در تلویزیون موارد زیادی هست که بد جور روی مخ می روند و روان بیننده را آزار می دهند. می شد تعداد بیشتری به گزارش اضافه کرد اما به هشت مورد که تقریبا درباره آنها اشتراک نظر وجود دارد بسنده کردیم.
احتمالا شما هم فهرست بلندبالایی از سریال ها، مجریان، آگهی های بازرگانی، برنامه ها و … در ذهن تان ردیف شده که حتی دوست ندارید آنها را به یاد بیاورید. حتما برای برخی ایده های تلف شده هم حرص می خورید که چرا این پتانسیل به خاطر فلان بی سلیقگی هرز رفته است.
ما به این هشت مورد رسیدیم و مابقی را فاکتور گرفتیم. اینکه چرا روی مخ می روند، واکنش ها چه بوده و چرا با همه اعتراض ها همچنان هستند محور گزارش شده.
ظاهرا ماجرا «فان» است اما در پوسته آن واقعیتی نهفته که نشاندهنده بی سلیقگی و نبود تبحر در برنامه سازی است.
ورزش و مردم
دلیل روی مخ بودن: واقعا نیاز به گفتن هست؟ همه چیز عیان است؛ از کیفیت برنامه گرفته تا مجری گرامی آن بهرام شفیع روزگاری خیلی محبوب بود. صدای گرم و نوستالژیکی دارد اما همپای تغییر و تحولات پیش نیامد و در همان برنامه سازی قدیمی مانده.
واکنش ها: نام شفیع را که در موتور جستجوی گوگل سرچ کنید، حساب کار دست تان می آید. از میزان گاف ها تا نارضایتی مخاطبان. رسانه های ورزشی هم بارها او را نواخته اند اما این اواخر گویا دیگر بی خیال شده اند تا او به راه خودش ادامه دهد.
اینهم دو نمونه از نظرات کاربران خبر آنلاین: «شوخی هاش خیلی بی مزس؛ خیلی»، «بابا اینقدر به این برنامه طنز گیر ندین، جمعه ها کلی می خندیم.»
پس چرا هست؟ گفته می شود بهرام شفیع مورد حمایت شدید مدیران تلویزیون است. آنها پذیرفته اند که نباید دیرپاترین مجری شان را به خاطر نارضایتی طیف گسترده ای از مخاطبان عوض کنند.
دلیل روی مخ بودن: خیلی دلایل هست. از کجا شروع کنیم؟ بگذارید از تیتراژ برنامه شروع کنیم. تیتراژ بعد از رفتن فریدون جیرانی و زیر و رو شدن گرافیک برنامه هنوز هم هست و رسما بیات شده و رفته روی مخ.
واکنش ها: باور کنید اینقدر واکنش ها زیاد است که نمی توان در یک باکس جمع و جورش کرد. هفت از همان ابتدا که جیرانی مجری اش بود مورد بحث و نظر رسانه ها و مخاطبان قرار داشت. جایگزینی گبرلو به این بحث ها دامن زد و بعد از مدتی وزن واکنش های منفی و مخالفت ها به مجری و رویه برنامه سنگین تر شد.
پس چرا هست؟ گفته می شود محمود گبرلو مورد حمایت معاون سیما است، به همین دلیل با وجود انتقادهای فراوان، کسی نتوانسته به صندلی او دست بزند. البته اخراج شتابزده و نامعقول جیرانی و آوردن گبرلو باعث شد که مجری جایگزین با هر کیفیتی که دارد، به کارش ادامه دهد.
مجله خبری ساعت 19
دلیل روی مخ بودن: تقلید چیز بدی است. حالا اگر کسی هنر داشته باشد، به جای تقلید صرف، الگوبرداری می کند و به مرور آن را جا می اندازد. مجله خبری ساعت 19 اما خیلی ناشیانه دست به کپی زده. سازندگان برنامه، شبی از شب ها اتاق خبر یکی از شبکه های فارسی زبان را می بینند و به این نتیجه می رسند که عجب بامزه است!
آقای مجری وسط می ایستد و یکی یکی سراغ گزارشگران می رود تا ببیند با چه سوژه ای به برنامه آمده اند. اول کمی خوش و بش می کند و خودش را به تجاهل می زند که مثلا «شنیدم امروز مترو چند ساعتی تعطیل بود؛ ها؟ درسته؟» برای صمیمیت بیشتر (نه از روی تقلید!) گزارشگر را با اسم کوچک صدا می زند.
مجری هم با گشاد کردن چشم و تکان دادن سر میزان شعف و تعجبش را از خبری که غالبا هم بیات شده، نشان می دهد. بعد هم با هم می روند و «گزارش من» را می بینند. گاهی هم یکسری گزارش علیه شبکه معاند فارسی زبان که از آن تقلید کرده اند، پخش می کنند.
واکنش ها: مجله خبری ساعت 19 هیچ وقت نتوانست جریان ساز شود و برخلاف 20:30 کسی آن را جدی نمی گیرد.
واکنش ها: از آنجایی که این برنامه معمولا خیلی ساکت و بدون جنجال روی آنتن می رود، هیچگونه جریانی در جامعه به وجود نیاورده و برای همین هم نظر خاصی درباره اش شنیده نمی شود.
پس چرا هست؟ خب ذات برنامه های آرام و بدون دردسر و جنجال، برای شبکه ها خوب است. چرا وقتی می شود آنقدر بی چالش آنتن را پر کرد، دست روی گزینه هایی بگذارند که تا چند وقت خوراک رسانه های مختلف باشد!
محمود رضا قدیریان
دلیل روی مخ بودن: کلا وقتی یک مجری بخواهد ادای راحت بودن با مخاطب را دربیاورد و بیش از حد خنده های مصنوعی تحویل او دهد، روی مخ می رود. محمود رضا قدیریان مجری برنامه «ساعت 25» هم از این قاعده مستثنا نیست.
واکنش ها: برنامه «ساعت 25» به دلیل پخش ترانه های درخواستی برنامه محبوبی است، به همین دلیل شاید به دلیل فضای اکتیوی که برنامه دارد زیاد روی اجرای قدیریان متمرکز نمی شوند.
پس چرا هست؟ الان دیگر تبدیل به برند برنامه شده و به نوعی نمی توان او را به راحتی کنار گذاشت، ضمن اینکه همین خنده های تصنعی و استفاده از کلمات غلوآمیز حتما برای عده ای از مخاطبان و همچنین دست اندرکاران برنامه جالب است که او همچنان در برنامه «ساعت 25» حضور دارد.
خاله شادونه
دلیل روی مخ بودن: شاید بچه ها و افراد کم سن و سال، از نحوه اجرای خاله شادونه خوششان بیاید و حتی برای تماشایش لحظه شماری کنند اما احتمالا بیشتر بزرگسال ها با ما هم نظرند که صداسازی خاله شادونه و تلاشش برای اینکه شبیه بچه ها صحبت کند، اعصاب خیلی ها را خرد می کند.
این خاله هم مثل خیلی دیگر از خاله و عموها و مجریان برنامه های کودک، کودکانه صحبت کردن را تنها راه نزدیک شدن به کودکان می داند. حتما خیلی از شماها وقتی صدای این خاله از اتاق کناری یا طبقه بالا و پایین می آید دلتان خواسته مشت تان را توی دیوار بکوبید یا تلویزیون را از پنجره راهی خیابان کنید اما نتوانسته اید.
واکنش ها: سال های اخیر، بارها خبرهایی درباره خاله شادونه در رسانه های مختلف چاپ شده و هر بار مخاطبان زیادی درباره آن نظر داده اند؛ نظراتی مثل: «من که دیگه کودک نیستم اما به نظر من با بچه ها هم نباید آنقدر لوس برخورد کرد»، «صداش عین کشیدن ناخن رو تخته سیاهه»، «صداش خیلی رو اعصابه».
پس چرا هست؟ تلویزیون در این سال ها کارگردان های بزرگی را در عرصه کار کودک از دست داد و به جای سپردن این مسئله مهم به افراد کاربلد، به یکسری خاله و عمو اجازه داد به استودیوهای کودک بیایند و ساز خودشان را بزنند.
دلیل روی مخ بودن: درست است که شبکه نسیم به واسطه «خندوانه» و چند آیتم جذاب دیگر، توانست در مدت زمانی کوتاه به یکی از شبکه های پرمخاطب تلویزونی تبدیل شود اما نمی شود از برخی برنامه های اعصاب خرد کن آن به راحتی گذشت.
«نسیم شما» و «هاونگ»، «آبرن» و «نسیم استانی» همگی با هم تصمیم گرفتند یک مرتبه مردم را در گسترش شادی سهیم کنند و هر طور شده فرصتی پدید آورند تا آنها بامزه گی هایشان را به نمایش بگذارند.
شنیدن جوک های بی مزه و تکراری، شعرخوانی های بی اسلوب، شیرین کاری ها و خنده های الکی، حتی در مدت کوتاه هم روی مخ خیلی هاست چه برسد به اینکه مدام در برنامه های مختلف تکرار شود و هر کدام چندین و چند بار بازپخش شود.
واکنش ها: پر شدن آنتن با جوک ها و شیرین کاری های مردم کوچه و بازار برای خیلی ها اعصاب خرد کن به نظر می رسد.
پس چرا هست؟ شبکه نسیم بعد از اینکه به میدان آمد، در دوره ای احساس کرد شاید مردم دوست داشته باشند خودشان را هم در ساخت برنامه هایی سهیم ببینند، برای همین هم تریبون را برای مردم کوچه و بازار باز گذاشت تا بیایند و مردم را بخندانند.
دلیل روی مخ بودن: اگر اهل فیلم دیدن و تماشای تلویزیون هم نباشید حتما پیش آمده که در برهه زمانی خیلی کوتاه ببینید چقدر این صحنه هایی که دارند پخش می شوند آشنا است. پس وای به حال آنها که حرفه ای تلویزیون تماشا می کنند.
این وسط کسی نیست یقه مثلا شبکه آموزش را بگیرد که مگر رسالت این شبکه پخش فیلم سینمایی است؟ چه اصراری است تا یک تعطیلاتی پیش می آید، همه شبکه ها فیلم های تکراری پخش می کنند؟
واکنش ها: هم رسانه های رسمی بارها گله کرده اند، هم کاربران فضای مجازی؛ سهم کاربران البته بیشتر است و جدی و شوخی واکنش شان را به این مسئله نشان داده اند: