تعداد زیادی از نیروهای داعش برای جذب افراد از دام عشق بهرهگیری میکنند، شبکه هـای مجازی نیز دالان ارتباطی آنان هست. آنها زنان بـه اصلاح «دنیا اولی» میباشند؛ ساکن در کشور هـای پیشرفته اروپایی و آمریکایی کـه برترین امکانات برایشان فراهم هست؛ اما یک وقتهایی هم هست کـه خوشی میزند، زیر دلشان تا برای تجربههـای جدید راهی مقر گروه تروریستی گروه تروریستی داعش شوند و قدم بـه راهی بگذارند کـه دیگر هیچ بازگشتی ندارد.
گروه تروریستی گروه تروریستی داعش مدتهاست کـه از زنها هم چون مردان برای اموری مثل جذب نیرو، جمعآوری اطلاعات و تبلیغ افکارش بهرهگیری میکند. گفته میشود، سرنوشت اعضای زن گروههـای افراطی فاجعه بار هست زیرا آنها یا کشته میشوند یا بـه اسارت گروههـای افراطی حریف میافتند.
طی دو، سه سال جدید زنها و دختران زیادی در کشور هـای اروپایی یا آمریکایی از طریق «مبلغان سایبری گروه تروریستی گروه تروریستی داعش» با مردان جوانی آشنا میشوند و بـه بهانه ازدواج با آنها کشور خودرا ترک کرده و راهی مقر فرماندهی گروه تروریستی گروه تروریستی داعش میشوند، بدون این کـه بدانند دقیقا چـه سرنوشتی در انتظار آنهاست. هرچند کـه بعضی از آنها آگاهانه و بـه شوق «جهاد نکاح» بـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش میپیوندند.
حالا قرار هست باهم زندگی چهار زن معمولی را مرور کنیم. چهار نفری کـه غرق در دنیای زنانهشان بودند و هیچ دغدغه سیاسی هم نداشتند اما نقطه اشتراک هر چهار نفر این هست کـه مبلغان سایبری گروه تروریستی گروه تروریستی داعش در فضای مجازی آنها را تحت تاثیر افکار خود قرار دادند و هر چهار زن را مجاب کردند کـه برای زندگی بهتر بـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش بپیوندند.
سیترلینا بیتالو ـ 18 ساله ـ اهل هلند
سیترلینا بیتالو یک دختر 18 ساله و یک کاتولیک بسیار معتقد بود. او بـه همراه خانوادهاش در شهر ماستریخت یک زندگی معمولی را تجربه میکرد. سیترلینا یک روز بـه صورت پنهانی و بدون اطلاع خانوادهاش شهر ماستریخت رابه مقصد استامبول ترک میکند تا خودش رابه سوریه برساند.
نام او در بدو ورود بـه «رقه» بـه «عایشه» تغییر پیدا کرد و با شخصی بنام «عمر یلماز» ازدواج کرد. تا اینجا همه چیز برای سیترلینا مفید بود تا این کـه شوهرش وادار شد، همسر خود رابه «امیر» گروه تروریستی گروه تروریستی داعش دهد. ازدواج او با امیر هم عمده دوام نیاورد و او در مدت کوتاهی وادار بـه 7 ازدواج شد و این در حالی بود کـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش اجازه ترک خاک «رقه» را نیز بـه سیترلینا نمیداد.
داعشیها معتقدند کـه مهاجران صرفا برای جهاد بـه آنها میپیوندند و نه برای عیاشی و این ازدواجهـای مکرر را هم نوعی جهاد برای زن می دانند.تحمل مادر سیترلینا دراین یکسال تمام میشود و تصمیم میگیرد با حمایت پلیس ضد تروریسم هلند راهی ترکیه شود تا دختر جوانش را از گروه تروریستی گروه تروریستی داعش پس بگیرد. همه ی برنامهها بـه درستی پیش می رود و این مادر و دختر در استامبول با یک دیگر دیدار میکنند تا راهی هلند شوند.
ستیرلینا پس از ورود بـه خاک هلند بـه تهمت همکاری با گروه تروریستی گروه تروریستی داعش، دستگیر اما پس از دو روز بـه شرط عدم ترک شهر خویش و با قرار وثیقه بـه صورت موقت آزاد شد. با این حال از آن روز دیگر هیچ اطلاعی از او و خانوادهاش وجود ندارد و بنظر می رسد بـه زندگی مخفیانه روی آوردهاند.
خدیجه داره ـ 22 ساله ـ اهل انگلیس
خدیجه داره یک دختر 22 ساله بود کـه در جنوب شرق لندن ودر خانوادهای مسیحی زندگی میکرد. درمورد نام انگلیسی او اطلاعات چندانی وجود ندارد اما خدیجه یک دختر خوشگذران بود کـه در زندگیاش جز لاک زدن و پوشیدن پیراهنهـای زنانه بـه چیزی فکر نمیکرد.
او دانشجوی روانشناسی بودو وقت زیادی از زندگیاش را در فضای مجازی سپری میکرد ودر خلال همین گشت و گذارهای اینترنتیاش با یکی از مبلغان گروه تروریستی گروه تروریستی داعش آشنا شد. گپ و گفت اینترنتی با مبلغ داعشی خدیجه را وادار کرد کـه یک روز بطور پنهانی و بدون اطلاع خانوادهاش لندن را ترک کند و برای پیوستن بـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش راهی «رقه» شود.
او در «رقه» با یک تروریست سوئدی بنام ابوبکر ازدواج کرده و می گوید کـه میخواهد اولین زن انگلیسی باشد کـه یک ترورریست آمریکایی یا انگلیسی را میکشد.
سالی جونز ـ 47 ساله ـ اهل انگلیس
سالی جونز نوازنده یک گروه موسیقی راک انگلیسی بود کـه در دهه 1990 پلههـای ترقی را در اساس موسیقی طی کرد اما در برههای دچار مشکلات فراوان شد و مسیر زندگیاش تغییر کرد. یکی از مشکلات سالی جونز در آن سالها بیکاری و بیپولی شدید بود کـه باعث شد او اکثر وقتش را در فضای مجازی بگذراند.
او در همین گشت و گذارهای اینترنتیاش عاشق پسری بنام «جنید حسین» شد. جنید یک دورگه انگلیسی ـ پاکستانی بود کـه در ارتش سایبری گروه تروریستی گروه تروریستی داعش فعالیت میکرد. جنید، سالی جونز را مجاب کرد کـه برای داشتن یک زندگی مرفه راهی رقه شود.سالی جونز در بدو ورود بـه رقه نام خود رابه «سکینه» تغییر داد و با جنید ازدواج کرد.
پس از مدتی هوادان سالی جونز، هنرمند مورد علاقه خودرا با ردا و پوشیه در شبکههـای اجتماعی دیدند و آن هم در حالیکـه این هنرمند بـه «زن خونخوار گروه تروریستی گروه تروریستی داعش» سرشناس شده بود.او سوگند خورده سر همه ی کسانی کـه بـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش نپیوندند را ببرد و یک بار هم توییت کرد: «سر همه شـما مسیحیان باید با یک چاقوی خوشگل و تیز بریده و روی نردههـای شهر رقه نصب شود. مـن در هر مکانی کـه شـما را ببینم، این کار را انجام خواهم داد.»
امیره عباسه ـ 15 ساله ـ اهل انگلیس
بـه گزارش پارس ناز امیره عباسه یک دختر انگلیسی 15 ساله بود کـه تمام دنیایش در لاک زدن و ورزش کردن خلاصه میشد. امیره بخش زیادی از زمانش را در فضای مجازی سپری میکرد کـه همین امر موجب آشنایی او با مبلغان گروه تروریستی گروه تروریستی داعش در شبکههـای اجتماعی شد.
این دختر نوجوان عاشق هیجان و تجربههـای جدید بود. برای همین یک روز صبح بدون اطلاع خانوادهاش سوار اتوبوس شد و خودش رابه فرودگاه لندن رساند تا بتواند از آنجا راهی استامبول شود. او میخواست خودش رابه مناطق مرزی ترکیه با سوریه برساند؛ جاییکه داعشیها در انتظارش بودند.
امیره کـه گفته میشود، یک دانشآموز بسیار پیروز بودو بـه دانشگاه رفتن فکر میکرد، فقط برای حس یک هیجان تازه بـه عناصر تروریستی گروه تروریستی گروه تروریستی داعش پیوست.بسیاری از زنانی کـه بـه گروه تروریستی گروه تروریستی داعش میپیوندند نه اهداف مذهبی دارند و نه اهل مبارزه سیاسی میباشند. آنها در واقع فقط عاشق میشوند. آن هم عاشق مردهای مرموز داعشی با قلبهـای سیاه و دستهایی آلوده بـه خون.