برترین فیلم هاي تاریخ سینما در اساس اکشن را به شما معرفی میکنیم که مشاهده انها برای علاقمندان واقعا پیشنهاد میشود. هیجان, ترس, ناامیدی و قتل: اینها دلایلی میباشند که ما به دلیل آنها به مشاهده فیلم ها میرویم تا رویدادها اعجاب انگیز, هیجان انگیز, غیرمحتمل و حتی غیر ممکن را بر پرده اي بزرگ ببینیم.
تماشای این صحنه هاي پر از جنبش و حرکاتی که تنها از انسان هاي فناناپذیر برمی آید باعث میشود که تماشاگران چنان به هیجان بیایند که تا روزها بعد از تماشای فیلم با قهرمان حکایت همزادپنداری کنند یا در کمترین حالت فیلم تاثیری هر چند موقت و زودگذر را بر این افراد داشته باشد.
سازندگان فیلمهای اکشن و پرهیجان نیز که از این موضوع کاملاً مطلع میباشند کوشش میکنند همه ي ساله فیلمهای اکشن اکثر و پر پیشامد تری را تولید کنند تا از راه سرگرم کردن تماشاگران با هنر خود پول بیشتری به جیب بزنند.با این وجود تنها فیلمهای کمی میتوانند ترکیبی از یک حکایت خوشگل و بی نظیر, شخصیت هاي فراموش نشدنی
و بدل کاری هاي سینمایی بی همتایی راکه لازمه تبدیل شدن یک فیلم به اثری هنری و موثر در ژانر خود میباشند را دور هم جمع کنند. چنین فیلم هایي هم فروش خوبی در گیشه داشته, هم مورد پیشباز منتقدان قرار گرفته و هم به آثاری بی بدیل در کارنامه ي کارگردانان تبدیل خواهند شد.
اگر چه به علت تعدد فیلمهای ژانر اکشن و پیشامد اي و همین طور سلایق متفاوت افراد نمیتوان لیست کامل و جامعی از فیلمهای برتر این ژانر را تهیه کرد که همگی بر سر انها توافق داشته باشند اما در ادامه ي این مقاله قصد داریم 16 فیلم اکشن بی نظیر اي که در تاریخ سینما بی بدیل بوده اند را به شما معرفی کنیم که بی تردید دستکم تعدادی از آنها در بین فیلمهای مورد علاقه ي شما در ژانر پیشامد اي قرار خواهند داشت.
1-جان سخت «1988»-جان مک تیرنان
علت اینکه فیلم “جان سخت” «Die Hard» با پیشباز تماشاگران روبرو شده و در صدر این لیست قرار دارد این هست که فیلم در اساس ي سینمایی دوران خود عملکرد خیره کننده اي داشته و یک فیلم متمایز به شمار می آمد. در آن دوران فیلمهای اکشن شخصیت هاي بی رحم با عضلات بزرگی را به عکس می کشیدند که با مشت هاي آهنین و مسلسل هاي خود ترسی از هیچ خطر مرگباری در چهره آنها دیده نمی شد.
این افراد چنان ورزیده بودند که کسی در قدرت افسانه اي آنها شکی نداشته و این قهرمانان عبوس دمار از روزگار هر شخصیت بدی درمی آوردند. اما در برابر, بروس ویلیس در فیلم “جان سخت” یک انسان معمولی با بدن و جثه اي کاملاً معمولی تر بود که به جای عضلات پیچ پیچ به هوش و زیرکی خود متکی بود
و در حالیکه ترس خود را به وضوح نشان می داد اما یک تنه به جنگ تروریست ها می رفت و انها را شکست می داد. بروس ویلیس و آلن ریکمن در این فیلم در نقش هاي متضاد بازی هاي بی نظیر اي ارائه دادند. فیلم “جان سخت” و دنباله هاي ان بروس ویلیس را به یک ستاره ي بی چون و چرا در سینمای هالیوود تبدیل نمود.
2-شوالیه ظلمات «2008»- کریستوفر نولان
فیلمهای سه گانه ي “شوالیه ظلمات” «Dark Knight» ساخته ي کریستوفر نولان شبیه یک فیلم طولانی سه قسمتی میباشند, بی تردید قسمت دوم از دیگر قسمت ها برتر هست, که به رویدادها بعد از شورش بروس وین و تعلیم او در قسمت اول با عنوان “بتمن آغاز میکند” «Batman Begins»
و در نهایت به اجرا گذاشتن این تعلیم هاي سخت در قسمت سوم با عنوان “شوالیه ظلمات برمی خیزد” «The Dark Knight Rises» میپردازد.
بسیاری بر این باورند که “شوالیه ظلمات” برترین فیلم ابرقهرمانی تمام تاریخ سینماست که وفاداری تقریبا مطلقی به کتاب هاي کامیک آلبوم ي بتمن دارد. گرچه بسیاری میگویند که این فیلم در ابتدا یک فیلم روانشناسانه هست و سپس یک فیلم ابرقهرمانی انگاشته میشود زیرا بیل در این فیلم در شمار زیادی از موارد بازی بی نظیر اي بدون حتی به زبان آوردن یک کلمه دیالوگ دارد.
موتور پرسرعت بتمن و تعقیب و گریزهای او با شخصیت جوکر و بازی بی نقص و فراموش نشدنی هیث لجر در نقش جوکر این فیلم را با موفقیتی افسانه اي هم در گیشه و هم در دید منتقدان تبدیل کرد.
3- رابطه فرانسوی «1971»- ویلیام فریدکین
در فیلم کلاسیک و بی نقص “رابطه فرانسوی” «The French Connection» جین هکمن در نقش جیمی “چشم قورباغه اي” دویل در حال تلاشی بی وقفه هست که میتوان آن را با یک دو ماراتن بی اتمام سنجش کرد. همین طور وی در تمام طول فیلم یا در حال رانندگی هست یا دعوا یا تلاشی خستگی ناپذیر برای به کرسی نشاندن عدالت و حقیقت.
روشهای او در این راه به هیچ فیلم دیگری شباهت ندارند و این نبوغ ویلیام فردکین بعنوان کارگردان فیلم را نشان میدهد. این فیلم علی رغم اینکه در دوران خود فیلمی کاملاً نوگرا, بی نظیر خشن و تندمزاج, بسیار جاه طلبانه و متحیر کننده بود اما در نهایت توانست پاداش اسکار برترین فیلم
سال را از آن خود کند و جین هکمن و ویلیام فریدکین را علی رغم مشکلاتی که در طول فیلمبرداری با هم داشتند به ترتیب به پاداش اسکار برترین بازیگر نقش اول و برترین کارگردانی برساند.
4- اجنبی ها «1986»- جیمز کامرون
در فیلم “اجنبی ها” «Aliens» جیمز کامرون با الهام از فیلم وحشتناک “اجنبی” ساخته ي ریدلی اسکات در سال 1979 یک تریلر پیشامد اي وحشتناک را در فضا خلق کرد و افسانه ي بیگانگان فضایی را برای به نمایش گذاشتن نبرد بین انسان و بیگانگان که نتیجه ي آن غیر مشخص هست به یک مرحله بالاتر از زمان خود برد.
این فیلم مثل یک فیلم وحشتناک که در فضایی بسیار تنگ و تاریک رخ میدهد بیننده را سرجایش میخکوب کرده و گاهی تا مرز جنون می ترساند اما در طرف دیگر یک فیلم علمی خیالی و پیشامد اي هست که حکایت آن در فضا رخ داده که قهرمانان حکایت به جای انسان هاي شرور باید به نبردی ترسناک با موجوداتی ناشناخته بروند.
این فیلم یکی دیگر از شخصیت هاي سرسخت و خستگی ناپذیر سینما را با نقش الن ریپلی با بازی سیگورنی ویور به دنیای سینمای اکشن معرفی کرد که نامزدی اسکار را برای وی در پی داشت.
5- هویت بورن «2002»- داگ لیمان
در سال 2002, فرانچایز “جیمز باند” خود را در غالب یک فیلم اخیر که قهرمان آن دیگر یک جاسوس آمریکایی- و نه انگلیسی- بود نشان می داد. دیگر دوران جنگ سرد فراموش شده بود و فیلمهای جیمز باند که پر از تکرار و کلیشه و حکایت هاي بی سر و ته بودند برای تماشاگران کسل کننده شده بودند.
از این جهت شخصیت بورن با بازی مت دیمون خلق شد. به لطف آمادگی جسمانی مت دیمون, فضای پارانویایی فیلم, حرکات منحصر به فرد دوربین و خلاقیت هاي کارگردان, تماشاگران تا اواسط فیلم نیز امثال خود شخصیت بورن که حافظه اش را از دست داده بود هیچ اطلاعی از قبل و هویت او نداشته و باز هم مثل خود او از توانایی هایش بی آگاهی بودند. نتیجه نیز فیلمی پرحادثه و پرهیجان بود که نفس تماشاگران را در سینه زندان میکرد.
6-پلیس آهنی «1987»- پل ورهوفن
فیلم “پلیس آهنی” یک فیلم پلیسی خشن و پرهیجان هست که در دوران خود یک فیلم آینده نگرانه به شمار می آمد. این فیلم که داستانی کنایه اي دارد حرف هاي زیادی در مورد ارزش زندگی انسانی در جهانی در آینده که پر از خشونت و خلاف شهر دیترویت اخیر در بتن خود نهان کرده هست.
فیلم حکایت یک پلیس هست که در جریان یک درگیری کشته میشود سپس ناگهان بعنوان یک خودرو آهنی با مغز و بدن نیمه انسانی خود از گور برمی خیزد تا جاییکه میتواند تبهکاران را به شیوه هاي نسبتاً انسانی از پای درآورد. این فیلم پر از خونریزی, خشونت و اسلحه بازی هست اما حرکات روباتیک شخصیت اصلی فیلم نیز ستودنی هست.
7- گروه خشن «1969»- سام پکینپا
احتمالاً فکر کنید که فیلمهای وسترن تنها برای بچه هایي که دوئل و تیراندازی دوست دارند مناسب باشد زیرا در دهه هاي 30 و 40 کودکان به شخصیت هاي مثبت فیلمهای وسترن با کلاه هاي سفیدشان و دزدی از قطار و بانک هاي مهیج علاقه فراوانی نشان می دادند.اما باید اذعان کرد که دنیان غرب وحشی کاملاً با این عکس متفاوت بوده
و شباهت بسیاری به دنیای کابوس وار بی قانون و خشن فیلم حماسی سام پکینپا با عنوان “گروه خشن” «The Wild Bunch» دارد که حکایت آن در مرز تگزاس و کشور مکزیک رخ میدهد و خشونت فراوان آن شمار زیادی از طرفداران فیلمهای سام پکینپا را متحیر تولید.
این فیلم تاثیر زیادی بر روی فیلمسازان آینده اي مثل کوئنتین تارانتینو گذاشت که خود را وامدار سام پکینپا دانسته و کوشش میکردند مثل او فیلم بسازند. فیلم “گروه خشن” پر از خون, خشونت و ابهام در شخصیت بازیگران هست. در سال 1969 فیلم ها معمولا کوشش میکردند مقدار کمتری از خشونت و خونریزی را به نمایش بگذارند
و تنها میدیدیم که شخصیت هاي تیر خورده و به زمین می افتادند اما پکینپا در فیلم خود خونریزی و خشونت حقیقی را با فریادهایی از سر نشاط و مستی بی اتمام به عکس کشید. در این فیلم شخصیت ها همه ي خاکستری میباشند و به سختی میتوان شخصیتی کاملاً مثبت یا کاملاً منفی پیدا کرد.
8- ماتریکس «1999»- واچوفسکی ها
این فیلم را میتوان یک کلاس فلسفه در حد بینظیر دانشگاه دانست که شما را متعجب خواهد کرد. فیلم “ماتریکس” «The Matrix» با پیچیدگی هاي خود بیننده را هم سرگرم کرده و هم اذیت میدهد و به شما میگوید که آدمها چیزی جز یک بسته انرژی نیست
شخصیت نئو در این فیلم با بازی کیانو ریوز باید تصمیم بگیرد که با این واقعیت کنار بیاید یا میخواهد که در سطحی بالاتر زندگی کرده و آزاد باشد. این فیلم عناصر جدیدی مثل مبارزه در دنیای سایبری بین نئو و دشمن هاي بی اتمام اما یک چهره او و عبارت “زمان گلوله” که زمان را به بحران میکشد
به دنیای فیلمهای خیالی معرفی کرد. به یاد ماندنی ترین صحنه ي فیلم زمانی هست که شخصیت نئو به گلوله ها جاخالی میدهد یا گلوله ها را نزدیک صورت خود متوقف می سازد.
9- نابودگر 2: روز داوری «1991»- جیمز کامرون
فیلم اورجینال “نابودگر” «Terminator» که در سال 1984 ساخته شد در جای خود یک فیلم بی نظیر اکشن و هیجان انگیز هست که علی رغم بودجه ي نسبتاً کم خود توانسته دنیایی تاریک, خطرناک و عجیبوغریب را به زیبایی هر چه تمام تر به عکس میکشد. قسمت دوم این آلبوم فیلم با عنوان “نابودگر 2: روز داوری”
«Terminator 2: Judgment Day» که یکی از پرهزینه ترین فیلمهای تاریخ به شمار میآید که میتوان خرج هاي انجام گرفته را به وضوح بر روی پرده دید.
ربات هایي پیشرفته در سراسر فیلم در زمان سفر میکنند در حالیکه برخی قصد کشتن و برخی دیگر قصد نجات شخصی را دارند که قرار هست در آینده نسل بشر را نجات دهد. فیلم پر از صحنه هاي تعقیب و گریز با موتور, کامیون و تیراندازی هاي فراوان هست و هر زمان یک نابودگر اخیر از اندکی فلز مایع جیوه مثل
به وجود آمده و جان شخصیت جان کانر و یاران وی را تهدید میکند. این فیلم هنوز بعد از 25 سال نیز یک فیلم هنری و بی نقص به شمار میآید. حتی افرادی که از فیلمهای این چنینی نیز خوششان نمیآید از تماشای فیلم جیمز کامرون لذت خواهند برد.
10- بولیت «1968»- پیتر ییتس
استیو مک کوئین یکی از نخستین ستارگان ژانر اکشن و پرچمدار فرم شخصیت هاي اصلی این فیلم ها بود به گونه ای که کوشش میکرد صحنه هاي خطرناک را خودش حتی بدون اجازه ي کمپانی سازنده ي فیلم اجرا کند. برای نمونه وی در فیلم اکشن “بولیت” «Bullitt» بخش زیادی از صحنه ي تعقیب و گریز با خودرو را خودش انجام داد و اجازه نداد از بدلکار بهره گیری شود.
همین صحنه ي تعقیب و گریز باعث ماندگاری فیلم شد و باعث شد که هنوز طرفداران ژانر اکشن این فیلم را به یاد بیاورند. فیلمنامه ي فیلم پر از پیچیدگی ها و فراز و نشیب هایي هست که حکایت یک پلیس خستگی ناپذیر را برای رویارویی با خرابکاری و خلافکاری سازمان یافته را روایت میکند و این نبرد به تعقیب و گریزی هیجان انگیز در خیابان هاي سان فرانسیسکو منجر میشود که همانند ي ان در هیچ فیلم دیگری دیده نشده هست.
11- اسلحه مرگباز «1987»- ریچارد دانر
در فیلم “اسلحه مرگبار” «Lethal Weapon» مل گیبسون و دنی گلوور نقش دو پلیس متفاوت و نامتجانس را بازی میکنند که یکی علاقه اي به رعایت مقررات پلیسی ندارد و دیگری مردی منظم و قانون مدار هست که برای اعمال بی پروایانه و خطرناک همکارش دیگر پیر شده هست.
علی رغم اینکه قبل و بعد از فیلم “اسلحه مرگبار” فیلمهای پلیسی چندان دیگری تلاش کرده بودند از چنین ترکیبی به برترین شکل ممکن بهره گیری کنند اما هیچکدام نتوانستند به اندازه ریچارد دانر در اینکار پیروز باشد. رویدادها فیلم همه ي وقت بیننده را متعجب و غافلگیر میکنند و مل گیبسون در نقش مارتین ریگز همه ي وقت وارد صحنه هاي درگیری
و پر زد و خورد میشود و به جای بهره گیری از روشهای معمول پلیسی همۀ وقت} سریع ترین راه و گرچه خطرناک ترین آنها را برای حل دشوار انتخاب میکند.
12- مکس دیوانه: جاده خشم «2015»- جورج میلر
معمولا تاسیس دوباره فیلم ها یا قسمت هاي دوم, سوم یا چندم فرانچایزها دستکم هیچوقت به اندازه ي فیلم اوجینال و آغاز به موفقیت دست پیدا نمیکنند و اگر هم دست پیدا کنند از لحاظ هنری با فیلم آغاز فاصله ي زیادی خواهند داشت. اما این مقوله در مورد فیلم “مکس دیوانه: جاده خشم” «Mad Max: Fury Road» صدق نمیکند زیرا این فیلم توانست ابعاد زیبا تازه اي به دنیای “مکس دیوانه” ببخشد.
این فیلم پر هست از رانندگی هاي مرگبار بی اتمام در یک بیابان آشنا اما وحشتناک در یک دوره زمانی پساآخرالزمانی با بهره گیری از خودرو ها, کامیون ها و تانک هایي که تغییرات زیادی در شکل ظاهری و ساختار آنها شکل گرفته هست. جورج میلر آفریننده آلبوم فیلمهای “مکس دیوانه” یکبار دیگر با این فیلم
به سینمای هالیوود بازگشت و با تجربه ي دستکم 35 ساله ي خود فیلمی اکشن ساخته هست که در عین اینکه صحنه هاي سراسر هیجانی اش آرامش را از شما میگیرد از لحاظ عاطفی نیز شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
13- بیل را بکش «2003,2004»- کوئنتین تارانتینو
فیلم حماسی “بیل را بکش” «Kill Bill» یکی از شاهکارهای متفاوت کوئنتین تارانتینو حکایت یک انتقام را روایت میکند که قهرمان حکایت توانایی هایي در حد سوپرمن و تمرکز و تلاشی بی امان برای رسیدن به هدف دارد اما هم زمان صدمه پذیری هاي یک انسان معمولی نیز در او دیده میشود که باعث میشود تماشاگر کاملاً با او همزاد پنداری داشته باشد.
اما تورمن در این فیلم در نقش “عروس” یا “براید” به سفری خطرناک و بی امان میرود تا اعضای یک سازمان حرفه اي که در اساس ي کشتن افراد فعالیت داشته و سال ها قبل وی را رها کرده اند تا بمیرد را یک به یک به سزای کارشان برساند و همچنین کودکی که در آن هنگام همراه داشته را نیز پیدا کند.
او در نهایت با سردسته ي این گروه بیرحم که در واقع پدر بچه ي اوست مواجه میشود. در طول این مسیر وی با افراد گوناگونی که هر کدام در اساس ي رزمی و مبارزه توانایی هاي چشمگیری دارند روبرو میشود. صحنه هاي اکشن و نبرد این فیلم فراموش نشدنی میباشند.
14- گلادیاتور «2000»- ریدلی اسکات
برای دهه ها دیگر خبری از فیلمهای موسوم به “شمشیر و سندل” نبود که ناگهان ریدلی اسکات در نقش کارگردان و راسل کرو در نقش بازیگر در سال 2000 و با یک فیلم بی نقص به اسم “گلادیاتور” این ژانر را به سینما بازگرداندند. این فیلم پاداش اسکار برترین فیلم و راسل کرو نیز برای بازی در نقش یک ژنرال رومی به اسم ماکسیموس که ناعادلانه به یک برده تبدیل میشود پاداش برترین بازیگر نقش اول اسکار را از آنِ خود کرد.
تلاش کارگردان و بازیگر نقش اول فیلم برای نشان دادن تلاش هاي ماکسیموس برای انتقام از امپراطور ستمگر و بدست آوردن آزادی اش که از راه نبرد در میدان مبارزه ي گلادیاتورها بدست میآید باعث شد که برخی از لزرش دهنده ترین و پر جنب و جوش ترین صحنه هاي اکشن در تاریخ سینما به عکس کشیده شود.
15- پارک ژوراسیک «1993»- استیون اسپیلبرگ
نخستین قسمت از فیلمهای “پارک ژوراسیک” «Jurassic Park» چنان انقلابی در سال 1993 بپا کرد که یک ژانر فرعی مجزا به اسم ژانر “تریلر تکنولوژیک” را به وجود آورد که رویارویی انسان را با تکنولوژِهاي ساخته شده بدست خود و شکست خوردن از آن در طی یک حکایت هیجان انگیز و پرحادثه به عکس میکشید.
زمانی که این تکنولوژی اخیر منجر به بازگشت دایناسورهایی شود که سازندگانشان را تعقیب کرده و از پای درمی آورند حکایت بسیار دیدنی تر خواهد بود. موسیقی بی نقص و جادویی جان ویلیامز بر حساسیت و وحشت حکایت افزوده و تلفیق آن با هنر کارگردانی اسپیلبرگ منجر به تولید یک شاهکار سینمایی شده هست.
16- بچه راننده «2017»- ادگار رایت
ادگار رایت را به دلیل تولید فیلم هایي که ظاهری کمدی داشته اما سراسر هیجان بوده و ساختار اکشنی خلاقانه دارند می شناسند. اما در آخرین اثر خود با اسم “بچه راننده” «Baby Driver» وی یک قدم فراتر نهاده و به سراغ یک اکشن تمام عیار رفته هست که حکایت یک راننده ي نوجوان را روایت میکند به دلیل مهارت دیوانه وار خود در رانندگی برای شرکت در یک عملیات سرقت از بانک استخدام میشود.
صحنه هاي اکشن و تعقیب و گریز فیلم با دیالوگ هاي دیدنی و گرچه بازی هاي بی نظیر بازیگران از آن فیلمی بی نظیر ساخته هست.