ستارگان در سرنوشت بشر است . یكی از موافقان و طرفداران نظریة تأثیر اجرام آسمانی بر سرنوشت و كرانبی افراد بشر از مردم سوئیس به نام دكتر روژه فرانگین بود . كه خود طی چند مقالة مستدل مبتنی بر اطلاعات متقنن تاریخی سابقة توسل افراد بشر را به فال به 1800 سال قبل از میلاد مسیح « نزدیك به شش هزار سال قبل » رسانده و در ابتدای تاریخچة خود این نكته را ذكر كرده است كه علم نجوم نیز مثل همه شاخه های دانش اصلی مثل شیمی و طب و ریاضیات با انواع خرافات و اسطوره های آمیخته و ممزوج شده است .
علم ستاره شناسی در میان تمدن های باستانی (اكد ، سومر ، بابل ، آشور ) و بعد در ایران و سایر تمدن های غرب آسیا كه به تمدن بین النهرین معروف است بیشتر از دو جنبه رواج داشت وبه خاطر اعتقادی كه مردم چه از
است. در زمینه فال و فال بینی تا به حال كتابهای مفصل و متعددی به رشته تحریر در آمده است از جمله این كتب ، كتاب « فوق طبیعت » نوشته لیال و استون است . حال این سؤال مطرح است كه به راستی كسانی كه به فال اعتقاد دارند از فالگیر چه می خواهند ؟ این افراد چه مسایلی دارند كه عقل سالم و علم سالم قادر به درك و حل آن مسایل نیست ؟ چرا كمكی را كه می توانند از روانكاوانی ، روانشناسان ، پزشكان ، اشخاص مجرب و كار آزموده برای گشایش گره های مختلف زندگی شان دریافت كنند نادیده می گیرند و پول و وقت و انرژی خودشان را در اتاق های كوچك یا بزرگ ، محقر یا مجلل مدعیان پیش گویی و فال بینی به هدر می دهند ؟
نكته شگفت آور این است كه تعداد مبتدایان به فال در تمام روز به روز در حال از یاد و افزایش است و آنچه باعث تأسف بیشتر است این است كه نه تنها افراد عادی و بی سواد و كم سواد بلكه افرادی از طبقات روسنفكری اجتماع نیز به این خرافات اعتقاد دارند و این كاملا” طبیعی است كه كسی كه به فالگیر مراجعه می كند به طور حتم دردی و مشكلی و نیازی دارد والا افرادی كه به طور طبیعی زندگی می كنند و مشكلی ندارند كاری با سركتاب و رمال ، اسطورات یا ورق و تفاله چای و قهوه ندارد . داشتن همین « درد » فالگیر زرنگ و فرصت طلب را مطمئن می كند كه مشتری پرو پا قرص دیگری به تعداد مراجعان هر روزه و هر شب، او اضافه شده .
یكی از مهمترین « و شاید هم تنها » علل توجه عمومی به جماعت فالگیرها و فال بین ها این است كه بشر از آیندة خودش خبر ندارد و چون خبر ندارد به این جهت می ترسد و ترس ناشی از عدم تأمین آینده ، آن طور كه مورد انتظار و آرزوهاست كه سبب می شود كسانی پیدا شوند كه مدعی شوند كه به گونه های مختلف با عالم غیب ارتباط دارند و با ارواح ارتباط دارند آینده را پیش بینی می كنند و از گذشته و حال خبر دارند . اگر قبول داشته باشیم كه بشر به امید و آرزو زنده است و این نكته را نیز « مد » نظر داشته باشیم كه آرزوهای بشر ی پایان ناپذیر است خیلی خوب و آسان می توانیم به این نكته پی ببریم كه چرا بشر از آینده می ترسد .