امروز درباره جرم متلک پرانی بـه زنان و مزاحمت خیابانی صحبت میکنیم. دیدن این صحنه ها در کوچه و خیابان کم کم دارد بـه یک تصویر عادی تبدیل میشود، بعضی از روی قصد و نیت بد، و بعضی هم بخاطر تفریح این کارها را انجام میدهند. در تمام کشور هـای خارجی متلک پرانی و مزاحمت خیابانی نوعی از تجاوز بـه زنان محسوب میشود، در ادامه جرم متلک پرانی و مزاحمت هـای خیابانی در ایران را مرور میکنیم.
مزاحمت برای بانوان در سطح جامعه در تمام کشور هـای دنیا شایع اسـت و جرم محسوب میشود. اما متاسفانه تعداد زیادی از قربانیان مزاحمت هـای خیابانی بجای اعتراض و شکایت سعی میکنند تا جای ممکن بـه سرعت از موقعیت فرار کنند اما شاید اگر همه ی بانوان بدانند کـه مزاحمت خیابانی، جرم اسـت اوضاع کمی تغییر کند.
جرم ایجاد مزاحمت نسبت بـه بانوان در اماکن عمومی یا معابر را بعنوان یکی از مصادیق جرائم علیه آزادی و روان اشخاص، بطور مستقل در قوانین جزایی قابل تعقیب اسـت و مجازات دارد. آزادی روح و روان عبارت اسـت از این کـه هر شخصی در محدوده قوانین و نظامات اجتماعی بتواند آزادانه و بـه میل خود اقدام بـه انجام یا ترک کارهـای متعارف مربوط بـه زندگی اجتماعی کند و هیچ شخصی بدون جهت، متعرض و مزاحم وی نشود.
بـه موجب ماده 14 منشور حقوق شهروندی، شهروندان از جمله زنان حق دارند درصورت تعرض بـه آزادی و امنیت خود در حداقل زمان ممکن و بـه آسانی بـه ماموران امنیتی دسترسی داشته باشند. علاوه بر این در ماده 103 قانون فوق بـه حق زنان در مشارکت در فضاها و مراکز عمومی تاکید شده اسـت.
لذا هر انچه باعث ایجاد خلل دراین حضور و مشارکت شود با واکنش قانون رو بـه رو خواهد شد. بهمین دلایل قانون گذار در ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی بـه جرم انگاری و وضع مجازات برای کسانی کـه برای بانوان در اماکن و معابر عمومی ایجاد مزاحمت مینمایند پرداخته اسـت.
بـه موجب ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی، هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض و مزاحم بانوان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت، بـه آنان توهین کند بـه حبس از ۲ تا ۶ ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. ماده مذکور بـه اذیت و آزار زنان در فضاهای شهری اشاره دارد و مصادیق متلک پراکنی، دست درازی و تعقیب را در برمیگیرد.
منظور از معابر عبارت از محلهایي اسـت کـه معاشرت در آنها در تمام اوقات شبانه روز برای عموم مردم آزاد اسـت مانند کوچهها، خیابانها، میدانها، اتوبانهـای داخل یا خارج شهرها و… حضور یا عدم حضور شهود برای تحقق جرم دراین معابر شرط نیست.
اماکن عمومی عبارت از محلهایي اسـت کـه در ساعاتی از شبانه روز برای معاشرت اشخاص دایر و آماده باشند هم چون ادارات دولتی، بازار، بیمارستانها، هتلها، رستورانها، اتوبوسها و… بنابر این توهین و مزاحمت در اماکن خصوصی مانند منزل و مسکن اشخاص هر چند علنی و با حضور شهود صورت گیرد مشمول حکم این ماده نخواهد بود.
رفتار مجرمانه بـه صورت تعرض، ایجاد مزاحمت و توهین بـه بانوان قابل تحقق اسـت. مقصود از تعرض و مزاحمت برای بانوان این اسـت کـه مرتکب جرم با حرکات و اعمال توهین آمیز خود موجبات هتک حرمت بانوان را فراهم کند، مثل این کـه مصرانه آنها را در معابر و اماکن تعقیب کند. معیار و ضابطه تشخیص عملیات توهین آمیز و مزاحمت، عرف و عادت رایج در محل وقوع جرم اسـت.
ایجاد مزاحمت و توهین بـه بانوان در معابر و اماکن عمومی از جرائم عمدی اسـت. این جرم با وقوع عمل توهین آمیز یا ایجاد مزاحمت از طرف مرتکب، محقق میگردد برای تحقق جرم مذکور وجود قصد مجرمانه مفروض خواهد بودو نیازی بـه اثبات ندارد.
در واقع وقتی شخصی برای زنان ایجاد مزاحمت نمود یا مرتکب رفتار توهین آمیزی نسبت بـه آنان شد جرم مذکور واقع شده اسـت و نیازی نیست قربانی جرم ثابت کند کـه مرتکب بـه صورت عمدی این اعمال را انجام داده اسـت زیرا اصل بر این اسـت کـه وی قصد ارتکاب اعمال مذکور را داشته اسـت البته اثبات خلاف این امر از سوی متهم، موجب عدم مسئولیت کیفری او خواهد شد.
قربانی جرم زنان هستند در نتیجه ایجاد مزاحمت و توهین بـه مردان در معابر و اماکن عمومی مشمول حکم نخواهد شد. در تعداد زیادی از موارد قربانیان بدلیل تهدید فرد مزاحم از شکایت خود صرف نظر میکنند بهمین دلیل قانون گذار در راستای حمایت از زنان بزه دیده ماده ۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری را وضع کرده اسـت.
بـه موجب ماده مذکور افشای اطلاعات مربوط بـه هویت و محل سکونت بزهدیده، شهود و مطلعان و سایر اشخاص مرتبط با پرونده توسط ضابطان دادگستری، جز در مواردی کـه قانون معین میکند، ممنوع اسـت. در صورتی کـه ضابطان دادگستری اطلاعات فوق را فاش کنند بـه ۳ ماه تا ۱ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم میشوند.
کیفر ایجاد مزاحمت برای بانوان در معابر و اماکن عمومی حبس از ۲ تا ۶ ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود. بـه موجب ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی این جرم غیرقابل گذشت اسـت.
بـه موجب تبصره ۲ ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی جرم غیرقابل گذشت جرمی اسـت کـه شکایت شاکی و گذشت وی در شروع بـه تعقیب و رسیدگی و ادامه آن و اجرای مجازات تاثیری ندارد پس گذشت شاکی فقط میتواند بعنوان یکی از علل تخفیف مجازات یا تبدیل آن بـه نوع دیگری کـه مناسبتر بحال متهم باشد مورد استناد دادگاه قرار گیرد.
اثبات سخت آزار و اذیتهـای خیابانی یکی از دلایلی اسـت کـه بزهدیدگان اقدام بـه شکایت نمی کنند. تصور کنید در خیابان کسی بدن شـما را لمس می کند و بـه راه خود ادامه می دهد. چقدر احتمال دارد کـه در آن لحظه مامور نیروی انتظامی در صحنه وجود داشته باشد؟
صدایتان را بالا ببرید و از حاضران و عابران تقاضای کمک کنید. ازآنها بخواهید مرتکب را متوقف کنند. با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرید. یا بـه نزدیکترین ایستگاه پلیس مراجعه و واقعه را گزارش کنید. اگر خشونت توسط راننده یک وسیله نقلیه رخ داده، عدد پلاک ماشین یا موتور را یادداشت کنید و یا ازآن عکس بگیرید و بـه پلیس گزارش کنید. از حاضران تقاضای کنید کـه بـه همراه شـما حضور پیدا کنند و برای شـما شهادت کتبی بدهند.
درصورت عدم اقرار متهم، بدون شهادت شهود در اکثر موارد اثبات جرم غیرممکن اسـت. پس از ارائه گزارش بـه کلانتری و تکمیل اطلاعات پرونده جهت رسیدگی بـه دادسرا ارسال میشود ودر دادسرا تحقیقات لازم در رابطه با پرونده انجام میشود. سپس بـه شعب بازپرسی ارسال میشود ودر نهایت بازپرس با مشاهده محتویات پرونده وقتی را برای حضور متهم در دادسرا و تحقیق از وی درنظر میگیرد.
در دادسرا شاکی می تواند تقاضای تحقیقات محلی نماید کـه درصورت لزوم بازپرس اقدام بـه تحقیق محلی مینماید. بازپرس در طول رسیدگی بـه پرونده، در قالب اخطاریه متهم را مطلع می کند. شاکی نیز دراین مرحله شاهدان رابه مرجع رسیدگی معرفی نماید. سپس بازپرس از متهم، شاکی و شاهدان تحقیق می کند و اظهارات انها را بررسی مي نماید.
در خصوص شهود اگر ثابت شود کـه اظهارات آنها در خصوص مزاحمت از سوی متهم صحت دارد شهادت شاهد بـه صورت کتبی قید شده و بـه امضای حاضران در جلسه و بازپرس میرسد. در مرحله ي بعد پرونده ي کیفری بـه دادگاه فرستاده میشود پرونده ثبت می گردد.
سپس قاضی با مشاهده ي جزییات پرونده دستور تعیین وقت جلسه رسیدگی رابه طرفین شکایت و نماینده ي دادستان می دهد. در نهایت جلسه ي دادگاه تشکیل میشود و نماینده ي دادستان نیز حضور یافته و اظهارات خودرا بیان مي نماید. در آخرین مرحله رای دادگاه توسط قاضی با امضای صورت جلسه توسط طرفین شکایت و قضات اعلام میشود.
براساس آخرين تحقيقاتي کـه چندسال پيش توسط يک مرکز تحقيقاتي خصوصي انجام شد، هر زن يا دختري در جوامع شهري در ايران بـه ميزان مسافتي کـه طي مي کند يا مدت زمان حضورش در سطح خيابانها، در هر تردد شهري، بين يک تا 20 بار بـه لحاظ مزاحمت هـای کلامي، فيزيکي و چشمي «نگاه نامناسب و آزاردهنده» از سوي برخي مردان مورد آزار و آزار قرار مي گيرد.
متلک پراني را شايد بتوان يکي از رايج ترين و دم دستي ترين اَشکال مزاحمت در ايران دانست. اگرچه مردان هم در تيررس انواع متلک ها از سوي زنان قرار مي گيرند اما بيشترين قربانيان متلک ها در کشور مـا خانمها هستند. بنظر بايد جالب باشد کـه بدانيم هدف برخي آقايان از حرکاتي کـه ازآن بعنوان مزاحمت هـای خياباني براي زنان ياد مي شود، از چـه انگيزه ای نشأت مي گيرد.
شايد در نگاه اول بنظر برسد، هدف سوء استفاده اسـت، اما مطالعات گوناگوني کـه در کشورهاي متفاوت روي اين نوع مزاحمت ها انجام شده و نظر بسياري از روانشناسان و جامعه شناسان، حاکي ازآن اسـت کـه حقيقت اين اسـت کـه هدف افراد از ايجاد مزاحمت، ارضاي نيازهاي جنسي نيست!
در واقع نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد کـه بيشترين لذت مرداني کـه قصد ايجاد مزاحمت هـای خياباني را دارند، احساسِ قدرت و برتري و تحقير جنسي طرف مقابل اسـت کـه در قالب کلام يا تماس کوتاهي بروز پيدا مي کند. اين تحقير کردن از ترمز کردن و متلک پراني و تمسخر و گاهي هم فحاشي شروع مي شود تا تنه زدن و تعرض هـای جسمي در حد و حدود مختلف.
اين مزاحمت ها ،از تنها يک صدا و آواي آزار دهنده يا يک کلام تا آزار هـای جسمي و جنسي، احساس نامطلوبي را در زنان ايجاد مي کند و احساس آرامش و امنيت رواني آنان را دستخوش تزلزل مي کند. در حقيقت ايجاد مزاحمت امري غيرعادي محسوب مي شود.
نگاه تخصصي دو گروه جامعه شناس و روانشناس بـه اين موضوع جالب و کمي با يکديگر متفاوت اسـت؛ برخي روانشناسان مشکلات شخصيتي و رواني را عامل مهمي در ايجاد مزاحمت خياباني مي دانند ودر مقابل جامعه شناسان مشکلات ساختاري و مسائل بنيادين راکه جامعه با آنها درگير اسـت بعنوان مهمترين عامل اين موضوع مطرح مي کنند.
تغيير سبک زندگي در جامعه مـا و ورود فناوري جديد ارتباطي کـه از جلوه هـای زندگي مدرن اسـت؛ نوعي دوگانگي فرهنگي ايجاد کرده اسـت. در يک سو ارزش هـای سنتي جامعه خودمان قرار دارد ودر سوي ديگر دريافت آخرين تصاوير و محصولات فرهنگي غرب. در واقع اين نبود تعادل بين فرهنگ وارداتي و فرهنگ خودي، بين بلوغ طبيعي و بلوغ اجتماعي فاصله ايجاد کرده اسـت.
از آنجا کـه هيچ طرح فراگيري هم براي پر کردن اين فاصله وجود نداشته اسـت، اختلالاتي هم چون مزاحمت هـای خياباني بـه کرات اتفاق مي افتد. البته نوع و شکل مزاحمت ها هميشه در حال تغيير اسـت. شايد در يک دهه گذشته، مزاحمت هـای تلفني را مي شد در صدر رايج ترين نوع مزاحمت در ايران بـه حساب آورد.
اما حالا با گسترش ضريب نفوذ اينترنت در ميان خانواده ها و همچنين برخورداري تعداد بيشتري از افراد جامعه بـه ويژه جوانان از اتومبیل، اين مزاحمت ها بـه محيط هـای مجازي و تمام خيابانها و کوچه هـای شهرها کشيده شده اسـت. دراين شرايط اتومبیل مي تواند بعنوان يک ابزار براي ايجاد مزاحمت بکار آيد و….
جاي بسي تاسف دارد کـه بخش قابل ملاحظه ای از مزاحمت هـای خياباني توسط مردان متأهل انجام مي شود. نداشتن تعهد و پايبندي اخلاقي، باعث مي شود برخي از مردان متاهل بـه دنبال اين باشند کـه کمبودهاي روحي و رواني خودرا اينگونه رفع کنند. ميتوان اين نوع رفتار ناهنجار و شايد تجربه نوعي ارتباط غيرصحيح و غيرطبيعي با جنس مخالف را نوعي از انواع انحرافات جنسي دانست.
بالا رفتن سن ازدواج، متلاشي شدن خانواده ها، احساس بي هويت بودن، تعهد پذير نبودن زن و مرد در محيط خانواده، سرخوردگي در دوران کودکي و مشکلاتي از اين دست بـه بروز عقده هـای جنسي در افراد و ميل بـه ايجاد مزاحمت منجر مي شود.
بر همين اساس برخي از مردان از طريق آزار رساني خياباني سعي مي کنند بـه نوعي نياز خودرا برطرف کنند. رفتار مردي کـه براي زن يا دختري مزاحمت ايجاد مي کند، توجيه پذير نيست، اما برخي از زنان نيز خودشان زمينه اين مزاحمت ها را فراهم مي کنند.
گاهی اوقات دیده میشود علاوه بر این کـه خانمی متاهل و دارای فرزند اسـت و بـه دلایل مختلف، دیروقت در خیابان تردد دارد مورد تعرض مزاحمین قرار میگیرد. این نشانه آن اسـت کـه باید فعالیت هـای فرهنگی دراین زمینه بیشتر انجام بپذیرد. براي آن کـه بدانيم مزاحمت هـای خياباني چقدر زير پوست شهر اتفاق مي افتد بايد حضوري ميداني در شهر داشته باشيم.
دختر خانم جواني کـه البته پوشش اش کمي با عرف جامعه فاصله دارد، با گام هـای بلند مي رود و بـه دنبالش خودرويي آرام آرام حرکت مي کند و گاهي هم براي او بوق مي زند، ولي او بـه حرکتش ادامه مي دهد. ماشین از حرکت مي ايستد و سرنشين پياده مي شود و چند لحظه ای با دختر صحبت مي کند.
بعد از اين مکالمه، دختر باز بـه مسيرش ادامه مي دهد تا بـه خانه اش مي رسد و داخل مي شود. اما سرنشين اتومبیل کـه گويي موقعيت جديدي را در همان کوچه پيدا کرده، با سرعت زياد حرکت مي کند نرسيده بـه انتهاي کوچه، دختر جواني با دختر ديگري با فرم رسمي و اداري در حال عبور اسـت. اين بار همان دفعه اول، دختر دوم سوار ميشود و ماشین حرکت مي کند.
در ترافيک سنگين ميدان، دو دختر جوان با ظاهري خارج از عرف، در ميان خودروها حرکت مي کنند و پياده از اين سوي ميدان بـه آن طرف مي روند ودر اين ميان کمتر راننده ماشین و راکب موتورسواري اسـت کـه بـه اين دو دختر کم سن و سال نگاه نکند يا کنايه ای نثارشان نکند. حتي يکي از موتورسواران کـه بنظر نمي رسد، بيشتر از 18 سال داشته باشد، بـه يکي از دختران دست درازي هم مي کند.
البته دختران انگار از اين موضوع خيلي هم ناراحت نمي شوند و اين سوژه رابه دست مايه ای براي جلب توجه بيشتر تبديل مي کنند و با سر و صدا و ايستادن وسط ميدان، نگاه هـای بيشتري رابه سمت خود دعوت مي کنند و چند لحظه بعد آرام آرام بـه مسير خود ادامه مي دهند ودر لابه لاي ترافيک و شلوغي، گم مي شوند. اما هنوز هم مسير حرکتشان را مي توان از صداي بوق خودروها تشخيص داد.
از در ورودي يک مرکز بزرگ خريد در ساعات مياني عصر و اوايل شب، دختران جواني تردد مي کنند کـه يا بـه قصد خريد آمده اند يا بـه قصد دور زدن و تفريح کردن. سر و صدا و همهمه ای کـه در مقابل يکي از در هـای ورودي اين مرکز بـه گوش مي رسد حاکي از ايجاد مزاحمت پسر نوجواني براي يک دختر دانشجوست.
دختر کـه مورد مزاحمت جنسي پسر ??-?? ساله ای قرار گرفته اسـت و توانسته، بـه کمک دوستانش وی را بـه انتظامات مرکز خريد تحويل دهد، با چهره ای برافروخته در حال گرفتن عدد تلفن نيروي انتظامي اسـت. حتي در همين حين هم هستند افرادي کـه با ديدن اين صحنه، از کنار دختران ايستاده در محل عبور مي کنند و با خنده مي گويند: در خدمت باشيم…
هوا سرد و باراني اسـت و دختر دانشجويي از لابه لاي خودروهايي کـه در مقابل پايش ترمز مي زنند، بـه انتظار رسيدن تاکسي ايستاده اسـت. از بعضي جمله هايي کـه مي شنود برافروخته مي شود اما سکوت را ترجيح مي دهد. هم کلامم کـه مي شود، مي گويد: مزاحمت خياباني نه ساعت دارد و نه جا و مکان خاص.
همين کـه تنها باشي و بـه خصوص پياده، اين اجازه رابه خودشان مي دهند کـه هر حرفي را نثارت کنند. شايد هم خيلي ها بـه اين رفتارها چراغ سبز نشان مي دهند و از شنيدن حرف هايشان مي خندند کـه آنقدر بي پروا مزاحم مي شوند. دختر جوان ديگري کـه متوجه شغل مـن و علت اين مکالمه مي شود، جلو مي آيد و گويي کـه سر درد دلش باز شده باشد، مي گويد:
نمي دانم هدف از اين همه ی مزاحمتهـای رکيک و ايجاد مزاحمت چيست کـه تکرار هر روز آن، خسته شان نمي کند. دراين يک سالي کـه دانشجوي اين مرکز شده ام، احساس مي کنم هر دانشگاه و مرکز و خياباني، بـه يک شعبه ايجاد مزاحمت براي تعداد ثابتي از افراد تبديل شده اسـت کـه در ساعتهـای مختلف شبانه روز بـه محدوده خود سر مي زنند و تا صداي اعتراض دختران را نشنوند، دور نمي شوند.
چـه بايد کرد؟
قبل از هر چيز فردي کـه بـه چنين رفتارهايي اقدام مي کند بايد با خودش فکر کند با بـه خطر انداختن امنيت رواني قشر وسيعي از جامعه و خانواده هـای شان چـه چيزي نصيبش مي شود و اگر در موقعيت مشابه همين اتفاق براي خانوادهاش مي افتاد چـه واکنشي داشت؟ درکنار آن خانمها هم تا حد امکان با رفتار و پوشش مناسب بايد پيشگيري هـای لازم را داشته باشند.
خانواده ها هم تمهيدات لازم را براي حضور دور از صدمه همسر، فرزند و…. در جامعه فراهم کنند. خيلي نگذشته از زماني کـه اگر يک دختر بنا بود بـه مدرسه يا دانشگاه برود پدر يا برادرانش تا جايي کـه امکان داشت وی را مشايعت مي کردند يا اگر زمان بازگشت او بود حداقل سر کوچه يا دم در مي ايستادند تا محيط کوچه راکه نا امن تر از خيابان هـای اصلي اسـت براي تردد دختر امن کنند.
از طرفي نهادهاي آموزشي مثل رسانه ها هم بايد آموزش هـای لازم رابه مخاطبان خود کـه هر کدام در جايگاهي با اين موضوع در ارتباط هستند بدهند و ازآن طرف قانون گذار هم بايد با درنظر گرفتن يک سري محروميت هـای اجتماعي و …. زمينه ارتکاب مجدد چنين رفتارهاي ناهنجار را از بين ببرد. البته مزاحمت خياباني در قانون مجازات اسلامي جرم محسوب مي شود و براي آن محکوميت حبس و ضربه هـای شلاق درنظر گرفته شده اسـت.