در اینبخش راهکارهایی مفید برای دلداری دادن بـه همسر عزادار را بررسی می کنیم. مرگ جزئی از زندگی اسـت و نمیتوان آنرا نادیده گرفت، انسانها هرروز متولد میشوند و هرروز این جهان را ترک می کنند. گاهی اوقات هم، این مـا هستیم کـه عزیزانی را از دست می دهیم و گاهی این اتفاق برای شریک زندگی مان میوفتد، در ادامه روشهای تسکین دادن بـه همسر داغدار را میخوانیم.
بگذارید گریه کند
شـما برای تسلا و دلداری دادن بـه همسر خود ممکن اسـت بـه در و دیوار بکوبید. حتی ممکن اسـت حس خوبی بشما دست ندهد چراکه نمی دانید دقیقا باید چـه کار کنید و چـه بگویید. همان گونه کـه اشک چشمان وی را پاک میکنید، بـه او نگویید «گریه نکن» چراکه با بـهکاربردن این جملهي دستوری، از او میخواهید احساسات و عواطف خودرا نادیده بگیرد و شـما هم بـهنوعی با این جمله احساسات وی را کماهمیت میشمارید.
دوم این کـه، اگر شریک زندگیتان از اندوه گریه میکند، باید بدانید کـه گریستن برای او بخشی از فرایند تسلا یافتن اسـت. او باید اینکار را انجام دهد. بـه او بگویید از این کـه جلوی چشمان شـما گریه میکند ابدا ناراحت نمی شوید. بگذارید غم خودرا بروز دهد. شـما هم از او حمایت کنید و بگذارید هر کار کـه می خواهد انجام دهد. او حق دارد گریه کند.
اگر چـه گریستن در عزای عزیزان یا هنگام ناراحتی، الزاماً فرایند تسلا یافتن همه یي افراد نیست، ممکن اسـت عده اي از افراد غم خود رابهشکل خشم، افسردگی، فریاد و جیغ بروز دهند. شریک شـما باید احساسات خود رابه هر شکلی کـه دوست دارد بروز دهد. شـما باید این حق را برای او قائل باشید. اگر سعی کنید بر اثر قصد و نیت پاک عواطف وی را سرکوب کنید، مصیبت و ناراحتی وی را بیاهمیت شمردهاید.
صادق باشید
شریک شـما هنگام ناراحتی حمایت صادقانهي شـما را نیاز دارد. دراین مواقع، ممکن اسـت دایرهي واژگانتان تنگتر شود و کلیشههایي بـه زبان آورید کـه وی را ناراحت کند. اگر بـه او بگویید «همه یچیز درست میشه» اصلا کمکی بـه او نکردهاید، چراکه همه ی میدانند درحالحاضر، اوضاع اصلا خوب نیست. واقعی و صادق باشید.
بـه شریک زندگیتان بگویید «عزیزم نمیدونم چی بگم، ولی بابت این قضیه خیلی متأسفم و کنارت هستم تا هر کمکی کـه از دستم برمیاد، برات انجام بدم». در لحظات غم و اندوه، شریک زندگیتان با جملات تکراری کـه عمدتا با قصد پاک و آرامشبخشی گفته شدهاند، روبرو میشود و این شـما هستید کـه باید تنها منبع حمایت صادقانه و اصیل برای او باشید.
بـه او نگویید کـه دیگر گریه نکند. بـه او نگویید کـه شیوهي ابراز اندوهش نادرست اسـت؛ چون شـما اینگونه غم و رنج خودرا بروز نمیدهید. اگر خیلی گریه نمی کند یا اصلا گریه نمی کند وی را ملامت نکنید. نباید یادتان برود کـه شـما پناه او هستید. باید فضایی را در اختیارش قرار بدهید کـه بـهشیوهي مختص خود غمش را بروز دهد.
پذیرای سکوت باشید
برای دلداری دادن بـه همسر و عشقتان لازم نیست حتماً حرف بزنید. گاهی اوقات زبان از بیان خیلی چیزها ناتوان اسـت. خودرا وادار نکنید کـه وقتی شریک زندگیتان در سکوت گریه می کند، حتماً چیزی بگویید و سکوت را بشکنید.
او فقط باید از این کـه شـما کنارش هستید خیالش آسوده باشد. اگر ساعتها هم در تختخواب، روی کاناپه یا نیمکت پارک در سکوت گذراندید، از این سکوت استقبال کنید و بر سرش دست نوازش بکشید.
تنها چیزی کـه شریک زندگیتان هنگام غم و مصیبت می خواهد این اسـت کـه عزیز از دسترفتهاش دوباره زنده شود. هر چقدر هم شـما بخواهید، اینکار مسلما از دست شـما برنمیآید. اما شـما می توانید تمام کارهای کفن و دفن را انجام دهید، خریدهای همسرتان را برعهده بگیرید.
نشتی شیر آب راکه طی این مدت روی اعصاب او بوده تعمیر کنید، لباسها را در خودرو لباسشویی بیندازید، وی را ماساژ دهید، عصر رابه تماشای تلویزیون بگذرانید و از این قبیل کارها. فقط کافی اسـت او بداند کـه شـما برای کمک بـه او تمام مسئولیتها را برعهده میگیرید، چراکه او تمام فکر و ذهنش پیش عزیز ازدسترفتهاي اسـت کـه دیگر وی را نمیبیند.
«خواب دیدم جاش خیلی خوبه»، «آدم از حکمت خدا سر در نمیاره»، «نیمهي پر لیوان رو ببین»، «هر کار خدا یه حکمتی داره»، «منم وقتی بابام فوت کرد…». ممکن اسـت شریک زندگی شـما بودایی باشد و عقاید متفاوتی نسبت بشما داشته باشد. حتی اگر شریک زندگی شـما فرد باایمانی هم باشد، خواب زیبای شـما دلیلی بر این نیست کـه او گریه نکند و اندوهگین نباشد.
اگر واقعا توجیهی برای مرگ عزیز همسرتان دارید «کـه حتماً ندارید؛ چون خدا نیستید»، سعی نکنید برای مرگ او علت خاصی پیدا کنید. چراکه با اینکار اندوه وی را کماهمیت میشمرید. هم چنین، اصلا اهمیت ندارد کـه شـما در مرگ عزیزتان چـه کار کردید. تجربهي شـما کاملا متفاوت از همسرتان اسـت.
یکی از مهم ترین نقشهایي کـه شـما دراین دوره برعهده دارید، نقش شنونده اسـت. همسر شـما شاید در روزهای نخست مرگ عزیز خود سکوت محض پیشه کند. بـه او بگویید کـه شـما حرفهایش را میشنوید و سنگ صبورش هستید. وقتیکـه نطق همسرتان باز شد، ممکن اسـت مدام دربارهي خاطرات خود از عزیز متوفی و احساساتش دربارهي او صحبت کند.
اینکار خیلی عادی و حتی برای او سودمند اسـت. شاید او بخواهد دربارهي خاطرات کودکی خود با عزیز ازدسترفتهاش مدام با شـما صحبت کند و یا علت مرگ وی را بررسی کند. بگذارید اینکار را بکند. بـه او نگویید کـه حرفهایش دارد تکراری می شود. در هنگام دلداری دادن بـه همسر عزیزتان، گوشهایتان را دربست در اختیارش بگذارید.
وقتی کسی میمیرد، افراد زیادی بـه خانه و بستگان نزدیک او تلفن می کنند یا برای تسلیت در خانه را میزنند. همدلی انها زیبا و مورد تقدیر اسـت، اما گاهی بیشازحد میشود و کار را سخت میکند. همسر شـما هم انرژی کافی برای پاسخگویی بـه تمام تماسها، ایمیلها یا پیامهاي تلگرام و فیسبوک را ندارد.
شاید دوستان و آشنایان با این کـه منظور بدی هم ندارند، شـما را آماج پیامها و سؤالات باربط و بیربط خود کنند. یکی از کارهایی کـه برای دلداری دادن بـه همسر خود می توانید انجام بدهید این اسـت کـه نقش سخنگوی همسرتان را برعهده بگیرید و از آن ها قدردانی کنید. صحبت با این همه ی آدم برای همسر داغدیدهتان سخت اسـت.
روزها و هفتهها کـه گذشت، ممکن اسـت همسرتان دیگر مثل اوایل هرروز گریه نکند و بـه زندگی عادی خود برگردد. دوباره صدای خندههایش در خانه بپیچد. اوضاع برایش بهتر شود. اما هیچوقت فوت عزیزش را فراموش نخواهد کرد. باید تا آخر عمر غم همسرتان را قبول کنید.
وقتی کـه سالگردهاي ازدواج، تولدها و تعطیلات فرارسند، همسرتان یاد عزیزی میافتد کـه چند سال پیش دراین مراسم بودو حالا دیگر نیست. اما شـما دستدردست هم مسیر را طی خواهید کرد. وقتی همسرتان با استرس دستوپنجه نرم میکند هم باید همین روشها رابهکار گیرید. هم چنین باید مسئولیتهاي عملی را برعهده بگیرید تا لحظات را برای او آسانتر کنید.
شاید بـهطور غریزی میخواهید راهحلهایي برای نظارت استرس همسرتان پیدا کنید، اما باید بدانید مغز همسرتان با اضطراب بمباران شده اسـت. او بـهاندازهي کافی بـه مشکلات خود فکر و آن ها را تحلیل کرده اسـت. حالا تنها چیزی کـه نیاز دارد، آرامش اسـت.
وی را برای مدت طولانی در آغوش بفشارید، وی را عمیقا ببوسید، کمر وی را ماساژ دهید و خنده بر لبهایش بنشانید. خیلی از افراد، مخصوصا مردها، فراموش می کنند کـه شریک زندگی دارند و میتوانند از راهنماییهاي او هم بهرهمند شوند. بهمین خاطر سعی میکنند مشکلات خودرا خودشان حل کنند. گاهی، راهحل اصلی این اسـت کـه بـه همسرتان یادآور شوید کـه کنارش هستید.
بیشتر افراد نمی دانند در هنگام بروز حادثه، چطور رفتار کنند. همه ی دوست دارند دراین مواقع بهترین کلمات و جملات را برای تسلی فرد داغدیده بر زبان بیاورند. خیلیها فقط درکنار فرد داغدیده حضور پیدا می کنند و تنها بـه او کمک می کنند تا کارهای روزانهاش را انجام بدهند. بهتر اسـت بـه فرد داغدیده، جملاتی بگویید کـه نشان دهنده همدردی شـما باشد و از بیان جملاتی کـه نصیحتگونه باشند، بپرهیزید:
آرام باش، خودت را اذیت نکن. غم آخرت باشد.«این مورد بـه این معناست کـه آخرین اتفاق مربوط بخود شـما باشد تا شاهد چنین غمی در خصوص اطرافیانتان نشوید». گریه نکن، بس اسـت، اشکهایت را پاک کن. اگر کاری داشتی بـه مـن بگو. او هم اکنون در جای بهتری اسـت. نمی دانم اگر جای تـو بودم چـه می کردم؟ بزودی یادت میرود و حالت بهتر می شود. حداقل مرگ سریع و بیدردی بود.
بابت از دست دادن … بسیار متاسفم. از صمیم قلبم ناراحتم و از فکرت بیرون نمیایم. او انسانی دوستداشتنی بود. جایش خالی اسـت. دلم برای او تنگ می شود، فرد مهمی در زندگی مـن بود. می دانم کـه تحمل این شرایط برای شـما بسیار سخت اسـت. گفتن چنین جملاتی باعث میشود فرد داغدیده شـما را در غم خودش شریک بداند و با شـما آسانتر صحبت کند.
خیلی وقتها بهتر اسـت بجای دلداری دادن، خاطرهاي از فرد از دست رفته بازگو کنید. با اینکار هم یادش را گرامی داشتهاید هم ممکن اسـت باعث شوید فرد داغدیده با یاد و خاطره عزیزش تسکین پیدا کند؛ اما تلاش نکنید کـه خاطرهاي خنده دار تعریف کنید. توقع زیادی اسـت کـه فرد سوگوار اندوهش را کنار بگذارد و بـه خاطره شـما بخندد و با اینکار باعث رنجش او می شوید.
زمانی کـه کسی را از دست میدهیم، احساس تنهایی مفرطی میکنیم؛ حتی اگر افراد زیادی پیشمان باشند. حضور افرادی کـه دوستشان داریم و بـه مـا نزدیک هستند، موجب دلگرمی میشود و خوب اسـت کـه در شرایط وخیم، هم دیگر را تنها نگذاریم. بنابر این اگر دوست شـما عزادار اسـت، حتماً بـه دیدارش بروید و از کارهای روزانهتان بزنید تا احساس تنهایی و بیپناهی نکند.
نیازی نیست حتماً خودرا غمگین و عزادار نشان بدهید. سعی کنید فرد عزادار را در آغوش بگیرید یا هرازگاهی دستش رابه گرمی فشار دهید. بیشتر سکوت کنید و انتظار نداشته باشید فرد عزادار با شـما حرف بزند. سعی نکنید حواس وی را پرت کنید و موضوع صحبت را عوض نکنید. دراین شراط، هرچه با فرد داغدیده کمتر حرف بزنید، بهتر اسـت؛ زیرا ممکن اسـت صحبتهایي رد و بدل شود کـه موجب رنجش شـما شود.
شـما هرگز جای کسیکه عزادار اسـت و بـه سوگ عزیزش نشسته اسـت، نیستید و نمی دانید رابطه انها با هم دیگر چگونه بوده اسـت و با رفتن او، فرد داغدار چقدر غصهدار شده اسـت و برای چـه چیزهایی عزاداری می کند. شاید لازم باشد وی را برای دقایقی تنها بگذارید تا در خلوت خودش با عزیز از دست رفته، حرف بزند و درد دل کند.
گاهی افراد دوست دارند هرروز بر سر مزار عزیزشان بروند و برای او دعا و قرآن بخوانند و خیرات کنند. حتی اگر اینکار را درست نمی دانید، بـه آنها اعتراض نکنید و بگذارید خودشان را تسکین دهند. گاهی افراد دوست دارند بـه جسم عزیزشان نزدیک باشند؛ حتماً لازم نیست کلمات و جملاتی بگویید کـه آنها را تسکین بدهید.
هرگز تلاش نکنید افراد را بابت اندوهشان سرزنش کنید یا آنها را از عزاداری منع کنید. بـه یاد داشته باشید کـه شـما جای آنها نیستید و تنها وظیفه دارید آنها را همراهی کنید. در صورتی کـه نمی توانید رفتارشان را تحمل کنید، سعی کنید کمتر پیش آنها بروید.
گاهی افراد با خواندن تجربههاي مشابه، آرام می گیرند. تعداد زیادی از افرادی کـه همسر، فرزند یا دوستشان را از دست داده اند، تجربه خودرا در قالب کتاب داستان یا مطالب روانشناسی گرد آوری کردهاند. خواندن این کتابها موجب همذات پنداری فرد داغدیده با نویسنده کتاب می شود ودر پایان کتاب، بینش فرد داغدار بـه مرگ تعدیل می شود.
ودر آخر خودتان را جای او بگذارید
رفتارهای فردی و اجتماعی مـا متاثر از فرهنگ و جامعهاي هستند کـه در آن بزرگ شدهایم. مانند رفتارهای بین فردی، مفاهیمی مانند غم، شادی، اندوه و… را از جامعه میاموزیم.
بنابر این بخشی از رفتارهای فرد داغدیده، اجتماعی و فرهنگی اسـت و بخشی دیگر بـه شخص او مربوط می شود. شـما نمی توانید فرد داغدار را برای اندوه و گریه و زاریاش سرزنش کنید؛ تنها باید وی را درک کنید. زمانی کـه انتظار رخ دادن اتفاقی را ندارید، طبیعی اسـت کـه در برخورد اولیه با آن پدیده، شوکه بشوید. مرگ هم همینطور اسـت؛ سهمگین و باورنکردنی! پس او ا درک کنید.