پارس ناز پورتال

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حنیف عمران زاده بازیکن تیم استقلال با ملیکا صفایی ازدواج کرده که عکسهای و خبر آن در فضای مجازی به سرعت منتشر شد. حنیف عمران زاده بازیکن سابق تیم استقلال ازدواج کرد. این بازیکن 33ساله بتازگی در اینستاگرام خود خبر ازدواجش را اعلام کرده و عکسهایی از مراسم عروسی خودرا منتشر کرده است.در ادامه عکسهایی از مراسم عروسی حنیف عمران زاده را مشاهده می‌کنید.

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

عکس همسر حنیف عمران زاده

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حلقه ازدواج حنیف عمران زاده و همسرش

 

حنیف عمران زاده متولد 10 اردیبهشت ماه سال 1364 در شهرستان نور، مازندران، فوتبالیست استوی درروستای جوربند چمستان شهر نور به دنیا آمده است، 2 برادر به نام های سعيد و عمار و يک خواهر دارد 17 سالگي در شهر نور زير نظر جلال موسوي نسب سال 1381 فوتبالش رو شروع کرده است.

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حنیف عمران زاده شاگرد تنبل کلاس 

شاگرد تنبل کلاس بود واصلا علاقه اي به درس نداشته با زور به مدرسه می رفت و هر چه به مغزش فشارمی آورد، اصلا درس وکتاب به آن راه پیدا نمی کرد ته تجدیدی پشت تجدیدی در کارنامه اوب ه ثبت برسد اما با این حال عدد آخرخودش رابه دیپلم رساند.

 

اسم واقعی

همه ی ی ی شما فقط عمران زاده رابا نام حنیف می شناسید اما این بار نام سهیل را هم به فامیلی او اضافه کنید و بخوانید سهیل عمران زاده … داستان از این قرار است که خانواده وبچه محل ها همه ی ی ی وی را با نام سهیل صدا میزنند و حنیف وقتی حنیف شد که به استقلال آمد.استقلالی ها وی را بچه غول صدا میزنند.

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

حنیف عمران زاده عاشق خواب و RED BULL

خواب و خوراکش خواب است. هرروز تا ساعت 30/11 یا 12 می خوابد وقتی تلفنش را جواب میدهد مدام خمیازه می کشد، نوشیدنی مورد علاقه او red bull است و اصولا سرتمرین ودر اردوها ازاین نوشیدنی استفاده میکند البته مصرف این نوشیدنی هیچ ربطی به قوی هیکل بودن ندارد.چرا که حنیف قبل از مصرف red bull این قد و قامت را داشت.

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

باشگاه ها

شاهین تهران

امید پاس

پاس تهران

ملوان انزلی

استقلال تهران

نفت آبادان

حنیف عمران زاده با ملیکا صفایی ازدواج کرد +عکس مراسم ازدواج

گفتگو با حنیف عمران زاده

حنیف عمران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زاده عزیز اینجاست، خیلی از علاقمندان دوست دتشتن حنیف بیاد ودر برنامه ما حضور داشته باشه و امروز دعوت ما رو پذیرفت.

 

هنوز تو جو آبی هستی یا کاملا از سرت پریده؟

 

ما تو این جو آبی خلاصه شدیم. ما 7-8 سال باهاش زندگی کردیم. لقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایي که به ما داده بودن دلی بود از طرف هوادارها، ما که نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تونیم استقلال رو فراموش کنیم.

 

کنار گذاشتن تو، آرش برهانی و وحید طالب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لو ظاهرا پروژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي بود. این که یک مربی بیاد و یکسری و بپسنده و افراد دیگه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي و نپسنده طبیعیه ولی نحوه کنار گذاشتنشون بد بود.

 

بله هر مربی نسبت به برنامه خودش بازیکن انتخاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنه ولی اتفاق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایي که برای ما افتاد خوشایند نبود. مربی گذاشت کنار حقش بود مثل سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قبل که آقای مظلومی گفت امیرحسین و نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوام یا آقای قلعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نوعی کسانی رو نخواستن ولی نحوه کنار گذاشنش خیلی بد بود.

 

وحید که خیلی فجیع بود، وحید قرارداد داشت به احترام کسوتش هم بود باید نگهش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داشتن. من و آرش قرارداد نداشتیم و اون کار رو با ما کردن. فهرست مازاد خیلی بده تو فوتبال ایران. بازیکنی که قرارداد نداره رو که نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ذارن تو فهرست مازاد. میگن نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوایم باهاشون دیگه همکاری کنیم ولی من که 7 سال، آرش 9 سال و وحید 11 سال تو استقلال بودیم، گذاشتنمون تو فهرست مازاد خیلی بده.

 

این که شما از اون تیم جدا شدید ولی هنوز نکندید و ذهنتون هنوز درگیره، خیلی ناجوره. آقای جلالی مصاحبه کردن که آرش برهانی تو پیکان هنوز پست با پیراهن استقلال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ذاره تا این که روی پیکان تمرکز کنه.

 

آدم نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تونه گذشتش رو پاک کنه. حالا اون درست که باید بیای تو ساختار جدید ولی چوبی که ماخوردیم به خاطر این بود که ما 7-8 سال تو استقلال بودیم، فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنن چون تو استقلال بودیم کارایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مون و برای استقلال دادیم ولی خیلی اتفاق افتاده آدم از استقلال اومده بعد از 5-6 سال تونسته بازهم بازی کنه.

 

آرش هم دلش با استقلال بود. من تونستم یک جوری هضم کنم ولی برای آرش خیلی سخت بود چون نیتش این بود که یکسال بازی کنه و بعد با پیراهن استقلال خداحافظی کنه. مثل خیلی از کسانی که سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها قبل تو استقلال موندن و بعد خداحافظی کردن.

 

خیلی خوب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتن ما نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوایم باهاشون همکاری کنیم همون کاری که پرسپولیسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با بازیکن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خودشون کردن. دو سال پیش تو مصاحبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاشون خوندم که باهاشون تماس گرفتن گفتن به فکر تیم باشین. این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها اینکار هم با ما نکردن که حتی زنگ بزنن بگن شما رو نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوایم. من 4-5 تا پیشنهاد خوب داشتم. تو لیگ یک به خاطر تیم شهرم رفتم بازی کردم. تو لیگ برتر با صنعت نفت آبادان قرارداد بستم ولی برگشتم حتی پیراهن هم گرفته بودم ولی به خاطر مسائلی نرفتم که همین حالا پشیمونم اونجا نرفتم و رفتم لیگ یک.

 

تو تیم خونه به خونه شما بازیکن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتین مسیر اشتباهه؟

 

تو اون تیم حرف زیاد بود مثلاً ممکن بود یک تدارک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چی یا یک ماساژور یا لیدر حرفی بزنه به گوش حاجی برسونن. کسی هم که خرج کلان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنه با کوچک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین چیزی عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌العمل نشون میده ایشون هم عکس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌العمل نشون میداد. نمیشه که تو رختکن داری حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی، پنج دقیقه بعد دست مدیریت باشگاه باشه. این باعث شد که تیم نتیجه نگرفت. جوری شده بود که سرمربی مشکوک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد به همه ی ی ی البته علی آقا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دونست کیا دارن اینکار و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنن.

 

تو هنوز هم با رحمتی رفیقی؟

رفیق که درود علیک داریم دیگه.

 

چرا اینجوری شد؟

 

مهدی با کسی آشنا شد که خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها رو از دست داد. حالا شاید من همین حالا بگم ناراحت بشه ولی من رک حرفم رو گفتم. اون قدری که من با مهدی بودم زن و بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نبودن. ما هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي دو روز بازی داشتیم از یک روز قبل هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم اردو یعنی ما هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي چهار روز با هم بودیم. تو خونه هم که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم با هم بودیم. جایی هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواستیم بریم با هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم ولی اون اتفاق افتاد و دیگه جدا شدیم.

 

همین حالا که خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها وضعیت استقلال رو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینن، میگن آه حنیف و طالب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لو و آرش برهانی و بختیار رحمانی پشتِ استقلاله، لعنت کردن؟

 

اون روز، روز مرگمه اگه بخوام برای استقلال آه بکشم و لعنت کنم. ما زندگیمون و برای استقلال گذاشتیم. زندگیمون و برای هوادارها گذاشتیم همون جوری که اون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها زندگیشون و برای ما گذاشتن. من استقلال و نگاه نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم، 25 میلیون آدم و نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم.

 

با اضافه شدن جواد نکونام به استقلال حواشی شماها مخصوصا تو و مهدی رحمتی خیلی زیاد شد! دلیل خاصی داشت؟

 

خب دلیلش رو همه ی ی ی می‌دونند دیگه، سر قضیه بازوبند کاپیتانی بود. شنیده بودم به جواد نکونام قولش رو داده بودند.

 

وضعیت صبا چطور بود؟ مثل این که یه مشکلی با محسن فروزان داشتی؟

 

صبا نیم فصل اول کلا افتاده بود. ما که نیم فصل دوم اومدیم سعی کردیم شرایط رو بهتر کنیم. با این آقایی هم که میگی «محسن فروزان» من مشکلی ندارم ولی ایشون گفتگو کرده بود که من از قصد جلوی استقلال پنالتی دادم و اخراج شدم. من تا حالا اینجوری نون نخوردم و احتیاج ندارم برای محبوب شدن بین استقلالی‌ها این کارها رو بکنم. من به اندازه کافی محبوب هستم و همین الانم بخوام برم استادیوم بیشتر از بازیکنایی که توی تیم هستن تشویقم می‌کنند.

 

در مورد صبا هم طبق نتایج نیم فصل دوم ما تیم ششم هفتم بودیم. اون بازی آخر هم که سقوط کردیم داستانش رو همه ی ی ی می‌دونند دیگه!

 

همین حالا هم انگار چند تا پیشنهاد خوب داری.

 

همین حالا 2-3 تا پیشنهاد دارم ولی منتظرم با یکی از مربی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایي که صحبت کردم اگه تیم بگیره باهاشون باشم.

 

زندگی مشترک چه جوریه؟

 

سخته دیگه، ما یک عمر مجرد بودیم. من خیلی رفیق باز بودم هم اکنون باید سر وقت خونه باشی. خیلی تغییر کردم.

 

نمی دانم چرا یاد میکی رور کی افتادم.همان هنرپیشه فیلم <<کشتی گیر>>با چهره اي در هم و برهم مشت خورده! <<میکی>>زیبا روی بود.قد بلند با چهره اي معصوم.رفت و فیلم 5/9 هفته را بازی کرد و به ناگهان معروف شد.رسانه ها چپو راست از او مینوشتند و این که یک ستاره نوظهور به عالم سینما وارد شده.در لابه لای هر نوشته اما به چهره اش هم اشارهخ می شد.یک چهره بچه گانه یا همان<< <رورکی ظاهرا خوشش نمی آمد

 

از این نوشته ها یعنی از تعریف و تمجید راضی بود اما این که که به او بگویند چهره بچه گانه دارد زیاد به مذاقش خوش نمی آمد.این شد که رفت توی رشته <<کشتی کج>>و زد این صورت را له و لورده کرد.

 

حالا اگر نام میکی رورکی را توی گوگل سرچ کنید دو جور عکس دارید یکی قبل از این که آن صورت بچه گانه را له و لورده کند و دیگری همان صورت درب و داغان.حنیف عمران زاده قبل از این که بیایید استقلال جوان نام این هنر پیشه را نشنیده بود.چی شد که یاد رورکی افتادیم؟…آهان!…حنیف می‌گفت دوست دارد بیشتر چهره اي خشن داشته باشد تا از این چهرهای بچه گانه.می گفت بازیکنان از مدافعانی که خشن باشند می‌ترسند اما از مدافعانی که چهره بچه گانه داشته باشند نه.

 

حنیف اگر با چهره بچگانه به دنیا می آمد با خودش چه کار میکرد؟می رفت یک رشته خشن «مثلاً بوکس»و صورتش را مثل رورکی له و لورده میکرد تا خشن بنظر بیاید؟یا مثلاً می رفت موهایش را از ته میتراشید؟نه/ خودش می گوید نه.به این چهره نگاه کنید برای یک مدافع به اندازه کافی<<خشن>>و <<با جذبه>>هست.

 

نا حالا امضا گرفته اي؟

آره نخستین امضا را از احمد مومن زاده گرفتم.

 

جدی؟چه سالی بود؟

سال 80 بود برای دیدن یکی از بازی های استقلال به تهران آمده بودم .او و مهدی صالح پور بدلیل محرومیت از vip بازی را تماشا میکردند یادم نمی رود بدلیل این که کاغذ نداشتم روی اسکناس ازش امضا گرفتم.

 

برخورد او چه طور بود؟

برخورد خوب و گرمی داشت و به بهترین شکل با من رفتار کرد.

 

تنها به تهران آمده بودی؟

نه با چند تا از دوستانم اومده بودم.

 

بعد ازآن روز دیگر وی را ندیدی؟

مومن زاده را نه اما صالحپور را برای بازی هنرمندان مقابل پاس دیدم.

 

مقابل مومن زاده در بازی حضور نداشتی؟

چرا در بازی استقلال –راه آهن مقابل او بازی کردم.

 

نگفتی آن فردی هستی که از او امضا گرفتی؟

خواستم بگویم اما روی چند بازیکن ما تکل خطرناک رفت و من ترسیدم و نگفتم.

 

دیگر برای کدام بازی های استقلال به تهران آمدی؟

چند بازی دیگر هم امدم اما بدلیل این که دو سال بعد خودم فوتبالیست شدم این اتفاق رخ نداد.

 

برای بازی های پرسپولیس هم به ورزشگاه رفتی؟

خیر استقلالی بودم.برای بازی های پرسپولیس بروم چیکار.

 

پس با این اظهار نظر این که چند سال پیش می گفتند خانواده ات پرسپولیسی بودند دروغ است؟

خانواده ام پرسپولیسی بودند اما در حال حاضر همه ی ی ی استقلالی هستند و طرف پرسپولیس نمی‌روند.

 

با اینکار تعداد تماشاگران استقلال را زیاد کردی؟

خیلی.در شهر محل سکونتمان هم خیلی ها استقلالی شدند در محله ما حدود 7 هزار نفر جمعیت دارد که نود درصد آنهارا استقلالی کردم.

 

انها برای دیدن بازی های تو به تهران می‌آیند؟

بله.قرمزهای سابق که حالا آبی واقعی شدند و به تهران می‌آیند.به خصوص پسر عمویم.آرش که اسقلالی دو آتشه است.

 

جدی؟

بله او در اتاقش عکسهای زیادی از استقلال را روی دیوار نصب کرده.

 

عکس تو هم هست؟

 

بله.یک طرف اتاق تمام عکسهای من است و طرف دیگر عکسهای استقلال .«البته فک نکنم تو ایران کسی به انداز من پوستر حنیف به اتاقش زده باشه.من 70 عکس و دو بنر بزرگ از حنیف تو دو تا اتاقم زدم».

 

پس زمانی که میبازد با تو تماس گرفته و حسابی ازت گله میکند؟

خیر.وقتی می‌بازیم با من تماس نمی گیرد چون میداند خودم از او ناراحت ترم.

 

وقتی میبرید چه طور؟

زمانی که برنده میشویم یا من گل می زنم زنگ زده و تبریک می گوید.

 

آخرین بازی که به ورزشگاه آمد چه زمانی بود؟

بازی با سایپا بود که بعد بازی هم پیراهنم رابه او هدیه دادم.

 

بعد از بازی هم شبانه بر می‌گردد؟

او چها ساعت در راه است و بعد از بازی بلافاصله بر میگردد.

 

از ذات پاک هوادارانی که روی سکو می نشینند و حسابی حرص و جوش می خورند خبر داری؟

به خوبی انها را درک میکنم زیرا نیم فصل اول پارسال خودم هم مثل یک هوادار از روی سکوها بازی ها را می دیدم و شاهد بودم چقدر حرص و جوش می‌خورند.

 

صحبت از امضا گرفتن تو شد از فرد دیگری هم امضا گرفته اي؟

خیر امضای مومن زاده نخستین و آخرین تجربه ام بود.

 

در بین خارجی ها از کدام مدافع خوشت می آمد؟

یاپ استام را خیلی دوست داشتم.

 

به خاطر خشونتش یا سبک بازی او؟

به خاطر همه ی ی ی چیز.هم قلدری خشونت و سبک بازی اش.از دیدن بازی های او لذت می بردم.

 

به نظرت بعد از او کسی توانست جای وی را بگیرد؟

در منچستر ویدیچ دفاع خوبی است اما مثل او ترسناک نیست.

 

تو وحشتناکی؟

فکر نکنم به ان شکل ترسناک باشم.

 

خب مثل یاپ استام کچل کن.

خیلی قشنگم حالا موهایم را هم کچل کنم.دیگر فردی طرف من نمی‌آید.

 

بین ترسناک بودن و سوپر استار بودن کدام را انتخاب می کني؟

دوست دارم ترسناک باشم.

 

دوست داری در چهره ات تغییرات دهی؟

شاید در آینده اینکار را انجام دهم.

 

میکی رورکی بعد از نقش آفرینی دریک فیلم سینمایی برای خود اسم ورسمی دست و پا کرد اما به او ایراد می‌گرفتند که چهره اش معصوم است و بهمین دلیل وارد عالم کشتی کج شد تا چهره اش حدودی خشن شود تو نمیخواهی از این کارها بکنی؟

من دوست ندارم بگویم حنیف معصوم است یا من تی تیش هستم.

 

حالا بگویند اینکار را انجام میدهی؟

خیر.من همین حالا هم چهره ام به این شکل است نمی خواهم بدتر از این شود.

 

بعد ها هم این اتفاق رخ نمی‌دهد؟

من همینی هستم که می‌بینید و تغییری نخواهم کرد.

 

در پاس موهایت بلند بود چرا در استقلال انها را کوتاه کردی؟

بخاطر این که نمی‌خواستم برخی از اتفاقات گذشته دوباره تکرار شود و وارد حاشیه نشوم.

 

قد و قامت تو یکی از لازمه های خشونت است که داری.اگر این لازمه را نداشتی از چه راهکاری استفاده می کردی؟

 

آن موقع دیگر مدافع نمی‌شدم.شاید هم مدافع آخر می شدم.

 

مثل پنجعلی؟

بله.چهره او هم خشن بود.

 

هاشمی نسب زمان بازیگری بخود حالت هایي می گرفت تا بتواند خشونتش را نشان دهد.مثل بزرگ کردن چشمانش.

من نمیتوانم چشمانم را بزرگ کنم.

 

البته مدافعانی مثل کاناوارو هم با سری تراشیده بعنوان خوشتیپ ترین و زیباترین بازیکن جام جهانی لقب گرفت اما در حد و اندازه خو خشن است.او ایتالیایی است و ما ایرانی.خیلی ها گفتند موهایم را بزنم خشن تر می شوم.

 

چه کسانی گفتند؟

هم تیمی هایم به این موضوع اشاره کردند.

 

اگر فوروارد بودی ترسناک ترین مدافع ایران که به سمتش نمیرفتی کدام بود؟

بدون شک محسن بنگر.البته او خوش تیپ است اما چهره اش ترسناک است.

 

امیر حسین صادقی چطور؟

اودر بازی خشن است اما چهره اش مثبت و دوست داشتنی است.

 

علی انصاریان اعتقاد داشت یا توپ باید رد شود یا بازیکن.نظر تو چیست؟

باید ببینم آن بازیکن کیست.اگر بچه بدی باشد اورا میزنم و اگر نه کاری ندارم.

 

تا حالا بازیکنی را عمدا زدی؟

زمانی که در شاهین بازی می کردم فامیل مربی مان که یک بچه کوچک بود در بازی حضور داشت.مربی مان گفت حنیف اورا نزنی پنج دقیقه نگذشته بود که ابروی من را همان بچه شکست.

 

جواب ما را ندادی؟

در بازی سایپا تکل بدی روی پای کریم انصاریفرد زدم که آن هم دلیل داشت.

 

چه دلیلی؟

بدلیل مصدومیت از زمین بیرون رفته بودم وفتی وارد شدم دیدم در موقعیت مناسبی قرار دارد و وی را زدم.بعد از بازی از کریم معذرت خواهی کردم.

 

شده بازیکنی را نشان کنی؟

خیر.از این کارها بلد نیستم زیرا بی انصافی محض است.

 

انواع و اقسام تکل وجوددارد تو زدن کدام یک را بهتر بلدی؟

من از بغل می‌توانم به اسانی روی مچ تکل بزنم و مچ پای رقیب را بشکنم اما اینکار را نمیکنم چون اخر نامردی است و بازیکن باید چند ماهی در خانه بخوابد.

 

دراین چند سال چه القابی بهت دادند؟

در پاس میگفتند کوه الوند و ماتراتزی.

 

اما لقب اصلیت را نگفتی؟

بیگلی بیگلی را می‌گویید؟حاجی اولیایی عاشق این لقب بود.

 

ظرفیت شوخی ات چقدر است؟

ظرفیتم خیلی بالاست و ناراحت نمیشوم.

 

شده با هواداری برخورد کنی؟

 

در کرمان یک هوادار قبل از بازی قصد عکس گرفتن داشت .گفتم اجازه بده دارم با پدرم صحبت میکنم.او گفت ولش کن.من هم که برای پدر و مادرم احترام زیادی قائل هستم آمپر چسباندم.

 

چه برخوردی کردی؟

خودم را نظارت کردم و به او گفتم برو

 

دیگر اورا ندیدی؟

بعد از بازی بیرون هتل بودو از او پوزش خواهی کردم.

 

در بازی با مس گفتی چشمانت نمی‌دید منظورت چه بود؟

بدلیل خستگی چشمانم می سوخت و هیچ جا را نمی دیدم.

 

نترسیدی؟

خدا خدا می کردم بازی تمام شود یا کادر فنی تعویضم کنند.کپ کرده بودم.

 

بهانه نبود؟واقعا ترسیده بودی؟

من اهل بهانه و دروغ گفتن نیستم.باور کنید از دقیقه 55 هیچ چیز را نمیدیم.

 

اگر در فینال جام جهانی جای زیدان بودی واکنش اورا نسبت به ماتاراتزی نشان می دادی؟

من هم جای زیدان بودم اورا میزدم البته نه به آن شکل.

 

پس کدام شکل؟

در جریان بازی وی را میزدم تا اخراج نشوم و تیمم ضرر نکند.در فوتبال ایران هم که فحش دادن رایج است.بله.البته نه رکیک.

 

تو تا حالا فحش داده اي؟

خیر تا این لحظه اینکار رو نکردم.

 

از دیگران چند کیلو فحش شنیده اي؟

برخی ها به خاطر فشار بازی ها اینکار را انجام میدهند.البته دراین چند هفته چیزی را شاهد نبودم.

 

به تو توهین نشده؟

تا حالا که توهین نکردند.

 

یکی از هم تیمی های تو تعریف میکرد در یکی از بازی ها یک مهاجم با تجربه هر چه از دهانش در آمده نثار او کرده؟

من که تا به حال نه چنین چیزی را دیده ام و نه اینکار را انجام داده ام.

 

حتی کزیم انصاری فرد؟

حتی او.کریم گفت بی انصاف از عمد زدی و من هم در جوابش گفتم وادار بودم.

 

در دربی برگشت پارسال هم شاهد این موضوع نبودی؟

در دربی پارسال هیچ بی احترامی ندیدم.

 

مگر میشود؟

من ترسی ندارم.اگر دیده باشم میگویم.

 

شوک حقیقی با شیث به یکدیگر بی احترامی نبود؟

من چیزی ندیدم.

 

در آن صحنه صاحب کرنر شدید مگر جلو نیامدی؟

از هجده خودمان در حال آمدن به هجده قدم پرسپولیس بودم آن اتفاق تمام شده بود.

 

با ادب ترین بازیکنی که دیده اي؟

فرهاد مجیدی.

 

زمانی که در زمین هستید شعارهای هواداران رابه خوبی می‌شنوید؟

بله همه ی ی ی رابه خوبی می‌شنوم.

 

کدام یک از انها بیشتر بشما روحیه میدهد؟

وای وای اي استقلال حمله حمله.این شعار روحیه مارا هزار برابر میکند.

 

راستی حنیف اهل سینما هم هستی؟

فیلم زیاد می بینم اما اهل سینما رفتن نیستم.

 

در سینما با کدام بازیگر رابطه نزدیک داری؟

با حسن جوهرچی رابطه ام از همه ی ی ی نزدیک تر است و با هم در تماسیم.از استقلالی های دو آتشی است.

 

دیگر کدام بازیگر؟

امیر جعفری و مهران غفوریان.

 

دوست داری هنرپیشه شوی؟

همین فیلم نود دقیقه اي که تو زمین بازی میکنیم بس است.

 

متولد چه ماهی هستی؟

10 اردیبهشت.

 

به طالع بینی هم اعتقاد داری؟

یکبار رفتم و نیم ساعت خندیدم.تا حدودی فکر کنم این موضوع واقعیت داره

 

اردیبهشتی ها چطور انسانهایی هستند؟

انسانهای خونگرم-خاکی و بی شیله پیله و از هیچ چیز هراسی ندارند.ما خانوادگی اردیبهشتی هستیم.پس تولدهای شما تیمی برگزار میشود.بله.

 

به موسیقی هم علاقه داری؟

خیلی زیاد.

 

قصد کنسرت رفتن نداری؟

چرا.می خواهم به کنسرت رضا یزدانی بروم و صدای وی را بشنوم.

 

پس به موسیقی پاپ علاقه مندی؟

موسیقی سنتی هم گوش می‌دهم.دو آهنگ شجریان را دوست دارم وبه صدای مرخوم بسطامی هم علاقه زیادی دارم.

 

خودت هم اهل خواندن هستی؟

من اگر بخوانم همه ی ی ی فرار می‌کنند.

 

تو اردوها با صادقی هم اتاقی زمانی که می خواهي به موسیقی گوش کنی با او دعوایت نمیشود؟

خیلی زیاد.تا من آهنگ میزارم او خاموش میکند و موسیقی مورد علاقه خودرا می گذارد.

 

چرا با او هم اتاقی؟

بخاطر این که داداشم است.

 

او به شوخی گفته که میخواد سطح بازی تورا بالا ببرد؟

حقیقت را گفته.او 9سال است در استقلال حضور دارد و تجربه اش از من بیشتر است.

 

به شعر گفتن هم علاقه داری؟

قیافه من به اینکار نمیخورد.

 

پس به کدام کار می خورد؟

دنبال توپ افتادن و فوتبال بازی کردن.

 

اهل کتاب خواندن هم هستی؟

بله کتابهای تاریخی می‌خوانم.

 

آخرین کتابی که خواندی چه بود؟

در حال حاضر مشغول خواندن کتابی هستم که از بدو پیدایش زمین صحبت کرده و با خواندن آن به قدرت خدا می‌توانی به بهترین شکل ممکن پی ببری.خودم که ان کتاب را می‌خوانم کپ میکنم.

 

کدام شخصیت تاریخی را دوست داری؟

عاشق کوروش هستم.

 

منشور کوروش را دیدی؟

خیر اگر بدانم کجاست میروم آنرا می بینم.

 

پس کلا منشوری ها را دوست داری؟

منشور که دو دانگش به نام من است دو دانگ نیکبخت و دو دانگ دیگر برای عزیز محمدی و علیپور.

 

تا به حال تهدید شده اي؟

تهدید نه اما تعهد داده ام.

 

کجا؟

برای بحث منشور تعهد دادم تا برخی از کارها را دیگر انجام ندهم.

 

در آن زمان صحبتی دراین باره با تو شد که هنوز از یاد نبرده باشی؟

زمانی که محروم بودم بعد از یکی از بازی ها در حال خروج از ورزشگاه بودم یکی از هواداران گفت شانس ما را ببین این هنوز نیامده منشوری شد.حرف او برایم خیلی سنگین بود.

 

آشپزی هم بلدی؟

تا حدودی.دست پختم بد نیست.

 

کدام غذا را بهتر درست می‌کنی؟

در درست کردن ته چین استادم.

 

حنیف به چه معناست؟

چند روز پیش که با پدرم صحبت میکردم او گفت یکی از اسامی امام جواد است که از قرآن آنرا انتخاب کرده.

 

قبل از بازی ها به کدام یک از معصومین متوسل می‌شوی؟

ابتدا حمد و سوره میخونم و با توسل به حضرت ابولفضل وارد زمین میشوم.

 

از حضورت در استقلال یکسال گذشت ایم مدت چطور بود؟

به غیر از منشور سال خوبی بود.

 

در اینروزها و شبها گریه کردی؟

بعد از باخت استیل آذین دیوانه شده بودم واعصابم بهم ریخته بود ولی گریه نکردم.

 

در زندگی چطور.گریه کردی؟

آخرینبار زمانی که پسر دختر خاله ام فوت کرد.گریه کردمک آخه خیلی جوان بود.

 

برای خودت چطور؟

فقط زمان منشور.یکبار در خلوتم گریه کردم.

 

نمی خواهي در زندگی ات تغییراتی به وجود بیاری؟

منظورتان چیست.

 

منظورمان ازدواج است.

چرا در تدارک آن هستم و بهمین زودی ها خبرهای جدیدی خواهیذ شنید.

 

چند دشمن داری؟

نمی دانم اما دوست خوب زیاد دارم.

 

دوست خوبی که بتوانی روی آنها حساب کنی؟

بله حدود 20 دوست دارم.

 

انها چیزی به تو اضافه می‌کنند؟

بله همه ی ی ی انها متاهل هستن و چیزهای زیادی از انها یاد می گیرم.

 

چند دوست پزشک داری؟

دو نفر

 

مهندس چطور؟

سه نفر.

 

نوازنده چطور؟

آرش برهانی او استاد است.

 

تا حالا بنظر خوت مغرور شده اي؟

من هیچ زمانی مغرور نمیشوم مگر کوه کنده ایم ؟ما داخل زمین بازی میکنیم این وظیفه مان است.نباید از دوست داشتن هواداران <<هوو>> برداریم.فرق ما با دیگران این است که نود دقیقه روی آنتن می رویم.

 

در بین بازیکنان با کدام یک رابطه بهتری داری؟

با فرهاد و امیر حسین.

 

آنها به تو کمک می‌کنند؟

خیلی زیاد.

 

با آنها در تماسی؟

بله با هم صحبت میکنیم.

 

جواب میدهند؟

بله.

 

شده پشت تلفن فردی بمانی؟

بیشتر امیر حسین صاقی.هر وقت زنگ می زنم با پسرش در حال شمشیر بازی است و بعد خودش تماس می‌گیرد.

 

نمیخواهی تحصیلاتت را ادامه بدهی؟

قبول دارم اگر تحصیلاتم را ادامه دهم کلاس کارم بالاتر می رود و پخته تر می شوم اما با شرایط فعلی نمی توانم.شاید در آینده اینکار را انجام بدهم.

 

این آینده چه زمانی است ؟

زمانی که مسئولیت سنگینی که در استقلال دارم به اتمام برسد.

 

به زبان انگلیسی هم علاقه داری؟

دلبستگی دارم اما آن چنان وارد نیستم.قرار است پدرم که فوق لیسانس زبان است با من تمرین کند.

 

از کدام مربی بدت میاد؟

همه ی ی ی آنهایی که مربی ام بوده اند را دوست دارم.

 

جایگاه استقلال را در لیگ دهم چطور پیشبینی می کني؟

شک نداشته باشید مدعی اصلی قهرمانی هستیم و بعد از تعطیلی لیگ قدرت اصلی استقلال را خواهید دید.

 

قبلا گفته بودی هاشمی نسب الگوی توست.یاد وی را در دربی زنده می کني؟

امیدوارم این اتفاق رخ دهد و با گلزنی در داربی هواداران را شاد کنم.

 

کدام دربی راکه دیدی از یاد نخواهی برد؟

دربی رفت سال 79 که در آخر دعوا شد.

 

اگر خودت بودی در آن جنگ وارد می شدي؟

اگر منشور نبود.بله

 

فکر می کني با کدام پرسپولیسی دعوا می کردی؟

با توجه به قد و قواره ام فکر میکنم باید با پاین رافت درگیر می شدم.

 

حرفی مانده؟

از هواداران و حمایت آنها تشکر میکنم.