جوک های خنده دار و سوژه روز ایرانی 

1. ‏تو فیلمای ایرانی هنوز از کوله‌پشتی به عنوان نماد دختر سرکش استفاده می‌شه.

2. شرلوک منو یاد استادام میندازه. بش میگفتم چرا نمره ندادید؟ میگفت از روی چروک یقه‌ات و تار مویی که روی زانوت هست مشخصه که لیاقت پاس شدن نداشتی.

3. چیزی که نمیتونم باهاش کنار بیام، اینه که چرا آدم و حوا بخاطر یک سیب، مارو به فنا دادند…بابا لااقل موزی، آناناسی…

4. یک وسیله‌ای می‌خوام طراحی کنم که خیلی ریز وصل می‌شه به انگشت شست و به ازای هر خبر یک نوتیفیکیشن میاد روی شست و درواقع شستت خبردار می‌شه.

5. خدا باید بعد از آفرینش انسان نمایندگی خلقت انسان میزاشت رو زمین میرفتیم قطعه های معیوب یا آسیب دیده رو تعویض میکردیم.

۶. تو هر کاری یه چیز کلفت لازمه، مثلا یا باید پارتی کلفت داشته باشی که کارت راه بیوفته یا پوست کلفت داشته باشی انقدر پیگیر شی تا بالاخره درست شه.

۷. ‏صد نامه فرستادم

صد راه نشان دادم
یا نامه نمی‌خوای
یا راه نمی‌دانی
یا داری مسخره‌بازی در میاری.

۸. ‏همه دوست دارن نصیحت کنن، همه ها، شما اگه بری پای حرفای یه کارتن خواب هم بشینی نصیحتت میکنه.اینم همون سردنده لکسوس هست که تو نمایشگاه تهران دزدیدن ۸-)

۹. به یکی میگی پول ندارم میگه من ۲۰ میلیون بدهکارم. به یکی میگی سرم درد میکنه میگه من تومور مغزی دارم و… اصلا نمیشه با هیچکی حرفی زد.

۱۰. ‏عزیزان تتو هم مى کنید یه تتو کوچیک بکنین چیه یهو کل بازو و ساعد رو مى کنین عین پادرى جلو توالت؟!

۱۱. ‏سخت ترین کار بعداز کار تو معدن، کنترل آب دماغ وقتی سرماخوردی و دستمال کاغذی نداریه.

۱۲. آرش هنگام خونه تکونی: تکون بده، خونه رو تکون بده.

۱۳. ‏اسکار دردناکترین لحظه خونه تکونی هم میرسه به تمیز کردن شیشه با تیشرت مورد علاقه ات.

۱۴. ‏افتخارم اینه که تا حالا با ماشین مزاحم هیچ دختری نشدم، البته اینکه ماشین ندارم هم بی تاثیر نیست.

۱۵. لطفاً وقتی از جمله‌ی «جات اینجاس» استفاده میکنین، دستتونو هم بذارین رو سینتون. ممنون.

۱۶. ‏تو بهشت، هوا همیشه اول صبحه و ندا میاد “بر روی تخت های نرم و در زیر پتوهای گرمتان تا ابد، آسوده بخوابید”.

۱۷. طرف نوشته یاد بگیرید که احساساتتون رو سریع نشون بدید. بابا تو رو خدا اینجوری نگید من امروز تو خیابون یهو یه دختره رو ماچ کردم، الان بازداشتم.

۱۸. ‏دوست کاناداییم گل گاو زبون دید تو کابینت آشپزخونه پرسید این گل‌ها چیه، گفتم برای کاهش استرس خوبه، پرسید خب حالا چه جوری باید بکشم؟

۱۹. ‏قسمت های اول interstellar رو میتونستن تو اهواز با کمترین هزینه فیلم برداری کنن.

۲۰. ‏تو سیسمونی ماشین لباسشویی مخصوص لباس کودک میذارن، خب یخچال و یه دست مبل تلوزیون هم بذارید، براش یه خانه جدا هم بگیریم بره دنبال زندگیش دیگه.

۲۱. مامانم که شیشه پاک‌ کن میخرید لحظه شماری میکردم تا اون ماده داخلش تموم بشه بعد توش آب پرکنم بازی کنم. این بلند مدت ترین برنامه ریزی زندگیم بود.

۲۲. رفتیم فلافلی سلف ۳ تا گذاشتم لای نون همه مثل یه آدم با شخصیت نگام میکردن تا روغن از تو پاچه ام شروع کرد چکه کردن.

۲۳. یه جوری به کدو میگید تنبل انگار هندونه صب به صب پا میشه میره نون سنگک میگیره میاد.

۲۴. ‏نتایج بارندگی استان فارس:
۱- شیراز ۱۳۰ میلیمتر
۲- کازرون ۱۱۵ میلیمتر
۳- فسا ۱۰۵ میلیمتر
۳- جهرم ۹۵ میلیمتر
۴- محسن رضایی میرقائد ۱۸ میلیمتر

۲۵. من دو سال کنکور دادم یکی ٩٣۵۶۵٧٨٩٨٧ شدم یکی رو ٩١٢٣٧۴۶۴٧۵ که دومی بیشتر موقعا خاموشه.

۲۶. ‏بچه داداشم گفت برم دانشگاه عالی میشه عالی. گفتم آره منو ببین رفتم دانشگاه عالی شدم. یه ده دقیقه است به سقف خیره شده نمیدونم چرا.

۲۷. ‏دلم میخواست ریش‌سفید یه خاندان باشم. میومدن میگفتن زندگی این ۲ تا جوون داره میپاچه شما بیا وساطت کن. میرفتم میگفتم بسازید باهم. اونا هم میساختن.

۲۸. یه مدته نگفتید مهربونارو اذیت نکنید، امروز یه مهربون دیدم هلش دادم گوشه دیوار انقدر زدمش صدای سگ تیر خورده میداد.

۲۹. ‏کاش یه سری از این دستفروشای مترو بزنن تو کار اسپری زیر بغل. هر پیس ۵۰۰ تومن. من خودم روزی ۴-۵ هزار تومن برا بغل دستیام هزینه میکنم.

۳۰. خدایا نسل پلنگای تهران رو منقرض و به عمر پلنگای جویبار بیافزای.

۳۱. همه استرس خونه تکونی و خرید عید رو گرفتن، من استرس آینده ی بوس های سومم رو دارم که دوباره تو هوا ول میشن!

۳۲. اصلا انگار مهم نیست آی فیلم چی پخش کنه، اگه وحید خزایی رو هم بیارن یکی هست که پیامک بده و از برنامه های خوبشون و تاثیر اونها تو زندگیش بگه.

۳۳. اوضاع یه جوری شده که هر لحظه ممکنه بابک زنجانی هم برای ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کنه.

۳۴. درستش اینه که یه روزایی اعلام کنن «محور اسالم – خلخال باز است» بقیه روزا چیزی نگن.

۳۵. ‏این غذاهایی که رستورانای بهشت زهرا میده به نظرم از گوشت مرده هاست، یه زرشک پلو بامرغ دادن،رون مرغه سفید و بزرگ بود مثه رون عمه بابام.

۳۶. به دختره پیام دادم ماشین تو برف گیر کرده دیر میرسم. جواب داد خب درش بیار. خود ماشین گوشی رو از دستم گرفت جواب داد الان در اومدم. چشم.

۳۷. بابام گفت بزن اخبار ببینیم، گفتم چی میخای ببینی اخبار منم اخبار این زنه که داره تو این خونه زحمت میکشه. بقیشو دیگه خوردم به دیوار نتونستم بگم.

۳۸. متولدین اسفند خیلی مظلومن. تو فکر کن بدنیا اومدی یکی داره دیوار رنگ میکنه یکی داره شیشه میشوره، تو هم یه گوشه افتادی در حالی که قهوه ای کردی به خودت.

۳۹. ورودی جهرم دوتا پل هست، یکی درسال ۴٠ ساخته شده یکی دیگه درسال ٩٠؛ دومی رو سیل شست و برد؛ همه از روی اولی عبور میکنند و فاتحه میفرستند.