پارس ناز پورتال

مصاحبه با کارگردان سریال ستایش

مجموعه : اخبار سینما
مصاحبه با کارگردان سریال ستایش

مصاحبه با کارگردان سریال ستایش

سلطانی: از «مرگ» بهره گیری نکردم که روی مخاطب تاثیر بگذارم سعید سلطانی معتقد هست سریال «ستایش» یکی از نقاط درخشان کارنامه کارگردانی اوست.سعید سلطانی از جمله کارگردانانی هست که وی را اکثر با ساخت سریال​هاي پیروز تلویزیونی چون «پس از باران»، «منزل‌اي در تاریکی»، «شکرانه» وبه یاد می​آوریم.

 

آلبوم «ستایش» تازه​ترین اثر سلطانی هست که هر هفته جمعه شب از شبکه سه روی آنتن میرود. این سریال از زمان اکران تاکنون با اقبال خوبی از سوی مخاطبان سیما مواجه شده ​هست. این در حالی ​هست که بعضی معتقدند «ستایش» مضمونی بسیار تلخ دارد. به همین بهانه گفت‌وگوی ما با کارگردان این آلبوم را می​خوانید.مدتی قبل بود که معاون سیما ساخت آثار تلخ در تلویزیون راممنوع کرد. اکران سریال «ستایش» که به زعم عده​اي سریال تلخی هست و به زعم عده اي دیگر –از جمله آقای ضرغامی-  فقط یک ملودرام اجتماعی هست حرف و حدیث هاي زیادی را به دنبال داشت, آیا قبول دارید «ستایش» سریال تلخی هست؟

 

ابتدا لازم می​دانم، درمورد داستان​هایي که مضمون تلخی دارند، صحبت کنم. شاید بتوان این​طور توضیح داد که سریالهای تلخ درمورد مضامینی میباشند که به نوعی سیاه نمایی می​کنند یا قصدشان این هست که واقعیات را از تمام جهات نبینند.شاید گزاره «سریال تلخ» در مورد چنین آثاری مصداق داشته باشد ومعنی پیدا کند. اما در مورد آلبوم «ستایش» ما کل روایت داستان را بر مبنای روایت حقیقی از آدم​هاي حقیقی طراحی کردیم. تصورم این هست که برای به​وجود آوردن یک درام  نیکی و بدی در کنار هم معنا پیدا می​کند وبه نظرمن به صرف این​که ما بخواهیم تمام نکات مثبت یک داستان را نشان بدهیم  این موضوع کمی سهل انگاری و ساده اندیشی هست.

 

درواقع یک درام از سیاه و سفید​ها تشکیل شده و اگر سیاهی نباشد اندازه سفیدی معلوم نمی​شود.  بخش مهم این سریال به این موضوع می​پردازد که نوعی امیدواری در آدم​هاي داستان ما به چشم می​خورد .چه درآدم​هایي که وجوهات منفی آن ها اکثر از مثبت​شان  هست و چه درآدم​هاي مثبت.ما دائما این نگاه امیدوارانه را میبینیم . من فکر می​کنم وجود چنین خصوصیتی هست که آلبوم «ستایش» را برای مخاطبانش قابل تامل کرده و بیننده احساس غرابتی رابا آدم​هاي داستان احساس می​کند.

 

اما فکر نمی کنید درام این قصه با مرگ تعداد زیادی از پرسوناژها شکل گرفته هست و همین موضوع «مرگ» داستان را تلخ تر می​کند؟

 

اصلا این مواجه ما با مرگ بسیار حقیقی و ساده هست. مسئله «مرگ» اتفاقی هست که برای همه ي آدم​ها می​افتد و با زندگی روزمره​شان عجین هست. همه ي ما قطعا عزیزانی را از دست می​دهیم و یا داده​ایم. این موضوع مانع از این نمی​شود که زندگی روزمره را فراموش کنیم و نخواهیم زندگی کنیم.

 

در واقع چینش نقاط تلخ و تاریک در داستان «ستایش» مقارن با اوضاع​هاي خوشایندی هست که باعث  تلطیف این ماجراها شده هست. بعنوان مثال مرگ مادر ستایش و تولد نازگل. این اتفاقات کنار هم در فیلمنامه با دقت و هوشیاری قرار گرفت و حوادث طوری کنار هم گذاشته شد که زهر این واقعیت​هاي تلخ داستان گرفته شود و برای مخاطب قابل درک باشد.

 

در کل باید بگویم بهره گیری از عنصر «مرگ» به علت بالا بردن تاثیر ارتباط کار و مخاطب نبود. مطرح کردن هر واقعیت اجتماعی در داستان بنا بر ضرورت و پیام اصلی ماجرا هست.

 

«ستایش» در دوره زمانی خاصی روایت می​شود که عمده دور نیست. چه تمهیدی وجود داشت که این قصه در این دوره خاص روایت شود؟

 

غالبا من در انتخاب کارها قبل از این​که دوره زمانی خاصی را مد نظر قرار دهم، به قصه نگاه می​کنم و گرچه درگیر شدن خودم با داستان. من بعد از خواندن بخش اول فیلمنامه «ستایش» که حدود 24  قسمت بود، بعنوان یک کارگردان با قصه درگیر شدم و احساس کردم این فیلمنامه چقدر هوشیارانه نوشته شده​ و تمایل داشتم هر چه زودتر این آلبوم را کارگردانی کنم، فارغ از این​در چه دوره اي روایت می​شود.

 

به لحاظ ساخت لوکیشن​هاي این آلبوم در این دوره زمانی خاص با محدودیت​هایي روبرو بودید؟

 

بله. متاسفانه اثار تاریخی به لحاظ لوکیشن برای گروه ساخت همۀ وقت} مشکلاتی را به همراه دارد و خصوصا وقتی فیلم برداری تاریخ 20-10 سال قبل باشد این ماجرا بسیار دشوار تر می​شود. مثلا اگر فیلمی در زمان قاجار یا پهلوی ساخته شود، ما یک لوکیشن محدود به اسم شهرک غزالی داریم، ولی حقیقتا چیزی از دهه 60 در شهر تهران و شهرستان​ها باقی نمانده ​هست.

 

همۀ چیز تغییرات ظاهری و زیر بنایی کرده ​هست؛ حتی نوع لباس، ساختمان​ها و حتی خیابان‌بندی​ها تغییر کرده و من از این حیث، 30 سال قبل را یک برزخ تاریخی می​دانم. دلیلش هم این هست که شما بعنوان کارگردان تکلیف​تان با فضایی که داستان در آن روایت می‌شود، روشن نیست. مردم ما این‌قدر از این تاریخ دور نشده​اند که همۀ چیز یادشان رفته باشد. درمقابل همه ي چیز‌هایي که آن زمان وجود داشته در دسترس نیست که بتوانید مهیا کنید و کارتان را اجرا کنید.

 

هرچه به تاریخ امروزمان نزدیک میشویم، ساخت آلبوم​ها سخت​تر می​شود .حقیقتا دراین دوره اي که سریال «ستایش» تعریف می​شود، ما برای اجرا و نماهای خارجی واقعا با دردسر و سختی کار مواجه بودیم.

 

در مورد «ستایش» هم ابتدا به داستان نگاه کردم و چون من را درگیر کرد، بعد متوجه سختی​هایي شدم که از آن صحبت کردم. از لامپ‌هاي کم‌مصرف تا نوع در و پنجره​ها و اتومبیل​ها همۀ چیز تغییر کرده ​هست. نماهای داخل ماشین برای هر سکانس بسیار طاقت‌فرسا و پرهزینه‌ بود. از لوله​هاي گاز گرفته تا پلاک ماشین​ها همه ي این​ها باید محو می​شدند و فکر کنید برای یک سکانس ساده این موارد چقدر وقت گیر هست.
 

 

گمان می کنم ایده ساخت سریال «ستایش» به زمانی بر می​گردد که آقای ایرج قادری قرار بود این فیلم را کارگردانی کند و بعد آقای اصغر هاشمی و در نهایت شما. از آن زمان چه تغییری در کلیت فیلمنامه یا عوامل صورت گرفت؟

 

بله بانی اینکار ایرج قادری بود که شکل​گیری نخست فیلمنامه به عهده ایشان بود و انتخاب​هایي هم برای عوامل  صورت گرفته بود که متاسفانه ایشان ​نتوانستند اینکار را ادامه دهند.

 

آقای اصغر هاشمی کار را شروع کردند، چند ماهی زحمت کشیدند و ایشان هم متاسفانه به دلایلی نتوانستند کار را ادامه بدهند و از طرف شبکه، من بعنوان ادامه‌دهنده کار انتخاب شدم.  زمانی که به اینکار اضافه شدم بخش زیادی از شخصیت​هاي این آلبوم انتخاب شده بودند، بازیگرانی مانند آقای ارجمند،پاکدل، سلوکی، کبریتی و خانم تیرانداز و با مراجعه به فیلمنامه فهمیدم انتخاب بازیگران به دقت انجام شده هست و اگر خودم می​خواستم انتخابی انجام دهم شاید بهتر از این نبود.

 

بنابراین بنده با همین بازیگران شروع کردم و کار را ادامه دادم و بعد دوستانی که اضافه شدند بر مبنای نوع تجربه و ظرفیت کاری که داشتند انتخاب​ها صورت گرفت و خوشبختانه ترکیب خوبی از بازیگران سینما تلویزیون و تئاتردر این آلبوم حضور دارند.

 

تصویربرداری آلبوم چقدر زمان برد؟

تصویربرداری این آلبوم که شامل 45 قسمت اول بود، تیر ماه 88 شروع شد ودر نهایت 26 اسفند 89 فصل اول به پایان رسید. همین که ساخت بخش اول کار کمی طولانی به نظر می ​رسد، مربوط به همین سختی​ها هست.قصه خیلی پر لوکیشن و پرماجرا هست و حواشی و داستان​هاي فرعی زیادی داشت و گرچه تدارک و اجرا و تطبیق داستان​هاي فرعی با داستان اصلی وقت زیادی را می​گرفت، اما شاید می​شد با تدبیری کار را طوری انجام داد که سریع‌تر انجام شود، اما به لطف خدا حاصل کار خوشبختانه قابل قبول هست.

 

در آلبوم «ستایش» با طیفی از بازیگران با تجربه و کسانی که تجربه کمی در بازیگری داشتند روبرو بودید. این موضوع کار را برای شما سخت تر نمی​کرد؟

 

خوشبختانه یا متاسفانه ما یک دستور العمل مشخص نداریم و هر کارگردان بسته به نوع تجربه و نوع نگاه و ظرفیت بازیگران و عواملش نوع و روش کارش را انتخاب می​کند.خوشبختانه ما در «ستایش» از طیف بازیگران برجسته تا بازیگران تازه کار را داشتیم که کار با هر کدام از آن​ها روشی داشت.

 

در مورد آقای ارجمند نوع گفت‌و‌گوهای ما برای اجرا نقش ایشان به نوعی دیگری بود. آقای ارجمند پر از انرژی، ایده و تجربه بود. مبنای اصلی ما فیلمنامه بود و وقتی در مورد چگونگی اجرای نقش به تفاهم می​رسیدیم همان اجرا می​شد. در مورد بقیه بازیگران مبنای شغل ما فیلمنامه بود و بر مبنای توانایی بازیگران از آن​ها اجرای مناسبی را می​خواستم.

 

چیزی که در آلبوم «ستایش» باید بگویم این هست که تفاهم و ترکیب بازیگران برجسته و بازیگرانی که خاستگاه آن ها تئاتر بود و آن‌هایي که تازه‌کار بودند، این ترکیب بسیار منسجم را ساخت و با تفاهم کامل در این زمان طولانی کنار هم قرار گرفتند. حالا نتیجه کار به گونه​اي شده که تعداد زیادی از مخاطبان به این موضوع اشاره می‌کنند که آلبوم به لحاظ اجرا در مقام بازیگری کار قابل دقت و قابل دفاعی هست. من بعنوان کارگردان تصورم این هست که کارگردان مفید کارگردانی هست که اجازه می​دهد آدم​ها بر مبنای آن دستور العمل کلی که فیلمنامه هست کارشان را انجام دهند.

 

در آلبوم «ستایش» برخلاف کارهای پیشین​تان از سکانس پلان​هاي طولانی کمتر اثری دیده می​شود. این موضوع علت خاصی داشت؟

 

بله تا پیش از این دوستان به شوخی یا جدی می​گفتند تو سکانس – پلان زیر هفت یا هشت دقیقه نمی​گرفتی. چرا «ستایش» مانند کارهای قبلی تو نیست؟ باید بگویم این دستوری هست که فیلمنامه «ستایش» به من داد و من آن را اجرا کردم و آن اجرا چیزی هست که شبیه هیچ کدام از کارهای من نیست.

 

زمان تصویربرداری از نقش اول کارتان نرگس محمدی که بیشترین بار درام آلبوم را متحمل می​شود در فرم اجرای نقش چه می​خواستید؟

 

تمام تلاشم این بود که خودش باشد. نرگس محمدی بعنوان یک بازیگر جوان به علاوه پتانسیل و ظرفیت و استعدادی که دارد، دارای یک هوشمندی هست و در واقع خودش را می تواند به نقش نزدیک کند.
فکر می کنم نوع بازی خانم محمدی درطول کار خودش متر خوبی هست برای اتفاقی که بعنوان بازیگر برایش رخ داده هست. از نخستین پلانی که از ایشان گرفتیم تا آخرین پلان سطح و نوع بازی او فرق زیادی کرده و بهتر شده و این اتفاق باید می​افتاد. ما برای نقش ستایش گزینش​اي متنوعی را داشتیم، ولی زمانی که خانم محمدی معرفی شد، معصومیتی در چهره و شخصیت‌اش بود که در نهایت برای این نقش انتخاب شد. آن معصومیت گزاره اصلی شخصیت ستایش هست.

 

آیا در طول کار فیلمنامه تغییر کرد؟

در اینکار با پرسوناژهای زیادی روبرو بودیم. در اجرا کمی تغییر اعمال شد، اما من تابع فیلمنامه بودم و کاملا آن را اجرا کردم. کار در تلویزیون با سینما متفاوت هست. در سینما شما برای خلاقیت​هاي لحظه‌اي فرصت دارید چون نهایتا با 60 سکانس روبرو هستید، اما وقتی با دو هزار دقیقه روبرو باشید، هوشمندانه نیست که بعنوان کارگردان دست به تغییرات لحظه​اي بزنید، چرا که وحدت کلی داستان به هم می​ریزد.

 

با دقت به سابقه زیادی که در اساس ساخت سریال دارید در حال حاضر روند ساخت آلبوم​هاي تلویزیونی را چطور می​بینید؟

 

من فکر می کنم شکل و شمایل سریال‌سازی در مملکت ما رو به رشد هست و دلیلش هم کارهای خوبی هست که در چند سال جدید می​بینیم و نحوه ارتباطی که بیننده با آلبوم​هاي تلویزیونی برقرار می​کند.با این که درحال حاضر با انبوهی از شبکه​هاي ماهواره​اي روبرو هستیم، اما باز هم می​بینیم سریال​هاي مفید ایرانی مخاطبان خود را دارند و این نشان می​دهد اگر سمت سوی آثار تلویزیونی با کیفیت‌تر شود، می​توان مخاطبان تلویزیون را راضی نگه داشت. به نظر من پرداختن به مسائلی که تا امروز به انها پرداخته نشده و به طور کلی به عکس کشیدن دغدغه​هاي مردم می​تواند اساس​ساز ساخت آثار خوبی باشد.

 

آلبوم «ستایش» چه جایگاهی در کارنامه هنری شما خواهد داشت؟

 

به نظر من کیفیت به هیچ عنوان اتفاقی نیست. اگر کاری مفید هست تمام عوامل در کیفیت مفید اثر سهیم بوده​اند و انتخاب​هاي درستی صورت گرفته هست .«ستایش» کاری هست که می​توانم بعنوان یک نقطه درخشان در کارنامه هنری​ام به آن نگاه کنم و خوشحالم مخاطبان هم با اینکار ارتباط برقرار کرده​اند.