مجله فوربس هم بـه رسم هر سال قدرتمندترین زنان سال را انتخاب کرد تا جهان ببیند کـه زنان چـه تاثیری در وضعیت کنونی دنیا دارند. فهرست حاضر، شامل قدرتمندترین زنان سال 2016 البته بـه انتخاب و گزینش نشریه فوربس است.
در حالی کـه جهان بـه سوی ناآرامیهایی تازه بـه پیش می رود، بـه نظر میرسد کشورها و نهادهایی کلیدی در جهان راهحل را در رویکرد بـه سیاستمداران زن می دانند.
سرآمد آنها دستکم بـه لحاظ تبلیغاتی هیلاری کلینتون است کـه احتمال پیروزیش در انتخابات ماه نوامبر «آبان» ریاست جمهوری امریکا فراوان است اما وقتی بـه ماه ژانویه2017 برسیم اضافه بر کلینتون و انگلا مرکل کـه سالهاست بر کشور کشور آلمان حکم میراند و بریتانیا کـه از اواخر هفته پیش بـه دست «ترزا می» افتاد، در صندوق بینالمللی پول نیز یک زن حکم میراند.
حتی در احزابی کـه اینک در برخی کشورها در مصدر حکومت نیستند زنان در آستانه تکیه زدن بـه کرسی اول قدرت هستند در چنین شرایطی اسکاتلند هر چند هنوز تابع دولت مرکزی انگلیس است اما توسط یک فرماندار زن بـه نام نیکولا استورجن هدایت میشود و بـه واقع رهبران احزاب عمده سیاسی اسکاتلند زن هستند.
کافی است بـه این نکته توجه کنیم کـه بویژه پس از خروج بریتانیا از «اتحادیه اروپا» قدرت مرکل، صدراعظم کشور کشور آلمان چند برابر گذشته شده است و در همین حال زنی بـه نام کریستیانا فیگوئرس کاندیدای جدی و نخست پشت دبیرکلی سازمان ملل در ماه ژانویه2017 «دی1395» است.
اینها بـه ما میگوید: زنان سیاستمدار موازنه قدرت را بـه سود خود تغییر دادهاند ولی این توفیقها بیزمینه و بدون دلیل نیست و یک شبه پدید نیامدهاند.
کشور هـای استثنایی
بـه واقع دو کشور در جهان داریم کـه تعداد نمایندههـای زن آن در پارلمان بیشتر از مردان هستند و انها رواندا در آفریقا و بولیوی در امریکای جنوبی هستند. در کشور نخست بـه درصد خیرهکننده 8/63 برای نمایندگان زن در پارلمان می رسیم و بولیوی نیز 1/53 درصد نمایندگان مجلس خود را از قشر زنان میبیند.
حتی در کوبا، جزایر سیشل و سوئد کـه تعداد نمایندگان مرد بیشتر است، زنان بـه ترتیب 9/48، 8/43و 6/43درصد کرسیهـای مجلس را بـه خود اختصاص دادهاند و رتبه دهم فهرست از آن فنلاند است کـه بـهرغم این جایگاه نهچندان بالا 5/41 درصد نمایندگان مجلساش از زنان هستند.
نقطه بارز رویداد مذکور حضور چهار کشور آفریقایی در میان 10 بالانشین جدول است، حال آن موج رویکرد تازه بـه زنان سیاستمدار بـه کشور هـای اروپایی و امریکا مربوط میشود.
در کانادا نیز جاستین ترودو نخستوزیر این کشور یک کابینه جوان را دایر کرده است کـه تعداد وزرای مرد و زن آن برای نخستینبار در تاریخ حیات این کشور کاملاً برابر است «15 بـه 15» و چون سنها نیز عمدتاً بـه زیر 50 و حتی زیر 45 سال میرسد، مشخص است کـه ترودو آیندهای شکوفاتر و جوانگرایانهتر را برای کشورش از حالا پی ریخته است.
مرکل در جایگاه تاچر
این ها در تضاد آشکار با زمانه ای است کـه سیاستمداران زن جهان بـه مارگارت تاچر بریتانیایی و پس از وی، آنگلا مرکل آلمانی منحصر و محدود میشدند. 12 سال پیش وقتی مرکل صدراعظم کشور کشور آلمان شد، خیلیها در شهر بن از خود میپرسیدند آیا او تبدیل بـه یک بانوی آهنین «اشاره بـه لقب مارگارت تاچر» برای کشورش خواهد شد یا خیر؟
اینک در تابستان2016 و در شرایط کاملاً تغییر یافته جهان، کمتر کسی چنین چیزی و سؤالی از همین دست را میپرسد.
برعکس شدن اوضاع لااقل در میان کشور هـای اروپایی از آنجا عیان میشود کـه همسو با بـه قدرت رسیدن ترزا می در بریتانیا خیلیها در لندن میپرسند آیا وی میتواند دوام مرکل را داشته باشد و همچون او سالها در خانه شماره10 خیابان دانتینگ «اشاره بـه دفتر نخستوزیری بریتانیا» ماندگاری داشته باشد؟
یک گزارشگر پرسابقه تلویزیون کشور کشور آلمان بـه نام وولفرام وایمر هفته پیش گفت: شاید ترزا می بـه سبک و سیاق مرکل از سر غرور و بسیار خودسرانه عمل کند اما حداقل قضیه این است کـه میداند چـه میخواهد و در همان راه نیز قدم برمیدارد.
قهرمانهـای زن «پست مدرن»
مارا دلیوس، نویسنده روزنامه پرتیراژ دی ولت کشور کشور آلمان هم نوشته است: قدر مسلم اینکـه «می» در کنار مرکل و نیکول استورجن نخستین فرماندار زن اسکاتلند، تشکیل دهنده موج جدید زنانهای است کـه میخواهند ویرانههـای ایجاد شده بر اثر حکومتهـای طولانیمدت مردان را تعمیر و ترمیم کنند و بنای تازهای را روی آن دایر سازند.
آنها قهرمانهـای پست مدرنی هستند کـه آدابی زنانه دارند اما بافت وجودیشان بـه قدرتمندی مردان است.
اضافه بر استورجن کـه در سطور قبلی چند بار نامش آمد سران احزاب محافظهکار و کارگر اسکاتلند و همچنین فرماندار ایرلند شمالی و رهبر سازمان Plaid Cymru همگی زن هستند. قریب بـه یک دهه است حزب سبز توسط یک زن هدایت میشود و کارولین لوکاس رهبر سابق آن یکبار دیگر میکوشد کـه حائز این سمت شود.
دست راست کلینتون هم زن است
درحالی کـه بخت پیروزی هیلاری کلینتون بر دونالد ترامپ در انتخابات امسال ریاست جمهوری امریکا بیشتر از اقبال پیروزی این رقیب تندروی حزب جمهوریخواه است، گفته میشود کـه کلینتون پس از معرفی شدن بـه عنوان نماینده رسمی حزب دموکرات در این انتخابات، بلافاصله یک زن دیگر بـه نام الیزابت وارن را بـه عنوان «دست راست» خود و بـه واقع کاندیدای معاونت ریاست جمهوری معرفی خواهد کرد.
در همین حال رئیس بنیاد International Monetary و دادستان کل امریکا هم زن هستند و دبیرکل بعدی سازمان ملل همانطور کـه پیشتر اشاره شد، بـه احتمال قوی یک زن خواهد بود.
سدهای فرو ریخته
آیا همه ی ي این ها فقط از وجه تصادف است یا سدهای حائلی کـه مانع خودنمایی زنان قدرتمند عرصه سیاست در غرب میشد، سرانجام فروریخته است؟ آیا میتوان این سؤال را بـه ذهن آورد کـه در اوج نبود تفاهمهـای جهانی، مقامهـای مسئول بـه این نتیجه رسیدهاند کـه برای نزدیکتر شدن انسانها بـه یکدیگر و حل منازعات، زنان و روشهـای آنان بیشتر بـه کار میآید؟
یوهانا سیگوار دوتیر نخستین نخستوزیر زن تاریخ حیات سیاسی ایسلند با اشاره بـه یک شعر پرطرفدار و کلاسیک کشورش میگوید: زمانی کـه اتفاقات جهانی اوج می گیرد و بحثها خطیر میشود، همیشه یک زن است کـه از راه میرسد و همه ی ي چیز را آرام میکند. او زمین و فضا را از تنش عاری میسازد و هر چیزی میتواند بـه شکست منجر شود، الا اقدامات آن زن!
نیاز بـه فضایی تازه
چنین شعری با فرضیههـای بانوجنکین از منطقه جنینگتون انگلیس نیز همسو است. جنکین کـه سالها پیش در معیت «می» مناسبات و فرآیندهایی را ابداع و تقویت کرد کـه براساس آن نمایندگان زن فزونتری در پارلمان بریتانیا سربربیاورند، میگوید: اینکـه در بحران اخیر پس از استعفای دیوید کامرون دو زن تبدیل بـه نامزدهای نخست جانشینی او شدند
«در نهایت آندرهآ لدسام کنار کشید تا «می» بیرقیب و پیروز شود» نشانگر نیاز مردم بـه استشمام فضایی تازه و دوری جستن از مناسبات گذشته است. زنان در شرایط سخت هم اندیشه و صرافت حل مشکلات دارند و هم با پرهیز از برخوردهای خشونتبار شانس و احتمال مهار توفانهـای سیاسی را بیشتر میسازند.
بره و گرگ!
اتفاقات اخیر امریکا و نوع برخوردهای تخریبگرانه دونالد ترامپ با زنان و هر عنصری کـه خواستار موضعگیری اصولی در قبال مسائل موجود است، نه تنها ترامپ را صاحب آرای بیشتری در شمارش امتحانی و اولیه آرای یک انتخابات واقعی نکرده بلکه برعکس بر محبوبیت هیلاری کلینتون افزوده کـه بدش نمیآید در رویارویی با ترامپ برهای معقول نشان بدهد کـه مقابل یک گرگ بیسیاست قرار گرفته است.
الیزابت وارن کـه قبلاً نیز نامش آمد و بـه احتمال قریب بـه یقین معاون انتخابی و پیشنهادی کلینتون برای کاخ سفید خواهد بود، یک سناتور است کـه در یک خانواده کارگری و متوسط بزرگ شد
و فشار اقتصادی روی انها بـه حدی رسید کـه پدرش سکته قلبی کرد و خانهنشین شد و الیزابت برای درآوردن خرج خانه از 13 سالگی بـه گارسونی پرداخت. سپس معلم مدرسه شد و در نهایت درس حقوق خواند و تبدیل بـه یک وکیل شد.
گوفی درون کلاه ترامپ!!
هیلاری کلینتون در گذشته الیزابت وارن و در مواردی کـه برشمردیم زنی را میجوید کـه بتواند کاملکننده ضرب و زور او در کوبیدن بر مغز دونالد ترامپی باشد کـه صدای جنگش بلندتر از اندیشههـای استراتژیک اوست.
ترامپ، وارن را چون «نیم سرخپوست» است بـه تمسخر گرفته و در اشاره بـه کارتونهـای معروف کمپانی قدیمی فیلمسازی والت دیسنی پوکاهنونتاس و گوفی «همان اردک معروف!» نامیده است.
وارن هم بیکار ننشسته و با اشاره بـه کلاه بیسبالی کـه ترامپ در بسیاری از روزها روی سرش میگذارد و روی آن جمله «امریکا را دوباره بزرگ سازیم» حک شده، گفته است: آقای ترامپ آیا می خواهی گوفی را ببینی؟ خب، کلاهت را بردار زیرا گوفی داخل آن است «اشاره بـه کلاه شعبدهبازان کـه در آن انواع حیوانات و بویژه خرگوشها سر برمیآورند!»
دلیل اصلی اوجگیری زنان
این یک فرضیه پرطرفدار است کـه دلیل اوجگیری زنان در یک جهان سیاست مردانه در حال حاضر، اعمال تهیمغزانه بسیاری از سیاستپیشههـای مرد است و این روند بـه راحتی در بریتانیا، جایی کـه ترزا می بـه قدرت رسیده، مشهود است.
حتی نایجل فاراژ کـه خود را برنده بزرگ ماجرای استعفای دیوید کامرون بعد از عملیات انتحاری و خودزنی نخستوزیر سابق انگلیس بر سر مسائل EU میداند، بر اثر طول مدت حضور کمثمرش در صحنههـای سیاست و اجتماع تبدیل بـه یک مهره سوخته شده است،
بـه محض اینکـه کامرون محکوم بـه رفتن شد، مردان زیادی بـه سمت صندلی او هجوم بردند کـه سرآمد انها بوریس جانسون شهردار لندن بود ولی او فهمید کـه رزومه ناموفق او در پایتخت انگلیس بویژه در امر تأمین مسکن برای اهالی شهر و برخی سرویسرسانیهـای اولیه، شانس او را برای توفیق اندک ساخته و بهتر است خودش انصراف بدهد تا اینکـه وارد کورسی شود کـه فرجام آن شکست محتوم وی برابر ترزا می است.
لیام فاکس چـه میگوید؟
وقتی جانسون هم کنار کشید فهرست افراد شاخص حزب محافظهکار انگلیس برای گرفتن جای ناکام بزرگ «دیوید کامرون» نحیفتر و توخالیتر شد.
عدهای پرسیدند آیا از لیام فاکس چیزی بـه عنوان نخستوزیر انگلیس بیرون میآید؟ از مردی کـه در سال 2011 بـه خاطر انتصابهـای توأم با بیفکری و ریسکهـای تأسفبارش مجبور بـه استعفا از پست وزیر دفاع بریتانیا شد و همه ی ي پرسیدند او چرا دوست نزدیکش بـه نام آدام وریتی را بدون داشتن شاخصههـای لازم بـه آوردگاه بحثهـای بزرگ سیاسی – نظامیای برد کـه هیچ سررشتهای در انها ندارد.
فرضیه «دربست منطقی»
وقتی لیام فاکس هم بـه این نتیجه رسید کـه میتواند جانشین کامرون و نخستوزیر انگلیس شود نباید از انتخاب یک زن «ترزا می» بـه این پست ابراز تعجب کرد.
دنیای غرب با کارهای اخیر مردان بیخرد خود عملاً فرصت پرواز سیاستمداران زن را فراهم آورده و حتی انها را قویتر و پرصلاحیتتر از آن چـه هستند، جلوه داده است و کافی است بـه عملکرد دیوید کامرون در برگزاری انتخابات بیدلیل جدایی از «EU» یا ابقا در آن بنگریم تا این فرضیه را «دربست منطقی» و کاملاً پذیرفتنی بیابیم.