پارس ناز پورتال

شعر عاشقانه و زیبای تنهایی

شعر عاشقانه و زیبای تنهایی
 

و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد

گاه از دو روزنه ی رخسارم

گاه در نگاهی پوچ در تاریکی شب هایم

گاه در باز دمی اندوهناک که با زحمت

از قفس آزاد شده و پایانش خدا را شکر می گویند

و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی رسید مگر تنهایی
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

می بینی ای لحظه های خالی از احساس تهی

می بینی که چه صدای خرد شدن دست های خزان شده اش

در دست های تنهایی کسل آور است و تو را نیز بی رمق می کند

آه ، پس او چه می گفت ؟
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی

ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد

عظمت دارد و بی نیاز تر است
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم

با اشک تمام کوچه را تر کردم

وقتی که شکست بغض تنهایی من

وابستگی ام را به تو باور کردم
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی

ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

وصال در عشق بس چه دارد حیرانی

من نگویم رسیدم به وصال

اما دیده ام ناله ی عاشقی در تنهایی

گریان سخن می گفت

می کرد حق حق و بی تابی

ای کاش می شد اینگونه عاشق شد
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

عشق من تو باش

نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم

تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

بلندترین شاخه ی درخت

یک واژه را خیلی خوب می فهمد و آن هم تنهاییست
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

کم نامه ی خاموش برایم بفرست

از حرف پرم گوش برایم بفرست

دارم خفه می شوم در این تنهایی

لطفا کمی آغوش برایم بفرست
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

شب من پنجره ای بی فردا

روز من قصه ی تنهایی ما

مانده بر خاک و اسیر ساحل

ماهی ام ، ماهی دور از دریا
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم

افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم

بیا مثل پروانه های غریب نیاز

به مهتاب شب های تنهایی عادت کنیم
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

عشق زاییده ی تنهایی است

و تنهایی نیز زاییده ی عشق
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

آنگاه که تنهایی تو را می آزارد

به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

کسی که در آغوش غم بزرگ شده

تنهایی بهترین همدم اوست
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

شمع و پروانه و بلبل همه جمع اند

بی رحم بیا رحم به تنهایی من کن
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

دوستی اتفاق است

جدایی رسم طبیعت

طبیعت زیباست

نه به زیبایی حقیقت

حقیقت تلخ است

نه به تلخی جدایی

جدایی سخت است

نه به تلخی تنهایی
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

هر قطره اشک نشان دل شکستگی است

هر سکوت نشان تنهایی است

هر لبخند نشان مهربانی است

هر پیام نشانی از دل تنگی من برای تو است
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد

وسعت تنهایی ا م را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من

گریه پنهانیم را حس نکرد
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

درد غریبیست تنهایی و بی کسی

امان از دلی که دلبر ندارد
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

تو آسمان دنیا هر کسی ستاره ای دارد

چرا وقتی نوبت ماست آسمان جایی ندارد
شعر تنهایی | اشعار تنهایی

دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم

تا دم لحظهء مردن شعر تنهایی بخونم