هیچ نام فرانسوی به اندازه "کوکو شانل" با مد پیوند نخورده است. صد سال از زمان ورود گابریل شانل که بعدها به "کوکو" شانل معروف شد، به دنیای مد میگذرد. اینک فیلم تازهای از زندگی وی به سینماهای آلمان راه یافته است. دوران کودکی و سالهای اولیهی جوانی زنی که سرشناسترین نام را در دنیای مد دارد،
به هیچروی شباهتی به آنچه که در سالهای بعد به آن تبدیل شد، ندارد. شانل دوران نوجوانیاش را در یک پرورشگاه گذراند و در جوانی به همراه خواهرش در کابارهها آوازهخوانی کرد. در سال ۱۹۱۰ با کمک مالی مردی که بزرگترین عشق زندگی او بود، خیاط خانهی کوچکی را راه میاندازد که در آن برای مشتریانش کلاه طراحی میکرد. کلاههای پردار و بزرگ به جامانده از قرن گذشته در خیاط خانهی شانل تبدیل به کلاههایی ساده و شیک میشدند که هیچ نشانی از زرق و برق پیشین روی آنها دیده نمیشد.
زمانیکه در پرورشگاه خبری از درس و کار نیست، شانل زمان را در کارگاههای خیاطی آنجا به دوختن و بافتن سپری میکند و عشق و علاقه به دوختن را میتوان مدیون همین ساعات سپری شده دانست: «من ۱۸ ساله بودم که برای اولین بار وارد دنیای مد شدم. در آن زمان هنوز شاگرد راهبههای پرورشگاه بودم و هیچ چیزی به جز لباسی که خودم برای خودم دوخته بودم نداشتم.
درست همان چیزی که موفقیت به حساب میآمد. همه سرشان را به طرف من بر میگرداندند. به خودم گفتم، اگر طرحهای من اینطور به مذاق مردم خوش میآید، پس میتوانم آنها را تولید کنم و بفروشم.» نقلابی در سبک شانل برای فرانسویها یک چهرهی ملی است؛ چهرهای که تا کنون فیلمهای زیادی به افتخارش ساختهاند و کتابهای متنوعی را دربارهاش چاپ کردهاند. در سال گذشتهی میلادی، شبکهی دوم تلویزیون فرانسه سریال دو قسمتی را از زندگی کوکو شانل پخش کرد.
به تازگی دو فیلم جدید از زندگی شانل ساختهشدهاند که هر کدام تصویرگر بخشی از دوران زندگی او هستند. فیلم "Coco avant Chanel" (کوکو پیش از شانل) از آنه فونتین در ماه مه بر پردهی سینماهای فرانسه راه یافت و به تازگی در اروپا، از جمله آلمان به نمایش در آمده است. آدری تاتو (آملی و راز داوینچی) در این فیلم در نقش شانل ظاهر شده است.
این فیلم، ۲۸ سال ابتدای زندگی شانل را به تصویر میکشد، زمانی که شانل تازه وارد دنیای مد میشود و به این ترتیب نام خودش را در قشر بالای جامعه مطرح میکند. طرحهای او انقلابی را در سبک لباس پوشیدن خانمها به راه میاندازد. طرحهایی که تماما بر سادگی و زنانگی طبیعی تأکید دارند و بدور از هر تجمل تا پیش از آن مرسوم است و همین ویژگیها نیز تبدیل به اصلیترین مشخصههای مارک شانل میشوند.
شانل معتقد بود: «من مخالف شلوار هستم. طبیعتا در مزارع میتوان شلوار به پا کرد اما من نمیفهمم چرا باید مثل یک مرد لباس پوشید و در خیابانها به راه افتاد. شلوار زنان را نازیبا میکند. اکنون زمانی است که باید به زنانگی بها داد. زنان زمانی قوی هستند که زنانگی داشته باشند.» در یک روز یکشنبهی سال ۱۹۷۱ شانل در آپارتمانش در پاریس در میگذرد؛ روزی که به عنوان روز تعطیل به حساب میآید و به همین دلیل هم شانل این روز را دوست نداشت.