پرستو صالحی بازیگر 40 ساله ایرانی در زیر آسمان شهر ساخته مهران غفوریان شناخته شد و پس از آن موفقیتی در بازیگری نداشت اما زندگی اش همۀ وقت} با حاشیه همراه بوده هست.
اسم پرستو صالحی
اسم اصلی الهام صالحی سیاوشانی
اساس فعالیت بازیگر
تولد 9 آبان 1356 – استان تهران
پیشه بازیگر, مدرس گریم
سالهاي فعالیت 1375- اکنون
زندگینامه پرستو صالحی
پرستو صالحی با اسم اصلی الهام صالحی سیاوشانی «زاده 9 آبان 1356 شهر تهران» بازیگر ایرانی هست.مادرش منزلدار هست و پدرش تکنسین مهمات سازی ارتش, که 9 فروردین 1387 درگذشت. یک برادر به اسم امیرشاهین دارد که مهندس رایانه هست. پرستو صالحی دانشجوی انصرافی رشته نمایش هست. وی در حال آماده با مادر, برادر و همسر برادرش مارال باغشیرین که مهندس الکترونیک هست, یک جا زندگی می کند.
اسطورههایش محمدعلی فردین, ناصر حجازی, داریوش اقبالی, بهرام بیضایی و محمدجواد ادیب و … میباشند و عاشق گل نرگس, دریا, ماه, شعر و گرچه سینما هست. فعالیت هنری خود را از سال 75 با کار تئاتر نخست نموده و نخستین نقش بلندش را در سریال محاکمه به کارگردانی حسن هدایت ایفا کردههست. مُعرِفش به آن کار, استاد گریمش فرهنگ معیری بوده که دوره گریم را هم نزد خود ایشان گذراندههست.
پرستو صالحی پس از بازی در سریال تلویزیونی زیر آسمان شهر به شهرت رسید.همچنین, پرستو صالحی به همراه برادرش, امیر صالحی, با حضور در هجدهمین قسمت از برنامه ماه عسل در رمضان سال 95 از اعتیاد پدرش به مواد مخدر پرده برداشت و گفت: «دردسرهای زندگی ما, از یک منقل و دوستهاي پدرم
شروع شد که انتهاش به این جا ختم شد. سرطانی بود که در زندگی ما افتاد و سعادت خانواده من را گرفت. مادرم نخستین بار که متوجه شد پدرم معتاد هست, آن موقع من ۸ تندرست بود».برادر وی امیر نیز افزود: «از مرکز دقت پدرم دور شدیم. فقط پدرم با رفقا دور هم بودند و اکثر در مسافرتها اینکار را انجام میدادند و اسمش را میگذاشتند تفریح».
صالحی خطاب به خانواده و مخاطبان این برنامه گفت: «نیومدم که بگم پدرم بد هست, آمدم بگم که اعتیاد پدرم را از من گرفت».
فکر میکنید در کجای مسیر حرفه بازیگری ایستاده اید؟
پرستو صالحی: حرفه بازیگری و هنر ته ندارد و من فکر میکنم هنوز اوایل راهم و با دقت به وقفه طولانی که در کارم افتاده, همین اکنون در موقعیت یک شروع دوباره هستم. راستش فکر میکنم در انتخاب هایم اشتباه هایي کردم و این وقفه ها هم تقصیر خودم بوده هست. ولی از جایگاهی که همین اکنون در آن هستم
خوشنود نیستم چون سال هاي اول شروع خوبی داشتم و بدبختانه در جایی متوقف شد. برگشتن به سال هاي پرانرژی جوانی هم سخت هست و اصلا امکانپذیر نیست چون قبل و کاری نمیتوان کرد.
شروع خوبتان چگونه بود؟
من کارم را از سال 75 در تئاتر گروه آقای رجب پور شروع کردم و حتی اگر نقش هاي کوتاهی داشتم با کارگردان هاي خوبی کار کردم. مثلاً نقش کوتاهی در «اعتراض» آقای کیمیایی داشتم یا «منزل اي روی آب» آقای حکم آرا یا «چشم هایش» آقای قریبیان. فکر میکنم هم چنان آن دو سکانس برترین سکانس هایي هست
که در طول زندگی ام بازی کردم و نخستین حضور حرفه اي ام در تلویزیون با آقای حسن هدایت بود. در آلبوم «محاکمه» که یک نقش مفید و اساسی داشتم. شروع خیلی حرفه اي و خوبی بود اما یک جایی در یکی از گزینه هایم اشتباه کردم و مسیرم را دنده عقب رفتم. اتفاقا انتخابی هم بود که مردم من را با همان کار شناختند.
کدام کار؟
پرستو صالحی: «زیر آسمان شهر». نمیگویم کار بدی بود و هنوز بعد 14 سال مردم من را با همین کار یادشان میآید ولی گزینه غلطی کردم چون من بازیگر کمدی نبودم. مسیرم تغییر کرد و از تمام کارهای جدی که پیش از آن انجام می دادم مانند سریال «عشق سال هاي جنگ» و «تب» و «عرف شیدایی» بیرون و مرا به عقب کشید.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
تا سال ها اصلا کار جدی به من توصیه نمی شد.
یعنی توصیه کاری نداشتید یا توصیه کمدی می دادند؟
پرستو صالحی: فقط توصیه کار کمدی داشتم. من هم آدم عمده طنازی نیستم و احتمالا «زیر آسمان شهر» یک رخداد بود برای کاراکتری که بازی کردم و درست از آب درآمد, اما خودم را بازیگر کمدی نمیدانم. مثلاً آقای مدیری احتیاجی نیست کار خاصی کند, خودش آدم طنازی هست ولی من اینجور نیستم. آنقدر که استعداد درآوردن اشک مردم را داشتم, در خنداندنشان این توانایی را نداشتم.
فکر میکنید برای انتخاب هاي اشتباه, کاری نمیشود کرد؟
باید زمان بگذرد تا فراموش شود. خیلی از کارگردان هاي مفید به من گفتند نباید کار کمدی میکردم. گرچه من عمده این حرف ها را قبول ندارم. معتقدم بازیگر باید توانایی هر بازی اي را داشته باشد.
مگر نمیگویید که توانایی درآوردن اشک مردم را دارم؟
پرستو صالحی: من شخص خودم را میگویم که اصلا آدم طنازی نیستم. کمدی بازی کردن یک جنس آدم خاصی را میخواهد و نمیتوانیم بگوییم تمام بازیگرها توانایی کار کمدی دارند و خیلی ها با شکست مواجه میشوند. مثال ساده اش این هست که یک نفر جوکی را طوری تعریف می کند که از خنده روده بر میشوید و همان جوک را یک آدم دیگر خیلی یخ و بی طعم تعریف می کند. خب اشتباه هایي که آدم می کند
قابل جبران نیست چون اگر بخواهیم صبر کنیم که زمان بگذرد هم سال هاي زیادی را از دست میدهیم که قابل برگشت نیست. برای من هم سال هاي آزادهنده اي بود.
نکته دیگر این که کمی زبان تند و تیزی دارم و زبان تند یک مقدار انسانها را از اطرافت فراری میدهد. معمولاً ما ترجیح میدهیم از ما تعریف و تمجید شود و انتقاد نشنویم, ترجیح میدهیم همۀ وقت} پاسخ مثبت بشنویم و خب من آدم این شکلی اي نیستم؛ من نه باج میدهم نه دروغ میگویم و تمجید بی جهت میکنم. درمورد هرچیزی که مفید باشد,
مفید میگویم و بد را بد. اگر این بدگفتن باعث شود از فضای کارم و هرچیزی که منفعتم در آن هست دور و سرنگون بشوم, باز کوشش میکنم چیزی راکه درست تر هست, بگویم.
واقعا آدم به دلیل رک گویی و باج ندادن در محیط کارش عقب میوفتد؟
پرستو صالحی: بله, هرچند ما مدام میگوییم عاشق صداقتیم و دروغ را دوست نداریم اما جنبه شنیدن حرف راست را هم نداریم انگار انسانها ترجیح میدهند دروغ هاي شیرین بشنوند. من هم اینجور نیستم و تاوان زیادی هم دادم. راستش فکر میکنم حق مردم هست که چیزهایی درابره زندگی شخصی آدم هاي سرشناس بدانند.
این یک مساله عادی در تمام دنیاست. من هم کوشش کردم به این سوال ها پاسخ بدهم اما قضاوت آزارم میدهد و میگویم اگر از خودم بپرسید, راستش را خواهم گفت حتی درمورد یک مساله شخصی مانند پروتز لب. من در آنتن شبکه دو هم گفتم که تنها کاری که برای زیبایی انجام دادم, تزریق ژل در لب بود که خیلی هم بابتش پشیمانم.
پرستو صالحی دانشجوی انصرافی رشته نمایش هست
چرا پشمانید؟
پرستو صالحی: چون با تغییر سن, نگاه آدم به زندگی عوض میشود. من در 37 سالگی احساس میکنم که طبیعی بودن و انچه با آن متولد شدم را اکثر دوست دارم تا این که بخواهم خودم را شبیه دیگری کنم. اگر میگویم پشیمانم, چون میدانم یک چیزهایی قابل برگشت نیست.
حتی به دوستانم که میخواهند کارهای اینچنینی کنند, میگویم به فکر 40 سالگی تان باشید. در 40 سالگی آن قدر نگاهتان تغییر خواهدکرد که دوست ندارید هیچ چیز اضافی اي در صورتتان مشاهده نمایید, از تتوی ساده ابرو تا تزریق ژل و هرچیز دیگر.
نگرانی یک بازیگر زن در مورد چهره اش عمده هست, نه؟
پرستو صالحی: بله, خب جوان نگه داشتن پوست مهم هست و هرچقدر سن بالاتر میرود, طبیعتا نقش ها تغییر می کند. مثلاً دیگر قرار نیست من نقش یک دختر 20 ساله را بازی کنم نباید هم بکنم. گرچه رخداد میوفتد و دوستانی اینکار را انجام میدهند اما بیننده یقین نمیکند و خب نتیجه اش هم این هست که مخاطب از تلویزیون فراری میشود چون یقین نمیکند یک بانو سی و چند ساله هنوز درگیر چای آوردن برای خواستگار باشد.
کلا افت چهره برای یک بازیگر نگران کننده هست. برای این که ما ساعت کاری هاي منظمی نداریم؛ گاهی صبح گریم میشویم و 16 ساعت این گریم روی پوستمان و زیر نور نورافکن میماند. خب این باعث میشود عضلات صورت سریع تر شل شوند و افت کنند. حتی احتمالاً سفیدی موی گوینده هاي تلویزیون به دلیل پروژکتورهای بالای سرشان هست. تمام این ها این نگرانی را ایجاد می کند که در 30 سالگی 35 ساله به نظر نرسم.
مراقبت خاصی هم از پوستتان انجام میدهید؟
نه, راستش را بخواهید من آدمی نیستم که خیلی به خودم رسیدگی خاصی کنم, اما بعضی کارها را انجام نمیدهم, مثلاً سیگار نمیکشم, اگر شب دیر بخوابم, جبرانش میکنم و اصولا بی خوابی و کم خوابی ندارم.