پارس ناز پورتال

شب چله یا جشن زایش مهر

شب چله یا جشن زایش مهر
 

 

در گاهنامه‌ي ایرانی روز یكم دی ماه بنام جشن دیگان و شب پیش ازآن بنام جشن شب چله نام گذاری شده اسـت.

یاد‌آوری می شود یلدا واژه‌اي سُریانی و بـه مانك «معنی» زایش اسـت.

شب چله یا جشن زایش مهر، درازترین شب سال و شب زاده شدن دوباره‌ي خور خورشید و آغاز واره‌ي «فصل» زمستان و آغاز دگرگشت «انقلاب» زمستانی اسـت، كه یادگاری چندین هزار ساله و ارزشمند از نیاكان فرهیخته‌ي مـا بـه شمار می آید. ایرانیان باستان هزاران سال پیش گاه‌شماری خودرا بر پایه‌ي ویهِج در پهلوی بـه حركت ستارگاه ویهِج گویند. خور خورشید بنا نهادند.

 

ایشان رهروی خور خورشید را در آبام‌هاي «برج‌هاي» آسمان اندازه‌گیری کردند و برای هر آبامی نام ویژه گذاشتند و دریافتند کـه در آغاز پاییز و بهار روز و شب برابر اسـت پَن «لیكن» آغاز تابستان برابر با بلندترین روز و آغاز زمستان برابر با بلندترین شب سال اسـت. از این روی آنان گاه‌شماری خودرا بر پایه‌ي چهل روز یا چله گذاشتند و سال را  بـه ٩ چله ماه بخش كرند. سپس در زمان داریوش بزرگ این چهل روز بـه سی روز كاهش یافت و دوازده ماه پدید آمد کـه سنجیده‌ترین گاه‌شماری جهان و هم‌موزیک ‌ترین با نهاد «طبیعت» اسـت کـه در این جا شب چله برابر با دگرگشت «انقلاب» زمستانی اسـت.

از این رو زمستان بـه دو چله کوچک و بزرگ بخش می شود. چله بزرگ از یكم دی ماه تا ١٠ بهمن ماه اسـت و چله کوچک از ١٠ بهمن ماه تا ٢٠ اسپند ماه یا سپند ماه اسـت کـه جشن چله، شب نخست چله بزرگ اسـت.

 

یادآوری میشود كه در فرهنگ ایران همیشه شماره‌ي چهل مانند شماره‌هاي هفت و دوازده، سپند «مقدس» بوده اسـت. واژه‌هاي چله نشستن، چل چلی ودر تبرستان واژه‌هاي پیرا چله،‌ گرما چله نشانه‌ي ارجمندی این مَر «شماره» در فرهنگ ایرانی اسـت.

 

پس، از دیدگاه اخترشناسی شب چله بلندترین شب سال اسـت، و روزها کم کم بلند و شبها کوتاه می‌شوند و آغاز روشنایی اسـت، از همین روی ایرانیان این شب را شب زایش شید «نور» نامیدند کـه در افسانه‌‌هاي ایران باستان شب زایش مهر در سپهر اسـت و ماه بـه دلدادگی مهر این شب رابه دراز‌ترین دیدار خود با خور خورشید دگرگون می‌كند کـه جشن پیدایش مهر اسـت.

 

جشن زایش مهر جشنی آریایی اسـت كه از ایران بـه روم و بسیاری دیگر از كشورها رفت. شب چله برابر با ٢١ دسامبر كنونی، زاد روز فرشته‌ي مهر و اولین روز سال نو بـه شمار می‌آمده اسـت. دراین روز جشن زایش مهر برگزار می ‌شد. چهارسد سال پس از زایش عسی مسیح، كلیسا جشن زایش مهر رابه جای زادروز عیسی پذیرفت، زیرا زمان درست زایش عیسی مسیح آشكار نبود كه در پی لغزش شمارگری، این روز بـه ٢٥ دسامبر «كریسمس» جابه‌جا شد.

از این رو اسـت كه تا امروز بابا نوئل با جامه و كلاه مغان ایرانی نمایان میشود و هم چنین رنگ سرخ آن برگرفته از زایش مهر و روشنایی دراین روز اسـت.

 

درخت سرو یا كاج و ستاره‌ي بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی اسـت. درسده‌ي هیجدهم “نوتران” آلمانى با پیروی از درخت شب چله‌ي ایرانیان، درخت كریسمس رابه سمبل آذینی شب زادروز عیسی مسیح در آورد. ایرانیان باستان در شب چله درخت سبزى را همانند سرو آذین می بستند كه نشانه‌ي سبزى همیشگى باشد، بـه مانك «یعنى» روز زایش وآفرینش مهر.

یهودیان ایرانى ساكن كشورهاى دیگر نیز شب چله رابا نام جشنواره‌ي درخت «فستیوال درخت» جشن مى گیرند.

این جشن در روسیه نیز از دیر باز با آیین ویژه‌اي برگزار می شده اسـت و هنوز در بین روستاییان برگزار میشود.

 

واژه‌ي “دئو” در اوستایی و سانسكریت بـه مانك «معنی» روشنایی اسـت كه در فارسی نو بـه دی دگرگون شده اسـت كه هم ریشه با واژه‌ي دی در انگلیسی بـه مانك روز و روشنایی اسـت.

واژه‌ي “دئو شو” اوستایی بـه مانك «معنی» دادار، آفریدگار یا اورمزد اسـت كه همه ی نام خداوند اسـت ودر اوستا بیشتر بجای واژه‌ي اهورامزدا بـه كار رفته شده اسـت. از همین روی نام این ماه را دی نامیدند چون دی نام آفریننده اسـت كه سپس بـه آفریننده‌ي شید «نور» نامی شد.

شید «نور» و روشن كردن آتش در آتشكده‌ها نزد ایرانیان تنها نماینده‌ي پاكی و روشنایی روان و نیکی بوده اسـت كه سپس همین سمبل شید «نور» از آیین ایرانی بـه دیگر آیین رفته اسـت همچو شایورد شید «هاله‌ي نور» و افروختن شماله «شمع» و…

 

روی هم در ماه دی چهار جشن دیگان داریم كه در روزهای اورمزد، دی بـه آذر، دی بـه مهر و دی بـه دین برگزار می شود، كه از همه ی والاتر همان جنش روز اورمزد اسـت. این روز در ایران باستان كه اولین جشن دیگان اسـت بنام “اورمزد و دی ماه خرم روز” یا جشن دیگان نامیده شده اسـت.

 

هم چنین این روز را چیرگی روشنایی بر تاریكی یا پیروزی اهورامزدا بر اهریمن بـه شمار می‌آورند.

دراین روز سلطان هان، فرمانروایان و استانداران دیدار همگانی با مردم می داشتند.

 

می ستاییم مهر را

آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن

با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد

نگاهبان زورمندی کـه هرگز خواب بـه چشم او راه نیابد

آن کـه مردمان را از نیاز و دشواری برهاند

 

ایرانیان باستان همواره شیفته‌ي شادی و جشن بوده‌اند و این جشن‌ها رابا روشنایی و شید «نور» می آراستند. آنان خور خورشید را سمبل نیکی می دانستند ودر جشن‌هایشان آنرا ستایش میکردند. در درازترین و تیره‌ترین شب سال، ستایش خور سمبل دیگری مییابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، چشم بـه راه بر‌آمدن خور و سپیده دم می‌نشستند تا آنرا ستایش کنند.

 

دراین شب خانواده‌هاي ایرانی پیرامون كَت «كرسی» یا هیمه سوز «شومینه» گرد هم می آیند و میوه‌هایي مانند انار سمبل میوه‌ي ایرانی، هندوانه، آجیل لرك و شیرنی می‌چینند و همه ی تا پاسی از شب، این شب رابا داستان سرایی و شادی و خرمی می‌گذرانند. یاد‌آوری میشود كه سرخی انار و هندوانه نشان روشنایی و زایش مهر اسـت.

 
شب چله تون فرخنده باد،