پارس ناز پورتال

اس ام اس های جدید و تبریکی عید غدیر 98

مجموعه : اس ام اس جدید
اس ام اس های جدید و تبریکی عید غدیر 98
 

نام علی : عدالت — راه علی : سعادت — عشق علی : شهادت — ذكر علی : پرستش — عید علی : مبارك

 

*
*
*
*


مـا زین جهان از پی دیدار می رویم ، از بهر دیدن حیدر كرار می رویم ، درب بهشت گر نگشایند بـه روی مـا ، گوییم یا علی و ز دیوار می‌رویم

 

*
*
*
*


جلوه‌گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می بـه مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کم‌کم سیل شد
موج می‌زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

*
*
*
*


ستاره سحر از صبح انتظار دمید
غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش
زمین بـه حکم قضا آب زندگی نوشید

 

*
*
*
*


گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان بخود بالید
بـه یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
بـه عشق آل على از غدیر خم جوشید

 

*
*
*
*


غدیر، عید همه ی عمر با على بودن
غدیر، آینه‌دار على ولی الله ست
غدیر، حاصل تبلیغ انبیا همه ی عمر
غدیر، نقش ولای على بـه سینه ماست

 

*
*
*
*


غدیر، یک سند زنده، یک حقیقت محض
غدیر، از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر، صفحه تاریخ «وال مـن والاه»
غدیر، آیه توبیخ «عاد مـن عاد» اسـت

 

*
*
*
*


جمع کرد آنگاه اقیانوس‌ها را در غدیر
ریخت موج التهابی در دل آن آبگیر
آبگیر آیینه‌اي شد از جهان در اهتزاز
موج، پشت موج بالا رفت با دست امیر

 

*
*
*
*


ولایت امیر المؤمنین علیه‏السلام ، چشمه حیات لازَمان و لا مکانی اسـت کـه در جوشش همواره خویش، هیچکس را ازآن بیعت تاریخی محروم نمی‏کند.

 

*
*
*
*


غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی اسـت بین خدا و انسان

 

*
*
*
*


«غدیر اي باده‏گردان ولایت     رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب سماوات     بـه گوش گوشه‏گیران خرابات
رسولی کز غدیر خم ننوشد     ردای سبز بعثت را نپوشد»

 

*
*
*
*


خوش بحال فرشتگان کـه هر شامگاه، با سرخی شفق، فوج فوج در زلال بی‏کران غدیر بال می‏شویند ودر ساحل سبز غدیر بـه نماز می‏ایستند!

 

*
*
*
*


غدیر، آبراهه‏اي بود بـه خشک‏زار اندیشه‏هاي تمام اَعصار

 

*
*
*
*


آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد

 

*
*
*
*


کاش رفتگان تاریخ هم برمی‏گشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید مـا غربت‏نشینان شهر غیبت هم شاهد می‏شدیم؛ آن‏گاه کـه محمد با گلوی خسته از گذر سال‏ها، مرتضی را تصنیف کرد.

 

*
*
*
*


مـن یک مسلمانم ولى را مى‏شناسم
مولا على مولا على را مى‏شناسم
مهر على را تا ابد در سینه دارم
در سینه از مهر على گنجینه دارم.

 

*
*
*
*


از دور دست تاریخ، آن سوى غدیر؛ از دور دست خاطره‏هاى آفتاب سوزان حجاز، صداى محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بـه گوش مى‏رسد. گویى استمداد مى‏کند از زمان؛ گویى یاور مى‏خواهد از تاریخ؛ گویى مى‏خواهد خاک‏هاى گرم غدیر را شاهد بگیرد بر این انتصاب آسمانى.

 

*
*
*
*

غدیر، یک تاریخ اسـت؛ تاریخى سرخ کـه اولش مدینه اسـت،میانش کربلا و سرانجامش ظهور