رو در رو شدن دو نفر و باز شدن باب آشنایی به شیوهها و طرق مختلف به انجام میرسد مهمترین این شیوهها را میتوان در شش حوزه خلاصه نمود.
محیط زندگی:
محیط زندگی شامل همسایگی، محیط تحصیل و محیط كار است. در این سه محیط اصلی، باب بسیاری از آشناییها گشوده میشود. محیط زندگی بهترین محیط برای آشنایی است. چرا كه هم فرد را در یك محیط طبیعی میبینیم و كنشها و واكنشهای او را از نزدیك درك میكنیم و هم از این جهت كه منابع اطلاعاتی متكثری وجود دارد و اطلاعات فقط از خود فرد اخذ نمیشود بلكه افراد زیادی هستند كه میتوانند در مورد او به ما اطلاعات بدهند.
میهمانیها و مراسم:
بسیاری از افراد در میهمانیها و مراسم اجتماعی مختلف باهم آشنا میشوند. جمع شدن انسانها در كنار یكدیگر فرصت تعامل را افزایش میدهد. در هر مراسمی چه شادی و چه عزا، ممكن است افراد برای ازدواج باهم آشنا شوند فقط در یك مراسم، نباید آشنایی رخ ندهد و آن مراسم وفات یكی از عزیزان درجه اول فرد است. گاهی اتفاق میافتد كه پس از مرگ یكی از نزدیكان درجه اول برای تسلی خاطر باز مانده، مثلاً در مراسم چهلم، سایرین به فكر انتخاب همسر برای او میافتند. معمولاً ازدواجهایی كه پس از یك فقدان جدی روی میدهد با درصد طلاق بالاتری همراه هستند. توصیه میشود پس از مرگ یكی از عزیزان یا پس از طلاق و یا پس از ناكامی در عشق بین 6 ماه تا یكسال وارد رابطه جدیدی نشوید تا اثرات فقدان ناشی از مرگ یا طلاق و یا عشق ناكام بر طرف شود. معمولاً در این شرایط توصیه به «روزة ارتباطی» میشود. این توصیه قدیمی ایرانی كه تا سر سال متوفی صبر كنید و ازدواج نكنید به واقع بهترین توصیه است. البته نه برای هر مرگی بلكه برای مرگ عزیزان درجه اول یا افرادی كه برای ما همان حالت را داشته باشند.
معرفی:
یكی از شیوههای سنتی آشنایی معرفی است. ایرانیان از آنجا كه بر سنت ازدواج تأكید دارند معرفی برای ازدواج را نیكو میشمارند. در معرفی، بسیاری از افراد به معرفی كننده توجه میكنند و هرچه معرفی كننده فرد عاقلتر و داناتری باشد اطمینان بیشتری نسبت به آن ازدواج احساس میكنند اما باید توجه داشت كه معرفی كننده نمیتواند بیانگر موفقیت ازدواج باشد و بهتر است كه در امر ازدواج، جدای از فرد معرفی كننده، به بررسی و كسب اطلاعات لازم بپردازیم. بهترین كار این است كه فارغ از فرد معرفی كننده به خود فرد بپردازیم تا در هر صورت؛ چه ازدواج موفق باشد یا ناموفق؛ مسئولیت آن را خودمان بر عهده بگیریم و به فرد معرفی كننده نسبت ندهیم. اما اتفاق جدیدی كه در جامعه فعلی افتاده است معرفی از طرف گروه همسالان است. به یاد داشته باشیم كه گروه همسالان به دلیل تجربه اندك، معرفی كنندگان مناسبی برای ازدواج نیستند و معمولاً معرفی آنها آغشته به انگیزهها و هیجانات شخصی است و معرفی آنها ما را درگیر انگیزهها و هیجانات شخصی آنها میكند. آنها معمولاً وقتی خودشان نمیخواهند با كسی ازدواج كنند اما به هردلیلی دلشان برای او میسوزد، او را به سایر دوستان معرفی میكنند و معمولاً باعث میشوند كه روابط دوستانه به دلیل این نوع معرفیها دچار اختلال شود.
محیط مجازی:
در سالهای اخیر اینترنت یكی از شیوههای آشنایی به ویژه در میان جوانان شده است. محیط مجازی ویژگیهای آشنایی از راه دور را دارد. آشنایی از راه دور آشنایی كاملی نیست برای رفع مشكلات آشنایی در محیط مجازی مهمترین كاری كه میتوان انجام داد آشنایی رو در رو و چهره به چهره است. افرادی كه از طریق اینترنت باهم آشنا میشوند لازم است به سرعت با یكدیگر رو به رو شوند تا یكدیگر را ببینند و با واقعیت هم از نزدیك آشنا شوند. ارتباط اینترنتی كه ماهها به طول انجامد بدون هیچ آشنایی واقعی، میتواند ما را درگیر توهمات و واقعیات ساختگی كند. توجه داشته باشید كه آشنایی اینترنتی فقط یكی یا دو تا از حواس ما را درگیر میكند و ما اطلاعات غیركلامی فرد را نداریم.
مراكز همسریابی:
اینگونه مراكز در ایران بسیار اندك هستند. بسیار مناسب است كه اینگونه مراكز به صورت تخصصی در ایران راهاندازی شود. چرا كه به دلیل پیچیدگیهای اجتماعی و فرآیند مدرن شدن جامعه، كاركردهای سنتی نیاز به مدرن شدن دارند. مراكز همسریابی یك نیاز واقعی برای افرادی است كه دارای شرایط خاص هستند. اگر فردی شرایط خاصی داشته باشد مثلاً معلول باشد یا سوختگی داشته باشد یا شرایط ژنتیكی ویژهای داشته باشد طبیعتاً با هركسی نمیتواند ازدواج كند. یافتن فردی با شرایط ویژه برای همة خانوادهها و افراد مشكل است. اما چنین مراكزی میتوانند افرادی را كه دارای شرایط خاصی هستند، حالا چه به جهت جسمی یا به لحاظ سنی یا به هر لحاظ دیگری، به هم معرفی نمایند.
آشنایی اتفاقی :
گاهی افراد به شیوهای باهم آشنا میشوند كه اتفاقی است. گذر از یك خیابان یا عبور از یك محل و… باعث آشنایی میشود. در این شیوه ما نیاز داریم كه اطلاعات بیشتری را كسب كنیم. برخی از شیوهها مانند محیط زندگی اطلاعات زیادی را به ما میدهد اما در آشنایی اتفاقی مثلاً دو نفر كه در كوه باهم آشنا شدهاند، اطلاعات بسیار اندك است. نمیتوانیم حكم كنیم كه هرگاه دو نفر به شیوه اتفاقی باهم آشنا شدند ازدواج نامناسبی صورت خواهد گرفت بلكه میزان آشنایی ملاك است. افرادی كه با این شیوه باهم آشنا میشوند لازم است كه اطلاعات بیشتری را كسب كنند و بیشتر باهم آشنا شوند و منابع اطلاعاتی متكثرتری را بدست آورند. مسأله مهم در آشنایی اتفاقی این است كه قبل از بدست آوردن اطلاعات لازم، افراد درگیر روابط عاطفی میشوند و زمانی كه اطلاعات بدست میآورند دیگر توان جدا شدن از یكدیگر را ندارند؛ حتی اگر پدر یكی قاتل یا دزد هم باشد به دلیل درگیر شدن عاطفی، سعی میكنند شرایط را بپذیرند. لذا در این نوع آشنایی توصیه میشود قبل از گسترش روابط عاطفی سعی كنید اطلاعات مربوط به خانواده و شرایط زندگی و سایر اطلاعات را بدست آورید.