پارس ناز پورتال

متن های فلسفی و عارفانه زیبا برای زندگی

متن های فلسفی و عارفانه زیبا برای زندگی

متن های فلسفی و عارفانه زیبا برای زندگی

 

از نوشته های دکتر علی شریعتی:

 

اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی،

هر جا که میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یکیست.

 

 

زندگی چیست ؟
اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟
اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟
اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟
اگر زندگی است چرا می میریم ؟
اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟
اگه عشق نیست چرا عاشقیم

 

ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی

راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم

 

انسان بیش از زندگی است ؛ آنجا که هستی پایان می یابد،او ادامه می یابد.

 

خدایا اضطراب های بزرگ غم های ارجمند و حیرت های عظیم بر روح

ام عطا کن و لذت ها را به بندگان حقیرت ببخش و دردهای عزیز بر جانم ریز

 

در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است.

شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است.

 

در بی کرانه زندگی دو چیز افسونم کرد: آبی اسمان که می ببینم

و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست

 

تهمت و دروغ را دشمن سفارش میدهد و منافق

میسازد و عوام فریب پخش میکند وعامی انرا میپذیرد

 

خـدایا تـو چگونه زیـسـتـن را به مـن بـیاموز مـن خـود چگونه مُـردن را خـواهـم آموخـت .

 

خدایا شهرت منی را که میخواهم باشم قربانی منی را که: میخواهند باشم نکند

 

زمانی مصاحبه گری از دکتر علی شریعتی پرسید :
به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟
دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهند لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید .

فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست

 

عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند

که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند.

 

حتی خداوند نیز دوست دارد که بشناسندش نمی خواهد مجهول بماند مجهول ماندن است

که احساس تنهایی را پدید می آورد و دردبیگانگی و غربت را. مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است.

 

انسان عبارت است از یک تردید. یک نوسان دائمی.

هر کسی یک سراسیمگی بلاتکلیف است.

 

احساس می کنم در این مثنوی بزرگ طبیعت مصرع هایی ناتمامیم . بودنمان انتظار یک بیت شدن .

 

خداوندا من با تما م کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری

 

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری .

 

برای شناکردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم

است وگرنه هر ماهی مرده ای هم میتواند از طرف جریان آب حرکت کند

 

هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره دل نمی خراشیم

ما خوبی او به خلق گوییم تا هردو دروغ گفته باشیم

 

خدایا هر که را عقل دادی ، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی ، چه دادی؟؟؟

 

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !

 

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت

 

در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند

و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد.

 

انسان مجبور نیست حقایق را بگوید ولی مجبور است چیزی را که می گوید حقیقت داشته باشد

 

زندگی چیست ؟ نان . آزادی . فرهنگ . ایمان و دوست داشتن

 

برای خوش بخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن.

 

دنیا را بد ساخته اند…
کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد ،

تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد

به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است .
و این تمام زندگیست
و زندگی یعنی این ….

 

ای زینب: نگو در کربلا بر تو چه گذشت! بگو ما چه کنیم؟

 

خدایــــــــــا سرنوشت مرا خیر بنویس
تقدیری مبارک
تا هرچه را که تو دیر می خوای زود نخواهم
وهرچه را که تو زود می خوای دیر نخوام

 

کسی را که دوستش می دارید شما را دوست نمی دارد…

کسی که شما را دوست می دارد شما او را دوست نمی دارید…

کسی که شما دوستش می دارید و او نیز شما را دوست می دارد ,

به رسم و آئین روزگار هرگز به هم نمی رسند و این رنج است

 

مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد

و من سال ها مذهبی بودم بدون آنکه خدایی داشته باشم.

 

دوست داشتن خیلی بهتر از عشق است.

من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالا ترین قله های عشق پایین نمی اورم

 

ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد.

 

انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت .

بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته .بنگر به طرف کدام یک می روی

 

دکتر شریعتی:من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالاترین قله های عشق پایین نمی آورم…

 

بیا گناه کنیم جایی که خدا نباشد..

 

انسان به اندازه ای که برخوردارتر است انسان نیست

بلکه انسان به اندازه ای که خود را نیازمند تر حس می کند انسان است.

 

خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است

حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

 

لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند.

 

حتی اگر تنهاترِین تنهایان باشم باز هم خدا با من است.او جبران تمام نداشتن های من است…

 

شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست

انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ،احساس تنهایی بیشتری می کند

 

شق مثل قایقی هست که در اعماق دریا غرق میشود ولی دوست داشتن
مثل قایقی هست که رو این دریا آرام به حرکت ادامه میدهد پس دوست داشته باشیم نه عاشق شویم

 

هنر تجلی غریزه آفریدگاری انسان است در برابر هستی که تجلی آفریدگاری خداست

چقدر روح محتاج فرصتهاست که در ان هیچکس نباشد

 

پروردگارا به مندایا به من توفیق تلاش در شکست صبر در نومیدی عظمت بی نام دین بی دنیا

تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما

 

حقیقت همواره همان جایی است که ایمان هست

 

سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.

 

من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم…

به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .

 

انها(دشمنان)از فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسب
که دونده تر نمیشوی سوارت میشوند و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. انها از
فهمیدنتو میترسند.

 

روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدم
روزی دیدم که نبود….روزی شنیدم که نخواند