پارس ناز پورتال

میزان تاثیر و مهم بودن عشق در زندگی

میزان تاثیر و مهم بودن عشق در زندگی


 ولی به راستی عشق تا چه اندازه می تواند در زندگی مشترک مهم باشد؟

بوسه = زندگی شیرین
قابل باور است که برخی می‌گویند بالا رفتن سن، باعث از بین رفتن حس رضایتمندی در رابطه جنسی می شود. به همین دلیل روند طبیعی زندگی از جمله داد و فریاد کردن فرزندان، و یا برنامه های شلوغ کاری نباید به هیچ وجه مانع سلامت روانی زوجین و امتناع ورزیدن هر یک نسبت به برقراری رابطه جنسی با دیگری شود. مسائل جنسی از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. مخصوصا زمانی که شما تعهد دارید تا در هیچ کجای دیگر سراغ آنها نروید. برای داشتن یک زندگی سالم، هر دو طرف باید بر روی ارتباط خود کار کنند. اما در اینجا یک راز کاملا سری هم وجود دارد:

و آن چیزی نیست جز "بوسیدن".

به نظر می رسد زن و شوهر ها پس از ازدواج به اندازه دوران نامزدی یکیدیگر را نمی بوسند. بدون هیچ شکی باید این کار را انجام دهند. چه چیز بهتر از بوسه ای از لبها می تواند یک زندگی را از خطر نابودی نجات دهد؟

"هر کاری می توانید انجام دهید"
در حقیقت هر زندگی مشترکی بدون توجه به این مطلب که در آغاز تا چه حد داغ و پرحرارت بوده، پس از مدتی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. در این حالت برقراری رابطه جنسی به کمترین میزان خود می رسد. البته اگر در طول این دوره دو طرف از طرق دیگر بتوانند نزدیکی موجود را حفظ کنند، مشکل حادی به وجود نخواهد آمد.
اما شادی و رضایتمندی از آمیزش، زمانی به طور کلی از زندگی مشترک محو میشود که زوجین یکدیگر را در انتهای لیست اولویت هایشان قرار دهند و با هم مانند هم اتاقی رفتار کنند و نه بیشتر. اغلب در این زمان اگر رابطه جنسی هم برقرار شود، بیشتر به خاطر مرتفع کردن نیازهای جنسی است و طرفین هیچ اهمیتی به مهر و محبتی که می تواند از این طریق ایجاد شود، نمی دهند.

دیگر برایشان لبخند زدن با هم معنایی ندارد، برای عاطفه و مهربانی ارزش قائل نیستند و فراموش می کنند که به چه دلیل با هم ازدواج کرده و تعهد و سرسپردگی به یکدیگر داده اند.
آقایون چه ازدواج کرده باشند چه نباشند، نیاز به برقراری رابطه جنسی دارند. خانم ها بسیار احساساتی بوده و علایق خاصی دارند:


آنها شهوت طلب هستند و دوست دارند دیگران نشان دهند که خواهانشان هستند. ولی نظر آنها در مورد آمیزش با شوهرانشان؟

عقیده آنها چیزی جز این نیست: می خواهند بخواهند نمی خواهند نخواهند! تنها چیزی که در مورد متاهلین وجود دارد این است که نیازهایی داریم و هر طور شده کاری می کنیم تا بتوانیم آنها را براورده سازیم. شما به هیچ وجه نباید از نیازهای ذاتی خود خجالت بکشید؛ شما ازدواج کرده اید تا احساسات و نیازهای وجودیتان را با فرد دیگری در میان بگذارید و اگر بخواهید بار تمام این موارد را به تنهایی به دوش بکشید، چیزی نخواهد گذشت که حلقه مشترک شما از هم پاشیده شود. در زندگی مشترک اگر یک کمی بیشتر تلاش کنید تا نیازهای طرف مقابل را براورده سازید جای دوری نخواهد رفت.

یک زندگی زمانی موفق است که بین نیازهای عقلی، روحی و جسمی تعادل کامل برقرار باشد. خوب این سوال مطرح می شود که: کدامیک از این سه مورد نقش حساس تری در "بهتر" و یا "بدتر" کردن زندگی دارد؟ س؟ک؟س و شهوت جزئی از هر رابطه ای است و می توان آنرا به راحتی بدست آورد، اما دو مورد دیگر نیاز به صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. زمانی که برقراری رابطه جنسی در خطر باشد، دیگر هیچ فرصتی برای موارد دیگر باقی نمی ماند، چه برسد به اینکه بخواهید به رشد و شکوفایی عقلی و روحی نیز برسید. هنگامیکه سن انسان ها افزایش پیدا


می کند، تغییر و تحولاتی در فیزیک بدنشان رخ می دهد. اما ایا این تغییرات باید در زندگی جنسی و احساسی نیز تاثیر بگذارد؟! به همین دلیل در اولین سال های ازدواج زوجین باید سعی کنند که بهترین دوست های هم باشند، نسبت به هم علاقه پیدا کنند، و یکدیگر را تحریک نمایند؛ دلیل تمام این کارها تنها این است که س؟ک؟س خیلی جلوتر از عشق و محبت در رابطه به وجود می آید و اگر بتوانید با موفقیت کامل از پس آن برایید، متوجه خواهید شد که زندگی مشترک معنای عمیقی دارد و فقط پیر شدن در کنار یک شریک زندگی نیست.

"همه چیز به نزدیکی و صمیمیت باز می گردد" س:ک:س در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد. می توانید از تمام متاهلین بپرسید که کدامیک حاضر است به زندگی مشترکی که در آن خلا جنسی وجود دارد، ادامه دهد. برخی از افراد از اینکه نمی توانند به حد دلخواه با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار کنند، راضی نیستند و طرف مقابل تصور می کند: "که مسئله مهمی نیست، فقط س:ک:س است" اما برای فردی که خواستار این رابطه است، اهمیت دارد. آمیزش تنها رسیدن به رضایت جسمی نیست، بلکه احساس خواسته شدن، ارتباط نزدیک، و دوست داشتن در آن وجود دارد. زمانی که چنین سوء تفاهم هایی به وجود می آید، صمیمیت و نزدیکی از تمام سطوح


زندگی رخت بر می بندد. زوجین گذراندن وقت در کنار یکدیگر، در آغوش گرفتن، صحبت کردن با هم، و خندیدن به جوک های یکدیگر را فراموش کرده و در برخی موارد آنرا به طور کلی متوقف می کنند. تنفر، دشمنی و فاصله زیاد جای دوستی و عشق را میگیرد. این امر زندگی مشترک شما را در خطر خیانت و یا طلاق قرار می دهد؛ اما نقطه امیدواری اینجاست که صرفنظر از عوامل کاهش ارتباط جنسی، چه به دلیل مسائل بیولوژیکی باشد چه به خاطر مسائل شخصی، یک مورد کمکی وجود دارد و آن هم خواست و اراده شماست. اگر واقعا بخواهید که یک زندگی سرشار از مهر و محبت را دنبال کنید، به راحتی می توانید این کار را انجام دهید.

"س:ک:س ، عشق را زنده می کند" س ک س مانند یک چسب می تواند رابطه دو نفر را همچنان متصل به هم نگه دارد. اگر یکی از طرفین و یا هر دوی آنها به نارضایتی جنسی برسند، به راحتی از ارتباط با هم خسته می شوند و بدون اینکه خودشان متوجه شوند از هم فاصله میگیرند. ممکن است به دلایل دیگر با هم بحث و جدل راه بیندازند، غافل از اینکه دلیل اصلی تمام این بگو مگوها و کشش ها نداشتن رابطه سالم جنسی است. هر چقدر نفاق و ناهماهنگی در رابطه زناشویی افزایش پیدا کند دو طرف میل کمتری نسبت به برقراری رابطه جنسی با


یکدیگر پیدا می کنند. این جر و بحث ها یک دور تسلسل را به وجود می آورند که نه تنها زندگی جنسی، بلکه خود ارتباط را نیز تحت الشعاع قرار میدهند. یکی دیگر از عواقب زندگی فاقد ارتباط جنسی این است که پس از مدتی هر گونه ارتباط فیزیکی متوقف می شود. در آغوش گرفتن و بوسیدن، هیچ گاه نمی تواند جای س:ک:س را بگیرد اما، چنین معاشقه‌هایی به نوبه خود در افزایش صمیمیت مهم هستند و به برقراری رابطه سالم زناشویی کمک می کنند. اگر زن و شوهر نسبت به هم رفتاری شبیه به دو هم اتاقی را پیدا کنند، پس از مدتی برای هر دو نفر دلیل با هم بودنشان سوال برانگیز می شود. به خاطر تمام این دلایل، برای زوجین در هر سنی که باشند، مهم است که در این زمینه فعال باشند و شعله های اتش عشقشان را فروزان نگه دارند. اگر اتش ارتباط جنسی به طور کامل خاموش شود، هر چند آهسته اما یقینا ارتباطشان نیز از بین خواهد رفت .