دختر جوان به جراحی پلاستیک به خاطر بزرگ بودن پیشانی و تمسخر اطرافیانش روی آورد تا مثل بقیه عادی باشد. این دختر جوان که تمام عمر به خطر پیشانی بزرگش مورد تمسخر قرار می گرفت، بالاخره تصمیم به جراحی زیبایی گرفت. در گذشته و زمانی که در مدرسه درس می خواهد به او لقب (پنج سر) را داده بودند. و بث هالسی جوان دائما مورد تمسخر و قلدری دیگران قرار می گرفت.
اما پس از سالها قلدری در دوران تحصیل، این دختر شجاعانه گزینه عمل جراحی کوچک کردن پیشانی را انتخاب کرد. او که از نام مستعار آزاردهنده (پنج سر) از طرف همسالانش رنج می برد، بالاخره مهم ترین تصمیم زندگی اش را گرفت. سرانجام، او که مشتاق بازیابی اعتماد به نفس خود بود، از جراحان پلاستیک کمک گرفت. ما در ادامه داستان خواندنی این دختر شجاع را به اشتراک گذاشته ایم.
شاید در ابتدا برای تان کمی عجیب به نظر برسد، اما مشکلات افراد فقط دلایل مالی یا احساسی ندارند. چیزی که کمتر به آن توجه می شود، وجود برخی نقص ها در ظاهر انسان ها می باشد. ما در یک دنیای ظاهرپرست زندگی می کنیم و اگر نقص داشته باشید، طرد شده و مورد تمسخر قرار می گیرید. اگر این رفتارها ادامه دار باشند، آن فرد بیچاره که انتخابی برای ظاهرش نداشته، دچار بیماری های روحی می شود.
برای بث هالسی 27 ساله نیز، تصمیم به انجام عمل جراحی کوچک کردن پیشانی اش، ناشی از یک عمر ناامنی در برابر قضاوت دیگران بود. بث که برای فرار از سایه ناامنی اش و تمسخرهای دیگران ناامید بود، اغلب برای پنهان کردن پیشانی خود به گذاشتن مدل موی چتری متوسل می شد. اما این پوشاندن مداوم پیشانی اش، فقط به نارضایتی او دامن می زد. او اعتراف کرد:
من یک همیشه یک چتری بلند داشتم و پیشانی ام را تقریباً در تمام زندگی پنهان کرده بودم. اما ترس از بلند شدن موهای چتری او در یک روز بادی به یک نگرانی دائمی برای بث تبدیل شد. و بث تأکید کرد: برای برخی از افراد داشتن چتری کاملاً خوب است، اما برای من، کار به جایی رسید که بعد از آن شروع به متنفر شدن از چتری ام و همچنین پیشانی ام کردم.
بث هالسی که در شهر اسکس انگلستان بزرگ شد، به دلیل بزرگی پیشانیاش، (جنبهای از ظاهرش که نمیتوانست تغییر دهد)، با مشکلات مواجه شد. طعنه زدن به او توسط همسالانش به عنوان “پنج سر” جراحات عمیقی بر عزت نفس او وارد کرد. این زخم زبان ها اثری ماندگار بر جای گذاشت که او را تا بزرگسالی تحت تاثیر قرار داد.
علیرغم تلاشهای او برای از بین بردن تمسخرهای آزاردهنده، اما بث کم کم عزت نفس خودش را از دست داده و کم کم از خودش بدش می آمد. او در جوابی صادقانه گفت: وقتی مردم میگویند «ایرادی ندارم»… این را می گویند تا ناراحت نباشم. اگرچه آنها نیت خوبی داشتند، اما اغلب از روی ترحم این حرف را می زدند.
سرانجام، فهمیدن اینکه عمل جراحی می تواند راه حلی برای مشکل طولانی مدت او ارائه دهد به عنوان یک مکاشفه برای بث ظاهر شد. او با انعکاس سفر خود به سمت جراحی کوچک کردن پیشانی، گفت: من هرگز نمی دانستم جراحی یک گزینه است. پس از کشف این امکان، او سفر تحقیقاتی و مشاوره ای را آغاز کرد.
خانم بث هالسی در نهایت متوجه شد که (به چشم انداز بازپس گیری کنترل بر ظاهر خود) کشیده شده است. سپس، با احساس انتظار و عزم، او تحت این روش جراحی قرار گرفت. با تلاش تیم جراحی، بث اطمینان حاصل کرد که نتایج طبیعی به نظر می رسد. یعنی اینکه تغییرات او همچنان، تناسبات صورتش را حفظ می کند.
اما بعد از عمل جراحی، در لحظه ای که او به پیشانی متحول شده خود نگاه کرد، احساسات بر بث چیره شد. درک اینکه انعکاس خیره شده آینه به او، واقعاً مال خودش بود، برای بث سخت بود. اما بث برای تطبیق با ظاهر جدیدش، حتی برای کارهای ساده ای مانند شستن موها و پوست سرش در خانه نیاز به کمک خانواده اش داشت.
همچنین، دردی که او پس از جراحی احساس کرد قابل کنترل بود، این درد شبیه به یک سردرد خفیف بود. پس از عمل جراحی، بث به آینه خیره شده بود، و نمی توانست از ظاهر جدیدش خوشحال نباشد. گویی رویاهای او در برابر چشمانش تحقق یافته بود. و در آخر هم باید بگوییم که برای مطالعه دیگر مطالب جالب و خواندنی سایت ما می توانید روی لینک های پیشنهادی کلیک کنید.