پارس ناز پورتال

بدرود بطالت

بدرود بطالت

در مورد وقت می‌گویند وقت طلااست ولی عبارت زشت و نا مناسبی است. حدیث داریم، امام می‌فرماید: «إنما أنت عدد أیام فکل یوم یمضی علیک یمضی ببعضک فخفض فی الطلب و أجمل فی المکتسب»(غررالحکم، ص‏159) تو عددی بیشتر نیستی و هر چقدر که دقایق و زمان سپری می‌شود از وجود شما کم می‌شود و شما چندتا عدد هستید. اما حیف که ما شب ها فکر پول هستیم و همه مغازه داران و کارمندان و بانکی‌ها همینطور هستند و حتی وزارتخانه‌ها و نهادها هم همینطور هستند و به فکر پرداخت‌ها و دریافت های خود هستند. ولی به فکر فرصت ها و زمان نیستند.

حدیث داریم: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیرَ اللَّهِ»(جامع‏الأخبار، ص‏185) قلب و روح شما حرم خداست دل شما خانه خداست پس غیر از خدا کسی را در آن راه ندهید مثل پادگان ارتش که غیر از ارتشی را در آن راه نمی‌دهند ولی برخی مواقع می‌بینیم تنها کسی که در دل برخی نیست خدا و یاد خداست.

قرآن می‌فرماید: «لا ینْفَعُ نَفْساً إیمانُها» انعام/158 زمانی می آید که انسان هر چه هم ایمان بیاورد فایده ندارد و دیر شده است. فرعون در دریا وقتی گرفتار شد گفت ایمان می‌آورم «آمَنْتُ» یونس/90 خدا می‌فرماید «آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیتَ قَبْلُ وَ کنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ» یونس/91 یعنی حالا «وَ قَدْ عَصَیتَ قَبْلُ» چون پای چوبه دار خیلی‌ها خوبی می‌کنند.

شما یک روز مواظب عمر خود باشید البته مواظب بودن به این معنا نیست که تفریح نکنید بلکه بدین معناست که وقت خود را به بطالت نگذرانیم ولی ما وقتی کار نمی‌کنیم برایمان روز خوبی است.

کسی می‌گفت می‌دانی دلیل خوبی مسافرت چیست؟ و سه دلیل برای آن می‌شمارد: 1- نمازش نصفه است. 2-خوراک دو برابر است. 3- و کار هم خبری نیست. و از سبک بودن کار لذت می‌برد.

قرآن می‌فرماید: گروهی رفاه طلب هستند و وقتی می‌گوییم بروید جنگ. «لَوْ کانَ عَرَضاً قَریباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوک» توبه/42 یعنی اگر راه نزدیک باشد می‌آیند ولی اگر دور باشد خیر. و قرآن خیلی از کسانی که عمر خود را بیهوده می‌گذرانند انتقاد می‌کند.

در جایی می‌فرماید: «أَلْهاکمُ التَّکاثُرُ» تکاثر/1 شما را تکاثر و سرشماری مشغول کرده است در‌شان نزول این آیه خاطره‌ای نقل می‌کنند که دو گروه اختلاف پیدا کرده بودند که کدام گروه بیشتر است و فامیل الف از فامیل ب بعد از سرشماری باخت و فامیل الف حاشا کرد و گفت زنهای حامله باید دو نفر حساب شوند و باز هم سرشماری کردند و باخت و باز گفت بیشتر ما مرده‌اند و در قبرستان هم مرده‌ها را باید سرشماری کنیم و وقتی رفتند قبرهای پدرشان را هم بشمارند آیه نازل شد: «أَلْهاکمُ التَّکاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» تکاثر/2-1 یعنی اینقدر مست و مشغول هستید که رفته‌اید استخوان های پدرانتان را بشمارید.

امام سجاد راه می‌رفت و گوسفند را می‌دید که ذبح می‌کنند و می‌پرسید به او آب دادی و قصاب می‌گفت بله ولی امام می‌گفت که امام حسین را در کربلا شهید کردند و به او آب ندادند و در هر حادثه‌ای در کوچه و بازار مردم را علیه بنی امیه تحریک می‌کرد
علی(ع) در نهج البلاغه بعد از خواندن این آیه می‌فرماید دلت به چه چیز خوش است.

آیه‌ای می‌فرماید روز قیامت منافقین به مؤمنین می‌گویند «انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکمْ قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» حدید/13 یعنی به ما نگاه کنید تا از نور شما بهره مند شویم. و آنها می‌گویند «قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» یعنی برگردید از دنیا نور بیاورید و اینجا جای وام دادن وکمک نیست. می‌گویند «ینادُونَهُمْ أَ لَمْ نَکنْ مَعَکمْ قالُوا بَلى‏ وَ لکنَّکمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکمُ الْأَمانِی» حدید/14 مگر ما با هم نبودیم اما خودتان را فریب دادید ودر آرزوها به سر می‌برید دو دل بودید و آرزوهای دراز می‌پروراندید.

و اما روایات درباره استفاده از فرصت.

«إِنَّ لِرَبِّکمْ فِی أَیامِ دَهْرِکمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»(بحارالأنوار، ج‏68، ص‏221) هر زمانی را خداوند به شما لطف کرده است پس مراقب باشید که آن لطفها را دریابید.

برای ساختن قنات چندین چاه پشت سر هم در دامنه کوه می‌زنند و از زیر این چاه‌ها را به هم وصل می‌کنند و وقتی هم آب به سوی مزرعه می‌رود کشاورز با بیل دنبال آن می‌رود تا آب در مسیر منحرف نشود وگرنه چیزی به مزرعه نخواهدرسید. جوانها ما هم باید مواظب باشیم خیلی استعداد داریم  نباید

این نعامات را از دست بدهیم .

حدیث داریم: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ یتَزَوَّدُ وَ إِنَّ الْکافِرَ یتَمَتَّعُ»(بحارالأنوار، ج‏75، ص‏116) یعنی مؤمن از دقیقه‌های عمرش استفاده می‌کند و کافر ول می‌گردد. نکند کاری کنیم که بر عکس شود .

حدیث داریم: «یا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَک قَبْلَ هَرَمِک وَ صِحَّتَک قَبْلَ سُقْمِک وَ غِنَاک قَبْلَ فَقْرِک وَ فَرَاغَک قَبْلَ شُغْلِک وَ حَیاتَک قَبْلَ مَوْتِک»(أمالى طوسى، ص‏525) مراقب جوانی باش قبل از پیری و مراقب سلامتی باش قبل از مرض انسان همیشه همه کاری نمی‌تواند بکند.

گروهی نزد امام صادق آمدند و امام احوالپرسی کرد و از کسی پرسید شغل شما چیست و او گفت بی کار هستم. و امام از او روی برگردانید و گفت من به آدم بی کار نگاه نمی‌کنم.

حدیث داریم اگر حوادثی به پا شد که احساس کردی می‌خواهد قیامت بر پا بشود اما یک نهال داری آن را بنشان(بکار) و دور نینداز و در حساسترین وقتها از کشاورزی عقب نمان. اما آدم خجالت می‌کشد بگوید کشور کفر در کلاه خود سیب زمینی کاشته‌اند یا کشور کفر در سطل آب گوجه کاشته است و الی آخر. اما همین جا که ما نشستیم و چمن است آب هست خاک هم هست ولی سبزی برای خوردن ندارند آن هم زمین متری چندین هزار تومان.

حدیث داریم که کسی که آب دارد و خاک هم دارد ولی چیزی برای خوردن ندارد نفرین بر او باد.

چرا جوانها بسیج نمی‌شوند و اینجا به جای چمن تزئینی، سبزی نمی‌کارند. و انقلاب باید از خانه‌ها و باغچه‌ها شروع بشود.

تو عددی بیشتر نیستی و هر چقدر که دقایق و زمان سپری می‌شود از وجود شما کم می‌شود و شما چندتا عدد هستید.
و اما از کسانی بگوییم که از عمر خود استفاده کردند :

علی(ع) کفشش پاره شد و آن را پینه می‌کرد و سبحان الله می‌گفت از ایشان پرسیدند چه می‌کنید فرمود با دست خود پینه می‌کنم و حیف است زبانم حرام بشود.

2- میثم تمار خرما فروش بود و از علی(ع) حدیث یاد می‌گرفت و از شیعیان ناب بود بنی امیه دستور داد دست و پای او را بریدند. و اما او در این حال گفت مردم من چند ساعتی بیش زنده نیستم قلم و کاغذ بیاورید در این مدت برایتان چند حدیث بگویم و این است استفاده از فرصت.

رشید هجری. ابن زیاد فرماندار کوفه رشید را خواست و از او پرسید تو شیعه هستی و او هم گفت من شیعه خالص علی هستم و مرگ بر بنی امیه باد. گفت از علی برایم بگو. گفت: علی(ع) به من گفته دست و پا و زبان تو را قطع خواهند کرد. و ابن زیاد گفت برای اینکه بگویم علی(ع) دروغ گفته دست و پای تو را قطع می‌کنم و زبانت را نه. وقتی دست و پای او را قطع کردند او آنقدر حدیث گفت تا ابن زیاد دستور داد که زبان او را هم قطع کردند.

«آتُونِی بِصَحِیفَه وَ دَوَاه أَذْکرْ لَکمْ مَا یکونُ مِمَّا أَعْلَمَنِیهِ مَوْلَای أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع»(أمالی طوسی، ص‏165) یعنی زودتر دفتر و قلم بیاورید. مردم آمدند پیرامون رشید و گریه کردند گفت چرا گریه می‌کنید

توجه کنید اگر کسی ناخدای خوبی باشد هم در آب شور و هم آب شیرین کشتی را هدایت کرد و گر نه ناخدای خوبی نیست و صیاد هم همینطور و غواص هم همینطور است.

آیت الله خزعلی این چند سالی که در شورای نگهبان بود نقل شده می‌گفت زمانی که در ماشین تهران بوده است تمام نهج البلاغه را حفظ نموده است.

سنن دارمی از کتب مهم اهل سنت است نقل می‌کند که ابوذر در مکه همان جایی که به شیطان سنگ می‌زنند، سخنرانی می‌کرد. «قد اجتمع الناس علی یستفتونه فأتیه رجل فوقف علیه » ابوذر سخنرانی می‌کرد و مردم دور او جمع شده بودند و سؤال و جواب می‌کردند و مردی به او رسید و گفت: «الم تنه عن فتی » مگر حکومت نگفته است شما ممنوع المنبر هستید چه حقی داری سخنرانی می‌کنی ابوذر گفت «أرقیب » تو جاسوس و مراقب من هستی و گفت: «لو وضعتم سمسامه علی هذه و اشار الی قفاه » فرمود اگر شمشیر بر اینجای من بگذارید من از دقیقه‌های عمرم استفاده می‌کنم.

امام سجاد راه می‌رفت و گوسفند را می‌دید که ذبح می‌کنند و می‌پرسید به او آب دادی و قصاب می‌گفت بله ولی امام می‌گفت که امام حسین را در کربلا شهید کردند و به او آب ندادند و در هر حادثه‌ای در کوچه و بازار مردم را علیه بنی امیه تحریک می‌کرد.

پس از زمان استفاده کنیم. خود پیامبر هم از فرصت در حج استفاده می‌کرد و تبلیغ می‌نمود.