میدانیم کـه امروزه یادگیری زبان انگلیسی برای همه ی مـا چقدر فایده دارد ودر پیشرفت کاری و تحصیلی شرط اول زبان اسـت. با افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامههاي رادیویی و تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی بـه زبان انگلیسی صورت می گیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن امروزی اسـت.
آنچه ذکر شد بـه خوبی نشان میدهد کـه ضرورت فراگیری زبان خارجی امری لازم و ضروری اسـت. حال کـه نیاز جامع دراین راستا تعریف شد نیاز اسـت تا برنامهاي عملی با جایگاهی علمی برای نظام آموزشی کشور تعریف کرد تا بـه این خواسته نزدیک شویم.
نتایج حاصله تا بـه امروز نشان میدهند انچه تا کنون در نیل بـه این خواسته انجام شده ناکارآمد بوده اسـت. آمارها می گویند: کمتر از ۵درصد ایرانیها میتوانند بـه زبان انگلیسی تکلم کنند. هم چنین بیش از ۹۲درصد از داوطلبان ورود بـه دانشگاهها کمتر از ۱۰درصد تستهاي مربوط بـه درس زبان انگلیسی را درست جواب می دهند.
آموزش و پرورشی کـه معتقد اسـت فردای کشورش را کودکان امروز آن میسازند باید هر تحولی را در نظام آموزشی نپذیرد مگر آن کـه از جایگاهی علمی برخوردار باشد. متاسفانه سالها شاهد آن بودیم کـه این نظام آموزشی بـه آزمایشگاهی بدل شده اسـت کـه برای راهیابی بـه مسیر درست از طریق آزمون و خطا عمل میکند. از این مقوله با طرح سوالی خروج می کنیم.
حال کـه نیاز جامعه بـه فراگیری زبان خارجه مشخص شد، این سوال مطرح می شود کـه این آموزش باید از چـه مقطعی آغاز شود؟ چندی پیش سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران از ممنوعیت برگزاری کلاسهاي آموزشی زبان خارجه بـه صورت فوقبرنامه در تمامی مدارس ابتدایی شهر تهران اعم از دولتی و غیردولتی خبر داد. این در حالی بود کـه سالها شاهد دو زبانه بودن بعضی مدارس در سطح کشور بودیم.
تعداد زیادی از کارشناسان معتقدند کودکی کـه هنوز استخوان بندی ملیاش محکم نشده نباید در دسترس یک زبان و فرهنگ دیگر قرار گیرد.ضمن اینکـه انجام این طرح اساساً یک خطر بزرگ برای زبان پارسی و فرهنگ ملی بـهشمار می رود. اما عدهاي نیز مصرانه بر این باورند کـه بعلت آمادگی ذهنی کودکان دراین سنین بهتر اسـت آموزش زبان هم از نخست آغاز شود.
اما آنچه از مجموع این گفتهها بـه دست می آید این اسـت کـه اشکال اساسی نظام آموزشی مـا نه بر سر زمان و مقطع یادگیری، کـه اساسا بر سر روش آموزشی ماست.بـه گمانم بچهها باید بـه حضور در کلاس و یادگیری، علاقهمند شوند و با درس خواندن انس و الفت برقرار کنند تا در ذهنشان نهادینه شود. این بهترین زمان آموزش و بهترین نوع آن اسـت.
این نکته قابل تامل اسـت کـه تمام رفتارها و شخصیت بچهها در دوران ابتدایی شکل می گیرد، هر نوع آموزشی نیز دراین تغییر رفتار تاثیر بسزایی دارد. پس بجاست اگر آموزش دراین مقطع صورت می گیرد بـه این مهم در روش تدریس توجه کافی شود.بنابر این اجرای طرحهاي مختلف نیاز بکار کارشناسی بسیار دقیقی دارد.
همان طور کـه اشاره شد برگزاری این کلاسها و عدم برگزاریشان بدلیل اهمیت موضوع، چیزی نیست کـه بـه سادگی بتوان درباره آن تصمیم گرفت.دریک نگاه کلی، نظام آموزشی مـا نیاز بـه یک تحول اساسی دارد. استفاده از روشهاي قدیمی و منسوخ گرهگشای مشکل مـا نیست.
نظام آموزشی باید بر اساس ایجاد علاقه و براساس روشهاي نوین جهان عمل نموده و با ترغیب و تهییج نوآموزان ابتدا بذر اشتیاق را در دلهاي آنان بکارد سپس دست بکار آموزش شود. اینگونه تعداد زیادی از موانع امروز از مسیر برداشته خواهد شد. توجه کافی داشته باشید کـه اساسا بزرگترین وظیفه آموزش و پرورش یاد دادن نیست، بلکه ایجاد شوق یادگیری اسـت.
نکته قابل تامل دیگر این اسـت کـه در اکثر مدارس مـا تدریس زبان با نوشتن الفبای انگلیسی و خواندن از روی کتاب آغاز میشود. درحالی کـه بر اساس توصیه زبان شناسان، یادگیری زبان دوم با یادگیری هم زمان مهارتهاي چهارگانه گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن همراه اسـت، بدین معنی کـه در دوهفته آغازین تدریس نباید کتابی در کار باشد و آموزش باید با عکسهای کـه بـه فلش کارت مشهور هستند آغاز شود.
زیرا بنا بـه اعتقاد زبانشناسان این چهار مهارت باید بـه ترتیب بکار برده شوند در غیر اینصورت فراگیری، بازده بالایی نخواهد داشت.