پارس ناز پورتال

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس 

گامنو نامی هست که برای خود گزینه کرده هست” آغاز صدای وی را در گروه بروبکس شنیدیم و اکنون در تلویزیون بارها صدای وی اکران می شود. هومن شاهی شبیه آهنگ‌ هایي هست که از او شنیده‌اید” خوشحال و پرانرژی. یکی از خصوصیت‌هاي مثبت او سادگی هست. اهل تملق نیست و به سئوالات در نهایت صداقت پاسخ میدهد.

 

تلاش نمیکرد تا تصویری متفاوت از خودش ارائه کند” و همین مسئله باعث شد در نیمه‌هاي گفت‌وگو هردو تصمیم بگیریم تعارف را کنار بگذاریم و شامی تدارک ببینیم. بخصوص که گفت‌وگو بعد از اجرای “شرقی ناراحت” انجام گرفت و تا نیمه‌هاي شب ادامه پیدا کرد. باید اعتراف کنم بیشترین بخشی که از این متن سانسور شده صدای خنده‌هاي هومن هست.

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس

ابتدا از نمایشی که این‌روزها بر صحنه داری آغاز میکنیم. برای اولین بازی حرفه‌اي” نمایش سختی را انتخاب کردی. “شرقی ناراحت” نمایش دو پرسوناژ و پردیالوگی هست. تقریبا از ابتدا تا انتهای نمایش در صحنه حضور داری. مثلاً می‌توانستی در نمایشی حضور پیدا کنی که کل حضورت در صحنه در نهایت ده دقیقه باشد. اما چه شد که خواستی در یک نمایش حرفه‌اي حضور پیدا کنی و در برابر بازیگری قرار بگیری که سال‌هاست در صحنه تئاتر حضور دارد.

 

ترسی از شکست خوردن نداشتی؟

 

احتمالا بخشی از این ریسک به روحیه‌ام برمی‌گردد. مثلاً وقتی به شهربازی می‌رفتم به سراغ وسیله‌اي می‌رفتم که بیشترین ترس را از آن دارم. بصورت معمول در زندگی با این روش پیش رفته‌ام. در ابتدا که کار توصیه شد ترسیدم” و اصلاً بخاطر این ترس بود که قبول کردم

 

تا در این نمایش بازی کنم. با خودم می گفتم این‌همۀ نمایش در حال اجراست و بازیگرانی میباشند که برای اولین بار به روی صحنه می روند” اگر آن‌ها می توانند پس من هم میتوانم. در ابتدا که شروع به حفظ کردن متن کردم به نظرم بسیار کار سختی بود.

 

سخت از این نظر که تاکنون هر چه شعر و ترانه حفظ کرده بودم از کارهای خودم بود. اکنون باید متن بلند بالایی که کس دیگری آن را نوشته بود حفظ می کردم. بخصوص که شعرهای خودم را به سرعت حفظ میکنم. معمولاً از همان بار آغاز آن‌ها را به حافظه می‌سپرم. اما حفظ کردن این متن برایم بسیار سخت بود. ولی در نهایت خواستم و شد.

 

وقتی کار را شروع کردی” فکر میکردی بازخوردها به چه صورتی باشد؟ حاضر بودی که از طرف مخاطب نقدهای منفی بگیری؟

 

نه. هیچ‌وقت به این‌که مخاطب بازی‌ام را نپسندد فکر نمیکردم. ضمن این که درحین تمرین وقتی خودم احساس میکردم مفید نیستم کوشش می کردم که مدام آن را تغییر بدهم. اعتراف میکنم که در ابتدای تمرین‌ها اصلا مفید نبودم. ولی بعد از آن هرچه تمرین اکثر پیش رفت احساس رضایت بیشتری کردم. گروه هم زحمت زیادی کشید” برایم از بازیگری حرف می‌زدند و قصد داشتند تا آمادگی خوبی پیدا کنم.

 

به نظرم از معدود موزیسین‌هایي هستی که در ویدیو‌هاي موسیقی که از تو منتشر شده حضورِ خوبی داری. تقریبا در تمام آن‌ها بازی می کني و آنِ بازیگری داری. به گفته مشهور اکت و حضور مناسبی مقابل دوربین داری.

 

فکر می کنم برای بازی در ویدئو ویدیو حرفه اي‌ باشم. «می خندد» ضمن این که به نظرم بازی در تئاتر با ویدئو ویدیو یا اصولا مقابل دوربین فرق می کند.

 

به نکته خوبی اشاره کردی. تو در ویدئو ویدیو‌هایي حضور داشتی که در طی سال‌هاي جدید همگی از پربیننده‌ترین موزیک ویدئوهای ایرانی بوده هست. اکنون در تئاتری بازی می کنی که بازخوردهای غالبا مثبتی دارد.

 

تفاوت‌هاي بازی در برابر دوربین و صحنه تئاتر از نظر تو در چه چیزهایی هست؟

 

مهم ترین تفاوت دوربین و صحنه تئاتر میلیونی بودن بیننده‌هاي دوربین و چند هزار نفری بودن مخاطبان تئاتر هست. ماه‌ها و روزها و ساعت‌ها تلاش میکنی و زحمت می کشي تا در نهایت بعد از چند ماه در نهایت چند هزار نفر شاهد آن باشند.

 

گرچه آمار بیننده هاي چندین هزار نفری در تئاتر رکورد خوبی هست. شما از نمایش‌هاي پرمخاطب هستید و نمایش‌هایي به روی صحنه هست که شمار تماشاگرانش در هر شب اجرا به پنجاه نفر هم نمی رسد. بنابر این در نهایت آن ها به رقم چند هزار نفر نمیرسند.

 

فرق اساسی صحنه و دوربین در همین شمار مخاطب هست. این همۀ زحمت ارزشمند هست. بخصوص که ما هر شب دو سانس اجرا داریم. شب اول که به آخر رسید با خودم میگفتم پنجاه و خورده‌اي اجرای دیگر باقی باقیمانده هست و از فکرش انصافاً سرم سوت ‌کشید! «میخندد» اما باز هم به خودم میگفتم می توانم از پس این همه ي اجرا بر بیایم. در واقع با خودم لج می کنم.

 

اکنون به نظرت تفاوت بازیگری در آن چگونه هست؟ شما در تعدادی از پربیننده‌ترین موزیک ویدئوهای این چند سال جدید بعنوانِ خواننده حضور داشتی. تفاوت حضور مقابل دوربین موزیک ویدئو و حضور بر صحنه تئاتر در چه چیزهایی هست؟

 

برای موزیک ویدئو اکثر به “آن” و لحظه متکی بودم. مثلاً در نهایت تنهایی ده دقیقه گذشته از ضبط مقابل آینه تمرین می کردم. اما حضور در صحنه تئاتر و نزدیک به دو ماه تمرین هر روزه نشان داد بازیگری در صحنه تئاتر چقدر سخت و انصافا طاقت‌فرساست.

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس

بازی در تئاتر توصیه چه کسی بود؟

 

سال‌ها مخاطب تئاتر حرفه‌اي بودم. ضمن این که رفقا تئاتری بسیاری دارم. مدت‌ها بود که به بازیگری فکر میکردم. به دوست تئاتری‌ام میثم نوروزی گفتم دوست دارم بازی در تئاتر را تجربه کنم و اگر نقش خوبی بود حاضرم برایش وقت بگذارم. چند ماه بعد میثم که با سعید زارعی در رابطه بود باعث معرفی‌ام به سعید زارعی شد. باید اعتراف کنم گذشته از این که نمایشنامه را بخوانم تصور نمیکردم متن آن قدر مفید و قوی باشد و نقش سعید اینقدر جای کار داشته باشد.

 

پس از همان بارِ آغاز جذب متن شدي؟

 

اتفاقاً نه. بار اولی که نمایشنامه را خواندم خوشم نیامد. بخاطر این که بعداً فهمیدم که نمایشنامه و فیلم‌نامه اکثر اثر گذاریشان در هنگام فرآوری مشخص میشود. باید ساخته شوند تا جوهر اصلی متن خودش را نشان بدهد.

 

پس چگونه شد خوشنود شدي در اینکار بازی کنی؟

 

کمی به خودم وقت دادم. بعد از این که صحنه اول را بازی کردم و با تحلیل جلو رفتیم تازه متوجه شدم که حرف اصلی متن چه چیزهایی هست. خوشم آمد و برای ادامه کار کنجکاو شدم. در نهایت نمایش “شرقی ناراحت” حاصل هشت ساعت تمرین هرروز هست که نزدیک به دو ماه زمان برد.

 

پس برای بازی بصورت غریزی جلو رفتی.

 

دقیقا. در زندگی عادی هم فکر میکنم آدمی هستم که به غریزه‌ام اعتماد میکنم.

 

زیاد شهرت تو برای کارِ موسیقی هست. آخرین کاری هم که ساختی و از تلویزیون اکران شد تیتراژ مجموعه “خندوانه” بود که بسیار شنیده شد. معتقدم آهنگی که برای این برنامه ساختی اکثر از دیگر تیتراژها به برنامه نشست و به گفته مشهور تهمت خود “خندوانه” بود.

 

شعر آن ترانه هم کار خودت بود؟

 

بله. شعر و آهنگ تمام موزیک‌هایي که از من منتشر شده را خودم نوشته‌ام. تنها تنظیم ترانه‌ها را دوست دیگرم امیر مسعود انجام میدهد. ما یک استودیوی خانگی در کرج داریم که تمام کارها در آنجا ساخته میشود.

 

موسیقی از چه زمانی وارد زندگی‌ات شد؟

 

نوجوان بودم. تقریبا پانزده تندرست بود که روی یک آهنگ بی‌کلام ترانه گذاشتم. اکنون که به آن روزها فکر میکنم می بینم که هیچ تصوری از کاری که می خواستم انجام بدهم نداشتم. بعد از سروکله زدن با آن قطعه و تغییرات گوناگون متوجه شدم که کار تبدیل به “بیت” شده هست. مجدد روی آن ترانه دیگری نوشتم.

 

آن زمان اصلا میدانستی که “بیت” یعنی چی؟

 

نه بصورت دقیق. گرچه موسیقی رپ زیاد گوش میکردم. ولی این که دقیق و به صورت علمی بدانم که دارم چه کاری انجام میدهم نه! اکثر از طریق گوش و بصورت غریزی جلو رفتم.

 

به این علت پرسیدم که می دانستی بیت یعنی چه” چون ما چیزی به نام نقد جدی موسیقی دست کم در آن سال‌ها نداشتیم و اساساً موسیقی هنوز بصورت رسمی تعریفی نداشت. به همین علت تعلیم موسیقی هم زیاد متداول نبود. پس از پانزده سالگی موسیقی شروع شد.

 

بله. از همان سن و در جمع‌هاي خانوادگی آهنگ‌هاي گروه سندی را می‌خواندم. به واسطه علاقه به موسیقی سندی” کم و بیش رپ را یاد گرفتم و “بیت” را فهمیدم.

 

ساز را از چه سنی شروع کردی؟

 

گذشته از پانزده سالگی کار با گیتار را آغاز کرده بودم. گرچه نه به صورت حرفه‌اي اما باعث شد تا گوشم کم و بیش با نت آشنا بشود. هم‌چنان هم خودم را نوازنده حرفه‌اي گیتار و پیانو نمی دانم.

 

شعر هم پس از همان سن شروع شد؟

 

نمیتوانم بگویم شعر «به معنای کلاسیک آن» مینوشتم اما تلاش‌هایي برای نوشتن چیزهایی داشتم که اکثر میتوان به آن رپ گفت. تلاشی برای این که جملات و کلمات قافیه داشته باشد و در کنار هم ریتم مناسبی را شکل بدهد. مجموع آن تلاش‌ها و دست و پا زدن‌ها در نهایت این شد

 

که به استودیو رفتم و یک کار ضبط کردم. اما هیچ وقت آن کار را اکران نکردم. بعد از آن هم چند کار دیگر ساختم که آن ها هم در نهایت منتشر نشد. ولی از دل این تلاش‌ها اولین کار حرفه‌اي‌ام به نام “سوته‌دلان” که کار غمگینی هم بود را ضبط و منتشر کردم.

 

مردم غالباً تو را با موسیقی خوشحال و پرهیجان به یاد می‌آورند. مشارکت‌هایي هم که با دیگران در آهنگ‌ها و موزیک‌ویدئوها داشتی روی همین مضمون هست. این استایل خواسته خودت بود یا پیش آمد؟

 

من ذاتاً آدم خوشحال و پرانرژی هستم. در موسیقی‌هایي هم که تاکنون ساخته‌ام تلاش کرده‌ام این مسئله را رعایت کنم. یعنی چیزهایی بسازم که به خودم نزدیک باشد.

 

با گروه “بروبکس” چگونه آشنا شدي؟ شما چند کار بسیار پیروز با هم منتشر کردید

گفتگو با هومن گامنو خواننده رپ گروه بروبکس

در یک استودیوی مشترک برای ضبط می‌رفتیم و شروع کار و آشنایی و مشارکت هم از همان‌جا آغار شد. این رفاقت تا جایی پیش‌رفت که برای من یک آهنگ ساختند. آهنگ “آمستردام” از ساخته‌هاي گروه “بروبکس” هست. آهنگ به سرعت مورد پسند قرار گرفت و همین رخداد باعث شد تا مشارکت با هم را جدی بگیریم. اولین کار مشترک هم همان آهنگ مشهور “سوسن بانو” بود.

 

فکر می کردید آهنگ “سوسن بانو” آن قدر سروصدا کند؟

 

اصلا. هیچ کداممان تصور نمی کردیم آهنگ با این شدت مورد دقت قرار بگیرد و از همه ي جا شنیده شود. حتی اعتقاد داشتیم خیلی آهنگ خوبی نشده. ولی بعد از انتشار” ما هم از این موج “سوسن بانو” تعجب کردیم.

 

آن بخش رپ آهنگ نوشته خودت بود؟

 

آره. اما آهنگ حکایت جالبی هم دارد. ابتدا قرار بود بخش رپ این آهنگ را “ساسی” بخواند. بعد گروه “بروبکس” به این نتیجه رسید که با ساسی مشارکت نداشته باشد. خودشان به این نتیجه رسیدند که من خواننده آن بخش باشم. مجدد قرار شد ساسی رپ آن قسمت را بنویسد و من بخوانم. قبول نکردم و از گروه خواستم تا روی این بخش خودم رپ بنویسم. تا در نهایت شد آن چیزی که شنیدید.

 

از این حجم شهرت دچار ترس نشدی؟

 

راستش چون مو هاي بلند ومجعد و خاصی دارم بصورت عادی هم در خیابان توی چشم بودم. بعد از اکران ویدیو هم به راحتی در خیابان شناسایی میشدم. ولی راستش هیچ وقت پررو نشدم چون خانواده فرهنگی دارم که بسیاری چیزها را از آن‌ها یاد گرفتم مادرم همۀ وقت} به من میگفت باید خودت باشی و تلاش کنی تا این شهرت تو را تبدیل به آدم دیگری نکند.

 

پس خانواده در این سال‌ها مشوقت بود.

 

بله. احتمالاً دیدنی باشد بدانید خانواده‌ام هیچ وقت به من نگفتند به جای موسیقی برو درست را بخوان!

 

در چه رشته‌اي تحصیل کردی؟

 

سه ترم در دانشگاه آزاد رایانه خواندم. بعد به این نتیجه رسیدم که هم در حال هدر دادن وقتم هستم و هم پولم. چون هر چیزی که از رایانه یادگرفتم تلاش خودم بود نه دانشگاه. در نهایت دیگر ادامه ندادم.

 

جدیدا آهنگ “زامبی” را منتشر کردی که تفاوت‌هایي با سبک مادام العمر‌ات داشت. به نظرم آهنگ “زامبی” تم و حال و هوایی راک دارد.

 

به علت تنوع سراغ این سبک رفتم. حس کردم در خواندن بعضی از ملودی‌ها بد نیستم. چون مدت‌ها بود که کارهایی با این حال و هوا می‌ساختم اما خودم آن را نمی‌خواندم. تا این که تصمیم گرفتم خودم را تست کنم.

 

از مجموعه جدید چه خبر؟ کارهای آغاز از کی شروع شد؟

 

اول تصمیم داشتم تک آهنگ منتشر کنم. اما به این علت که کار حرفه‌اي یعنی انتشار مجموعه” تصمیم گرفتم تا روی یک مجموعه کار کنم. مجموعه تقریبا به آخر رسیده. منتظرم نمایش تمام شود تا یک‌ماهِ دیگر روی آن کار کنم و در نهایت بصورت دیجیتالی منتشر خواهد شد.

 

نام مجموعه را انتخاب کردی؟

 

نه هنوز هیچ اسمی برایش انتخاب نکرده‌ام. میتوانیم همین‌جا با هم روی یک نام فکر کنیم!

 

مجموعه چند ترانه دارد و در مجموع در چه سبک و سیاقی هست؟

 

هفت قطعه دارد و تراک “دروغ” گناه” راکه برای نامزدم خوانده‌ام اکثر از دیگر قطعاتِ دوست دارم. یکی دو آهنگ “پاپ رپ” در مجموعه هست و دیگر قطعات هم پرانرژی هست.

 

اهل این هستی که رفقا یا آشنایانی که کار موسیقی نمیکنند را به استودیو بیاوری و کار را برای انها اکران کنی تا نظرشان را بدانی؟

 

نه به این شکلی که گفتی. اما این هفت آهنگ از میان تقریبا 15 آهنگ انتخاب شده هست. آهنگ‌هایي که اکثر مورد دقت قرار گرفته و نظر مثبت بیشتری روی آن‌ها داشته‌ام.

 

این روزها خودت چه موسیقی را اکثر می‌پسندی و گوش می کنی؟

 

تقریبا بطور مداوم راک خارجی گوش میکنم و به “استیون ویلسون” علاقه‌مندم. گرچه در کنارش کارهای رپ ایرانی را هم دنبال میکنم. در رپ ایرانی هم به سروش لشکری دلبستگی دارم. در بین کارهای مجاز داخلی هم محسن چاووشی را دنبال میکنم.

 

اگر قرار باشد با یکی از خواننده‌هاي ایرانی کار مشترکی ارائه بدهی چه کسی را گزینه می کني؟

 

آرش! فکر میکنم از لحاظِ سبک به او شبیه باشم.