در چنین شرایطی بدن ما هورمون دوپامین ترشح میکند که بخشی از مغز را روشن کرده و اشتها را تحریک و ما را مجبور میکند که از آن چیزی که میخواهیم، بیشتر بخوریم. نه گفتن به تمام غذاهایی که ارزش غذایی زیادی ندارند ولی هوس انگیز هستند، غیر ممکن نیست. با به کارگیری برخی راهکارهای ساده میتوان به میل فراوان
شرایطی که باعث شکستن رژیم غذایی میشوند
اولین عامل تحریککننده: شما احساس بیحالی و غمگینی میکنید و میخواهید چیزی بخورید تا شما را دوباره سرحال بیاورد و بانشاط کند.
یک لحظه مکث نمایید و احساس واقعی خود را شناسایی کنید. آیا دچار استرس هستید؟ آیا جر و بحثی که با همسرتان داشتهاید، شما را در لبه پرتگاه قرار داده است؟ شما باید ابتدا از احساسات خود مطلع شوید. به جای آنکه به سمت آشپزخانه بروید، میل و هوس اصلی خود را شناسایی کنید. بر اساس پژوهشها، افرادی که از نظر
دومین عامل تحریک کننده: مقدار زیادی از بستنی مورد علاقهتان را خریدهاید، ولی این مقدار برای یک نفر زیاد است.
سعی کنید هنگام خرید محصولات و مواد غذایی تحریککننده که حاوی چربی، قند و نمک فراوان هستند، به حداقل کمیت فکر کنید یا اینکه آنها را برای کودکان یا مهمانان احتمالی نگاه دارید. به این مساله به چشم یک واکسن کنترلکننده اشتهای کاذب نگاه کنید. اکتفا کردن به مقدار کمی از غذاها و خوراکیها به ما کمک میکند این مشکل را تا حد زیادی برطرف کنیم. بعد از گذشت مدتی به نوعی خویشتنداری میرسیم که باعث میشود میل به غذاها در ما کاهش یابد.
سومین عامل تحریک کننده: غذاهای مهمانی شب گذشته همه هوس انگیز بودند و انگار شما را فرا میخوانند.
خودتان را با چیز دیگری مشغول کنید تا حواستان پرت شود؛ مثلاً شروع به صحبت کردن با دیگران کرده یا اینکه به میزبان کمک کنید. سعی کنید سرتان را به جهتی که خوراکیها و غذاها قرار گرفتهاند، برنگردانید یا روی یک غذای خاص، متمرکز نشوید. میل و هوس در حافظه کوتاهمدت ما هستند که در لحظه فقط میتواند تعداد محدودی از چیزها را حفظ و نگهداری کند. پژوهشها نشان میدهند افرادی که مراقب افزایش وزنشان هستند اگر در ذهن شان آن غذایی که واقعاً دوست دارند، تجسم کنند و بعد غذای دیگری در برابرشان گذاشته شود، ۳۰ درصد کمتر
چهارمین عامل تحریککننده: شما در مسیر بازگشت به خانه هستید و ناگهان در طول مسیر به فست فود مورد علاقهتان نزدیک و وسوسه میشوید سری به آنجا بزنید.
سعی کنید از یک مسیر دیگر به خانه برگردید. حتی در مواقعی که پیادهروی میکنید، حتی اگر راهتان طولانیتر شود نیز این کار را انجام دهید. ممکن است در مسیر خانه یک بستنیفروشی، ساندویچی، رستوران و ……. باشد که شما تمایل زیادی برای رفتن به آنجا داشته باشید و نتوانید جلوی خودتان را بگیرید. در چنین مواقعی به سرعت مسیر خود را عوض کنید تا چشمتان به آنجا نیفتد؛ چرا که با دیدن آنجا حتما تحریک میشوید پیاده شوید و چیزی بخورید.
پنجمین عامل تحریککننده: خوراکیهایی که هنگام تماشای برنامه یا فیلم مورد علاقهتان میخورید.
قبل از آنکه بلیط رفتن به سینما را بگیرید، به خودتان بگویید: «من میتوانم یک جعبه پر از پف فیل کرهای یا پفک و چیپس بخرم، اما ترجیح میدهم مستقیم بروم و سر جایم بنشینم و چیزی نخورم.» وقتی که به مرحله خودآگاهی میرسید، این کار برای شما راحتتر میشود و در واقع ما نباید امیال و خواستههایمان را سرکوب کنیم، بلکه باید یاد بگیریم که چگونه آنها را کنترل کنیم.
ششمین عامل تحریککننده: با دوستان تان بیرون رفتهاید تا کمی تفریح کنید، آنها سفارش غذاهای ناسالم را میدهند و شما نیز تحریک میشوید.