، کار بسیار سختی اسـت و طبق معمول زوجها سعی دارند کـه از زیر بار مسئولیت فرار کنند و این دست خودشان نیست زیرا آنها هنوز آماده پذیرفتن مسئولیت بزرگ نیستند و همین موضوع هم اغلب موجب ایجاد تنش در بین زوجین می شود و جزو مشکلات ازدواج در سن کم میباشد.
این موضوع زمانی شدیدتر می شود کـه زوجین شاغل بوده و بعد ازآن سعی دارند کـه مسئولیت خانه رابه عهده یک دیگر بیندازند. در حالیکه روش صحیحی نیست و برای جلوگیري از ایجاد تنش بهترین روش این اسـت کـه زوجین با هم تقسیم وظایف کنند و هرکس کار مربوط بـه خودش را در خانه انجام دهد.
اهدای زمان بیشتر بـه یک دیگر:
همانگونه کـه گفتیم زوجهاي جوان بخاطر اینکـه زمان زیادی رابا عشقشان سر کنند، تصمیم بـه ازدواج میگیرند. در واقع این زوج تحمل دوری یک دیگر را ندارند بعد از ازدواج هم شریک زندگی خودرا فقط مختص خود می دانند و از کار و روابط خانودگی و دوستان بیزار هستند زیرا مانع ارتباط بیشتر و اهدای زمان بیشتر بـه یک دیگر میشود.
پس این مورد هم جزو مشکلات ازدواج در سن کم بـه شمار می آید. بهترین راه برای حل این مشکل، اولویت دادن مسائل در زندگی شـما اسـت. شـما هم چنین می توانید سفر هـای غیرمنتظره بـه مکانهاي نزدیک در آخر هفته را برنامه ریزی نمایید تا وقت کافی رابا یک دیگر صرف کنید.
شاید ازدواج اجباری را مختص بـه زمانهاي قدیم بدانیم، در حالیکـه اینگونه نیست و هنوز هم ازدواج اجباری در بین جوانان وجوددارد. ازدواج اجباری زمانی اسـت کـه عروس، داماد «یا هردو» نمیخواهند با هم ازدواج کنند اما طبق معمول توسط خانوادههاي شان تحت فشار قرار می گیرند. این فشار میتواند مالی، روحی، احساسی و یا حتی خشونت فیزیکی یا …. باشد.
اغلب قربانیان ازدواج اجباری طبق معمول گرفتار «خشونت مبتنی بر احترام» میشوند. این خشونت طبق معمول بـه منظور حفاظت از افتخارات خانواده اعمال میگردد و جوان احساس اجبار در ازدواج میکند.
جوان مدام تحت فشار اسـت کـه هم درصورت قبول کردن، دچار مشکل خواهد شد و هم قبول نکردن! همیشه خشونت جسمی نیست بلکه میتواند روحی باشد و خانواده از این راه، فرزندش را راضی بـه ازدواج کند.
ازدواج تنظیم شده، ازدواجی اسـت کـه خانواده ممکن اسـت یک شریک زندگی برای شـما پیشنهاد کنند اما دو نفر هنوز تصمیمی در مورد پذیرش ترتیبات پیش از ازدواج ندارند. شاید شـما فکر کنید کـه این خوب اسـت ولی هنوز داستان تمام نشده، عده اي از پدر و مادر ها جوانان را وادار بـه ازدواج می کنند.
باور کردنی نیست کـه درسال ۲۰۱۴، ۱۲۶۷ مورد ازدواج اجباری در انگلیس دیده شده اسـت. مثلاً یک دختر ۱۸ ساله بـه دستور پدربزرگش بـه عقد پسر عموی خود «کـه هیچوقت وی را ملاقات نکرده بود» در آمد. پدر بزرگش قبل از ازدواج هرروز وی را مورد ضرب و شتم قرار میداد.
ازدواج تنظیم شده، نوعی از اتحاد زناشویی اسـت کـه عروس و داماد توسط افرادی غیر از خودشان، بـه ویژه توسط اعضای خانواده، مانند والدین انتخاب شدهاند. ازدواجهاي تنظیم شده از لحاظ تاریخی در تعداد زیادی از فرهنگها برجسته بوده اسـت. این ازدواج در تعداد زیادی از مناطق، بـه ویژه در آسیای جنوبی، رایج می باشد.
در واقع بـه این نوع سبک از ازدواج، ازدواج سنتی گفته می شود. ازدواج تنظیم شده چندین زیر مجموعه دارد. ازدواجهاي اجباری، در حالیکه هنوز در عده اي از فرهنگها انجام می شود، نوعی از ازدواج تنظیم شده نیستند و توسط سازمان ملل محکوم می شوند. با این حال، تعداد زیادی از فرهنگها، ترتیبات ازدواج را قبل از اینکـه زوج راضی شوند، انجام می دهند.
عواقب ازدواج اجباری چیست؟ عواقب ازدواج اجباری بسیار زیاد اسـت، ولی یکی از مهمترین عواقب ازدواج اجباری این اسـت کـه قربانیان ازدواج اجباری، بـه هیچکس اعتماد نخواهد داشت. همیشه دلیل ازدواج اجباری، والدین و خانواده نیستند، بلکه ممکن اسـت بخاطر پاسپورت و یا برای سفر بـه بيرون از کشور این ازدواج رخ دهد. قربانیان ازدواج ممکن اسـت وادار شوند بعنوان برده خانگی زندگی کنند.
این افراد نه تنها از همسرشان بلکه، توسط افراد دیگر نیز مورد اذيت و اذیت قرار میگیرند. زنان در ازدواجهاي اجباری نیز اغلب از خشونت، تجاوز جنسی، حاملگی اجباری و زایمان رنج میبرند. کودکانی کـه حاصل این ازدواج شوند، بطور جدی تحت تاثیر قرار میگیرند. مثلاً برای آنها خشونت امر کاملا عادی اسـت و خود نیز در آینده آنرا انجام خواهند داد.
ازدواج اجباری، سوء استفاده و غیرقانونی اسـت. بنابر این باید بعنوان بخشی از سیاستهاي محافظت از کودک و بزرگسالان مورد توجه شـما قرار گیرد. اگر نگرانی در رابطه با یک کودک زیر ۱۸ سال در رابطه با ازدواج اجباری دارید، وظیفه قانونی شـما این اسـت کـه این اطلاعات رابا مراقبتهاي اجتماعی یا پلیس از طریق رهبری محافظت در سازمان خود بـه اشتراک بگذارید.
افرادی کـه بیش از ۱۸ سال سن دارند باید تحت شرایط و ضوابط نگه داری بزرگسالان سازمان شـما بررسی شوند و این بـه تناسب شرایط شـما متفاوت خواهد بود. حق داشتن حقوق محرمانه بیش از ۱۸ سال، باید مورد احترام قرار گیرد. اگر آنها نمیخواهند اقدامات لازم را اتخاذ نمایند، شاید بـه این دلیل باشد کـه خانوادههایشان محاکمه می شوند، این چیزی اسـت کـه تعداد زیادی از قربانیان آنرا درنظر میگیرند.
مهم اسـت کـه هر مورد ازدواج اجباری بطور جدی مورد توجه قرار گرفته باشد، زیرا شـما فقط میتوانید یک فرصت برای تغییر زندگی قربانیان ایجاد کنید. این بعنوان یک قاعده شانس، شناخته میشود. بطور عملی، باید بـه گرد آوری اطلاعات در مورد شرایط شخصی پرداخته و ارجاع و یا گزارش آنها رابه واحد ازدواج اجباری «FMU» برای کمک فوری بفرستیم.
FMU منبع اصلی کمک و راهنمایی برای قربانیان ازدواج اجباری، قربانیان احتمالی و کسانی اسـت کـه احتمال دارد با آنها تماس بگیرند. اطلاعات تماس آنها را می توانید در اینجا پیدا کنید. بر اساس کنوانسیون بین المللی حقوق کودک کـه ایران نیز آنرا امضا کرده، تمامی افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب میشوند. این کنوانسیون هم چنین اعلام کرده اسـت کـه ازدواج کودکان ممنوع می باشد.
آمار دقیقی از ازدواج هاي اجباری در ایران وجود ندارد ولی با رجوع بـه عده اي از آمارها می توان پی بـه آن برد. طبق آمارهای بیان شده درسال 1392 در 9 ماه نخست ازدواج سی و یک هزار دختر زیر 15 سال ثبت شده اسـت. هم چنین همین آمار بیان میکنند کـه بیش از یک سوم ازدواج هاي ثبت شده دراین مدت زمان مربوط بـه دختران زیر 19 سال بوده اسـت.
ازدواجهاي اجباری هیچ جایگاهی در قانون مدنی ندارد و طبق قانون، هر عقدی کـه بـه اجبار از سوی خانوادهها صورت گیرد، باطل اسـت و بـه رسمیت شناخته نمیشود.
در قرآن هیچگونه آیه اي در مورد ازدواج اجباری وجود ندارد ولی با استناد بـه دیگر موارد مانند سنت، عقل و اجماع می توان بیان کرد کـه ازدواج اجباری دختر در اسلام کاملا نهی شده اسـت. بـه گونهاي کـه اگر دختر بدون رضایت و تنها با اجبار پدر بـه ازدواج کسی در بیاید عقد او باطل اسـت و اگر فرزندی از این ازدواج بـه دست آید، حلال زاده نبوده و ولد شبهه اسـت و بر پدر نیز گناه بزرگی اسـت.