هر مؤسسه یا اداره یا كارخانه یا كارگاه و بالاخره هر تشكیلاتاجتماعى احتیاج به یك مدیر مسئول دارد.گر چه باید بین افراد آن مؤسسهتعاون و همكارى وجود داشته باشد لیكن به هر حال بدون مدیر بخوبىاداره نخواهد شد.اداره یك منزل یقینا از اداره هر مؤسسهاى دشوارتر وبا ارزشتر است و احتیاج بیشترى به مدیر دارد.
در این جهت تردید نیست كه باید در بین اعضاى یك خانوادهتفاهم كامل و تعاون و همكارى وجود داشته باشد لیكن وجود یكسرپرست عاقل و با تدبیر هم برایشان ضرورت دارد،هر خانهاى كه یكمدیر با تدبیر و نافذ الكلمهاى نداشته باشد به طور حتم اوضاع منظم ورضایتبخشى نخواهد داشت،سرپرستى خانه یا باید به عهده مرد باشد و زناز او اطاعت كند، یا به عهده زن باشد و مرد فرمانبردارى كند،لیكن از آنجا كه اینكار غالبا از مردها بهتر ساخته است چون تعقلاتشانبر احساساتشان غلبه دارد خداوند حكیم این مسؤولیتبزرگ را بر دوشاو نهاده در قرآن شریف میفرماید:
«مردان سرپرست زنانند،زیرا خدا بعض افراد را بر بعض دیگربرترى داده است و براى اینكه از مالهاى خویش خرج كردهاند.پس زنانشایسته فرمانبردارند (5) ».
بنابراین صلاح خانواده در اینست كه مرد را به عنوان بزرگ وسرپرستخانواده بشناسند و با نظر و صلاحدید او كار كنند،این موضوعبدانمعنا نیست كه مقام زن كوچك شده باشد بلكه حفظ نظم و انضباطمنزل چنین اقتضائى را دارد،اگر خانمها احساسات خام و تعصبهاى بیجارا كنار بگذارند وجدان خودشان نیز بدین موضوع قضاوت میكند.
خانم…میگوید:ما در ایران رسم خوبى داشتیم كه متاسفانه بهتدریجخلل یافته است.سنت این بود كه همیشه مرد در خانواده ایرانىرئیس خانواده بود ولى امروز وضع منزل متزلزل شده و خانواده در موردانتخاب رئیس سرگردان مانده است.ولى بهتر است زن امروزى كه دربسیارى از موارد اجتماعى حقى برابر با مرد یافته است در خانه مرد را بهعنوان رئیس قبول داشته باشد…باید به همه كسانى كه میخواهند ازدواجكنند این فكر قدیمى توصیه شود كه وقتى قدم به خانه بخت میگذارند بالباس عروسى وارد خانه شوهر شوند و با كفن خارج شوند (6) ».
البته این مطلب هست كه گرفتاریهاى زندگى و مشاغل روزانه مردغالبا اجازه نمیدهد كه در تمام امور خانواده دخالت كند و در واقع مىتوانگفت كه قسمت عمده كارها عملا در اختیار كدبانوى خانه است و اكثریتقریب به اتفاق كارها بر طبق میل و اراده او انجام میگیرد لیكن به هر حالحق حاكمیت و سرپرستى مرد باید محترم شمرده شود.اگر در جایى اظهارعقیده و دخالت كرد و لو در امور جزئى خانهدارى باشد نباید در مقابلپیشنهادش استقامتبخرج داد و بدینوسیله حق حاكمیت او را مورد انكارقرار داد،و الا به شخصیتش لطمه وارد شده خودش را مسلوب الارادهو همسرش را یك زن بىادب و حق نشناس و لجباز حساب میكند،اززندگى دلسرد و به همسرش كم علاقه میشود.چون شخصیتش جریحهدارشده ممكن است در صدد تلافى و انتقام بر آید و حتى در مقابل خواستههاىبجا و معقول همسرش سر سختى نشان دهد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:«زن خوب به حرف شوهرشگوش میدهد و مطابق دستوراتش عمل میكند». (7)
زنى از رسول خدا پرسید:«زن نسبتبه شوهرش چه وظیفهاىدارد؟فرمود:باید از وى اطاعت كند و از فرمانش تخلف ننماید (8) ».
پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:«بدترین زنها زن لجباز ویك دنده است (9) ».
رسول خدا فرمود:«بدترین زنها كسانى هستند كه هم نازا و هم كثیف و لجباز و نافرمان باشند (10) ».
خانم گرامى،شوهرت را به عنوان بزرگ و سرپرستخانوادهبپذیر،با نظر و مشورت وى كارها را انجام بده،از دستوراتش تخلفنكن،اگر در كارى دخالت كرد در مقابلش سرسختى نشان نده،و لو اینكهاز امور خانهدارى باشد كه تو بهتر از آن اطلاع دارى،شوهرت را عملایك فرد مسلوب الاختیار قرار نده،بگذار گاه گاه در كارها دخالت كند وبدین ریاست صورى دلخوش باشد،موضوع ریاست او را عملا بهفرزندانت نشان بده،به آنها تذكر بده در كارها از پدرشان اجازه بگیرند واز فرمانش تخلف ننمایند.از كودكى آنها را بدین رفتار عادت بده تا حرفشنو و فرمانبردار و با ادب بار آیند،و احترام تو و شوهرت محفوظ بماند.