فساد و رذیلت هاي اخلاقی کم کم در ذهن و شخصیت انسان ها شکل میگیرد و هیچ فردی به یکباره فاسد حرفه اي نمیشود.وقتی آدمها میخواهند وارد حوضچۀ آب سرد شوند، احتمالاً یکی از این دو شگرد را بهکار می گیرند: عدهاي اول نوک انگشت شصت پایشان را توی آب میکنند، بعد تا مچ پایشان را با مکافات داخل حوضچه میبرند
تا ذرهذره بدنشان داخل آب شود و کاملاً در آب غوطهور شوند. بعضی هم ناگهان شیرجه می زنند داخل آب و خیال همه را راحت میکنند.حالا اگر چیزی که آدمها واردش می شوند، نه حوضچۀ آب سرد بلکه فساد باشد، کدامیک از این دو راهکار را گزینش خواهند کرد؟ اغلب میگویند راه اول. به همین سبب، فساد معمولاً مانند یک «سراشیبی خطرناک»۱ ترسیم میشود،
بهطوریکه هرچه کارهای غیراخلاقیِ کوچک روی هم تلنبار شوند، شخص یا سازمان، بهمرور، بیشتر در آن سقوط خواهد کرد. اما تحقیق جدیدی که در مجلۀ سایکولوژیکال ساینس۲ چاپ شده هست استدلال می کند که احتمال این که افراد، بهطرزی غیرمنتظره، کاری بهغایت غیراخلاقی انجام
شاید توجیه خطای یکباره، بهلحاظ روانشناختی، از خطاهایی که چندبار تکرار شدهاند آسانتر باشد.دهند بیشتر از این هست که بهمرور مهیای آن کار شوند؛ پس احتمال «شیرجه» زدن در استخر فساد بیشتر هست!طی این تحقیق، شرکتکنندگان در قالب نوعی مزایده بازی می کردند. کسی که پولها (بسته به آزمایش، پولهاي واقعی یا تقلبی) را اکران میکرد
نقش مقامی دولتی را بازی می کرد و توصیهدهندگان نیز در نقش مدیران شرکتهاي ساختمانی بودند. بعضی از بازیگران این فرصت را پیدا میکردند که به آن مقام دولتی رشوه بدهند تا از نوعی امتیاز برخوردار شوند. در یک حالت، مدیران میتوانستند فوراً یک مسافرت تفریحی خصوصی را به آن مسئول رشوه بدهند، تا از ابتدای همه ي مراحل بازی امتیاز داشته باشند.
در حالتی دیگر، آنها میتوانستند به وی در دو مرحله رشوه دهند (یعنی ابتدا او را به مهمانی دعوت کنند و، پس از مدتی، رفتن به مسافرتی تفریحی را به وی توصیه کنند)؛ که این شیوۀ دوم به مدیران حق گزینش میداد که در طول زمان به امتیاز بزرگ برسند، یا به یک امتیاز محدود بسنده کنند.
در آخرین آزمایش، نهتنها آنها پولهاي واقعی را برنده میشدند، بلکه اگر به آن مسئول رشوه میدادند، پول از دست دیگر رقبایشان خارج میشد. در تمام موقعیتهاي فوق، این احتمال بیشتر بود که افراد، بهجای این که آن مسئول دولتی را بهمرور بخرند، بیمعطلی رشوۀ سنگینی به وی بدهند.
این فرصت طلایی برای بهدست آوردن جایزهاي بزرگ -گرچه به قیمتی این احتمال بیشتر بود که افراد، بهجای این که آن مسئول دولتی را بهمرور بخرند، بیمعطلی رشوۀ سنگینی به وی بدهند.غیراخلاقی- بینظیرتر از آن بود که بیخیالش بشوند.
در نظرخواهیاي که پس از بازی انجام شد، رشوهدهندگان رفتارشان را بهمثابۀ رفتاری فاسد توصیف کردند. بنابراین آنها میدانستند که اینکار اشتباه هست، اما به هر صورت انجامش دادند. احتمالاً آن موقعیتْ ناهماهنگیِ شناختیاي را بهبار آورده بود؛ بیشتر مردم اعتقاد دارند که آدمهاي اخلاقیاي میباشند، پس اگر کاری غیراخلاقی بکنند، بایست آن را با هویتشان وفق دهند.
بعضی تحقیقات اظهار میکنند که اگر افراد بهتدریج در سراشیبی خطرناکِ رفتارهای غیراخلاقی قرار گیرند، اینگونه از وفق دادنها آسانتر خواهد شد. پیداست که معقول ساختن تخلفِ ناچیز اخلاقیْ آسانتر از توجیه تخلفی سنگین هست. هرچه این تخلفها تلنبار شوند، معیارهای اخلاقی افراد نیز در طول زمان آب می روند تاجاییکه دیگر حتی رفتارشان را غیراخلاقی نخواهند دانست.
تحقیقات دیگری هم می گویند بدین شیوه هست که رشوهخواری در سازمانها عادی میشود.اما این هم ممکن هست که شاید توجیه خطای یکباره، بهلحاظ روانشناختی، از خطاهایی که چندبار تکرار شدهاند آسانتر باشد. مؤلفانِ این تحقیق در مجلۀ سایکولوژیکال ساینس مینویسند: «خطاهای یکباره شاید میان اخلاقی بودن، از یک طرف،
و لذت بردن از مزایای تقلب، از طرف دیگر، تنش کمتری بهوجود بیاورند». ممکن هست کسی شیرجه زدن در رشوهخواری را، بهمثابۀ چیزی که یکبار انجام شده اگر در کشوری رشوهخواری فراگیر شود، بهطوریکه رشوههاي ناچیز معمولاً بیمجازات بمانند، به احتمال بسیار قوی، افراد زیادی به گرفتن رشوههاي سطح پایین مشغول خواهند شد
هست و قبل، نشانگر واقعیِ شخصیتش نداند. اما در موقعیت سراشیبی خطرناک، شخص باید با رشوههاي پیدرپی کنار بیاید.پائول اي. ام. ونلَنگ، مؤلف تحقیق فوق و استاد دانشگاه وی.یو در آمستردام، در ایمیلی برایم نوشت: «افرادْ توانایی جالبی دارند تا رفتار شبههآمیزشان را توجیه کنند. ما آزادیم تا اعمال خود ما را در چارچوب اصول اخلاقی بگذاریم؛
و معمولاً میتوانیم ابعاد بیشتری هم اضافه کنیم تا اعمالمان را توجیه کنیم. اما معقول بودن در این میان عنصری اساسی هست. یا استدلالی خودمحورانه میآوریم که اگر دیگران به جای ما بودند، دقیقاً همین کار را میکردند.محققانْ این تحقیق را بهگونهاي ترتیب دادند که، در موقعیت سراشیبی خطرناک دو فرصت رشوه دادن درست یکی پس از دیگری پیش بیاید
چراکه اگر بین کارهای غیراخلاقیِ افراد فاصله بیفتد، ممکن هست آنها بهطرز دیگری رفتار کنند. علاوهبراین، در این بازی مجازاتی برای رشوهخواری جز این که شاید گناه تلقی شود در نظر گرفته نشد. این تحقیق میگوید: «این که رشوهخواری شدید در نظامهاي مختلف مجازات چطور پدید می آیند همچنان مشخص نیست.
دنیلا سرا، استاد اقتصاد دانشگاه ساوترن متودیست3 که درمورد رشوهخواری تحقیق کرده هست، در ایمیلی به من نوشت ابعاد اجتماعی و فرهنگی رشوهخواری از تحقیق فوق جاافتاده هست. اگر در کشوری رشوهخواری فراگیر شود، بهطوریکه رشوههاي ناچیز معمولاً بیمجازات بمانند و در جامعه نیز پذیرفته شوند،
به احتمال بسیار قوی، افراد زیادی به گرفتن رشوههاي سطح پایین مشغول خواهند شد. آیا چنین چیزی مردم را به این سمت نمیبرد که، اگر فرصتش را داشته باشند، به سمت رشوههاي کلانتر نیز اگر فساد بهمرور چندان شود، احتمال این که سازمانهاي کنترل رشوهخواری را تأیید کنند بیشتر از زمانی خواهد بود که تغییر بزرگی یک دفعه در رفتار شخصی رخ دهد
بروند؟ این تحقیق ظاهراً می گوید نه و معتقد هست که افراد ترجیح میدهند بهجای این که چندبار کمکم رشوه بگیرند یکبار اما بهطور کلان اینکار را انجام دهند. گرچه که دراینباره متقاعد نشدهام.»در تحقیقی که سِرا انجام داد و در آن بازی رشوهخواریاي را، نمونه آن چه که در مجلۀ سایکولوژیکال ساینس آمد
بهکار گرفت- افراد اگر میدانستند مورد قضاوت جامعه قرار می گیرند، احتمالش کمتر بود که رشوه بدهند گرچه فقط اگر آنها با فرهنگ کشورِ سالمتر همدل میبودند، وگرنه قضاوت اجتماعی هم سودی نمیبخشید.ونلَنگ به این نقص هم اشاره می کند. وی مینویسداین موقعیت سراشیبی خطرناک ممکن هست گاهی فرایندی اجتماعی باشد و نه صرفا فرایندی فردی.
هم سِرا و هم ونلَنگ گفتند که تحقیق بیشتری لازم هست تا گره از این گونه مسائل باز کنیم و شاید برای افراد عاقلانهتر باشد که از وسوسه غنیمت شمردن این فرصتهاي طلایی اجتناب کنند، گرچه افرادی که میترسند گیر بیافتند. تحقیقی در سال 2009 نشان داد که اگر فساد بهمرور چندان شود، احتمال این که سازمانهاي کنترل رشوهخواری را تأیید کنند
بیشتر از زمانی خواهد بود که تغییر بزرگی یک دفعه در رفتار شخصی رخ دهد. بالاخره، شیرجۀ ناگهانیْ جنجال بزرگی به پا می کند.