اگر در تهران حادثه زلزله رخ دهد،با وضعیت موجود ساختمان ها و بافت شهری در شهر تهران می توان یک فاجعه را متصور شد. بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران زلزله میگوید: من وقتی چشمانم را می بندم چنین تصویری را تجسم میکنم؛ بیشتر ساختمانها ریختهاند، شهر پر است از کشتهها و زخمیها، آتش شهر را فراگرفته،
این آتش در حال سوزاندن بقیه شهر است، نه سیستم آبی وجود دارند نه سیستم برقی، نه حمل و نقل و… تا چند روز بعد هم نمیشود به افراد دسترسی پیدا کرد.پلاسکو در روز پایانی دیماه ۹۵ ویران شد؛ ۲۲ کشته برجا گذاشت و امکانات امدادی پایتخت را به چالش کشید. چالشی که نشان داد پرجمعیتترین شهر ایران،
در برابر بحرانها، ناتوان است. هرچند که پیش از آن انفجار شهران هم دراین باره گوشزد کرده بود. اما پلاسکو، نقطه پایانی بر همه خوشباوریها درباره ایمنی پایتخت و تواناییها درباره بحرانهای اینچنینی بود.بحرانهایی که ظاهرا در زلزله احتمالی تهران به اوج خود میرسد. پیشبینیهای نگرانکنندهای درباره دقایق و روزهای پس از زلزله تهران
وجود دارد و البته کسی آنرا جدی نمیگیرد. اما دکتر فریبرز ناطقیالهی، معاون پژوهشی پژوهشگاه بین المللی زلزله و رییس پژوهشکده مهندسی سازه، بنيانگذار مقاوم سازی و مديريت بحران زلزله، رییس پيشين انجمن مهندسي زلزله ايران و استاد نمونه كشور در مهندسي سازه، زلزله و مديريت بحران، معتقد است فاجعه انسانی سه قرن اخیر، در زلزله تهران رقم میخورد.
با این تحصیلکرده دکترای مهندسی سازه از دانشگاه کلمبیای آمریکا و فوق تخصص در مقاوم سازی از مرکز اروپایی زلزله و دانشگاه اکسفورد و ویسکانسین آمریکا در کافه خبر درباره زلزله تهران، برخی شایعات و البته بدبینیها نسبت روزهای پس از زلزله پایتخت ایران گفتگو کردیم.
او معتقد است باید همه واقعیتها درباره فاجعهای که پس از زلزله تهران بوجود میآید را بیان کرد، شاید ترسی که بوجود میآورد، تلنگری به مردم و مسئولان باشد.
مشروح گفتگو با دکتر فریبرز ناطقیالهی را در ادامه میخوانید؛
صحبت هایمان را از ماجرای اخیر شروع کنیم؛ گفته شد تهران در شهرک غرب، سعادت آباد، گیشا و … مناطقی که جمعیت زیادی دارند یک گسل جدید دارد. آیا چنین چیزی درست است و باید از این گسل بترسیم؟ و اینکه آیا گسلهای دیگر مناطق تهران هم به همین میزان خطرناک هستند؟
ببینید اول باید چند فرض را قبول کنیم؛ خود تهران که وسعتی نزدیک به 50 کیلومتر در 50 کیلومتر دارد، پهنه ای پر از گسل است، هیچ تفاوتی نمی کند که فکر کنیم در غرب تهران گسلهای کمتری وجود دارد یا در شرق تهران. از سوی دیگر به دلایل گوناگونی برخی از این گسلها برای ما شناخته شده است و می توانیم روی نقشهها
خط آنها را رسم کنیم، خط خیلی از گسلها را هم نمی توانیم رسم کنیم اما میدانیم وجود دارند. اما چیزی که برای ما مهندسهای زلزله مهم است، پتانسیل لرزه زایی گسل است که میتواند زلزله برای ما ایجاد کند، ما از شمال تا جنوب و شرق تا غرب تهران بزرگ دارای گسلهای فعال هستیم؛ 2 یا 3 گسل در جنوب وجود دارد، یک گسل بسیار بزرگ که حدود 400 کیلومتر است در شمال وجود دارد و …
گسلهای دیگری هم شناسایی شده و حتی در برخی از مطالعات گفته شده 60 گسل فرعی در تهران وجود دارد؛ یعنی حدود 6 گسل اصلی و 60 گسل فرعی در تهران وجود دارد. ما باید فرض کنیم که زیر تهران بزرگ پر از گسل فرعی و اصلی است و اگر یکی از این گسلها فعال شود میتواند روی بقیه گسلها هم تاثیر بگذارد
و آنها را هم دچار مشکل کند. پس برای من به عنوان مهندس سازه در عمل هیچ تفاوتی نمی کند که گسل جنوب حرکت کند یا گسل شمال، برای اینکه با حرکت هر یک از این گسل ها شتاب هایی بزرگي ایجاد میشوند. ممکن است این شتاب ها مقداری کم یا زیاد شود ولی چون شتابها بزرگ هستند به شکل وحشتناکی روی ساختمانها تاثیر میگذارند.
یعنی در هر حالتی شتاب زلزله تهران بالا است؟
بله، در زلزلهای که در پایتخت باید رخ دهد، شتاب زلزله بالا است.
به چه مقدار؟
ببینید از زلزلهای که ما پیشبینی کردهایم و دوره بازگشتش158 سال است، الان بیش از 200 سال گذشته. به این معنی که اگر ما 50 سال پیش انتظار زلزله 7.1 ریشتری داشتیم الان باید منتظر زلزله 7.3 ریشتری باشیم که انرژی ای بیش چند ده برابر بمب اتمی هيروشيما آزاد می کند.
چرا شدت زلزله احتمالی افزایش پیدا کرده؟
برای اینکه زلزله در دوره بازگشتش رخ نداده، بر اساس مطالعات آماری و احتمالاتی وقتی زلزلهای در دوره بازگشتش رخ نمیدهد اصطلاحا ریشتر آن افزایش پیدا میکند.
آیا این زلزله احتمالی برای همه مناطق تهران خطرناک است؟ یا بستگی به گسلی که حرکت میکند شرایط تغییر میکند؟
هر کدام از این گسلها تهران حرکت کند روی بقیه گسلها هم تاثیر میگذارد، پس تمام شهر تهران از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق آسیبپذیر است، حال برخی از مناطق که به کانون زلزله نزدیکتر هستند بسیار آسیبپذیر میشوند، برخی مناطق کمتر. ولی این کمتر به معنای ایمنی نیست، چون ساخت و ساز در کل تهران ساخت
و سازی نیست که برای زلزله طراحی شده باشد. باید قبول کنیم این نگرانی که گسل شمال حرکت کند یا گسل جنوب حرکت کند یا گسلی که می گویند جدید پیدا شده حرکت کند بیهوده است. این گسل هم جدید نیست، سالها است نشانههایی از آن دیده شده.
چه نشانه هایی؟
هنگامی که برج میلاد داشت ساخته میشد این گسل کاملا مشهود بود و از کنار برج میلاد میشد گسل را دید. حتی آن زمان در جلسهای که با متخصصین کانادايي داشتیم، من از آنها سوالی درباره این گسل پرسیدم و راست یا دروغ گفتند این گسل را در گزارش هایشان دیدهاند. البته تصور من هم این است که این گسل را دیدهاند چون نمیشود گسلی در 5متری جای پر اهمیتی وجود داشته باشد و آن را در طراحی ندیده باشند.
پس این گسل زیر برج میلاد و محدوده بین بزرگراه همت و حکیم، جدید نیست و جدید شناخته نشده است. شاید خواستهاند این بحث را یک مقدار پر رنگ تر کنند تا بتوانند از آن بودجه بگیرند و مطالعات دقیقتر و بهتری روی آن انجام دهند. برای من مهندس زلزله تفاوت زیادی بین این گسل ها نیست و با آمدن زلزله کل تهران درگیر یک مصیبت میشود.
می گویید کل تهران، این یعنی ما هر ساخت و سازی در تهران انجام دهیم آسیبپذیر است و هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم؟ یعنی الان نباید بگوییم چه مناطقی آسیبپذیرتر هستند و باید بگوییم با یک زلزله کل تهران تخریب میشود؟
ببینید تخریب یک پارامتر پیچیده است و به عوامل مختلفی مثل شتاب زمین، شتاب زلزله، محتوای فرکانسی زلزله، بزرگی زلزله، نوع خاک و نوع ساخت و ساز مرتبط است. وقتی همه این شاخصها را کنار هم قرار دهیم و میبینیم وضعیت کل تهران آسیبپذیر است، این آسیبپذیری در برخی مناطق بیشتر و در برخی مناطق کمتر است. ولی در هر حال با توجه به پارامترهایی که تعریف شده کل تهران یک مجموعه آسیبپذیر از نوع بسیار بالا است.
تهران به چه میزان آسیبپذیر است؟
تا جایی که من اطلاع دارم، گفته میشود اگر یک هرم داشته باشیم که ده پله داشته باشد و نوک پله به معنای بدترین لرزه خیزی در جهان باشد، دومین پله از بالا متعلق به تهران است یعنی شرایط تهران بسیار زلزله خیر و بسیار وحشتناک است. حدیثی وجود دارد که درستی و نادرستی آن را نمیدانم ولی به شکل عجیبی 1200 سال
پیش بحثی درباره فرو رفتن تهران وجود داشته و مطالعات علمی جدید ما هم این را نشان میدهد. این نشان میدهد که همه اینها اتفاقی نیست. حال برای کسانی که حرفهای ما را باور ندارند، شاید این حدیث پاسخ خوبی باشد. البته از نظر من علم یکی است ولی به دلیل ضعف انسانها تقسیم شده و تبدیل شده به علم حوزوی، علم فیزیک، شیمی و …
پس از نظر علم قدیم و علم جدید ما پهنه تهران را پهنه بسیار خطرناک میدانیم، من بارها گفته ام که اگر زلزلهای در تهران بیاید بزرگترین فاجعه 3 قرن اخیر رخ میدهد، چون آمار تلفات حوادث در دو قرن قبلی را داریم، قرن اخیر را هم که تازه شروع کردیم و اطلاعاتش موجود است. ما برای قربانی های زلزله تهران اعداد و ارقام بسیار بالایی را پیشبینی میکنیم؛ یعنی در 3 قرن گذشته بزرگترین مصیبت دنيا به تهران وارد میشود.
این خیلی هشدار خطرناکی است، به هر حال 16 میلیون نفر در تهران بزرگ و حومه زندگی میکنند. نمیشود این جمعیت را هم از شهر خارج کنیم. چه برنامه ریزی باید داشته باشیم تا بتوانیم این افراد را نجات دهیم؟ برخی میگویند بعد از زلزله اصلا باید بگوییم که تهران تعطیل شده و بازماندهها باید به شهرهای دیگر بروند آیا واقعا این سناریو درست است یا میشود برنامهریزی کرد؟
بله و نه! 30 سال پیش من اولین کتاب مدیریت بحران را برای کشور نوشتم، 30 سال از آن زمان گذشت و ما هیچ اقدامی جدی انجام ندادیم تا 2 سال پیش که ساختار پیشنهادی من با تغییراتی در مجلس مصوب شد. ما 30 سال طلایی را از دست دادیم و تهران بزرگ و بزرگتر شد. تهران برای یک شهر 4 میلیون نفری طراحی شده است،
نه یک شهر 16 میلیونی. بله گسترش هم برای تهران پیشبینی کرده اند و اتوبانها، مترو و … هم برای این شهر تهیه کرده اند. ولی همینها باعث شده است که آسیب پذیری این شهر افزایش پیدا كند. از سوی دیگر مدیریت چنین مسائلی در زمان بحران عملا غیرممکن است، ولی قبل از وقوع بحران فعالیت هایی را میتوان انجام داد
که به آن سیکل مدیریت بحران میگوییم. متاسفانه هیچ یک از ارکان کشور ما چه دولت، چه مجلس، چه شورا های شهر، چه شهرداری ها، اصلا توجه دقیقی به این مسئله ندارند. در 30 سال گذشته من این را دیده ام که ما مسائل را شوخی میگیریم، ولی مسئله ای مثل زلزله تهران را نباید شوخی بگیریم. این پهنه، پهنهای لرزهخیز است و صددرصد در آن زلزله رخ میدهد.
چه زمانی؟
این را کسی نمی داند، ولی علم اثبات شده موجود به ما میگوید این شهر از بین میرود و همه زیرساختهای آن دچار مشکلات اساسی میشوند.