پارس ناز پورتال

حقایق عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید

حقایق عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید

حقایق عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید 

جنگ حهانی دوم با تخریب چندین کشور و دنیا گشایی هیتلر همراه بود که ماجراهای عجیب و جالبی را همراه با خود داشت. جنگ جهانی دوم حدود 80 سال پیش به پايان رسید اما هنوز بحث در مورد این جنگ خانمانسوز داغ است. در طول جنگ جهانی دوم رويدادها بزرگی به وقوع پيوست که بارها و بارها در کتاب ها، برنامه هاي تلویزیونی، فیلم ها و مستندهای فراوان به آنها پرداخته شده است.

 

امروزه هر شخصی دست کم تا اندازه اي در مورد اتفاقاتیکه دراین جنگ بزرگ رخ داده آگاهی دارد. اما گرچه کلیات این نبرد بر کسی پوشیده نیست با این وجود حقایقی نیز دراین مورد گفته نشده یا کم اهمیت جلوه داده شده است. در ادامه این مطلب شما رابا حقایقی در مورد جنگ جهانی دوم آشنا خواهیم کرد که بی شک کمتر کسی از انها اطلاع دارد.

 

1-فرانسه درسال 1940 تانک ها، تفنگ ها و سربازان بیشتری نسبت به کشور آلمان داشت

همیشه آن گونه فرض میشود که در طول جنک جهانی دوم، پیروزی هاي سریع اولیه و خیره کننده خودرا با بهره بردن از سلاح هاي مدرن و نیروی هوایی که برتری بزرگی نسبت به نیروهای متفقین داشت بدست آورده ودر می 1940 اروپا را درنوردیدند. اما حقیقت کاملاً متمایز است. در 10 می 1940،

 

وقتی که آلمانی ها به فرانسه حمله کردند تنها 16 گردان از 135 گردان آنها مکانیزه بود؛ یعنی آن گردان هایي که به سیستم موتوری مجهز بودند. باقی نیروها برای حمل و نقل به اسب و ارابه متکی بوده و یا با پای پیاده در حال پیشروی بودند. در آن زمان فرانسه خود 117 گردان رزمی داشت.

 

علاوه بر این تعداد سلاح هاي فرانسوی ها نیز بسیار بیشتر بود. نیروهای آلمانی 7.378 قبضه توپخانه در اختیار داشت اما در طرف مقابل تعداد توپخانه هاي ارتش فرانسه 10.700 قبضه بود. تفاوت به همینجا ختم نمی‌شود زیرا کشور آلمان ها تنها توانستند 2.439 دستگاه تانک تجهیز کنند در حالی‌که فرانسوی ها در آن زمان بیش از 3.254 دستگاه تانک در اختیار داشتند که غالباً آنها از تانک هاي آلمانی بزرگتر، مجهزتر و دارای تجهیزات دفاعی بهتری بودند.

حقایق عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید

2- برتری نیروی انسانی بریتانیا در حد غیر قابل باوری بود

قبل از شروع جنگ، بریتانیا تصمیم گرفته بود که قدرت نیروی دریایی و هوایی خود رابه شدت افزایش دهد و تنها پس از سقوط فرانسه بود که این کشور متوجه شد نیروی زمینی خودرا نیز باید به همان اندازه تقویت کند. با این وجود گرچه در زمان جنگ بیشترین نیروی انسانی در اختیار نیروی دریایی، هوایی، زمینی و حتی کشتی هاي تجاری بریتانیا بود اما دراین میان بیشترین نیروها در زمینه تولید هواپیما ودر وزارت تولید هواپیما بکار گرفته شد.

 

در طول زمان جنگ، این وزارت بیش از 132.500 هواپیما تولید که رقمی غیر قابل باور بنظر میرسد. جالب این‌که در طول نبرد بریتانیا که نیروی هوایی کشور آلمان و بریتانیا عملاً جنگ را در دست گرفته بودند، تنها 750 جنگنده در نیروی هوایی بریتانیا مشغول به فعالیت بودند.

 

3- نیروهای متفقین تنها یک درصد از کشتی هاي تجاری خودرا از دست دادند

کشتی هاي تجاری که نیروهای متفقین در طول جنگ در دریایی آتلانتیک شمالی، شمالگان و آب هاي خودی از دست دادند تنها 1.48 درصد کل ناوگان کشتیرانی این کشورها بود. در کل بیش از 323.090 کشتی تجاری متعلق به متفقین در طول جنگ در دریا حضور داشتند که از این تعداد تنها 4.786 فروند غرق شدند.

 

از این تعداد، 2.562 کشتی متعلق به بریتانیا بود در حالی‌که روزانه بطور متوسط 2.000 کشتی بزرگ و کوچک متعلق به این کشور در سراسر دنیا در حال حرکت در دریاها بودند. روی هم رفته محموله هاي تجاری دریایی بدون مشکل به مقصد می رسیدند هر چند در مواردی معدود تلفات سنگینی نیز به انها وارد شد.

 

4- بریتانیا کمترین میزان جیره بندی را در اروپا داشت

فرانسه و بریتانیا بدون جیره بندی خاصی جنگ را شروع کردند و جیره بندی به شیوه اي بسیار محدود در ژانویه 1940 شروع شد. در آن زمان نیروهای فرانسوی هنوز در حال مقاومت بودند تا این‌که در انتها در ژوئن 1940 شکست خورد. در طرف مقابل، کشور آلمان قبل از وقوع جنگ جیره بندی را شروع کرده بود تا نیروهای نظامی خودرا تغذیه کند و این جیره بندی از ابتدا تا انتهای جنگ دربخش هاي بزرگی از جامعه ادامه داشت.

 

تقاضای غذا از کشور های اشغال شده باعث شد که مردم بسیاری گرسنگی بکشند به خصوص در مناطق شهری فرانسه که غذا به سختی پیدا می شد. اما مردم بریتانیا گرسنگی نکشیدند ودر حالیکه بعضی از غذاها جیره بندی شده بودند اما اکثر مواد خوراکی جزو اقلام جیره بندی شده نبودند.

 

بدین ترتیب درسال 1945 که جنگ به پايان رسید مردم بریتانیا نسبت به دیگر مردمان کشور های اروپائی سختی کمتری کشیده، گرسنگی کمتری تحمل کرده بودند ودر کل در شرایط بهتری قرار داشتند.

 

5- ژاپنی ها راکت هاي کامیکازه داشتند

تنها نیروهای آلمانی نبودند که از نیروی راکتی در جنگ جهانی دوم استفاده کردند. بعد از پیروزی هاي اولیه، ژاپنی ها تلاش کردند که فاصله خود با تکنولوژی بریتانیا و ایالات متحده کاهش دهند. بدین ترتیب انها یک موشک ضد کشتی با هدایت انسانی که با نیروی راکت کار میکرد ساختند

 

که «اوکها» به معنای «شکوفه گیلاس» اسم داشت ودر روزهای انتهایی جنگ بعنوان یک سلاح کامیکازه یا همان انتحاری مورد استفاده قرار میگرفت. این موشک توسط هواپیمای مادر حمل شده و به محدوده هدف میرسید، سپس رها شده و به سوی هدف که طبق معمولً یک کشتی بود می رفت

 

ودر ادامه خلبان نیز هواپیمای خودرا با سرعت به هدف می کوبید. خلبانانی که این موشک را حمل می‌کردند «جینرای بوتای» نامیده میشدند که به معنای خدایان طوفان است اما با این موشک ها تنها 3 کشتی جنگی متفقین غرق شد.

حقایق عجیب درباره جنگ جهانی دوم که باید بدانید

6- فیلد مارشان الکساندر باتجریه ترین فرمانده میدان نبرد جنگ جهانی دوم بود

فیلد مارشال را در پایان جنگ همه ی مردم بریتانیا به خوبی می شناختند اما امروزه کمتر کسی وی را می شناسد. او بسیار باتجربه بودو در تمامی مراحل و رده ها در طول نبرد نیروهایی را در خط مقدم جبهه رهبری می‌کرد. وی در طول جنگ جهانی اول، دهه 1930 و سال 1942 رهبری نیروهای بریتانیایی را بر عهده داشت.

 

او رهبری نیروهای خاورمیانه و دو ارتش را بر عهده داشت تا این‌که در انتها به فرماندهی عالی نیروهای متفقین در مدیترانه منصوب شد. علاوه بر این وی درسال هاي 1919 تا 1920 رهبری نیروهای آلمانی در لیتوانی بر علیه نیروهای روسی را نیز بر عهده داشت.

 

7- بین خلبانان ماهر آلمانی و نیروهای متفقین تفاوت زیادی وجود داشت

نیروی هوایی کشور آلمان موسوم به «لوفت وافه» رویکرد بسیار متفاوتی نسبت به نیروی هوایی متفقین در موضوع خلبانان ماهر خود داشت. خلبانان زبده لوفت وافه وادار بودند که ساعات بیشتری رابه انجام عملیات بدون توقف خود ادامه دهند ودر این میان به شدت هر یک سعی در بالا بردن امتیازات خود داشت.

 

در جبهه شرقی انها با خلبانان بی تجربه و ضعیف روسی روبه‌رو بودند و بدین ترتیب هر یک از آنها امتیازات بسیاری را در نبردهای هوایی بدست آورد. دراین میان بیبی هارتمن خلبان آلمانی بود که با 352 مبارزه پیروز که با سرنگون کردن هواپیمای دشمن همراه بود خلبان برتر نیروی هوایی کشور آلمان بود. در برابر برترین آمار در بین نیروی هوایی بریتانیا متعلق به جیمز جانی جانسون تنها با 38 رویارویی پیروز بود.

 

8- جنگنده گم شده لوفت وافه

در همان زمانی که شرکت مسرشمیت رو به پيشرفت جنگنده هاي بی اف 109 بود، کمپانی حریف او یعنی هنکل نیز یک هواپیمای جنگی تک بال تمام فلزی به اسم اچ اي 112 را می تولید. نمونه هاي اولیه این دو جنگنده از لحاظ سرعت و ارتفاع پرواز کاملاً نظیر بوده و همه ی آنها سرعتی بیش از 350 مایل در ساعت داشند.

 

هواپیمای اچ اي 112 می توانست در 10 دقیقه به ارتفاع 20.000 پایی برسد و ارابه فرود آن نیز چنان محکم بود که خلبانان تازه کار نیز می توانستند به سهولت آنرا روی زمین بنشانند.این هواپیما می توانست مسافتی یالغ بر 715 مایل «1144 کیلومتر» را بپیماید که حتی از جنگنده هاي دو موتوره مسرشمیت 110 نیز عملکرد بهتری داشت.

 

با این وجود گرچه این جنگنده می توانست برتری خوبی در نبردهای هوایی برای لوفت وافه باشد اما به علت رابطه خوب گورینگ با ویلی مسرشمیت و ریشه ي یهودی هنکل، در انتها جنگنده هنگل مورد بی مهری فرمانده نیروی هوایی قرار گرفت.

 

9- لباس آمریکایی پارسونز جکت بسیار آسان ساخته شده بود

لباس استانداردی که نیروهای آمریکایی بطور گسترده در میدان نبرد به تن داشتند ام 41 اسم داشت که با اسم پارسونز جَکت بهتر شناخته می شد. این لباس بعد از آزمایش در گردان پنجم ایالات متحده در میدوِست و آلاسکا در تابستان و پاییز 1940 بالاخره درسال 1941 وارد ارتش این کشور شد و به خاطر ژنرال پارسونز که رهبری این گردن را بر عهده داشت به پارسونز جکت مشهور شد. طراحی این لباس با الهام از بادگیرهای غیرنظامی پیش از جنگ صورت گرفته بود.

 

ارتش ایالات متحده به زودی دریافت که بخش اعظم نیروهای این کشور سرباز اجباری بوده و سهولت، دوام و کاربردی بودن لباس سربازان از حالت و ظاهر نظامی داشتن اهمیت بیشتری دارد. این لباس در قسمت جلو دکمه و زیپ داشته و بسیار ساده، کم وزن و گرم بود که به پارچه و زمان دوخت بسیار کمی نیاز داشت و با مشورت بخش طراحی مجله مد اسکوایر طراحی شده بود.

 

10- سیستم حمل و نقل موتوری کشور آلمان بسیار ابتدایی بود

تبلیغات کشور آلمان در زمان جنگ مبنی بر این‌که ارتش رایش سوم مجهزترین و پیشرفته ترین تجهیزات ودر کل ارتش را دارد باعث شده که حتی امروزه نیز بسیاری این ادعا را باور داشته باشند اما حقیقت این است که درسال 1939، کشور آلمان یکی از کشورهایی غربی بود که سیستم جول و نقل موتوری در آن بشدت عقب مانده بود،

 

هرچند شرکت مرسدس در زمینه مسابقات اتومبیلرانی همواره پیروز میدان بود. در ابتدای جنگ برای هر 47 فرد آلمانی تنها یک وسیله موتوری در کشور وجود داشت در حالیکه این رقم در بریتانیا 14 نفر به ازای هر وسیله موتوری، در فرانسه 8 ودر ایالات متحده 4 نفر به ازای هر ماشین بود.

 

این بدین معنا بود که ارتش کشور آلمان برای حمل و نقل و انتقال تجهیزات، مهمات، نیروها و مواد مصرفی خود به شدت به سیستم حمل و نقل ریلی، اسب، ارابه و پاهای سربازان پیاده خود متکی بود. در ابتدای جنگ نیز در ارتش کشور آلمان نیز تنها 16 واحد مکانیزه وجود داشت. از این مهم تر این‌که این تعداد کم ماشین و تجهیزات

 

موتوری نشان دهنده وجود تعداد کمتری کارخانه، کارگاه، پالایشگاه و تعداد کمتری از افرادی بود که با رانندگی آشنایی داشتند. به عبارت ساده دراین زمینه کشور آلمان ضعف محسوسی داشت که در شکست این کشور بدون تاثیر نبود.