دو داستان آموزنده و جالب

آدم‌خوارها قول دادند. چهار هفته بعد رئیس اداره با آن‌ها جلسه گرفت و گفت: می‌دانم که شما خیلی سخت کار می‌کنید. من از همه‌ی شما راضی هستم. اما یکی از نظافت‌چی‌های ما ناپدید شده است. کسی از شما می‌داند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟

آدم‌خوارها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بعد از جلسه رئیس آدم‌خوارها از بقیه پرسید: کدوم یک از شما نادونا اون نظافت‌چی رو خورده؟

یکی از آدم‌خوارها با اکراه دستش را بالا برد.

رئیس آدم‌خوارها گفت: ای احمق! طی این چهار هفته من سه تل از مدیران پروژه‌ها را خوردم و هیچ‌کس چیزی نفهمید و حالا تو اون آقا را خوردی و رئیس متوجه شد؟!

از این به بعد به افرادی که کار می‌کنند کاری نداشته باشید.

نکته:

۱- استخدام آدم‌خوارها برای بالا بردن وجدان کاری کارمندان بسیار تأثیر گذار است.

۲- در بعضی دوره‌ها چقدر وضعیت اشتغال خوب بوده که کار به آدم خوارها هم می‌رسیده.

۳- برو کار می‌کن مگو چیست کار        که سرمایه‌ی جاودانی است کار

& & & & & & & & & & & & & & & &

رییس جوان قبیله

رییس جوان قبیله سرخ پوست

افراد قبیله‌ی سرخ پوست از رییس جدید ‌پرسیدند:

“آیا امسال زمستان سختی در پیش است؟”

رییس جوان قبیله که هیچ تجربه‌ای در این زمینه نداشت ، جواب داد: “برای احتیاط بروید هیزم جمع کنید.”
بعد خودش در اولین فرصتی که به دست آورد به سازمان هواشناسی کشور تلفن رد و پرسید: “آیا امسال زمستان سردی در پیش است؟”

سازمان پاسخ داد که این طور به نظر می‌رسد.”

پس رییس به مردان قبیله دستور داد که هیزم بیشتری جمع کنند و برای این که مطمئن شود یک بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:

– شما نظر قبلی تان را تایید می‌کنید؟ پاسخ دادند: “صد در صد”

رییس به همه‌ی افراد قبیله دستور داد که با تمام توان هیزم جمع کنند.

چند روز بعد برای آخرین بار به سازمان هواشناسی زنگ زد و گفت: “آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟”

–  بگذار این طور برایتان بگویم ، امسال سردترین زمستان در تاریخ معاصر کشور ماست!!!

– از کجا این قدر مطمئن هستید؟

– چون سرخ‌پوست‌ها دارند دیوانه‌وار هیزم جمع می‌کنند!!

نکته:

۱- خیلی اوقاتقضاوت‌های دیگران ناشی از رفتار خود ماست.

۲- اگر خواستید رییس قبیله‌تان شوید ، پیش از آن حتماً چند واحد را در زمینه‌ی هواشناسی پاس کنید.

۳- هر کس با اطمینان چیزی به شما گفت برای روشن شدن وضعیت از او بپرسید از کجا این قدر مطمئن است؟