اعتیاد در میان زنان ایرانی رو بـه افزایش اسـت و بتازگی ماده مخدر گل مورد علاقه جونان و معتادان قرار گرفته و مصرف آن زیاد شده. گل یک مخدر جدید نیست، بلکه نام دیگر مخدرمعروفی بـهنام ماری جوانا اسـت کـه اینروزها در اکثر کشورها بیشتر دلالان و فروشندگان مواد برای انتفاع و درآمد بیشتر،
برای آن عناوین جدید و وسوسهکنندهاي انتخاب کردهاند تا زنان و جوانها رابه سمت این ماده بکشانند. قاچاقچیان با این تصور کـه اگر بجای ماری جوانا از اسامی مانند گل استفاده کنند تمایل مصرفکنندگان برای دنبال کردن این ماده بیشتر می شود کـه متأسفانه در واقعیت هم همینطور اسـت.
بـه گزارش سلامت نیوز بـه نقل از روزنامه ایران اما باید بدانیم مادهاي کـه در بيرون از کشور بـه اسم ماری جوانا مشهور اسـت ودر برخی کشورها مصرف آن منعی ندارد چیزی نیست کـه اکنون مصرفکنندگان این ماده در کشور مـا مصرف میکنند. این ماجرا درست مثل ماجرای کراک اسـت کـه چند سال قبل بعنوان ماده مخدری مشهور شد
کـه از خارج بـه ایران آمده و نشئگی زیادی دارد و متأسفانه همین مسأله باعث شد کـه معتادان زیادی بـه سمت آن هجوم بیاورند اما دیدیم کـه افراد بعد از مصرف آن بـه چـه روزی درمی آمدند.واقعیت این بود کـه ماده اصلی کراکی کـه خارج از مرزهای ایران تولید میشود کوکائینی اسـت در حالیکـه در کشور مـا کراک،
از مخلوط کردن هروئین فشرده و مواد دیگر بـه دست می آید کـه مصرف این ماده مرگبار باعث بروز مشکلات زیادی در میان جامعه شده اسـت و افراد بسیاری سلامتشان رابا مصرف این ماده از دست دادهاند.می گویند گل، اما شـما بخوانید نوعی حشیش، ماری جوانا، گراس یا «کانابیس «علف»» کـه حالا کارشناسان ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش گرایش زنان و دختران دانشجو بـه مصرف
این نوع روان گردانها ابراز نگرانی میکنند. انها میگویند، مصرف مواد از جامعه مردان فراتر رفته ودر جامعه زنان نیز تسری یافته اسـت. بنظر می رسد زنان در مصرف مواد مخدر از الگوی مردان تبعیت می کنند و کماکان تریاک، شیشه، مواد توهمزای حشیش، گل، ماریجوانا و هروئین بـه ترتیب الگوی مصرف غالب در کشور اسـت
اما دستگاههاي فرهنگی باید در خصوص ماده گل و ماریجوانا تلاش و حساسیت بیشتری داشته باشند.آنچه امروز زنگ خطر اعتیاد را بلندتر از قبل برای مسئولان بـه صدا درآورده و یکدفعه شاخکهاي رسانه ها رابه سمت و سوی اعتیاد تیز و فعال کرده رشد تقریبا دو برابری اعتیاد زنان و دختران اسـت کـه از 5 درصد درسال 86 بـه 9.3 درصد درسال 90 رسیده اسـت.
کارشناسان و فعالان حوزه اعتیاد این پرسش را مطرح می کنند کـه درصورت ادامه چنین روندی اگر اعتیاد زنان بین سالهاي 90 تا 94 «سالهایي کـه محققان آمار آنرا بررسی کرده اند» دو برابر رشد پیدا کند، چـه فاجعهاي در جامعه زنان در حال وقوع اسـت؟ آن ها می گویند کـه پر واضح اسـت در حوزه اعتیاد مردان ضعیف عمل کردهایم اما در حوزه جلوگیری از اعتیاد زنان هیچ کاری صورت نگرفته اسـت.
درباره علت افزایش اعتیاد زنان و گرایش دانشجویان بـه روان گردانها میلاد مشایخی کارشناس جلوگیري از اعتیاد میگوید: پژوهشهاي انجام شده درسال 90 نشان می دهد، بیشتر زنان معتاد بـه کلینیکهاي درمان اعتیاد مراجعه نمیکنند. بـه ازای هر 12 مرد یک زن بـه کلینیک مراجعه میکند.
عامل اصلی اعتیاد زنان عواطف منفی ناشی از اضطراب و استرس و مشکلات بین فردی اسـت. از طرفی آمارها نشان می دهد 23 درصد جامعه زنان، بیماری استرسی و اضطرابی دارند کـه باید درمان شوند. با این حساب میتوان گفت کـه مـا یک جامعه زنان مستعد بـه اعتیاد داریم.
حالا اگر درکنار این عوامل روانی بحث جامعه شناختی الگوی مصرف زنانه را هم درنظر بگیریم میبینیم تاریخچه اعتیاد نشان می دهد گروه اول زنان مصرف کننده مواد مخدر طبق باور نادرست اعتیاد تریاک را انتخاب کردند.»
70درصد زنان بواسطه مردان معتادند
مشایخی میگوید: «نسل دوم زنان مصرف کننده مواد بواسطه همراهان معتاد شدند. آمارهای سال 86 نشان میدهد حدود 70 درصد زنان بواسطه مردانشان معتاد یا بـه اصطلاح «هم پیالگی» شدند. در نسل دوم اعتیاد خودش رابا مواد زنانه معرفی کرد و شیشه بعنوان ماده زنانه معرفی شد، چرا کـه این باور نادرست وجود داشت کـه شیشه خماری و نشئگی ندارد و زنان گرایش شدیدی بـه این ماده پیدا کردند.
نسل سوم اعتیاد زنان بواسطه تاوان اجتماعی شدن زنان اتفاق افتاده اسـت. بـه عبارتی اضطراب، استرس و عواطف منفی باعث شد زنان بـه سمت اعتیاد روی بیاورند کـه پیرو آن یک سری استفادههاي ابزاری از زنان اتفاق افتاد. با چنین تفکری زنان خوب، زنانی لاغر، دارای پوست زیبا و قدرت بیان بالا معرفی شدند
برهمین اساس چرخه قاچاق مانیفستی را طراحی کرد کـه متعاقب آن مادهاي را معرفی کرد کـه مصرف اولیه آن بـه شدت زنان را لاغر میکند، زنان بواسطه مصرف آن میتوانند در میهمانیها خوش بدرخشند و از همه ی مهمتر بخاطر تأثیرات اولیه پوستشان درخشان و شفاف میشود. بدین ترتیب و بـه تدریج شیشه وارد آرایشگاهها و باشگاههاي ورزشی شد.
این جا بود کـه دختران بواسطه مصرف گل و شیشه از افسردگی و دلمردگی رها شدند و بـه تدریج اعتیاد بین دختران و زنان دو برابر شد.این کارشناس پیشگیري از اعتیاد می گوید: مـا نمی توانیم بگوییم کـه اعتیاد زنان معلول یک علت اسـت بلکه زاییده یک سری از فاکتورهای اجتماعی، روانی، جسمانی و معنوی اسـت
اما انچه معضل اصلی دراین رابطه عنوان می شود بخاطر ویژگیهاي خلق و خوی زنان و پذیرش اعتیاد از سوی زنان بیشتر از مردان اسـت یعنی اگر یک زن 3 بار تفریحی مواد مصرف کند امکان اعتیادش 2 برابر بیشتر از مردان اسـت.»این کارشناس اعتیاد اضافه میکند:«درمان اعتیاد نیز در زنان سخت تر از مردان اسـت.
درمان زنان یک تابوی فرهنگی اسـت کـه برای درمان مراجعه نمی کنند. شواهد علمی نشان میدهد مردان در اوایل مصرف برای درمان اقدام می کنند اما زنان وقتی بـه کارتن خوابی و فلاکت میافتند شناسایی میشوند، چرا کـه یک فرهنگ نادرست در جامعه رواج دارد کـه زن معتاد مشکل اخلاقی جنسی هم دارد کـه زن آنرا نمیپذیرد وهمین تابوی اجتماعی درمان اعتیاد زنان را سختتر می کند.»
کمبود کمپ ترک اعتیاد زنان
مشایخی در ادامه پرسشهایي را از مسئولان در رابطه با درمان اعتیاد زنان مطرح می کند: «چرا بـه ازای هر 40 کمپ مردانه یک کمپ زنانه در کشور داریم؟ چرا کلینیک اختصاصی درمان زنان نداریم، چرا برای اعتیاد زنان فقط مراکز گذری کاهش آسیب را ایجاد کردهایم در حالیکـه این مراکز برای درمان زنان کارگر جنسی ایجاد شده و زن خانه دار معتاد برای درمان باید بـه کجا مراجعه کنند؟»
بـه گفته وی، افسردگی بعد از زایمان، استرس ازدواج کردن، استرس فرزندآوری و ترس از مجرد ماندن «اتوروفوبیا» از جمله بیماریهاي روانی ویژه زنان اسـت کـه اتفاقاً اعتیاد خیلی خوب بـه این بیماریها جواب میدهد اینجاست کـه رد پای مواد روان گردان هم چون گل و حشیش بین زنان و دختران پیدا میشود.
چرا گل آسان بین زنان ایرانی رواج پیدا میکند؟ مشایخی پاسخ می دهد: اعتیاد گل، اعتیاد دروازهاي اسـت. مصرف گل و حشیش در زنان و دانشجویان بسیار پیشرفت میکند یعنی آن ها بعد از مصرف گل سراغ شیشه و هروئین می روند و بعدا برای درمان هروئین مراجعه می کنند. بخاطر این کـه یک باور نادرست در فرهنگ مـا شکل گرفته
کـه اعتیاد مال بیسوادها و افراد بیخانواده اسـت در حالیکه در شرایط فعلی اعتیاد بالعکس عمل کرده ودر افراد باخانواده و تحصیلکرده رسوخ پیدا کرده اسـت.وی میگوید: «دانشجویان نگاه متعالی بـه دانشگاه دارند وقتی در دانشگاه گل می کشند حس ناخوشایندی بـه آن ها دست نمی دهد ولی اگر همین گل را در پاتوق مصرف کنند
حس بدی بـه انها دست میدهد. هنوز این باور بین دختران و زنان مـا وجوددارد کـه زن معتاد نمیشود، معتادها قیافه تابلویی دارند و اعتیاد یک بیماری مردانه و متعلق بـه تریاک و تریاکیهاست. هم چنین زنان معتقدند کـه مصرف موادشان را بر اساس ظرفیتشان تنظیم می کنند در حالیکـه علم اعتیاد میگوید
کـه مواد برای تـو تعیین تکلیف می کند نه تـو. در هرحال دامنه اعتیاد بـه دانشجویان و خانوادههاي مرفه رسیده اسـت. سیگاری یا همان گل کـه مصرفی شبیه بـه سیگار دارد موجب شده زنان آسانتر با آن ارتباط بگیرند، چرا کـه انها گل را ماده تفریحی میدانند کـه نیاز بـه پایپ و وافور ندارد.»زنان و دخترانی کـه قرار اسـت
پرچمدار مادران نسل آینده باشند در شرایطی قربانی مانیفست قاچاقچیان مواد مخدر میشوند و فریب باورهای نادرست را میخورند کـه هنوز نه تنها برای جلوگیری در حوزه زنان هیچ اقدامی صورت نگرفته بلکه شرایط درمانشان در کشور نیز فراهم نیست؛ درمانی کـه در کشور مـا تنها بـه متادون درمانی خلاصه می شود غافل از این کـه مدلهاي متادون درمانی زنان رحم و اندامهاي زایشی آنان را از کار میاندازد.