پارس ناز پورتال

شرح ماجرای روزهای ماه محرم و ایام حسینی

مجموعه : مذهبی
شرح ماجرای روزهای ماه محرم و ایام حسینی

شرح ماجرای روزهای ماه محرم و ایام حسینی 

دهه اول محرم عبارت است از ماجرای امام حسین و بـه وجود آمدن حماسه عاشورا در کربلا کـه در روز دهم بـه وقوع پیوسته است. 

 

روز اول ماه محرّم الحرام:

۱.آغاز ایام حسینی

نخستین روز از ماه حزن و اندوه آل محمدعلیهم السلام است،کـه همه ی ی انبیاء وملائکه و شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السلام محزون اند.باید گفت:ماه حزن واندوه تمام عالم است،چرا کـه هر ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره سیدالشهداء علیه السلام را از عرش خدا رو بـه زمین می آویزند و حزن واندوه عالم را فرا می گیرد.

 

همچنین آغاز مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله علیه السلام است،کـه مردم را بـه امور اعتقادی خویش آشنا می کند،ودستورات دین خود را از حسینیه ها و تکایا و مساجد بـه خانه هـای فکر ودل خود بـه ارمغان میبرند. شرکت در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام واشک بر آن حضرت،از وظایف ما در زمان غیبت امام زمان علیه السلام است.

 

۲-ماجرای شعب ابی طالب علیه السلام

در پی بالا گرفتن قدرت اسلام پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم قریش پیمان نامه ای نوشتند وطی آن قرار گذاشتند با بنی هاشم تکلم نکنند و با آنان هم سفره وهمنشین نشوند و معامله ننمایند؛و آنان را بـه گونه ای در فشار قراردهند کـه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را بـه قریش تحویل دهند

 

تا آن حضرت را بـه قتل رسانند . حضرت ابوطالب علیه السلام بنی هاشم را بـه دره ای کـه منتسب بـه آن حضرت بود برد،و اطراف آنرا محکم کرده وبرای حفظ جان پیامبر صلی الله علی وآله وسلم شبانه روز کمر همت بست.آن حضرت شبها با شمشیر پروانه وار گرد شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می گردید

 

ومی فرمود :«تا زنده ام دست از یاری او برنمی دارم.»او در هرشب چند بار محل خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را تغییر می داد وعزیزترین فرزند خود یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام را بـه جای آن حضرت می خوابانید،و روز فرزندان خود و فرزندان برادرانش را بـه حفاظت از آن حضرت می گماشت.

 

در مدتی کـه در شعب بودند بر آن حضرت ومسلمانان بسیار سخت گذشت ،تا آنجا کـه شبها صدای گریه اطفال گرسنه بنی هاشم را ساکنین اطراف شعب می شنیدند.پس از دو سال و چند ماه خداوند موریانه را مأمور کرد،وپیمان نامه آنان را از بین برد بـه جزء اسماء الهی کـه در آن بود.

 

حضرت ابوطالب علیه السلام این خبر را بـه کفار داد،و آنان با دیدن چنین معجزه ای دست از تصمیم خود برداشتند وبنی هاشم بـه خانه هـای خود بازگشتند.۲

 

3-جنگ ذات الرقاع

در سال چهارم هجرت _بـه تحریک قریش _بین مسلمانان و قبایلی کـه اطراف مدینه زندگی می کردند و قصد محاصره مدینه را داشتند جنگی در گرفت .پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با ۴۰۰یا۷۹۰ نفر از مدینه بیرون رفتند.دراین غزوه حضرت نماز خوف خواندند و جنگ تا سه روز طول کشید تا شر آنان دفع شد.این واقعه بـه قولی در ۱۵جمادی الاولی بوده است. 

 

4- نخستین گردآوری زکات

در روز اول محرم پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای نخستین بار مأمورانی را برای گردآوری زکات و صدقات بـه اطراف مدینه فرستادند. 

 

5- امام حسین علیه السلام در راه کربلا

روز اول محرم،امام حسین علیه السلام در قصر بنی مقاتل نزول اجلال فرمودند، و از عبیدالله بن حر جعفی دعوت بـه یاری نمودند، ولی او اجابت نکرد و بعداً پشیمان شد.۵

 

6- قیام مردم مدینه برعلیه یزید

دراین روز در سال۶۳ ه مردم مدینه برای قیام علیه یزید حرکت کردند.قضیه از آنجا آغاز شد کـه جمعی از اهالی مدینه بـه رهبری عبدالله بن حنظله بـه شام رفتند و دستگاه یزید وشرابخواری و قماربازی و سگ بازی او را دیدند،وبه مدینه بازگشته ومردم را از وضع فساد دربار اموی آگاه ساختند.

 

با شنیدن این اخبار همگان بر خلع یزید اتفاق نمودند،و بـه سرپرستی عبدالله علیه یزید قیام نمودندو افراد اموی ساکن مدینه رابیرون کردند.لشکر شام پس از اطلاع از این قیام بـه طرف مدینه حرکت کرد و واقعه حرّه پیش آمد.

 

7- کلام عاشورایی امام رضا علیه السلام  

در روز اول محرم ریّان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید.حضرت بـه او فرمودند:ای پسر شبیب ،مردم عرب در زمان جاهلیت جنگ را در ایام محرم حرام می دانستند؛ولی این امت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را رعایت نکردند.دراین ماه خون ما را حلال دانستند ،

 

و هتک حرمت ما را کردند وفرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سراپردۀ ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دربارۀ ما ننمودند.همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را زخمی کرد واشکهای ما را روان ساخت ودل ما را سو زاند؛

 

وعزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد ونزد ما محنت و بلا را تا روز جزا بـه ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند،زیرا کـه گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد.ای پسر شبیب ، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی برحسین بن علی علیه السلام گریه کن،چه این کـه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را می کشند،

 

و با آن حضرت ۱۸ نفر از اهل بیت او کشته شدند کـه روی زمین شبیه ونظیری نداشتند. آسمان هـای هفتگانه و زمین ها در شهادت آن حضرت گریستند.چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده اند.لذا پریشان وغبار آلود بـه مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند،تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کنند و از یاران او باشند و شعارشان “یالثارت الحسین“است.

 

ای پسر شبیب، اگر دوست داری کـه با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما وشاد باش در شادی ما؛وبر تو باد ولایت ما کـه اگر کسی سنگی را دوست داشته باشدخداوند متعال او را با همان سنگ محشور میکند….

 

۱.خصائص الزینبیه:ص۴۹،خصیصه نوزدهم.

۲.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۹٫ الوقایع و الحوادث:ج۲ص۷٫

۳.الوقایع و الحوادث:ج۲ص۴۵٫توضیح المقاصد:ص۲-۳٫ وقایع الشهور:ص۹۸٫

 

۴.الوقایع و الحوادث:ج۲ص۴۲٫٫قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۱۵

۵.ارشاد:ج۲ص۸۱٫

۶.الوقایع و الحوادث:ج۲ص۴۹٫

 

۷.بحار الانوار:ج۹۸ص۱۰۲،ج۱۴ص۱۶۴٫امالی صدوق:ص۱۱۱٫اقبال:ص۵۴۴٫عیون اخبار الرضاعلیه السلام:ج۱ص۲۳۳٫

 

روز دوّم ماه محرّم الحرام:

۱-ورود امام حسین علیه السلام بـه کربلا

بنابر مشهور دراین روز در سال ۶۱ه آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.«۱»در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:”غاضریه“نام دیگرش را پرسیدند گفتند:”شاطئ الفرات“اسم دیگری هم دارد؟

 

گفتند:”کربلا“هم می گویند. دراین هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:”اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء.“بـه خدا سوگند زمین کربلا همین است.بـه خدا سوگند اینجا مردان ما را میکشند! بخدا سوگند اینجا زنان و کودکان مارا بـه اسیری می برند!بخدا سوگند اینجا پرده حرمت ما دریده می‌شود.ای جوان مردان ، فرود آیید کـه محل قبرهای ما اینجاست….”«۲»

 

۱. ارشاد:ج۲ص۸۴٫قلائد النحور :جمحرم وصفر،ص۲۴٫ الوقایع و الحوادث :ج۲ص۸۹٫ مناقب ابن شهر آشوب :ج۴ص۱۰۵٫ جلاء العیون:۳۷۹٫ معالی السبطین:ج۱ص۲۸۵٫

۲. از مدینه تا مدینه :ص۲۳۶٫ فیض العلام :ص۱۴۲٫

 

روز سوّم ماه محرّم الحرام:

1-نامه امام حسین علیه السلام برای اهل کوفه

بـه گزارش پارس ناز دراین روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را بـه قیس بن مسهّر صیداوی دادند کـه بـه کوفه برساند.مأمورین بین راه قیس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد یزید وابن زیاد سخن گفت، او را بـه شهادت رساندند.«۱»

 

2- ورود عمر بن سعد بـه کربلا

دراین روز عمر بن سعد با با شش یا نه هزار سوار برای قتل پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد کربلا شد ودر مقابل آن حضرت لشکر گاه ساخت و خیمه برافروخت.ورود ابن سعد بـه کربلا در روز چهارم هم نقل شده است.«۲»

 

۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۴۱٫

۲.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۴۰٫از مدینه تا مدینه :۳۴۳٫ معالی السبطین:ج۱ص۳۰۱٫ فیض العلام:ص۱۴۳٫

 

روز چهارم ماه محرّم الحرام:

۱-فتوای شریح قاضی بـه قتل امام حسین علیه السلام

دراین روز از سال ۶۱ ه ابن زیاد با استناد بـه فتوایی کـه از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را بـه کشتن امام حسین علیه السلام تحریص کرد.«۱»

۱.الوقایع الحوادث:ج۲ص۱۲۴٫

 

ششم ماه محرّم الحرام:

۱-یاری طلبیدن حبیب بن مظاهر از بنی سعد

در شب ششم جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السلام برای آوردن یاور وکمک ، بـه قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند وحرکت کردند، ولی جاسوسان بـه عمر سعد خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع انها شوند.لذا درگیری رخ داد کـه دراین میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی وبقیه ناگزیر بـه فرار شدند و حبیب بـه خدمت حضرت آمد و جریان را عرض کرد.«۱»

 

۲- نخستین محاصره فرات در کربلا

بـه نقلی عمر سعد ،شبث بن ربعی خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد کـه اطراف آن را بـه محاصره در آوردند.«۲»

 

3- تراکم لشکر یزید در کربلا

دراین روز لشکرزیادی برای جنگ با حضرت اباعبدالله علیه السلام جمع شدند.«۳»

۱.الوقایع الحوادث:ج۲ ص۱۴۹٫از مدینه تا مدینه:ص۳۶۸-۳۷۰٫

۲.از مدینه تا مدینه:ص۳۶۰٫

۳.الوقایع الحوادث:ج۲ ص۱۵۳٫

 

روز هفتم ماه محرّم الحرام:

۱-ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد

در شب هفتم  امام حسین علیه السلام ملاقات وگفتگو کردند. خولی بن یزید اصبحی چون عداوت شدیدی با امام حسین علیه السلام داشت ماجرا را بـه عمر سعد گزارش داد و آن ملعون نامه ای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.۱

 

۲ -منع آب از امام حسین علیه السلام

دراین روز آب را بر اهل بیت سید الشهداء علیه السلام بستند، چه این کـه نامه ابن زیاد بدین مضمون رسید کـه نگذارید حتی یک قطره آب هم بـه آنها برسد. عمرو بن حجاج زبیدی با جهار هزار تیرانداز مآمور منع آب فرات شدند،کـه بـه هیچ عنوان آبی بـه خیمه گاه پسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برده نشود.۲

 

۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۶۳٫معالی السبطین:ج۱ص۳۱۵٫

۲.الوقایع و الحوادث:ج۲ص۱۵۳٫٫فیض العلام:ص۱۴۶٫

 

روز هشتم ماه محرّم الحرام:

۱- قحط آب در خیمه هـای حسینی

دراین روز آب در خیمه هـای سید الشهداء علیه السلام نایاب شد.۱

۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص۸۱٫الوقایع و الحوادث:ج۲ص۱۵۴٫

 

روز نهم ماه محرّم الحرام «تاسوعا»:

۱-محاصره خیمه ها در کربلا

امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود کـه حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد بـه خاطر  کثرت سپاه ولشکری کـه برای انها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند کـه یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.۱

 

۲- آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام

دراین روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . ۲آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:”أین بنو اختنا“: “پسران خواهر ما کجایند“؟ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگرچه فاسق است.

 

حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می‌گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را بـه خاطر حسین علیه السلام بـه کشتن ندهید.حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامیر تو «و برامان تو » باد . ما را امان میدهید در حالی کـه پسر رسول خدا را امان نباشد“؟!۳

 

۳-در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام

در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای بـه تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.۴چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد کـه قصد جنگ دارد،حضرت بـه برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.انها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند کـه شبی را صبر کنند.۵

 

۴- آمدن لشکر تازه نفس بـه کربلا

دراین روز لشکر مجهزی بـه دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.۶

 

۵-خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش

در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.

۱.کافی:ج۴ ص ۱۷۴٫

۲.اعلام الوری :ج۱ ص۴۵۵٫ فیض العلام:ص۱۴۳٫بحار الانوار :ج۴۴ص۳۶۱٫

 

۳.از مدینه تا مدینه :ص۳۸۱_۳۸۲

۴.اعلام الوری:ج۱ ص۴۵۵٫فیض العلام:ص۱۴۶٫بحارالانوار :ج۴۴ص۳۹۲٫

۵ .مناقب ابن شهر آشوب:ج۴ ص۱۰۷٫

۶.اعلام الوری :ج۱ ص۴۵۵٫فیض العلام:ص۱۴۶٫

۷. مناقب ابن شهر آشوب:ج۴ ص۱۰۷٫

 

شب دهم «عاشورای» ماه محرّم الحرام:

۱-سخنان امام علیه السلام با اهل بیت و اصحابش

دراین شب امام حسین علیه السلام اصحاب و اهل بیت خود را جمع نمودند و کلماتی را بـه آنان فرمودند.خلاصه کلمات حضرت این بود کـه من بیعت خود را از شما بر داشتم و شما را بـه اختیار خود گذاشتم تا بـه هر جا کـه می خواهید کوچ کنید. پس از فرمایشات حضرت، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب کلماتی در وفاداری و جان نثاری خود نسبت بـه آن حضرت ابراز داشتند.۱

 

۲- سخنان زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام

دراین شب بود کـه زینب کبری سلام الله علیها اشعار “یا دهر اف لک من خلیل ..”را از زبان برادرش شنید، و هنگامی کـه متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود:”ای کاش مرگ مرا نابود ساخته بود واین روز را ندیده بودم“. سپس سیلی بـه صورت زد وبیهوش شد. امام علیه السلام خواهر عزیز ومکرمه خود را بـه هوش آوردند و مطالبی فرمودند.۲

 

۱.فیض العلام:ص۱۴۷٫وسیلهالدارین:ص ۲۹۸-۲۹۹٫

۲.فیض العلام:ص۱۴۹٫وسیلهالدارین:ص۳۰۲-۳۰۳٫شرح ماجرای روزهای ماه محرم و ایام حسینی

وقایع و اتفاقات عاشورا و تاسوعا 

 

روز دهم ماه محرّم الحرام ، روز عاشورا:

۱-شهادت امام حسین علیه السلام

دراین روز در سال ۶۱ه کـه روز شنبه یا دوشنبه بوده،آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن ۵۸ سالگی «ویا ۵۶ویا ۵۷ سالگی»بعد از نماز ظهر،مظلومانه وبا حالت تشنگی وگرسنگی در زمین کربلا بـه شهادت رسیدند.۱این روز،روز باریدن خون از آسمان است، و روزی کـه شهادت اهل بیت واصحاب امام حسین علیه السلام در آن بـه وقوع پیوسته است.۲

 

چهار هزار ملک دراین روز بـه زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، وچون اجازه نیافتند تا ظهور حضرت مهدی علیه السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.دراین روز ترک خوردن و آشامیدن بـه خصوص از غذا هـای لذیذ مناسب است.۳

 

۲-شهادت حبیب بن مظاهر اسدی کوفی .

 

۳-شهادت مسلم بن عوسجه.

 

۴-شهادت حربن یزید ریاحی.

 

۵-شهادت جون مولی ابی ذرالغفاری.

 

۶-شهادت همسر وهب،بـه دست رستم غلام شمر ۴٫

 

۷-شهادت شبیه ترین مردم بـه رسول خداصلی الله علیه وآله و سلم، علی اکبر علیه السلام فرزند بزرگ سیدالشهداءعلیه السلام عموی والا مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام .

 

۸-شهادت قاسم بن الحسن علیه السلام.

 

۹-شهادت عبدالله بن الحسن علیه السلام.

 

۱۰-شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام .

 

۱۱-شهادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغر علیه السلام .

 

۱۲- آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین بـه سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شهادت آن حضرت.

۱۳-ماتم وناله پردگیان حرم برسید الشهداء علیه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت .

 

۱۴-غارت اموال از خیام امام حسین علیه السلام.

 

۱۵-فرار فاطمیات وعلویات در بیابان ها بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبدالله علیه السلام.

 

۱۶-غارت کردن لباس وزره و ..از بدن مطهر شهدای کربلا.

 

۱۷- جدا شدن سر هـای مطهر امام حسین علیه السلام واهل بیت واصحاب آن حضرت.

 

۱۸-بـه آتش کشیدن خیمه هـای آل الله،فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهم السلام .

 

۱۹-شهادت دختران کوچک در کنار خیمه ها .

 

۲۰-گریه وماتم بر سید الشهداء علیه السلام و عزای زمین و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.

دراین روز ملکی ندا کرد:ای امت ظالمی کـه عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق بـه درک عید فطر وقربان نفرماید.۵

 

۲۱- رأس مطهر امام حسین علیه السلام در کوفه: عصر عاشورا رأس مطهر ونورانی امام حسین علیه السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون وحمید بن مسلم ازدی بـه کوفه فرستادند.۶

 

۲۲-خونین شدن ریشه هر گیاهی کـه از زمین می کشیدند،از مصیبت عظمای آن روز.

 

۲۳-قتل ابن زیاد:ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ه بـه فرمان مختار بـه جزای ظاهری اعمالش رسید و کشته شد۷٫حصیر بن نمیر وجمعی از قتله امام حسین علیه السلام نیز همراه ابن زیاد بـه قتل رسیدند.۸

 

ابن زیاد ملعون بـه دست ابراهیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند.مختار هم سر او را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند.لذا سجده شکر بـه جا آورده فرمودند:”روزی کـه ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا میخورد.

 

من از خدا خواستم کـه از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاهده کنم ،همچنان کـه سر پدر بزرگوارم مقابل او بودو غذا میخورد. خداوند بـه مختار جزای خیر دهد کـه خونخواهی مارا نمود“.سپس حضرت بـه اصحاب خود فرمودند:همه ی ی شکر کنید.

 

۲۴- قیام حضرت مهدی علیه السلام:بـه روایتی حضرت بقیهالله اعظم حجه بن الحسن العسکری ارواحنا فداه دراین روز قیام خواهند کرد.۹

 

۲۵-وفات ام سلمه:دراین روز در سال ۶۲-۶۳ ه ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رحلت فرمود.۱۰نام او هند پدرش ابی امیه، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغیره بود. چون بـه شرف اسلام مشرف شد

 

با همسرش ام سلمه بـه حبشه هجرت کردندو پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی کـه در جنگ احد بر او وارد شده بود،بعد از مدتی شهید شد.سلمه، عمر ، زینب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگ هـای امیر المؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود.

 

بعد از این کـه عدّه ام سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه بـه خواستگاری او رفتند، ولی ام سلمه اجابت نکرد. در سال چهارم هجری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از او خواستگاری کرد و ام سلمه قبول کرد ، و بـه فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت :عقد را جاری کن

 

عایشه وقتی دید پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ام سلمه را بـه عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه این کـه ام سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه بـه حفضه گفت:ام سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا این کـه ام سلمه را دید.از همین جهت حسادت این دو با ام سلمه بسیار بود.

 

ام سلمه فضایلی دارد کـه او را از دیگر همسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم–بـه جز خدیجه کبری علیها السلام – ممتاز کرده است:

 

۱-بارها ام سلمه عایشه را نصیحت میکرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضایل ومناقب آن حضرت را برای عایشه میگفت ولی او قبول نمی کرد، تا این کـه پسرش عمر بن ابی سلمه را با نامه ای خدمت امیر المؤمنین علیه السلام فرستاد ودر آن خبر داد کـه عایشه بـه سوی بصره حرکت کرده است…

 

۲.ام سلمه شهادت داد کـه عایشه دشمن امیر المؤمنین علیه السلام است.

 

۳-ام سلمه شنید کـه یکی از آزاد شده هایش امیر المؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام کـه از پیامبر شنیده بود برای آن شخص باز گو کرد ، تا او توبه نمود.

 

۴-ام سلمه حدیث “نحن معاشر النبیاء لانورث ..”را –کـه ابوبکر آنرا بـه دروغ بـه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نسبت داد–تکذیب کرد.

 

۵-هنگامی کـه امیر المؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد،و بـه آن حضرت پیغام داد:”اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم همسرانش را بـه ملازمت خانه ها امر نفرموده بود می آمدم ودر نصرت ویاری شما کوتاهی نمی کردم.

 

۶-بعد از رحلت خدیجه کبری سلام الله علیها مراقبت حضرت زهرا سلام الله علیها با فاطمه بنت اسد علیها السلام بود.بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بـه ام سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود . ام سلمه می گفت:”مردم گمان میکنند من آموزگار فاطمه سلام الله علیها هستم ! بخدا سوگند آن حضرت آموزگار من است .”

 

۷- روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنین علیه السلام  نوشتند. بعد آن پوست را بـه ام سلمه دادند و فرمودند:”هر کس بعد از من فلان وفلان نشانه را بـه تو داد ، این پوست را بـه او تقدیم کن “. آن سه نفر آن نشانه را نداشتند ،و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاهری امیر المؤمنین علیه السلام بـه آن حضرت – کـه همه ی ی نشانه ها را دارا بود – تسلیم نمود.

 

۸-هنگام حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه بـه مکه ام سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را کـه از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود با اندوهی فراوان بازگو کرد. امام حسین علیه السلام محل شهادت و موضع دفن خود واصحابشان و… را بـه معجزه نشان دادند.

 

سپس مقداری از آن خاک بقعه طیبه را بـه ام سلمه دادند ودر نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا کـه ام سلمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با حالتی گرد آلود و ژولیده مو در خواب دید، وعرض کرد:”یا رسول الله ، این چه حالت است کـه در شما می نگرم؟“فرمودند:”ای ام سلمه ، حسین مرا کشتند ودیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم“.

 

وقتی از خواب بیدار شد دید خاکی کـه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسین علیه السلام بـه او داده بودند بـه خون تازه تبدیل شده است.۱۱

 

۱.ارشاد:ج۲ ص۱۳۳٫اعلام الوری :ج۱ص۴۲۰٫کشف الغمه:ج۲ص۴۰٫توضیح المقاصد:ص۳٫مسار الشیعه:ص۲۵٫کافی ج۲ص۴۸۴٫تهذیب شیخ طوسی:ج۶ص۴۲٫ زاد المعاد:ص۳۰۶٫ معالی السبطین:ج۲ص۵٫مصباح کفعمی:ج۲ص۵۹۴٫مصباح المهتجد:ص۷۱۲٫ مقتال الطالبیین:ص۷۸٫

 

۲.زاد المعاد:ص-۳۰۷-۳۰۶٫

۳.توضیح المقاصد:ص۳٫٫مسار الشیعه:ص۲۵٫

۴.منتخب التواریخ:ص۲۲۸٫

۵.بحار الانوار:ج۴۵ص۲۱۸٫وسائل الشیعه:ج۴ص۲۱۳٫

۶.اعلام الوری :ج۱ص۴۷۰٫منتهی الآمال:ج۱ص۴۰۱٫فیض العلام:ص۱۵۵٫

 

۷.تتمه المنتهی:ص۹۰٫قلائد النحور:ج ذی الحجه،ص۴۲۴٫استیعاب:ج۱ص۳۹۶٫ البدایه و النهایه:ج۸ص۳۱۰٫

۸.مستدرک سفینه البحار:ج۵ص۲۱۵٫

۹.اعلام الوری :ج۲ص.بحار النوار:ج۹۵ص۱۹۰٫

 

۱۰.مستدرک سفینه البحار:ج۵ص۲۱۵٫

۱۱.ریاحین الشزیعه:ج۲ص۲۸۳-۳۰۵٫

 

وقایع شب یازدهم ماه محرم:

۱- شام غریبان کربلا

نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شبی تیره تر از سیاهی! شبی جانسوز کـه در آن تلخ ترین لحظات بر خاندان امام حسین علیه السلام گذشت.

 

آیا می شود رنج و سوز و مصیبت باز ماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد ویا حتی تصور نمود؟ آیا کسی درک میکند کـه دیدگان خونفشان عمه امام زمان علیه السلام و اهل بیت چقدر و چگونه برآن حضرت گریستند؟ آیا می تواند تصویر کند کـه آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟

 

با چه زبانی و با چه لفظی می توان دل هـای شکسته، قلبهای جریحه دار ،ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی،و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟

 

شام غریبان است! کودکان یتیم کـه دیشب پدر داشتند، و بانوان بی سرپرست کـه دیشب سرپرست و کاشانه داشتند؛امشب با آشیانه سوخته و دلهای داغدار،بدون سرورشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام چه می کنند؟

 

تفاوت بین این دو شب چقدر است:شب عاشورا و شب یازدهم؟دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت میکرد؟دیشب چه کسانی در خیمه ها بودند؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است!آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عهده داشت؟

 

زینب کبری سلام الله علیها آن شب چه حالی داشت؟از یک سو مراقبت از حجت خدا زین العابدین علیه السلام و همسران و و یتیمان برادر ،واز سوی دیگر بـه دنبال دختران گمشده!! همه ی ی اینها در سرزمینی کـه بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند!آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام . “سلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشکور.”۱

 

۲- سر امام حسین علیه السلام در تنور خولی

شب یازدهم شبی است کـه سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالیث کـه نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود.۲

 

۱. از زیارت حضرت زینب سلام الله علیها.

۲.فیض العلام:ص۱۵۵-۱۵۶٫

 

روز یازدهم ماه محرّم الحرام:

۱-حرکت کاروان اسراء از کربلا

عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند،و بر گشتگان خود نماز گذاردو آنان را بـه خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند وسید سجاد علیه السلام را نیز با غل جامعه بر شتر سوار کردند.

 

هنگامی کـه آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا بـه صیحه وندبه برداشتند.۱

 

۲- تشکیل مجلس ابن زیاد

روز یازدهم عمر سعد بـه کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه میکرد و تبسم می نمود و با چوبی کـه در دست داشت جسارت می نمود.۲

 

۳. حرکت اهل بیت امام حسین علیه السلام بـه سوی کوفه

عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت بـه طرف کوفه بردند.۳نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه بـه کوفه رسیدند . لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه هـای کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد ،و بسان فرمانده ای کـه از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد.۴

 

۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر ، ص۱۸۴٫ فیض العلام :ص۱۵۶٫ معالی السبطین:ج۲ص۹۰٫

۲.اعلام الوری:ج۱ص۴۷۱٫

۳.اعلام الوری:ج۱ص۴۷۱٫

۴.قلائد النحور:ج محرم و صفر ،ص۲۰۴٫شرح ماجرای روزهای ماه محرم و ایام حسینی

وقایع ماه محرم الحرام 

 

روز دوازدهم ماه محرّم الحرام:

۱- دفن شهدای کربلا

روز دفن بدن هـای مطهر سیذ الشهداءعلیه السلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت ،توسط امام سجاد علیه السلام بـه یاری جمعی از بنی اسد است.۱

 

۲-ورود اهل بیت علیه السلام بـه کوفه

روز دوازدهم روز ورود اهل بیت علیهم السلام با حالت اسارت بـه کوفه است. ۲دراین روز ابن زیاد فرمان داد کـه احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید،و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار ها موکل گردانید، کـه احدی از شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام حرکتی نکند.

 

سپس فرمان داد سرهایی را کـه در کوفه بود برگردانند ودر پیش چشم اهل بیت علیهم السلامحرکت دهند ،و با هم وارد شهر کرده در کوی بازار بگردانند.

 

مردم با دیدن حالت زار ذریه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و سر هـای بر نیزه و بانوان ومخدرات در هودج هـای بدون پوشش، صدا بـه گریه بلند نمودند.زینب کبری ، ام کلثوم،فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیهم السلام بـه ترتیب با جگرهای سوزان وقلوب دردناک ایراد خطبه نمودند،کـه عده ای از لشکربا دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند،اما هنگامی کـه خیلی دیر شده بود!!!۳

 

۳- روز شهادت حضرت سجاد علیه السلام

شهادت امام زین العابدین علیه السلام بنابر قولی دراین روز در سال ۹۴هجری در سن ۵۷ سالگی واقع شده است،۴و قول دیگر۲۵محرم است کـه خواهد آمد.

 

۱.اعلام الوری:ج۱ص۴۷۰٫ الوقایع الحوادث:ج محرم ص۶۱٫٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۱۳۲٫

۲.قلائد النحور:ج محرم و صفر،ص۲۰۴٫ الوقایع الحوادث :ج محرم ص۲۵٫

۳.قلائد النحور:ج محرم و صفر،ص.۲۰۵٫

۴.توضیح المقاصد:ص۳٫

۵.الوقایع الحوادث:ج ۴ ص۶۳٫٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۵۶

 

روز سیزدهم ماه محرّم الحرام:

1- اسرای اهل بیت علیهم السلام در مجلس ابن زیاد

پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند،ابن زیاد در کاخ خود نشست ودستور داد سر مطهر امام حسین علیه السلام را در برابرش گذاشتند.آنگاه زنان وکودکان آن حضرت را بـه همراه امام سجاد علیه السلام در حالی‌کـه بـه طناب بسته بودند_وارد مجلس نموده ،در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. دراین حال درباریان آن ملعون بـه تماشا ایستاده بودند.۱

 

۲– اسرای اهل بیت علیهم السلام در زندان کوفه

پس از مجلس شوم ابن زیاد،اهل بیتعلیهم السلام را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند.۲

 

۳- خبر شهادت امام حسین علیه السلام در مدینه وشام

ابن زیاد بـه مدینه وشام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السلام را منتشر ساخت.۳

 

۴-شهادت عبدالله بن عفیف

عبدالله بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بودو در جنگ هـای جمل و صفین دو چشم خود را از دست داده بود .لذا مشغول عبادت بود.او هنگامی کـه شنید پسر زیاد ملعون بـه امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام نسبت کذب میدهد ،

 

از میان جمعیت بر خاست وگفت:ساکت باش ای پسر مرجانه ،دروغگو تویی وپدر توکه بـه تو این مقام را داد. ای دشمن خدا! فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را میکشی ودر منابر مؤمنین این چنین سخن می گویي ؟ مأموران خواستند معترض او شوند کـه با کمک قبیله اش بـه خانه رفت،ولی بعد آمدند

 

و خانه او را محاصره کردند .پس از رشادت هـای او و دخترش دستگیر شد و همان طور کـه از خدا خواسته بود بـه دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد بـه شهادت رسید.۴

 

۱.الوقایع الحوادث:ج۴ص ۶۳٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۵۶٫

۲. الوقایع الحوادث:ج محرم ص ۹۴٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۶۳٫

۳. الوقایع الحوادث:ج محرم ۹۶٫وقایع الایام:تتمه محرم،ص۲۶۳٫

۴.وقایع الحوادث:ج۴ص ۸۰،۸۷_۸۸٫

 

روز پانزدهم ماه محرّم الحرام:

۱-فرستادن سرهای مطهر شهدا بـه سوی شام

بنا بر بعضی اقوال ،دراین روز سرهای مطهر اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام را بـه سوی شام حرکت دادند.۱البته بعداً اهل بیت علیهم السلام سرهای مطهر را بـه بدنها ملحق کردند.

۱.وقایع الایام :تتمه محرم،ص۲۸۱٫

 

روز نوزدهم ماه محرّم الحرام:

۱-حرکت کاروان کربلا بـه سوی شام

دراین روز اهل بیت سید الشهدا علیه السلام را از کوفه بـه سوی شام حرکت دادند.۱زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السلام کـه در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام وقبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، وفقط زنهای هاشمیات برای اسارت بـه شام برده شدند.۲

 

۱. الوقایع الحوادث:ج۴ص۱۱۴٫

۲.ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام:ص۱۳۳٫

 

روز بیستم ماه محرّم الحرام :

۱- دفن بدن جون در کربلا

بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی‌کـه صورتش نورانی و بدنش معطر بود وسپس او را دفن کردند.۱جون کسی بود کـه امیر المؤمنین علیه السلام او را بـه ۱۵۰دینار خرید و بـه ابوذر بخشید. هنگامی کـه ابوذر را بـه ربذه تبعید کردند

 

این غلام برای کمک بـه او بـه ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر بـه مدینه مراجعت کرد ودر خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت بـه خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس بـه خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه بـه مکه و از مکه بـه کربلا آمد.

 

هنگامی کـه جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد وبرای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست .حضرت فرمودند:دراین سفر بـه امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را بـه خاطر ما مبتلا مساز.

 

جون خود را بـه قدم هـای مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا ، هنگامی کـه شما در راحتی وآسایش بودید من کاسه لیس شما بودم ،حالا کـه بـه بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟جون با خود فکر کرد :من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت:آقای من ،بوی من بد است

 

وشرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است.یا ابا عبدالله ،لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی بـه دست آورم و رو سفید شوم.نه آقای من ،از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.جون میگفت وگریه میکرد بـه حدی کـه امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.

 

با آنکه جون پیرمردی۹۰ ساله بود،ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او بـه کنار خیمه ها برای خداحافظی وطلب حلالیت آمد،کـه صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را بـه زبانی ساکت و بـه خیمه ها فرستاد ومانند شیری غضبناک روی بـه آن قوم ناپاک کرد.

 

او جنگ نمایانی کرد،تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم هـای فراوانی بـه او وارد کردند. هنگامی کـه روی زمین افتاد ،امام حسین علیه السلام سر او را بـه دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشیدو فرمود:”الهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السلام. بارالها رویش را سپید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام. محشورش نما.

 

از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی بـه مشام رسید.چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.۲

 

۱. منتخب التواریخ :ص۳۱۱٫

۲. وسیله الدارین فی انصار الحسین علیه السلام :ص۱۱۵

 

روز بیست وپنجم ماه ماه محرّم الحرام:

۱-شهادت امام سجاد علیه السلام:

در سال ۹۴بنابر قول مشهور ۱یا ۹۵ ه ق ۲ ،امام زین العابدین علیه السلام در سن ۵۷ سالگی با زهری کـه ولید بن عبد الملک یا هشام لعنهما الله بـه آن حضرت دادند بـه شهادت رسیدند. این در حالی بود کـه ۳۴ یا ۳۵سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جانگداز شهادت پدر و برادر ان و عمو وبستگان و اسارت عمه ها و خواهرانش ،گریان بودند.

 

امام باقر علیه السلام آن حضرت را تجهیز نمودند ودر بقیع کنار قبر عموی مظلومش حضرت مجتبی علیه السلام بـه خاک سپردند. سال شهادت آن حضرت را بـه خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء“سنه الفقهاء“گفتند.در شهادت آن حضرت اقوال دیگری نیز وجود دارد :۱۲ محرم ،۱۸ محرم،۱۹ محرم،۲ صفر.۳

 

۱.مسار الشیعه :ص۲۶٫ قلائد النحور :ج محرم و صفر،ص۳۱۵٫العدد الفویه:ص۳۱۵٫ زاد المعاد:ص۳۲۸٫ مصباح کفعمی:ج۲ص۵۹۴٫ مصباح المجتهد:ص۷۲۹و فیض العلام:ص۱۶۵٫ بحار النوار:ج۵۹ص۱۹۹٫

 

۲.اصول کافی :ج۲ص۴۹۱٫

۳.منتهی الامال :ج۲ص۳۷٫ الوقایع الحوادث:ج۴ص۲۷۸٫ مستدرک سفینه البحار:ج۵ ص۲۱۸

 

روز بیست وششم ماه محرّم الحرام:

۱-شهادت علی بن الحسن المثلث

در سال ۱۴۶ ه علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی علیه السلام در سن ۴۵ سالگی در زندان منصور _کـه شب و روز در آن تشخیص داده نمی شد _در حال سجده ودر حالی کـه غل وزنجیر بر دست و پایش بود ، بـه شهادت رسید.۱

 

۱. الوقایع  و الحوادث :ج۴ص۲۸۷٫ منتهی الآمال :ج۲ ص۳۷٫مستدرک سفینه البحار:ج۵ ص۲۱۸٫

 

روز بیست و هشتم ماه محرّم الحرام:

۱- وفات حذیقه بن یمان

حذیقه از بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و از خواص اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بود.پدر حذیقه در جنگ احد اشتباها بـه وسیله مسلمانان کشته شد.

 

حذیقه یکی از هفت نفری بود کـه کـه بر صدیقه طاهره سلام الله علیها نماز خواندند. اوصحابه منافق را می شناخت.منافقینی کـه پس از غدیر خم توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را چیدند ومی خواستند در بازگشت از غدیر خم در راهی کـه از کوه می گذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت بـه دره سقوط کندو بـه قتل برسد. اما جبرئیل این نقشه را بـه سمع مبارک نبوی رساند.

 

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چون بـه محل مرد نظر رسیدند، منافقین با چهره هـای بسته هر کدام ظرفی کـه داخل آن سنگریزه بود از بالا رها نموده و شروع بـه داد وفریاد ونعره زدن کردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بودو حذیقه هم در کنار آن حضرت بود وسر انجام نقشه آن کوردلان نقش بر آب شد.

 

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن منافقین را بـه حذیقه معرفی فرمودند کـه عبارت بودند از اولی و دومی سومی و ابو عبیده و معاذ بن جبل و سالم و معاویه و عمروعاص و طلحه و سعدبن ابی وقاص و عبد الرحمن بن عوف و ابوموسی اشعری و مغیرهبن شعبه و ابوهریره،و حذیقه همه ی ی را بـه خاطر سپرد. بـه همین دلیل بود کـه غاصبین خلافت بعد از آن واقعه از حذیقه می ترسیدند کـه مبادا آنان را بـه مردم معرفی کند.

 

لذا حذیقه بر جنازه هرکس حاضر نمی شد دیگران می فهمیدند کـه میت از منافقین بوده است. نکته جالب آنجا بود کـه دومی برای سرپوش گذاشتن برنفاق خویش و تبرئه خود از حذیقه می پرسید:”اگر این شخص از منافقین است بگو تا من بر او نماز نخوانم.”۱

 

این بزرگوار چهل روز پس از خلافت امیر المؤمنین در مدائن از دنیا رحلت فرمود.۲او قبل از رحلت بـه دو فرزندش صفوان و سعید وصیت کرد کـه همیشه ملازم امیر المؤمنین علیه السلام باشند وایشان هم بـه وصیت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفین بـه شهادت رسیدند.

 

۲-تبعید امام جواد علیه السلام بـه بغداد

در سال ۲۲۰ه امام جوادعلیه السلام بـه دستور معتصم از مدینه بـه بغداد تبعید شدند.۳

 

۳- ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام بـه بعلبک

بنابر نقلی ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام بـه شهر بعلبک و استقبال مردم آن شهر از نیزه داران با شکر و سویق و آذوقه و علف دراین روز بوده است،کـه حضرت ام کلثوم علیها السلام با دیدن این منظره در حق آنان لعنت کردند.۴

 

۱. منتهی الآمال :ج۱ص۱۲۰ . اسد الغابه:ج۱ص۳۹۱٫

۲.مستدرک سفینه البحار :ج۵ ص۲۱۲٫ الوقایع الحوادث:ج۴ص۳۰۸٫ مراقد المعارف:ج۱ص۲۴۲٫

۳. ارشاد :ج۲ص۲۹۵٫

۴. قلائد النحور :ج محرم وصفر ،ص۳۳۲٫

 

روز بیست و نهم ماه محرّم الحرام:

۱- رسیدن کاروان اسرا ی اهل بیت علیهم السلام بـه شام

دراین روز اسرای اهل بیت علیهم السلام بـه حوالی شام رسیدند .ابراهیم بن طلحهبن عبدالله جلو آمد و بـه امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد ،و کینه هایی کـه از جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و بـه حضرت گفت:دیدی غلبه با کیست؟حضرت فرمودند :اگر می خواهي بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان واقامه بگو ،آن وقت می‌دانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است.۱

 

۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص ۳۳۶

 

تتمۀ ماه محرّم الحرام:

۱-نوشتن صحیفه ملعونه

دراین ماه در سال ۱۱ه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد و بـه امضاء منافقین رسید. ۱ محتوای آن چنین بود کـه نگذارند خلافت وامامت مسلمین بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم بـه علی بن ابیطالب علیه السلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمینه هـای غصب خلافت و گرفتن بیعت از آن حضرت بـه هر صورت ممکن را فراهم نمودند.

 

با نوشتن آن صحیفه اساس ظلم وستم بـه اهل بیت علیهم السلام را بنا نهادند،کـه بـه فرموده امام صادق علیه السلام “اذا کتب الکتاب قتل الحسین علیه السلام” ۲:”هنگامی کـه صحیفه ملعونه نوشته شد امام حسین علیه السلام بـه شهادت رسید.”

 

۲- وفات ماری قبطیه در ماه محرم سال ۱۵ ه «یا ۱۶ه»ماریه قبطیه رحلت فرمود.۳

ماریه دختر شمعون قبطی بود کـه همراه با خواهرش شیرین ویک خواجه کـه برادر ماریه بـه نام ماپور بودو هزار مثقال طلا و بیست جامه حریر و دراز گوشی بـه نام یعفور و قاطری بـه نام دلدل ، در سال هفتم از سوی پادشاه اسکندریه بـه رسم هدیه خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرستاده شدپیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ماریه را بـه همسری خود برگزید ،

 

ودر محله “عالیه-”کـه آنرا مشربه ام ابراهیم “ میگویند – منزل برای آن حضرت تهیه کرد و خداوند جناب ابراهیم علیه السلام را از این بانو بـه آن حضرت عنایت فرمود. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بـه خاطر ولادت ابراهیم علیه السلام بسیار اظهار سرور می فرمود و بـه آنان خدمت می نمود،

 

و بـه دین جهت عایشه از حضرت امیر المؤمنینعلیه السلام بسیارناراحت و ملول بود .۴از عایشه نقل شده کـه گفت“من بـه ماریه حسد می بردم ، چون زنی بسیار زیبا بود.”سرانجام این حسادت باعث شد کـه تهمتی بـه جناب ماریه زد و آِیه ای در تقبیح این کار عایشه نازل شد، کـه در تفاسیر شیعه و سنی بـه تفضیل توضیح داده شده است. جناب ماری بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در مدینه طیبه رحلت فرمود.

 

۱. بحار الانوار :ج۲۸ ص۱۰۴٫

۲. بحار الانوار :ج۲۴ ص۳۳۶ ،ج۲۸ص۱۲۳،ج۳۱ ص ۶۳۵٫ تفسیر نور الثقلین:ج۴ ص۶۱۶٫ تآویل  الآیات :ج۲ص ۶۷۲٫

 

۳.ریاحین الشریعه :ج۲ ص ۳۴۲٫ البدایه و النهایه :ج۵ص ۳۲۶٫ ۴٫ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید:ج۹ص۱۹۵٫

۵.ریاحین الشریعه :ج۲ ص ۳۴۲٫الطبقات الکبری:ج۸ ص ۲۱۳٫ الاصابه:ص۳۱۱