راز خیانت همسر با آزمایش ژنتیکی فاش شد و مرد 48 ساله را شوک زده است. او می گوید: من به طور تصادفی متوجه شدم که از 6 فرزندم 5 تای آنها مال من نیستند. فقط یک تصادف ممکن است زندگی یک فرد را به حوضچه ای از شادی یا برعکس به بزرگترین کابوس تبدیل کند. داستان امروز ما درمورد مردی 48 ساله است که بعد از سال های زندگی مشترک متوجه خیانت همسر خود شده است.
زیرا یک آزمایش ژنتیکی که بر اثر تصادف انجام شده است، حقیقت تکان دهنده زندگی خانوادگی به ظاهر شاد او را آشکار کرد. او نامهای نوشت و در آن داستان خود را به ما گفت، که میتوانست به طرحی برای یک فیلم درام تبدیل شود. این مرد در حال گذراندن زندگی شادی بود که به طور تصادفی راز شوکه کننده ای را فهمید. درست است، ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند و خیانت کارهای رسوا می شوند.
مرد داستان امروز ما که ترجیح داد ناشناس بماند، راز زندگی خود را با ما در میان گذاشت. این مرد که ناگهان زندگیاش زیر و رو شد، از ما و مشترکانمان کمک خواسته است. او داستان پیچیدهاش را که بسیار عمیقتر از یک خیانت زناشویی بود، با ما به اشتراک گذاشته است. این مرد 48 ساله است و همسرش نیز 42 ساله و است.
آنها شش فرزند 22، 20، 18، 16 و 14 ساله دارند که کوچکترین شان یک پسر 2 ساله است. آقای ایکس، گفت که او یک “پدر نادان” است، که دیوانه وار عاشق همسرش بود. وی همیشه عشق عمیق و تمایل به مراقبت از همه بچه هایش را احساس می کرد. وقتی اولین فرزندشان به دنیا آمد، آنها با چالش های زیادی از جمله کمبود مالی روبرو شدند.
این زن و شوهر جایی برای زندگی نداشتند، والدینشان برای بچه اولشان به آنها کمک نمی کردند، و آن دوره یک چالش بزرگ برای این خانواده جوان بود. اما آنها همه مشکلات را پشت سر گذاشتند، کسب و کار خود را راه اندازی کردند. یک خانه بزرگ خریدند و به پنج بچه دیگر با هم زندگی دادند. اما یک آزمایش تصادفی ژنتیکی، که پسر بزرگش انجام داد، زندگی اش را نابود کرد.
پسر بزرگ خانواده یک روز خبر تلخی را برای پدر آورد. یک روز پسر بزرگ این مرد به او نزدیک شد و گفت که باید یک صحبت خصوصی داشته باشند. او از آقای ایکس خواست که نگران نباشد. آقای ایکس احساس کرد که یک اتفاق تلخ در حال رخ دادن است. سرگرمی اصلی پسر بزرگ خانواده همیشه یافتن جزئیات درمورد شجره نامه خانواده شان بوده است.
این پسر، اخیراً برای انجام آزمایش اصل و نسب – فقط به عنوان بخشی از سرگرمی خود و به منظور “دانستن بیشتر در مورد رگ و ریشه اش” به یک کلینیک مراجعه کرده بود. ولی این نیت به ظاهر بی ضرر منجر به مکاشفه دردناکی برای پسر شد. زیرا که آزمایش نشان داد که پدرش به هیچ وجه با او ارتباط خونی ندارد و این خبر کاملا مرد جوان را در هم ریخت.
او این خبر را برای پدرش فاش کرد و آقای ایکس به معنای واقعی کلمه لال شده بود و آرزو می کرد که این یک شوخی باشد. آقای ایکس نوشت: در زندگی ام هرگز به چنین درامی فکر نکرده بودم. حتی نمی توانستم تصور کنم که همسرم به من خیانت کند. ناگهان، دنیای من از هم پاشید و من نمی توانستم بفهمم که چگونه چنین اتفاقی در خانواده من رخ داده است.
مرد تصمیم گرفت در همان روز با همسرش صحبت کند. او به همسرش گفت که به توضیحی موجه نیاز دارد. زیرا فهمیده که این زن سال ها پیش به او خیانت کرده است. آقای ایکس می گوید: آماده بودم که او را ببخشم و همه چیز را فراموش کنم. اما وقتی درمورد دلیل خیانت همسرش با او صحبت کرد، زن میانسالش، همه چیز را انکار کرد.
سپس این زن خیانتکار، شروع به سرزنش آقای ایکس کرده و همه چیز را به گردن او انداخت. مرد 48 ساله می گوید: همسرم گفت که من مقصرم و من زندگی مان را به یک فیلم درام تبدیل کرده ام. با این حال، مرد تصمیم گرفت در این مرحله متوقف نشود و آزمایشات پدری را برای بقیه فرزندانش ادامه داد.
آقای ایکس نوشت: من تا حدودی امیدوار بودم که همه اینها یک اشتباه باشد و نمیخواستم در خانوادهام جنجال ایجاد کنم. اما چیزی بود که مرا وادار کرد حقیقت را دریابم. من به حقایق نیاز داشتم، بنابراین تصمیم گرفتم به برنامه خود ادامه دهم. ولی چیزی که در ابتدا اشتباه به نظر می رسید، پیچش دراماتیک تری داشت.
باید بگوییم که آزمایش های پدری برای همه فرزندان آقای ایکس نتایج تکان دهنده ای را به همراه داشت. معلوم شد، تنها کوچکترین پسرشان، پسر بیولوژیکی او بود، در حالی که بقیه 5 فرزندشان از او نبودند. همچنین، معلوم شد که همه بچه های آنها از پدران متفاوتی بودند. این خبر تقریباً او را کشته بود و حالا می دانست اشتباهی در کار نبوده است.
و اما همسرش حتی پس از اعلام نتایج آزمایش سکوت کرد… آقای ایکس دوباره نوشت: من هنوز همه بچه هایم را دوست دارم، علیرغم اینکه آنها از نظر بیولوژیکی مال من نیستند. ولی تصمیم گرفتم فقط نام فرزند بیولوژیکی خود را در وصیت نامه ام بگنجانم. اما همسرم همه چیز را انکار می کند و من نمی خواهم آن زن را به حال خودش رها کنم.
بنابراین، تصمیم گرفتم که تنها نام پسر کوچکم را در وصیت نامه ام قرار دهم، بقیه بچه ها چیزی از میراث من دریافت نمی کنند. آقای ایکس همچنین به طلاق فکر می کند و احساس نمی کند که کار اشتباهی انجام داده باشد. او از کاربران سایت ما پرسیده که آیا آنها نیز همین کار را خواهند کرد؟ و صمیمانه امیدوار است که برای یافتن پاسخ معضل زندگیاش به او کمک کنید.