پارس ناز پورتال

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکس

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکس

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکس

ترکیه را اگر از نظر ظاهری و بافت شهری نگاه کنیم اصلا شبیه کشوری نیست که در آن حملات انتحاری صورت گیرد و یا کودتا در آن انجام شود. این سفر پیش از حادثه فرودگاه «آتاتورک» اتفاق می‌افتد. درست یک هفته پیش از آنکه انفجارها، «آتاتورک» را در صدر اخبار جهان قرار بدهند.

 

زمانی که به مخیله هیچ گردشگری « کودتا» خطور نمی کرد. پیش از این حادثه تروریستی، انفجارها، آرامش را از استقلال، تقسیم و… ربوده بودند. استانبول به وضوح دلتنگ گردشگرانش است.

 

«آدام جیلان»، مدیر بخش خاورمیانه هواپیمایی ترکیه درگفت‌و‌گو با روزنامه ایران، برخورد اروپایی‌ها وآسیایی‌ها با شهر را از هم «سوا» می‌کند و می‌گوید: «انفجارها، گردشگران اروپایی را کم کرده اما آسیایی‌ها از جمله ایرانی‌ها همچنان به استانبول وفادارند.»

 

ایرانی‌ها بعد از حادثه «آتاتورک» هم رفتاردوگانه‌ای داشتند، درحالی که خبرها پس از انفجارها از کنسل شدن سفر برخی از ایرانی‌ها می‌گفت، ایرانی‌های دیگری هم بودند که فرصت بعد از حادثه را مطمئن‌ترین زمان برای رفتن به استانبول دانستند و با هزینه ارزانتری به آن سفر کردند…!

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکس

حرف‌های جیلان تا پیش از آنکه نفس پروازها به شماره‌ بیفتد، نشان می‌دهد که ترک‌ها برای جبران کاهش گردشگر به دنبال افزایش پروازهای ترانزیتی هستند.

 

او در این سفر و در گفت‌و‌گو با ما از برنامه‌های دولت ترکیه برای افزایش سفرهای «ترانزیتی» فرودگاه آتاتورک سخن گفت که می‌تواند برای ایران هم گردشگران زیادی را دست و پا کند. ترکیه هم مثل ایران در «هاب» منطقه قرار دارد.

 

با این تفاوت که برعکس ما از موقعیت جغرافیایی استفاده اقتصادی هم می‌برد! جیلان قصد دارد گردشگران اروپایی که حالا قید ترکیه را زده بودند از طریق فرودگاه آتاتورک به کشورهای دیگر از جمله ایران بیاورد. یک هفته بعد از این حرف‌ها اما آرامش از فرودگاه لبریز از مسافر آتاتورک رفته است!

 

چند هفته بعد کودتا،شاید اگر موضوع مسافران آسیایی بودند، مسأله تا حدودی فرق می‌کرد، آنها از دل حادثه‌ زاده می‌شوند در منطقه‌ای که تاریخ در تاریخ آبستن حوادث است؛ اما مسأله اروپایی‌ها هستند!

 

قبل از حادثه آتاتورک

از فضای بیرونی شهر و در خیابان‌ها و کوچه‌های استانبول نمی‌توانی راه به «دل آشوبه های» یکی از زیباترین شهرهای جهان ببری که انتحارها، اضطراب را به جان آن انداخته است. بویژه فرودگاه آتاتورک در نخستین نگاه حس آرامش را به تو القا می‌کند.

 

از همه رنگ و نژادی لم داده روی صندلی‌ها و جلوی کافه‌های فرودگاه. سیاه می‌آید و سفید می‌رود، گونه گونی حیات. مسافرانی که کولی وار خستگی خود را روی میزهای آن ولو کرده اند! این فرودگاه آن‌طور که جیلان می‌گوید: «سالانه ظرفیت جا به جایی 60 میلیون مسافر دارد.»

 

فرودگاه دست جوان هاست. خیلی از آنها زیر 20 سال سن دارند. شهر «یکصدا» می‌گوید: «گردشگر». بنابراین فرصت اشتغال برای همه جوانان آن هم وجود دارد. البته نه به این معنا که در ترکیه بیکاری معضل نیست!اما بدون شک فاصله بسیار زیادی بین حجم بیکاران ایران با این کشور وجود دارد.

 

آمارهایی هم که از بیکاری در ترکیه انتشار می‌یابد از 15 سال حساب می‌شود! فروشگاه و پاساژهای آن هم دست جوانان است اما فرودگاه دست جوان ترهایی است که خیلی از نوجوانی فاصله نگرفته‌اند.

 

فرصتی که می‌توانست برای ایران هم باشد اگر گردشگری اهمیتی که باید پیدا می‌کرد، اما نفت همه فرصت‌ها را مغفول و بالقوه نگه داشته است. برای مثال یکی از تورلیدرهای ایرانی مقیم استانبول می‌گوید: «به دلیل نداشتن ماشین مطلوب گردشگری درایران مجبور شده، برای گردشگرانی که به ایران می‌برد از ترکیه ماشین تأمین کند!» بوی نفت هم با اما واگرهایی از ترکیه می‌آید اما یک تفاوت اساسی با ایران دارد.

 

اصلاً سؤال درباره نفت در ترکیه هم از آن سؤال‌هایی است که با پاسخ‌های مبهم روبه رومی شوید. ایرانیان مقیم ترکیه اعتقاد دارند که ترکیه نفت دارد اما پنهان کرده! برخلاف ما که همه حساب‌ها را روی آن طلای «سیاه» باز کرده ایم!

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکسفرودگاه اتاتورک

 

سنگفرش‌هایش از آن گردشگر است

کافه ها«جاذبه هایشان» را به سنگفرش کوچه‌های آرام وشیک و تمیز کشانده‌اند، مثل همه این سال ها. توی میدان «سلطانیه» زیر سایه درختان، گردشگران گروه گروه لم داده‌اند. بازرس گردشگری ترکیه هم در میان آنهاست. با گردشگر می‌آید و با گردشگر می‌رود.

 

همه چیز از بی‌خیالی شهر می‌گوید. سگ‌ها به خواب عمیقی رفته‌اند. گربه‌ها ولو شده‌اند روی صندلی‌های کافه‌های خیابانی. توی کافه قدیمی «سلطان احمد» اما دلشوره‌های زنی ایرانی ساکن استانبول، «خودداری» شهر را به هم می‌زند. کافه «سلطان احمد» از معروف‌ترین کافه‌های استانبول است.

 

کافه‌ای که آدم‌های سیاسی زیادی به خود دیده است. حتی «اوباما» رئیس جمهوری امریکا هم که به ترکیه آمد یک وعده غذا را در این کافه خورد. تورلیدری که قصه این کافه را می‌گوید به گفته خودش همان تورلیدری است که وظیفه معرفی شهر را در سفر«محمود احمدی نژاد» رئیس دولت سابق به عهده داشته است.

 

پنجره‌های کافه شاهد اتفاقات زیادی است که در میدان سلطان احمد می‌گذرد. از قطار شهری که هر چند دقیقه از وسط میدان می‌گذرد تا همه اتفاقاتی که توی میدان می‌افتد. شاید دلتنگ ازدحامی است که تا پیش از این اتفاق‌های تلخ، نبض شهر در دست آنها بود.

 

البته گردشگرهایش همین الان هم از شهرهای شناخته شده ایران مثل اصفهان و شیراز هم بیشتر است. سلطان احمد هم تجربه حملات تروریستی را دارد.

 

زن جوان ایرانی و کسانی که آن روز در این کافه بودند، یادشان نمی‌رود که «جگر» یک گردشگر آلمانی چند متر آن سوتر، آرامش یکی از گردشگرپذیرترین شهرهای جهان را چطور به هم زده بود! به گفته یکی دیگر از اهالی شهر، نیروهای امنیتی معمولاً می‌دانند که کجا ممکن است اتفاق تروریستی بیفتد و قبل از آن اعلام می‌کنند تا گردشگران و شهروندان در آن نقطه تردد نکنند.

 

این توضیح شاید، تلاشی است برای آرام نشان دادن شهر در دل چشمان گردشگرانی که امروز با ذهن پر سؤال به «استانبول» آمده‌اند.

 

همه این اتفاق‌ها در بخش اروپایی ترکیه که بخش تجاری شهر است اتفاق می‌افتد. بخش آسیایی آن محل زندگی پولدارهای شهر است.

 

همان نقاطی که در فیلم‌های ترکیه زیاد دیده می‌شود. اما آن شمال و جنوبی که تقسیم‌بندی اقتصادی دارد به گفته شهروندان آن خیلی در شهر مشهود نیست. در همان بخش آسیایی که ویلاهایی باشکوه ساعت‌ها گردشگرانی که در دل کشتی‌های توریستی نشسته‌اند را به خود خیره می‌کند، خانه‌های فقیرنشین هم وجوددارد.

 

از فرودگاه به فروشگاه

ایرانی‌ها را در دو جای ترکیه براحتی می‌توان دید. فروشگاه‌ها و فرودگاه. هرچند راننده‌های فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) مثل بسیاری دیگر اعتقاد دارند که سفر ایرانی‌ها متأثر از حملات تروریست‌ها به ترکیه بسیار کاهش یافته است.

 

یکی از آنها با تعجب می‌گوید: «مگر ایرانی‌ها هنوز هم به ترکیه می‌روند.» وقتی جواب مثبت می‌شود، می‌گوید: «سال گذشته همین موقع، مسافر ایرانی به ترکیه آنقدر زیاد بود که در فرودگاه جای سوزن انداختن نبود.» اما حضور ایرانی‌ها در فروشگاه‌ها و بازارهای استانبول آنقدر ملموس است که حس غربت را از تو بگیرد؛

 

و منتظر باشی که همین که از در بازارهای خرید بیرون می‌زنی، سر از خیابانی در تهران درآوری! هموطنانی که چانه زنی‌شان شهره عام وخاص است. فروشنده‌های ترک به محض اینکه احساس می‌کنند با یک ایرانی رو به رو هستند، شروع می‌کنند در وصف ارزان بودن اجناس‌شان داد سخن سردادن.

 

«آدام جیلان» رئیس بخش خاورمیانه هواپیمایی دولتی ترکیه اعتقاد دارد که حملات تروریستی در کاهش مسافران آسیایی تأثیری نداشته اما مسافران اروپایی را بشدت کاهش داده است. البته به معنای اینکه مسافران اروپایی را در خیابان‌های استانبول نبینی نیست اما بیش از هر کشوری این چشم بادامی‌های خاوردور هستند

 

که هنوز نتوانسته‌اند دل از ترکیه بکنند و دسته دسته زیر چترهای رنگی از بناهای ترکیه بازدید می‌کنند. ازدحام چشم بادامی‌ها رو به روی مسجد ایاصوفیه به وضوح حال بنا را خوب می‌کند اما خبری از ایرانی‌ها در بناهای تاریخی نیست.

 

یک گمانه زنی این است که ایرانی‌ها برای دیدار از بناهای تاریخی پول پرداخت نمی‌کنند. استانبول را شهر مساجد می‌دانند، 60 مسجد یکی از یکی زیباتر. اصلاً شهر در سایه بناهای تاریخی قرار دارد.

 

اما وضعیت بناهای تاریخی استانبول هم یک سؤال را در ذهن به‌وجود می‌آورد! روی دیوار بسیاری از بناها و در میان آجرهای آنها درخت و گیاهانی در حال رشد هستند. بعضی از آنها درختچه شده‌اند. درختچه‌هایی که ریشه آنها بی‌شک به بنا آسیب خواهند زد.

 

انگار چیزی را در دلت می‌کشند. رشد خزنده درختان لابه لای بناهایی که سالیان سال «تاب» آورده‌اند. شاید این بی‌توجهی به وضعیت آن درست از جایی شروع شده باشد که همه حواس مسئولان به سمت «حملات تروریستی» رفته است؛ آن اتفاق تلخ تأثیرگذار در اقتصاد این دولت ترک!

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکسمسجد سلطان احمد

 

ورود به بناهای تاریخی اما آن چهره آرام و مطمئن خیابان‌ها و کوچه‌های استانبول را تغییر می‌دهد. چند گیت امنیتی را در مسجد ایاصوفیه باید رد کنی تا بتوانی این بنای عظیم را ببینی. چیزی که پیشترها وجود نداشت. برای ورود به مراکز دولتی در استانبول هم باید از گیت‌ها رد شوی.

 

این مسأله شامل کارمندان آن هم می‌شود. جنگ، ناخواسته سوری‌ها را به سمت ترکیه رانده است. سوری‌های خسته با لباس‌های مندرس که می‌توان آنها را در بازار‌های ترکیه دید. زنانی بچه به بغل که آواره بودن خود را به گردشگران یادآوری می‌کنند و از آنها پول می‌خواهند.

 

خیلی‌ها اعتقاد دارند که حضور سوری‌ها امنیت یک شهر توریستی مثل استانبول را به هم زده است. یکی ازآنها می‌گوید: «کی استانبول تا قبل از حضور آنها دزد داشت.»

 

کافه‌ها تمام قد درخدمت گردشگر

گردشگری غذا در استانبول حرف زیادی برای گفتن دارد، برعکس ایران که 3 هزار غذای محلی دارد، ولی با کباب کوبیده و جوجه کباب گردشگران را از سفره ایرانی دلزده کرده است. در حالی که تنها در افطاری که برای مسافر و شهروندان این شهر سرو می‌شود سه نان روی میزها می‌آید. یادمان باشد که این سفر در ماه رمضان اتفاق می‌افتد. کافه‌ها تمام قد در مقابل مشتری تعظیم می‌کنند.

 

اهالی شهر نه تنها افطار را در میدان‌های شهر از جمله «تقسیم» باز می‌کنند که کافه‌ها هم برنامه‌های دیدنی دارند. روزه دارانی که پیش از اذان به کافه آمده‌اند و در آرامش یک شب مهتابی دریای «مرمره» را به نظاره نشسته‌اند. توپ که شلیک می‌شود، زیرلب دعا می‌خوانند و با نخستین‌الله اکبر زبان روزه را باز می‌کنند. هیچ کس عجله‌ای برای رفتن ندارد. منوی افطار و منوی شام متنوع است.

 

سرویس خوراکی‌ها می‌آید و می رود. گفت‌و‌گو تا ساعت‌ها ادامه دارد. شاید یک افطار سه ساعت طول بکشد. یکی از شهروندان ایرانی می‌گوید: «رفتار پرسنل کافه‌ها و رستوران‌ها در استانبول با ایران فرق دارد. آنها می‌دانند این صندلی تا زمانی که مشتری بخواهد متعلق به اوست، حتی اگر مشتری دیگری هم در صف انتظار وجود داشته باشد.»

 

روزه دارانی که خانوادگی «سحرها» را هم به کافه می‌آیند تا در محیطی آرام سحری بخورند. گردشگری غذا آنجا موفقیت خود را در ترکیه به رخ می‌کشد که تنها روزانه 200 هزار غذای داغ تازه آماده شده در پروازهای آن سرو می‌شود! جیلان می‌گوید: «ما غذای یخچالی نداریم، بنابراین اینکه می‌گویند استانبول بزرگترین یخچال را دراین صنعت دارد درست نیست.»

 

گردشگری دریایی فصل فراموش شده کشور ماست چیزی که ترکیه نهایت استفاده را از آن برده است. مسافران زیادی چند ساعت را در دل کشتی‌های بزرگ و کوچک می‌گذرانند تا فقط از تماشای مناظر زیبای اطراف مرمره لذت ببرند. مناظری با معماری‌های خاص.

 

مثل کاخی که روزگاری آتاتورک هم در آن ساکن بود. مساجد استانبول از جمله بناهای دیدنی آن است که تعداد آن را تا 60 مسجد عنوان می‌کنند. با معماری که از لحاظ ارتفاع هم یک سر وگردن از بناهای شهر بالاتر است و ساختمان سازی‌های جدید نتوانسته به ساحت آنها خدشه وارد کند و حریم وفضای بصری آنها را بشکند.

 

البته ساخت و سازها در سایه درخت‌ها در برخی ازنقاط شهر که وسعت زیادی را هم تشکیل می‌دهد کاملاً ساحل را تصرف کرده‌اند. سنگ بنای بسیاری از بناها درست از لب دریا شروع می‌شود و چیزی به اسم ساحل وجود ندارد اما برد با فضای سبز شهر است. ساختمان‌سازی نگاه شهر به دریا را نمی‌گیرد و همه پنجره‌های استانبول به آبی مرمره راه می‌برد.

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکسمسجد سلطان احمد

 

مردی که عاشق اصفهان است

آدام جیلان، مدیر بخش خاورمیانه هواپیمایی ترکیه می‌گوید: «ایران را دوست دارد.» اصفهان را از همه بیشتر. این شهر «صفوی» تنها در یک سفر چند ساعته توانسته دل جیلان را به دست آورد. اکنونی که دارد پاسخ سؤال‌های خبرنگار «ایران» را می‌دهد قرار است فردایش دوباره در اصفهان باشد. آنقدر از اصفهان تعریف کرده است که همسرش هم دوست دارد اصفهان را ببیند.

 

می‌گوید: «ما به 7 شهر ایران پروازداریم.» تهران، شیراز، اصفهان، مشهد، اهواز، کرمانشاه و تبریز اما آن را کافی نمی‌داند: «می خواهیم که تعداد شهرها را افزایش بدهیم.»ایرانی‌ها البته از وضعیت بارها در پروازهای «ترکیش ایرلاین» شاکی اند.

 

گم شدن چمدان‌ها، دیرکرد و شکسته شدن بارها دراین پروازها به رسانه‌های ایرانی هم رسیده است. جیلان اعتقاد دارد که این اتفاق در همه ایرلاین‌ها بوقوع می‌پیوندد اما اخبار شکستگی‌ها و دیرکردهای بعضی از ایرلاین‌ها بیشتر به گوش می‌رسد.

 

او می گوید: «البته این اتفاق برای ما غیرقابل قبول است و همه سعی خودمان را می‌کنیم که این مسأله را تغییر بدهیم.» او اظهار امیدواری می‌کند با ورود به فرودگاه جدید ترکیه، این خطاها به حداقل ممکن برسد.

 

جیلان درباره پرداخت خسارت به مسافران زیاندیده هم می‌گوید: «خسارت‌ها براساس قوانین فرودگاه‌ها پرداخت می‌شود.» به گفته جیلان خسارت تأخیر چمدان‌های مسافران روزی 50 دلار می‌شود که مسافران شاکی می‌توانند با مراجعه به دفتر فرودگاه در هر شهر آن را دریافت کنند.

 

جیلان لغو تحریم‌ها علیه ایران را یکی از خواسته‌های جدی کشور متبوعش می‌داند و از برگزاری جلسات مشترک میان هواپیمایی ایران و ترکیه خبر می‌دهد: «ما می‌توانیم به ایران خدمات تکنیکی، آموزش پرسنل و آموزش خلبان بدهیم.»

 

به گفته جیلان در دو سال گذشته کارهای زیادی انجام گرفت تا گردشگران از ترکیه به سمت ایران بیایند. علاقه‌مندی ترک‌ها به شهرهایی چون تبریز، اصفهان و شیراز است. همان مسیر سنتی 40 ساله که به دلیل عدم تبلیغات همچنان تک مسیر شناخته شده برای گردشگران خارجی ایران است.

 

همچنین او از تشکیل فراخوان حضور گردشگران در ایران، تبلیغات تلویزیونی و روزنامه‌ای در این کشور برای سفر به ایران خبرمی دهد.

 

آن‌طور که جیلان می‌ گوید: «تلویزیون ترکیه یک برنامه توریستی دارد به نام «دنیا را می‌گردیم». جیلان در دو سال گذشته 3 فراخوان رفت و برگشت به قیمت 199 دلار برای گردشگرانی که می‌خواهند به ایران برود را تشکیل داده اما می‌گوید: «شرکت‌کنندگان بیش از هرچیزی از قیمت‌ هتل‌های ایران ناراضی بودند.»او مشکل عمده سفر به ایران را قیمت بالای هتل‌ها می‌داند.

اوضاع ترکیه قبل از کودتا +عکسسی وسه پل اصفهان

 

جیلان یکی از کارهایی که در سال 2016 برای آوردن گردشگر به ایران انجام داده آوردن توراپراتورهای مطرح کشورهای مختلف است که بخشی از هتلداران و توراپراتورهای ایرانی هم در آن شرکت داشتند. برنامه آن در میدان تقسیم انجام شد.

 

او اعتقاد دارد که هتل‌ها و زیرساخت‌های گردشگری ایران الان در مرحله‌ای هستند که باید یارانه زیادی به مسافر بدهند. حتی اگر می‌شد آنها را مجانی به کشور بیاورند تا با جاذبه‌های کشور آشنا شوند. علاقه او به اصفهان آنقدر زیاد است که می‌گوید: «من همه کار می‌کنم تا گردشگر به ایران بیاید.» اما اعتقاد دارد که گرانی هتل‌ها در ایران همه تلاش‌ها را به هدر می‌دهد.

 

می‌گوید: «باید تعداد هتل‌ها زیاد‌تر شود و محصول بیشتری به بازار عرضه شود.» او اعتقاد دارد که «اصفهان» می‌تواند به اندازه «استانبول» گردشگر جذب کند. جیلان علاقه دارد درباره شهرهای دیگری هم که از ترکیه پرواز دارند، به گردشگران اطلاعات بدهد اما اطلاعات کافی وجود ندارد.

 

جیلان درحالی برای تبلیغ کشور ایران دستش خالی است که ترکیه برای تبلیغ شهری مثل «استانبول» که سوای آتشی که تروریست‌ها به جانش انداخته‌اند، میلیون‌ها دلار خرج کرده است تا «بتمن» راضی شود در فیلم جدیدش از یکی از پل‌های استانبول بپرد و گردشگران بیشتری را به سمت این شهر ساحلی بکشاند!

 

لابد این سؤال برای برخی از خوانندگان این گزارش پیش می‌آید که چرا جیلان برای آوردن گردشگر به ایران بیشتر از برخی از مسئولان تلاش می‌کند؟ او برای آوردن گردشگر به همه کشورها تلاش می‌کند از جمله «ایران» چرایش هم برای این است که ترکیه مثل ایران به دلیل موقعیت استراتژیک جغرافیایی 30 درصد پروازهایش ترانزیت مسافر از یک کشور به کشور دیگر است.

 

مسافرانی که به گفته او ممکن است چند ساعت را هم در ترکیه و در یکی از فرودگاه‌های آن بگذرانند.

 

یعنی هواپیمایی ترکیه مسافران را از کشور اولی به کشور دومی غیر از ترکیه می‌برد! به گفته جیلان دولت ترکیه به دنبال افزایش سهم خود از پروازهای هاب است، برای همین معرفی جاذبه‌های گردشگری کشورهایی که در مسیر پروازهایش قرار دارند یکی از برنامه‌های جدی آن است.

 

برنامه‌ای که ایران هم می‌تواند از آن سود ببرد!ایرانی که خود به دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد هم می‌تواند «هاب» منطقه باشد اما تا تأمین هواپیماها و ساخت فرودگاه‌های بزرگ راه زیادی پیش‌رو دارد!