پارس ناز پورتال

مداحی ویژه ماه محرم

مجموعه : مذهبی
مداحی ویژه ماه محرم
 

 

 

ماه غم آقا- باز پرچم آقا- مشکی به تن عاشقا باز محرم شد
در دل نوای غم- باز خیمه ی ماتم – آواره ی عشق تو هر دو عالم شد

 

 

 

شمیم عشقت به دل نشسته دوباره بازم – وای
با دم زیبات آقا تو قلبم حرم می سازم – وای
غریب مادر«3» وای

 

 

با نام تو آقا – بر سینه می کوبم – بازم به تن – رخت غم ای حسین جانم
بازم غزل خونم – مجنون و دیونم – بازم دم محتشم ای حسین جانم


کتیبه هـای ماتمت آقا- رمز جنونه – وای
دوباره ذکرت- روی لب ما – کرده جوونه – وای
غریب مادر«3» وای

 

 

 

زد خیمه ثاراله – با حسرت و با آه – با چشم خون روضه خون زینب کبری
دریای غم جاری- کار همه ی ی زاری – درقاب چشم حسین غربت زهرا

 

 

 

بوی جدایی- می وزد ازاین دیار ماتم-وای
می ترسم آخر – بشه نصیب – خواهر تو غم – وای
غریب مادر«3» وای

 

 

مداحی ویژه ماه محرم

 

 

 

 حالا برای خنده كه دیر است گریه كن
بابا نخواب…موقع شیر است…گریه كن…

 

 

 

در مانده ام میان دوراهی…كجا روم؟
چشمم كه رفته است سیاهی…كجا روم؟

 

 

 

جانِ رباب، من به همه ی ی رو زدم نشد
دنبال آب، من به همه ی ی رو زدم نشد…

 

 

 

عمه تو را ز دور نشان می‌دهد نخواب
هی شانه ی رباب تكان میدهد نخواب

 

 

 

شد وقت بازی ات كمرت را گرفته ام
با احتیاط زیر سرت را گرفته ام

 

 

 

قنداقه ات كه بست لبت باز شد علی؟
خندید مادرت… چقدر ناز شد علی

 

 

 

افسوس مادرت شب شادی ات ندید
چشم رباب حجله ی دامادی ات ندید…

 

 

 

در خیمه گرم كرده خودش مجلست علی
جای نفس بلند شده “خس خست ” علی

 

 

 

تا پشتِ خیمه كار ِ پدر سر به زیری است
تازه زمان دیدن دندان شیری است

 

 

 

همبازی تو ساقه ی تیر است گریه كن
بابا نخواب موقع شیر است گریه كن

 

 

مداحی ویژه ماه محرم

 

 

 

اینجا که ذوالجناح زمین گیر میشود
در خون غروب واقعه تصویر میشود

 


یا رب پناه می برم از کرب و البلا
خواب علی هر آینه تعبیر می شود

 

 

روزی برای گفتن منزل مبارکی
این دشت پر ز نیزه و شمشیر میشود

 


اینجا گلوی تشنه تیر سه شعبه هم
از جام چشم ساقی من سیراب میشود

 

 

اینجا که حکم قحطی یک قطره شبنم است
همبازی گلوی گلم تیر می شود

 


‏باران سنگ منتظر ابر کینه است
اینجا حسین فاطمه تکفیر میشود

 

 

اینجا سر حقیقت الله و  اکبری
بر روی نی به گفتن تکبیر می شود

 


‏در این دیار غمزده کمتر ز نصف روز
از فرط غصه خواهر تو پیر میشود

 

 

جز زیر سم اسب شکستن در این زمین
از نفس مطمئنه چه تفسیر میشود

 


هرکس که زهره اش ز علمدار رفته است
اینجا سر سه ساله من شیر میشود


زینب كه شرم می کند از رویش آفتاب
اینجا اسیر حلقله زنجیر میشود