در این مقاله به بررسی دلایل ایجاد عشق بین زنان و مردان مي پردازیم تا این پدیده عجب اما لذت بخش در زندگی را بررسی کنیم.سوالی که در مطالب روان شناسی دقت کمی مبذول آن ميشود این هست که چرا عاشق مي شویم . یک پاسخ امیدوارکننده این هست که عشق رمانتیک زمانی رخ ميدهد که ویژگیهاي ایجادکنندهي جاذبه عمومی و عوامل اجتماعی، و شرایطی که عشق و شور را خلق ميکنند به طور خاصی قدرتمند میباشند.
در ادامه ۱۱ علت که چرا عاشق مي شویم را بررسی ميکنیم:
ویژگیهاي جاذبهي عمومی به شرح زیر میباشند (آرون، و همکاران ۱۹۸۹):
۱. شباهت: این مورد شامل شباهت اعتقادات مردم و به میزان کمتر، شباهت ویژگیهاي شخصیتی و شیوههاي فکر کردن ميشود.
۲. قرابت (نزدیکی): این مورد شامل آشنایی با شخص دیگر ميشود، که ميتواند با صرف وقت دو نفر با هم، زندگی در کنار یکدیگر، فکر کردن به آن دیگری، یا پیشبینی تعامل با دیگری ایجاد شود.
۳. ویژگیهاي مطلوب: این ویژگیِ جاذبهي عمومی، به طور خاص بر ظاهر فیزیکی که مطلوب دیده ميشوند و تا حد کمتری، بر صفات شخصیتی مطلوب متمرکز هست.
۴. دلبستگی متقابل: هنگامی که فرد دیگری جذب شما ميشود یا شما را دوست دارد؛ این ميتواند دلبستگی شما را نسبت به آن فرد افزایش دهد.دو عامل دیگر که ميتوانند به توضیح دلایل عاشق شدن آدمها کمک کنند، شامل گزینه جفت ميشود (آرون، و همکاران ۱۹۸۹):
۱. تاثیرات اجتماعی: اگر ارتباط بین دو فرد مطابق نرمهاي اجتماعی باشد و در شبکهي روابط اجتماعی فرد نیز پذیرفته شده باشد ميتواند در عاشق شدن فرد موثر باشد. از سوی دیگر ارتباطی که مطابق نرمهاي کلی اجتماعی نیست یا در شبکهي روابط اجتماعی فرد پذیرفته نیست ميتواند مانع از عاشق شدن فرد شود.
۲. برآورده کردن نیازها: اگر یک فرد بتواند ملزومات همراهی، عشق، ارتباطي جنسی یا ازدواج کردن را برآورده کند، شانس بیشتری وجود دارد که فرد دیگری عاشق او شود.پنج عامل دیگر وجود دارند که به نظر ميرسد برای پرشور و حرارت بودن عشق (در مقابل اینکه ارتباط فقط یک نوع علاقهي دوستانه باشد) لازم باشد (آرون، و همکاران. ۱۹۸۹):
۱. تحریک / غیرمعمول بودن: بودن در یک محیط غیر معمول یا تحریککننده ميتواند بین دو طرف شور و حرارت ایجاد کند، حتی اگر محیط خطرناک یا اسرارآمیز (داتون و آرون، ۱۹۷۴) باشد.
۲. ویژگیهاي خاص: وجود یکسری ویژگیهاي خاص در طرف مقابل ممکن هست جاذبهي قدرتمندی ایجاد کند (بعنوان مثال، بخشهایي از بدن او یا ویژگیهاي صورتاش).
۳. آمادگی: هرچه بیشتر بخواهید در یک ارتباط باشید، عزت نفستان پایینتر خواهد بود و احتمال عاشق شدن در شما بالاتر خواهد بود.
۴. تنها بودن با هم: صرف زمان با شخص دیگری در شرایطی که کسی پیشتان نباشد، نیز ميتواند به توسعهي شور و اشتیاق کمک کند.
۵. رمز و راز: اگر کمی رمز و راز حول شخص دیگر باشد و اطمینانی نداشته باشید از اینکه او چهطور فکر ميکند و چه احساسی دارد، فکر کردن به اینکه او چه زمانی ارتباط با شما را آغاز خواهد کرد ميتواند در ایجاد شور و شوق تاثیرگذار باشد.آرون و همکاران (۱۹۸۹) به بررسی این موضوع پرداختند که کدام یک از این فاکتورها در دانشجویان بر زمینه توصیفی که در مورد تجربه عاشق شدنشان دارند، متداولتر هست.
محققان دریافتند عاملی که بیش از سایر عوامل به دنبال تجربههاي عاشق شدن ذکر شد، وجود ویژگیهاي خاصی در فرد مورد علاقهي انها بود، و همین طور احساساتی که دو طرف به طور متقابل تجربه کرده بودند. توصیفاتی که فاکتورهای ایجادکنندهي شور و اشتیاق را ذکر کرده بودند، (بعنوان مثال، آمادگی، انگیختگی / غیرمعمول بودن) بسامد متوسطی داشت.
توصیفاتی که در انها شبیه بودن شخص مورد علاقهي شرکتکنندهها به خودشان، در مطالعه ذکر شدهبود، بسامدی کم تا متوسط داشت.محققان اینگونه استدلال ميکنند که مدل خودگسترش که توسط آرون و آرون (۱۹۸۶) مطرح شد، نقش هر کدام از این فاکتورها را پیشبینی ميکند.
در مدل خودگسترش، بیشترین احتمال عاشق شدن ما زمانی هست که شخص مقابل را بعنوان راهی برای تن در دادن سریع به خودگسترش درک ميکنیم. ورود به یک ارتباطي متعهدانه مستلزم این هست که بعضی از استقلالهاي شخصی خود را با وارد کردن طرف مقابل به زندگیمان، ترک کنیم. اگر آن شخص دارای ویژگیهاي مطلوبی باشد،
حضور او در زندگی ما ميتواند برای ما بعنوان راهی جهت گسترش خویشتن دیه شود نه بعنوان دلیلی برای از دست دادن آزادی (آرون و آرون، ۱۹۹۶).کارهای انجامشده در علوم اعصاب این یافتههاي روانشناسی را برای پاسخ به این سوال که ۱۱ علت که چرا عاشق مي شویم پشتیبانی ميکند. سطوح پایین هورمون سیری،
سروتونین، یکی از مشخصههاي مواد شیمیایی عصبی افرادی هست که گرفتار عشق شدهاند (زکی، ۲۰۰۷). در این ارتباط، جزء وسواسی عشق اخیر آن را شبیه به اختلال وسواس فکری عملی ميکند.بنابراین عجیب نیست که چند مورد از عوامل ایجاد کنندهي شور و اشتیاق، از جمله انگیختگی / غیرمعمول بودن، آمادگی، و رمز و راز،
هم با میل به عاشق شدن و افزایش نگرانی و اضطراب مرتبط میباشند. سطح آدرنالین در خون و دیگر مواد شیمیایی استرس به دنبال ایجاد اضطراب افزایش ميیابند.
همانطور که توسط داتون و آرون (۱۹۷۴) برای سوال چرا عاشق مي شویم مطرح شد، احساس افزایش سطح آدرنالین گاهی اوقات با احساس عاشق شخص دیگری شدن اشتباه گرفته ميشود. داتون و آرون (۱۹۷۴) پی بردند که بیشتر مردان عاشق یک زن گفت و گوگر زیبا ميشوند، زمانی که او از آن ها در موقعیتهاي اضطرابزا سوال ميپرسد (یک پل معلق ترسآور) در مقایسه با زمانی که در موقعیتهاي آرام سوال ميپرسد (پلی که هیچ ترسی ایجاد نمی کند).
بنابراین، حتی در غیاب تعداد زیادی از پیشبینیهاي دیگر در مورد شروع یک عشق رمانتیک، ملاقات با کسی در یک اوضاع اضطرابزا ميتواند باعث شود که عاشق آن فرد شویم.برای پاسخ به این سوال که ۱۱ علت که چرا عاشق مي شویم باید بدانیم که یکی دیگر از ویژگیهاي دیدنی عشق این هست که احساس نزدیکی به معشوق اخیر،
سطوح بالاتری از ماده شیمیایی پاداش و انگیزه، دوپامین، ایجاد ميکند، در حالیکه فاصله گرفتن از او ميتواند به ولع چندان منجر شود. آرون و همکاران (۲۰۰۵) برای مطالعه افرادی که بین ۱ تا ۱۷ ماه به شدت عاشق بودهاند، از افآمآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) بهره گیری کردند.
سوژهها یک تصویر از شخص مورد علاقهشان دیدن کردند و سپس، بعد از انجام کاری جهت پرت کردن حواسشان، عکسی از یک فرد آشنا دیدن کردند. محققان متوجه فعالیت چندان مغز شدند در منطقهي تگمنتوم شکمی راست و قسمت خلفی طرف راست بدن و هسته دمدار میانی (نواحی غنی از دوپامین که مرتبط با پاداش و انگیزه میباشند)
به گزارش پارس ناز در واکنش به تصویر فردی که سوژهي مورد مطالعه، عاشقاش شدهبود. بنابراین، هنگامی که شما عاشق شدهاید، تصور حضور فرد مورد علاقهتان یا حضور حقیقی او باعث ایجاد انگیزه ميشود.مدل خود گسترش راکه توسط آرون و آرون (۱۹۸۶) مطرح شدههست، ميتوان برای توضیح این نتیجه به کار برد: هنگامی که یک شخص به فرد مورد علاقهاش فکر ميکند
و خودش ارتباط تنگاتنگی را با او شکل ميدهد، ویژگیهاي مطلوب فرد محبوب یک واکنش پاداشگونه را ایجاد ميکند. این امر ميتواند ما را وادار کند که هر کاری بکنیم تا با شریک زندگی احتمالیمان باشیم و شدیدترین احساس پاداش را تجربه کنیم.مدل خود گسترش همین طور پیشبینی ميکند که فاکتورهای شباهت و قرابت باید یک اثر متناقض در مراحل نخست عاشق شدن داشته باشند،
اما باید تأثیر قابلتوجهی بیشتری در طول مدت زمان عاشق بودن بگذارند (آسیودو و آرون، ۲۰۰۹). به این علت که آشنایی و شباهت باعث ميشود که احتمال گسترش شما توسط آن فرد کمتر باشد، زمانی که وی را وارد زندگی خودتان ميکنید.این پیشبینیها مطابق با یافتههاي علوم اعصاب هست. سطوح پایین سروتونین به احتمال چندان توسط شباهت و آشنایی خنثی ميشود،
و این ميتواند مانع از عاشق شدن آدمها شود (زکی، ۲۰۰۷). با این حال در مراحل بعد از یک ارتباطي عشقی، همین عوامل ممکن هست با سطوح بالاتر مواد شیمیایی دلبستگی و پیوند یعنی اکسیتوسین و وازوپرسین، که اثبات شدههست در طول یک ارتباطي عشقی که دلبستگی عاشقانه و جفتپیوندی را پرورش ميدهد، مرتبط باشند (زکی، ۲۰۰۷).