این روزها دانشمندان با دیده شک به گریستن نگاه میکنند، درحالیکه هرروز در هرگوشه جهان هزاران نفر با گریستن آرام میشوند. حالا علم به کشف راز گریستن بسیار نزدیک شده است. مایکل تریمبل، یک متخصص مغزواعصاب است که به خاطر علاقه غیرمعمولش به یکی از رهبران برجسته علم گریهشناسی تبدیل شده است.
گریستن از رفتارهای یگانه بشری است و از ویژگیهایی است که انسان و حیوان را از هم جدا میکند.یک پرسش او را به سمت این رفتار عجیب و مختص انسانی کشاند؛ چگونه برخی از مردم گریه میکنند و برخی دیگر گریه نمیکنند؟ یکی از همکاران مایکل اصرار داشت که هرگز گریه نمیکند.
احساسیترین و غمانگیزترین تراژدیهای انسانی هم یکی دو قطره اشک از چشمان او سرازیر نمیکرد. آیا بینوایان دنیای احساسات سنگدل هستند؟ تعداد دانشمندانی که روی چشمان خیس انسانها کار کردهاند، بهویژه چشمانی که همیشه خشک باقی میمانند، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
مایکل کارش را با تحقیقات آماری آغاز کرد. او یک آدرس ایمیل راهاندازی کرد و پرسشنامهای را به صورت تصادفی برای هزاران نفر فرستاد و صدها پاسخ در عرض چند ساعت دریافت کرد.الزام تحقیق درباره گریستن از نگاه مایکل از اینجا شروع شد:«ما هیچچیز درباره مردمی که گریه نمیکنند نمیدانیم.
درواقع بسیاری از دانشمندان هم چیزی نمیدانند و حتی ادعای عدم توانایی در گریه کردن را هم رد میکنند.» چارلز داروین اشکهای احساسی را فرایندی بیهدف عنوان کرده و نزدیک به 150سال بعد هنوز گریههای عاطفی یکی از بزرگترین رازهای بدن انسان است.
اشکهای ناشی از درد یا سوزش در بسیاری از حیوانات دیده و دلایل آن نیز کشف شده اما انسان تنها موجودی است که با تحریک احساسات خود میتواند غدههای اشکی چشمش را فعال کند. در نوزادان، گریستن نقش بزرگی در روند بزرگ شدن و ارتباط برقرار کردن دارد. آنها به این وسیله درخواست توجه و مراقبت از بزرگسالان را طلب میکند اما قضیه بزرگسالان چگونه است؟
قویترین و غلیظترین احساسات بشری آنها را به گریه میاندازد اما چرا؟ کمبودی شگفتآور از یافتههای علمی درباره چنین پدیده مشترک انسانی وجود دارد. دانشمندان حتی به سودمندی روانی گریستن مشکوکهستند با اینکه معجزه فیزیولوژیکی قطرههای اشک برای پاکسازی چشم انسان ثابت شده است.
اما مایکل به نفع گریه کردن رأی میدهد: «گریه کردن چیزی فراتر از یک نشانه برای غم و اندوه است. قطرههای اشک توصیف طیف وسیعی از احساسات، همدلیها، خشم و حتی شادی است. پروانهای نامرئی که به دور آنچه عشق مینامیم میگردد.
گریستن شاید مجرایی برای ابراز عشقهای عمیق انسانی باشد.» با این بینش تازه بود که تفکرات جدیدی به علم گریهشناسی راه یافت.تحقیقات درباره افرادی که گریه نمیکنند دید علم را به پدیده گریستن تغییر داده است. مصاحبههای روانشناسانه با این افراد نشان داده است آنها تمایل بیشتری به عقبنشینی در روابط خود دارند.
آنها هنوز درگیری شدیدی در یک رابطه دونفره پیدا نکردهاند یا عامدانه از این درگیری پرهیز میکنند. احساسات پرخاشگرانه منفی و شدیدی که تجربه کردهاند به صورت خودکار و ناآگاهانه برقراری ارتباطی عمیقتر را برای آنها ناممکن میکند.
طیف واکنشی این افراد به خشم و انزجار حتی از افرادی که گریه میکنند هم بیشتر است. پس کسانی که گریه نمیکنند سنگدل نیستند، آنها شاید هنوز دلیلی برای گریستن پیدا نکردهاند.
منبع:وقایع اتفاقیه