همسران در برابر یکدیگر باید تعهداتی داشته باشند که منجر به داشتن یک ارتباط پاک و صمیمانه بین انها خواهد شد. بگومگو در زندگی همه ي همسران تا حدی وجود دارد، اما آن چه ارتباط را خراب میکند، نهفقط دعوا و مرافعه، بلکه تمسخر، تحقیر و توهیــن هست.
آن چه به ارتباط مؤثر شمـا با همسرتان صدمه می زند، ژستهاي خصمانــه، مشتهاي گرهکـــرده و دندانهاي به هم فشرده هست. هربار که چنین اتفاقی میافتد، اکثر احساس بیگانگی و جدایی می کنید و بر خشم، رنجش و سرخوردگی شما از همسر و زندگی مشترکتان افزوده می شود. تحقیر و توهین در ارتباط زناشویی،
عزتنفس همسران را از بین میبرد و حل مشترک مسائل را به امری تقریبا ناممکن بدل می کند. در برابر، ارتباط پاک و مؤثر تقویتکننده عزتنفس هست و فضایی امن برای گشودن گره دشواری های و رهایی از تنش به وجود میآورد. ارتباط پاک یعنی پذیرش مسئولیت حرف خود؛
یعنی راستگو بودن و پرهیز از دروغ یا گفتن نیمی از حقیقت؛ یعنی کاملگفتن و پرهیز از ناگفتهگذاشتن تکههاي مهمی از حرف؛ و مهمتر از همۀ، ارتباط پاک یعنی پشتیبان بودن؛ تقویت صمیمیت و تفاهم بهجای دفاع و فاصلهگرفتن از یکدیگر.مهارتهاي ارتباطی خوب، یکی از مهمتریـــن عوامـــل رضایتمندی و خشنودی همسران
از روابــــط زناشـویی هست. تحقیقات نشان داده هست که وقتی به افراد متأهل روشهاي برقراری ارتباط سازنده آموخته می شود، فشار خون آنها پایین می آید و رضایتمندی آنها از زندگی زناشوییشان افزایش مییابد. تحقیقهـــــا درمورد همسران پیروز و ناموفق نشان می دهد که چگونگی ارتباط، یکی از وجوه بسیار مهم در تمایز میان این دو گروه هست؛ همسران پیروز از گفتگوکردن با هم احساس رضایت میکنند
و میتوانند افکار و احساسات خود را با هم در بین بگذارند و یکدیگر را بفهمند و بدینسان صمیمیت میان خود را افزایش دهند، در حالی که همسران ناموفق از ارتباط خود رضایتی ندارند و تلاش آنان برای برقراری ارتباط به سوءتفاهم، تنش و درگیری میانجامد. بنابراین به نفع همسران هست که در اسرع وقت مهارتهاي ارتباطی مؤثر را بهعنوان عامل پیش گیریکننده از دشواری های زناشویی یاد بگیرند و چشم براه نمانند تا بعد از فرو رفتن در چالش، به بهبود مهارت ارتباطی خود بپردازند.
کلیدهای ارتباط پاک همسران
اطاعت از این رهنمودهای بنیادی سبب میشود ارتباط توهینآمیز را از ارتباط زناشویی خود تقریبا بهطور کامل حذف کنید. طی این فرایند از میزان رنجش و عصبانیت شما در ارتباطتان تا حد زیادی کاسته میشود.
هنــــــگام گفتوگـــو با همسرتان از کلمـات دوپهلو و قضاوتگر بهره گیری نکنید. منظور تکهپرانی و متلکگویی هست؛کلماتی که به همسرتان میفهماند ناقص و ناکامل هست. «هیچ تلاشی نمی کني… رفتارت بچهگانه هست… بیفکرتر از تو ندیدم… حرف مفت می زنی… چرند نگو…» اینها کلماتی تهاجمیاند که تیشه به ریشه احساس ارزشمند بودن میزنند و این کلمات جایی در ارتباط همسران دلسوز و بامحبت ندارند.
برچسب کلی نزنید. برچسبهاي کلی یعنی زیر سؤال بردن کل هویت همسر. کلماتی مانند «تنبل… بیعرضه… مغرور… بیمصرف…» دقت داشته باشید که نوک پیکان حمله به سوی رفتار همسرتان نیست، بلکه متوجه شخصیت اوست. پیامی که این کلمات منتقل میکنند این هست که همسرتان آدم بدی هست،
نه در این لحظه، بلکه همۀ وقت}. برچسبهاي کلی در لحظهاي که بر زبان جاری میشوند، صحیح و عادلانه به نظر میرسند؛ گویی تنبیه شایستهاي میباشند، اما نتیجه آنها از دست رفتن اعتماد و صمیمیت هست و قطعاً ضربهاي بزرگ بر روابط زناشویی شما وارد میکنند.
از سرزنش کـــردن و انگ زدن در قالب «تو» پیـــام بپرهیزید. «همۀ وقت} دیر به خانه می آیي… هیچوقت مرا با خودت جایی نمی بری… تمامکارها را گردن من میاندازی… هرگز نمیپرسی چه می خواهم… به کارت اکثر از من علاقه داری…» عصاره «تو»ي پیام به زبان ساده این هست: «من در رنجم و باعث آن تو هستی»؛
و همه ي وقت این پیام ضمنی را در خود دارد: «چون اینکار را با من کردی، آدم بد و ظالمی هستی». دقت کنید چطور «تو» در این پیام در تضاد با «منِ» پیام قرار میگیرد.«منِ» پیام: وقتی نتوانستی خودت را به مهمانی عمویم برسانی، غمگین شدم چون دوست داشتم، کنارم باشی.
«تو» پیام: تو با نیامدنت به مهمانی خانه عمویم، خودت را خراب کردی.
دقت کنید که در «من» پیام خبری از سرزنش و تحقیر وجود ندارد.
قبلهایي راکه هرگز بازنمیگردد، مدام بازبینی نکنید. ارتباط پاک و تندرست به مسئلهاي می پردازد که در حال آماده مطرح هست در حالی که ارتباط توهینآمیز از قبل بهره گیری میکند تا طرف مقابل را تحقیر کند. «تو هفته پیش و یک ماه قبل در خانه خواهرت اینکار را با من کردی و تازه عید هم
همین کار را کرده بودی.» پیام این هست: «تو بدی، تو بدی، تو بدی. همه ي وقت همین کار خطا را انجام دادهاي و قرار هم نیست وضعیت بهبود یابد.» گرچه گاهی ممکن هست با نگاه به قبل بهره گیری خوب از آن کرده و بهعنوان تجربهاي بزرگ آن را بازبینی کنید… اما اگر قبلهاي دور را معمولا با این هدف زنده میکنید
که از آن علیه همسرتان بهره گیری کنید، در واقع مدرک جمع می کنید تا بر جدیبودن تقصیرات همسرتان مهر تأیید بزنید. این قاعده کلی را آویزه گوش کنید: وقتی خشمگین هستید، هرگز قبلهاي دور را زنده نکنید. خشم باعث می شود از قبل نه بهعنوان منبعی برای بهترکردن وضعیت کنونی، بلکه بهعنوان یک چماق بهره گیری کنید و خواسته یا ناخواسته ارتباطتان را خدشهدار کنید.
همسرتان را با دیگران سنجش نکنید. ارتباط پاک باعث می شود همسرتان در مورد خودش احساس خوبی پیدا کند. این نوع ارتباط برای کمک طراحیشده و نه صدمه زدن. هدف آن حلکردن هست نه راندن و طردکردن. سنجش کردن نهتنها چیزی را حل نمیکند، بلکه با اینکار شما رسماً به همسرتان حمله کرده و لذتِ داشتن یک ارتباط تندرست و بانشاط را از خود و همسرتان دریغ میکنید.
از تهدیدکردن همسرتان بپرهیزید. تهدید اساساً این پیام را منتقل میکند: تو بدی و من میخواهم تو را مجازات کنم. «اگر به خانه مادرت رفتی، انتظار نداشته باش وقتی برگشتی این جا باشم… اکنون هرطور دوست داری با خانواده من رفتار کن، نوبت منم میرسه.» پیام «تو بدی» بهاندازه کافی دردناک هست، اما صدمه رساندن با قصد قبلی، برای ارتباط شما بینهایت ویرانکننده هست.
احساسات خود را به شکلی مؤثر بیان کنید. وقتی احساسات خود را شرح می دهید، برای تفهیم بهتر آنها از کلمات واضح و روشن بهره گیری کنید. «دلم گرفته، میخواهم گریه کنم… احساس میکنم زودرنج و گوشهگیر شدهام…» دقت کنید که این توصیفات مستقیماً هیجان را شناسایی میکنند.
حملهکردن با احساسات یعنی بهره گیری از عواطف بهعنوان یک سلاح. در چنین شرایطی صدایتان بلند، خشن، تهدیدکننده و آزاردهنده میشود. وقتی ارتباط تندرست و بانشاط برقرار میکنید، صدای خود را تا حدی که می توانید به ارتفاع آهنگ عادی کلام نزدیک کنید. در نتیجه، همسرتان می تواند صدای احساس شما را بشنود، بدون آنکه احساس یک بازنده را در این ارتباط داشته باشد.