پارس ناز پورتال

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

تجاوز ناظم به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران 

گروهی از دانش آموزان در مدرسه اي مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند که خبر آن تیتر اول رسانه ها شده است. ماجرای تکان‌دهنده اذیت و اذيت گروهی دانش‌ آموزان یک دبیرستان پسرانه در غرب تهران وارد فصل تازه‌اي شد.جزئیات درباره اذيت جنسی دانش آموزان در تهران را در ادامه بخوانید.

 

جدیدترین اخبار و جزئیات ماجرای تجاوز ناظم مدرسه به دانش آموزان

شاید پرونده اي با این ابعاد سابقه نداشته است، پرونده اي که در آن شواهد حاکی از اذیت و اذيت گروهی دانش آموزان students پسر یک دبیرستان در غرب تهران است.آن طور که ما اطلاع حاصل کرده، یکی از مسئولان دبیرستان پسرانه نوبت اول در منطقه دو تهران، با اذیت و اذيت جنسی گروهی از دانش آموزان، باعث اعتراض شدید و شکایت پدر و مادر این بچه ها شده است.

 

یکی از اولیای دانش آموزان در گفت و گو با ما اظهار کرد: پسر من از چند ماه پیش پرخاشگر و به شدت عصبی شده بودو حتی ما تصور میکردیم او دچار بیماری شده است . وی را پیش دکتر بردیم و روند درمان برای پرخاشگری او ادامه یافت تا این‌که پسرم گفت در مدرسه چه بلایی به سرش آمده است.

 

اینطور که پدر دانش آموز یاد شده اعلام می کند یکی از مسئولان مدرسه با پخش عکسهای مستهجن Obscene از طریق گوشی تلفن همراه، بچه ها را مجبور به اعمال غیراخلاقی می کرده است.عکس هایي که پدر و مادر دانش آموزان از این مسئول مدرسه ارائه کرده اند نشان می دهد فرد یاد شده دستبند به دست ودر حضور پلیس اقرار می کند او با پخش عکسهای فیلم هاي مستهجن، بچه ها را تحریک به اعمال غیراخلاقی کرده است.

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

اولیای دانش آموزان می‌گوید هم اکنون بچه ها تحت درمان روانشناسی هستند و با وجودی که فصل امتحانات آنهاست، از لحاظ روحی و روانی به شدت آسیب دیده اند.مدیر کل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش گفت: ماجرای تکان‌ دهنده اذیت و اذيت جمعی از دانش‌ آموزان یک دبیرستان پسرانه در غرب تهران از سوی وزارت آموزش و پرورش پیگیری می شود و وزارت آموزش و پرورش استان تهران هم درکنار خانواده‌ها از معاون متخلف مدرسه شکایت کرده است.

 

مدیر کل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به این‌که موضوع رابه طور جدی پیگیری می کنیم اظهار داشت: متاسفانه هفته پیش گزارشی از این موضوع به وزارت آموزش و پرورش رسید عده اي از خانواده‌ها اعلام کردند که دانش‌ آموزان شان پرخاشگر شدند وقتی علت پرخاشگری را پرسیدند به این نتیجه رسیدند که در مدرسه دانش‌ آموزان شان مورد تعارض قرار گرفته‌اند. با اطلاع از این موضوع سریعاً وارد عمل شدیم و فرد خاطی را تحویل مراجع قضایی دادیم.

 

نظری با اشاره به این‌که معاون مدرسه School نیروی آزاد مدرسه بوده است، تأکید کرد: متأسفانه فرد خاطی نیروی رسمی ما نبوده است و مدیر مدرسه باید بازرسی جدی تری روی نیروهای آزاد داشته باشد. بنابر این مدیر مدرسه به خاطر این کوتاهی عزل شده است و پرونده این مدرسه به شورای کنترل آموزش و پرورش رفته است تا بتوانیم دراین شورا مجوز لغو مدرسه را بگیریم.

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

پیگیری موضوع آزار جنسی دانش آموزان در تهران

وی تاکید کرد از هنگام گزارش این موضوع بطور جدی پیگیر وضعیت دانش‌ آموزان بوده‌ایم و هنوز هم در حال بررسی موضوع هستیم و تا رسیدن به حکم قضایی از حق دانش‌آ موزان نمی‌گذریم.نظری همچنین به آموزش‌ هاي خود مراقبتی به دانش‌ آموزان اشاره کرد و گفت این اتفاق به ما هشدار می دهد که اگر بخواهیم درباره بهداشت فردی خود مراقبتی،

 

ارتقای آگاهی زیستی و سلامت بدن برای دانش‌ آموزان صحبت کنیم خطایی انجام نداده‌ایم بلکه همه ی این موضوعات به دانش‌ آموزان کمک می کند تا آن ها در شرایط بحرانی از خود محافظت کنند . البته کسانی که مخالف این موضوع هستند باید بدانند که هم‌اکنون خیلی از دانش‌ آموزان ما آموزش‌هاي خودمراقبتی ندیده‌اند و این به نفع آن ها نیست.

 

یکی از مسئولان مدرسه با پخش عکسهای مستجهن از طریق گوشی تلفن همراه، بچه‌ها را مجبور به اعمال غیراخلاقی می‌کرده است. علاوه بر این فرد یاد شده دستبند به‌دست ودر حضور پلیس اقرار کرد که با پخش عکسهای فیلم‌ هاي مستهجن، بچه‌ه ا را تحریک به اعمال غیراخلاقی کرده است. اولیای دانش‌ آموزان می گویند هم‌اکنون بچه‌ها تحت درمان روانشناسی هستند و با وجودی که فصل امتحانات آنهاست، از لحاظ روحی و روانی بشدت آسیب دیده‌اند.

پایان خبر اول

 


 

قاتل لاله با من ازدواج کرد اما با همسر اولش هم ارتباط داشت

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

سال 1392 در تماس تلفنی با مرکز پیام پلیس 110 کرج اعلام شد که مرد جوانی در اثر اصابت چاقو جان باخته است. این قتل به خاطر زن افغان به نام لاله بود جزئیات آنرا ادامه بخوانیدبازپرس به‌همراه کارآگاهان جنایی در محل جنایت حضور یافته و با پيکر مرد 34 ساله‌اي به‌نام فرشید روبرو شدند.

 

با انتقال پيکر به دکتری قانونی مشخص شد وی در اثر 17 ضربه چاقو جان باخته است.همسر افغان مقتول در بازجویی‌ها راز جنایت را این‌گونه فاش کرد: من پس از جدایی از مقتول با مرد جوانی که دوست او بود ازدواج کردم اما مدتی نگذشت که او سرناسازگاری گذاشت ومن چون حق طلاق داشتم طلاق گرفتم و دوباره با همسر سابقم ازدواج کردم.

 

مهران روز حادثه به خانه‌مان آمد و شوهرم رابا چاقویی که در دست داشت کشت. او به من اتهام میزد که پس از جدایی با همسر اولت رابطه داشتی و این فرزندی که من دارم از او است؛ درحالی که این موضوع واقعیت نداشت.با ادعاهای زن جوان، ضارب دستگیر شد. او در همان بازجویی‌هاي اولین قتل رابه گردن گرفت.

 


 

متهم به قتل به خاطر زن افغان

متهم صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه ریاست قاضی هدایت رنجبر و قاضی یزدان‌پور پای میز محاکمه ایستاد. در آغاز جلسه اولیای دم قصاص متهم را خواستار شدند، آنگاه متهم در جایگاه قرار گرفت ودر دفاع از خودش گفت: من قبول دارم که مقتول را کشته‌ام اما برای کشتن او دلیل دارم.

 

من بارها به شوهر سابق همسرم گفته بودم که دست از سر زندگی من بردارد اما ول کن نبود. تا این‌که پس از اختلاف‌هاي شدید با لاله او به خاطر حق طلاقی که داشت ازمن جدا شد ، وقتی فهمیدم دوباره به سراغ همسر سابقش رفته بد جوری خشمگین شدم.این بود که سراغ مقتول رفتم، باهم درگیر شدیم برای همین با چاقویی که داشتم وی را کشتم یادم نمی آید چند ضربه به او زدم.پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

 


 

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

رابطه شوم یک زن خیانتکار با دوست همسرش که بالاخره لو رفت

مرد 35 ساله اي که شش سال قبل در پی ارتباطی شیطانی با یک زن جوان، همسر وی را با شیوه اي حیله گرانه به قتل رسانده و پيکر وی را داخل چاهی متروکه انداخته بود، در حالی به همراه زن مذکور دستگیر شد که صبح روز گذشته بقایای پيکر مقتول با خاک برداری از عمق 20 متری چاه مذکور بیرون آمد.جزئیات این قتل توسط زن خیانتکار را در ادامه بخوانید

 

جنایت با همکاری یک زن خیانتکار

ماجرای این پرونده که به کلافی پیچیده تبدیل شده بود، از اول مهر ماه سال 91 زمانی در پلیس آگاهی مورد بررسی قرار گرفت که زنی با تسلیم شکواییه اي به دستگاه قضایی، از گم شدن شوهر ۴۶ ساله اش خبر داد.این زن با نشان دادن دست نوشته اي به پلیس چنین وانمود کرد که همسرش چند روز قبل از منزل خارج شده و دیگر به مشهد باز نخواهد گشت!

 

با اعلام این شکایت، بررسی هاي پلیس برای ردیابی مرد گمشده آغاز شد اما همه ی پیگیریها بی نتیجه ماند تا این‌که مدت ها بعد، سرنوشت این پرونده به گونه اي رقم خورد که احتمال قتل مرد ۴۵ ساله وجود داشت.

 

بهمین دلیل، همسر این مرد و افراد دیگری از مرتبطان با پرونده و به ویژه کسانی که با «محمدرضا-ن» «مرد گمشده» ارتباط داشتند، مورد بازجویی قرار گرفتند و عده اي از آنان نیز با صدور دستور قضایی برای مدت اندکی روانه زندان شدند اما بازهم هیچ سرنخی از جنایت به دست نیامد و همسر محمدرضا با قرار قانونی از زندان آزاد شد.

 

پرونده گم شدن مرد 45 ساله

اواخر سال 95 رسیدگی به پرونده گم شدن مرد 45 ساله با ورود به تاریکخانه سرگذشت افرادی که حدود پنج سال قبل در ماجرای گم شدن «محمدرضا» مورد بازجویی قرار گرفته بودند آغاز شد. دراین میان، ناگهان نامی مرموز توجه قاضی رابه خود جلب کرد. «مغول» صفتی که برای «علی-ب» یکی از دوستان نزدیک مرد گمشده بکار رفته بود. قاضی روی نام «مغول» متمرکز شد چرا که بخش کوچکی از محتویات پرونده به ارتباط همسر «محمدرضا» با «مغول» اشاره میکرد.

 

اینگونه بود که قاضی ویژه قتل عمد، دست نوشته مرد گمشده را دوباره مورد بررسی هاي دقیق کارشناسی قرار داد.بررسی هاي مقدماتی گروه کارآگاهان بیانگر آن بود که دست نوشته مذکور مدتی قبل از گم شدن مرد 45 ساله نوشته شده است!این در حالی بود که قاضی دستوراتی را برای بررسی وضعیت اجتماعی و اخلاقی کنونی همسر محمدرضا صادر کرده و از کارآگاهان خواسته بود تحقیقاتی را درباره سیم کارت هاي مخفی این زن آغاز کنند.

 

دیگر بوی جنایت از این پرونده به مشام میرسید. بعد از مدت ها فعالیت هاي اطلاعاتی و عملیاتی که در شاخه هاي مختلف پلیسی صورت گرفت، در نهایت سرنخ هایي به دست آمد که نشان می داد «مغول» از یکسال قبل از جنایت با محمدرضا آشنا شده بودو به منزل او معاشرت داشت و از سوی دیگر نیز همسر محمدرضا مدتی قبل ازدواج کرده و با شوهرش زندگی می کند. اما پیدا شدن چندین سیم کارت مخفی از «ز-ف» «زن مرد گمشده» و بررسی پیامک هاي ارسالی آن، ماجرای ارتباط شیطانی بین او و مغول را فاش کرد. بنابر این زن ۳۴ ساله دستگیر شد.

 

همکاری یک زن خیانتکار در قتل همسرش

او که هنوز مانند سال هاي گذشته قصد داشت خودرا بی خبر از ماجرای گم شدن همسرش نشان دهد ، وقتی در برابر شواهد و دلایل مستند قرار گرفت ناگهان بغض شش ساله اش ترکید ودر حضور قاضی میرزایی و کارآگاهان اداره جنایی، گریه کنان گفت: «مغول» مرا فریب داد، او به خانه ما معاشرت داشت

 

تا این‌که با توسل به ترفندهای حیله گرانه مرا به شوهرم بدبین کرد ودر نهایت از من خواست شوهرم رابه قتل برسانم اما من گفتم که جرئت اینکار را ندارم تا این‌که او چند قرص تهیه کرد و به من گفت: اینها رابه شوهرت بخوران! بعد با من تماس بگیر! شب حادثه من قرص را در چای همسرم حل کردم و به او خوراندم.

 

وقتی او بیحال شد، در حیاط را باز کردم و مغول به داخل خانه آمد و وی را با روسری خفه کرد سپس پيکر رابا پراید خودش به روستای سهل الدین برد و داخل چاه متروکه انداخت.این زن در ادامه اعتراف کرد: چند سال بعد از این ماجرا من با همان دست نوشته موفق شدم طلاق غیابی بگیرم و اکنون در حالی ازدواج کرده ام که دختر ۱۱ ساله ام نیز که آن زمان پنج ساله بود با من زندگی می کند.

 

در پی اعترافات این زن، بلافاصله مغول نیز با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد دستگیر و روز گذشته با حضور امدادگران آتشنشانی بقایای پيکر مرد گمشده از عمق ۲۰ متری نخاله هاي چاه متروکه بیرون کشیده شد. تحقیقات بیشتر درباره این جنایت خوفناک همان‌ گونه ادامه دارد.

 


 

تجاوز جنسی ناظم مدرسه به گروهی از دانش آموزان در مدرسه ای در تهران

زن بی نوا اسیر اقدام وحشیانه مرد مست پس از خوشگذرانی هاي شبانه شد

دیگه داشتم کم می آوردم؛ پدرم یکسره غرو لند می‌کرد. مادرم هم نسبت به من بی تفاوت شده بود. احساس میکردم یکبار اضافی بر روی دوش خانواده …دست هاي سفت و پینه بسته پدرم راکه می‌دیدم کمی به او حق می دادم. وضعیت زندگیمان سخت و طاقت فرسا شده بود. برادر کوچکم علی تازه از بیمارستان مرخص شده بودو پدرم بابت هزینه هاي درمان او کلی زیر بار قرض رفت، کاری از دستم بر نمی آمد و فقط برایش غصه می خوردم.

 

نزدیکی هاي ظهر بود که عصمت خانم، زن همسایه زنگ در خانه مان را زد؛ مادرم در را برایش باز کرد و نیم ساعتی پشت در خانه باهم پچ پچ کردند. مادرم که به خانه آمد انگار که ذوق کرده باشد گفت مژده بده نرگس!گفتم مگه چی شده؟!گفت: عصمت خانم تو رو برای برادرش خواستگاری کرد و امشب هم قراره رسماً به خواستگاریت بیایند.

 

دل تو دلم نبود، فکر و خیال هاي جورواجور ولم نمیکرد. سپهر را اصلاً نمی شناختم ولی با شناختی که از عصمت خانم داشتم نسبت به او هم احساس خوبی پیدا کردم…بالاخره شب شد و سپهر به اتفاق پدرو مادر و خواهرش عصمت خانم با دسته گلی وارد خانه مان شدند و گوشه اتاق پذیرایی نشستند.

 

پس از کلی تعارف تکه پاره کردن و صحبت هاي مقدماتی نوبت به من و سپهر رسید؛ عصمت خانم که خیلی خوشحال بنظر می‌رسید با اجازه بزرگ ترها ما رابه داخل اتاق دیگه دعوت کرد تا حرفهایمان رابا هم بزنیم.سپهر هم خیلی خوش قیافه اي بودو هم خوش صحبت، از میان صحبت هایش فهمیدم نماز نمی‌خواند ؛ با خودم گفتم : درستش می‌کنم…

 

همان شب اول بله را از من گرفتند و بالاخره پس از طی یکسال با هزار امید و آرزو به خانه شوهر رفتم. حالا چهار سال ازآن شب سرنوشت ساز می گذرد و با کیان پسر سه ساله ام به دایره مشاوره کلانتری 11 آمده ام تا تکلیف زندگی ام را یکسره کنم.

 

سپهر آدم بلند پروازی است اعتقادی به نماز ندارد ،خیلی ولخرجی می کند و اهل خوشگذرانی است ، مشروبات الکلی مصرف می کند ، خیلی رفیق باز است و …قبل از ازدواج ، به من قول داد که عوض شود ولی هم اکنون میگوید که من چنین قولی نداده ام و کار درستی انجام میدهم .جدیدا به مصرف مواد مخدر نیز روی آورده است

 

ومرا تا دیر وقت تنها می‌گذارد و به منزل نمی آید و مصرف مواد مخدر والکل وی را از حالت عادی خارج می کند و باعث می شود مست ولایعقل به من حمله ور شود طوری‌كه چند سری قصد خفه کردن مرا داشته است.